eitaa logo
در پناه نور و عشق الهی
2.2هزار دنبال‌کننده
189 عکس
127 ویدیو
74 فایل
آموزش #رایگان دوره‌های استاد علی مقدم 😍😍 آموزش #نورخواری و #چله‌نورخواری#روزه‌ی‌نور #چله‌شهدوشکر #چله‌حکمت‌زرین دوره‌های #شرح محدودیت صفر #شرح‌نیروی‌حال #طرحی‌نو #لایو های‌متفرقه و...
مشاهده در ایتا
دانلود
📚"و آنچه بود ننهفتن" ☘پس یک مورد اینکه، دنیا طلب نکردند که به آینده برمی‌گشت. ☘یک مورد هم، بر چیزی که از دست رفته تأسف نخوردند؛ به گذشته برمی‌گشت. ☘یک مورد هم که به حال برمی‌گردد. 🟢ببینید چقدر این مرد بزرگ طراحی واژه‌ها و جایگاه عبارت‌هایش دقیق است. ☘سومی مربوط به زمان حال است؛ می‌گوید آن چه که دارید را هم ننهفتن. 👈یعنی خیلی مشغول حفاظت آن چیزی که دارید نباشید. ☘گذشته و آینده را گفت 👈و در لحظه حال آن چیزی که دارید را خیلی سرگرمِ ننهفتن و پنهان کردن آن نباشید. ☘بطور مثال شما یک زندگی دارید یکی دنیایی دارید؛ 👈اگر می‌خواهید به تجرید برسید؛ 👈اگر می‌خواهد به آسودگی برسید 👈نباید خیلی سرگرم آن شوید و خیلی سفت به آن بچسبید ☘دل نباید به مسائل دارایی هایی که دارید؛ ببندید. 👈حالا دارایی‌ها می‌تواند جایگاه معنوی، جایگاه مادی،  خانوادگی و همه‌ی این‌ها باشد. ☘نباید به این‌ دارایی‌ها مشغول شوید و  وابسته به این‌ها شوید. 👈باید در یک آسودگی بسیار عمیقی زندگی کنید. 🔷بهترین کار آسوده شدن هم این است که بگویید 👈برای من نیست؛ برای خداست. ☘جالب است وقتی که این طوری می‌گویید؛ 👈بهتر هم حفظ می‌شود. ☘یعنی به دارایی‌های خود افتخار نکنید. 👈بطور مثال، یکی از دوستانم را بعد از چند سال دیدم، به او گفتم 👈سلام، چطوری؟ چکار می‌کنی؟ 👈گفت؛ همین کنار یک سه طبقه دارم. 👈گفتم خودت چطوری؟ حال و هوات چطور؟ سه طبقه‌ات به چه درد من می‌خورد؟! ☘آدم خودش را با دارایی‌هایش گره می‌زند؛ گاهی خودش را شغلش گره می‌زند. 👈حتی در مهمانی‌ها همیشه در مورد شغل، کار  و جایگاه‌تان صحبت می‌کنید، ☘گاهی آدم‌ها خودشان را با مشکلاتشان گره می‌زنند ☘هویت ما می‌شود؛ 👈هویت شغل و دارایی و مشکلاتمان؛ 👈هویت اسم و رسم و فامیل و خانواده‌‌ی ما؛ ☘اینگونه یک هویت مجازی برای خود درست می‌کنیم. ☘می‌گوید ما باید این‌ها را از دست بدهیم و نگه نداریم. https://eitaa.com/noorveshghelahi
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
📚"آنچه بود ننهفتن" 👈یعنی خودمان را مشغول حفاظت و نگهداری از این‌ها نکنیم. ☘خیلی از انسان‌ها، از این موضوع ناراحت هستند که می‌گویند به من توهین شده! 👈خوب این من را قربانی کنید که اگر حتی به آن توهین شد؛ بگویید؛ مثلاً به علی توهین شد! ☘چون دیگر منی در میانه نیست؛ دیگر رنجی را حمل نمی‌کنید. 🙏امیدوارم خدا کمک کند امروز نور مجرد شدن در دل همه ی ما بتابد. ☘تجرید وضعیتی را بوجود می‌آورد که دیگر هیچ چیزی ناراحتتان نمی‌کند 👈و از همه‌ی بند‌ها، رها شودید. ☘تصور کنید ما یک لباسی می‌پوشیم پر از بند است و هر جایی یکی از این بندها در میان خار و سنگ‌ها و شکاف‌ها گیر می‌کند؛ 👈تجرید می‌گوید که کل لباس خود را در بیاورید و عریان شوید؛ 👈وقتی عریان شدید دیگر هیچ جایی گیر نمی‌کنید 🙏انشالله امشب به تجرید برسیم؛ ☘و تمام بندهایی که ماتریکس یا ذهن معیوب یا آن چیزی که توسط اندیشه‌های باطل طراحی شده 👈و ما در آن گیر کردیم، بتوانیم به یاری خدا از آن نجات پیدا کنیم. https://eitaa.com/noorveshghelahi
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
📚"طریق صوفیان یا تجرید دل تجرید دل سه چیز است؛ آن چه نیست نبیوسیدن" ☘بیوس را قبلاً داشتیم یعنی امید. 👈یعنی آن چیزی که ندارید را بی‌خود به آن امید نبندید.‌ 👈به نوعی آرزوهای بیهوده است 👈یا چیزی که هنوز به دست نیاوردیم؛ 👈چیزی که برای ما نیست. ☘مثلاً تمام کسانی که در زندگی چشمشان دنبال دارایی بقیه است؛ آرزوی چیز دیگری دارند. 👈اینها به شکر کامل نمی‌رسند. 🔷شکر کامل یعنی، آن چه که دارم؛ کافی و عالی و کامل است. 🙏خدایا شکرت بابت هر آنچه که دارم. ☘مرتب بابت آن چیزی که داریم شکر گزاری کنیم و بدانیم؛ 👈همین که داریم خیلی خوب است 👈و باید آن را ببینم 👈باید خوب بررسی کنیم 👈و هر آنچه که در زندگی به عنوان عطیه  به ما عطا شده این را باید به نیکی نگاه کنیم 👈و امید به دارایی و چیزهایی که نداریم نبندیم. ☘اگر ما آنچه که داریم خوب بشناسیم و چشممان دنبال آن چیزی که نداریم نباشد؛ 👈آنگاه از همین‌ها بهره کافی می‌بریم و فوق العاده می‌تواند برای ما مؤثر باشد. ☘اگر سرگرم این شدیم که 👈چشم امید ببندیم به دست دیگران؛ 👈به کمک دولت ها؛ 👈به کمک مسئولین ☘همه‌ی این‌ها امید به غیر از خداست و حتماً از آن جا آسیب خواهیم خورد. ☘پس هر آنچه که برای ما نیست اما امید بیهوده به آن بستیم را دل بکنیم. ☘اگر روزی ما باشد به ما خواهد رسید؛ ما فعالیت معمول خود را انجام می‌دهیم؛ 👈اگر روزی ما باشد به ما می‌رسد 👈اگر روزی ما نباشد فقط یک آرزو بیهود؛ یک امید واهی حمل کردیم و اتفاق خاصی هم نخواهد افتاد. https://eitaa.com/noorveshghelahi
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
🔷قیمت نانهادن یعنی VALUE، ارزش، بهایی برای آن نداشته باشیم . ☘البته وقتی در حیطه دل، صحبت می‌کند؛ دارایی های معنوی را می‌گوید. ☘مثلاً من نگاه می‌کنم می‌بینم یک نفر هوش یا قدرتی بیشتری دارد؛ می‌گوید 👈حسرت آن چیز را اگر نداری را نخور؛ 👈آن چیزی که داری را بهتر استفاده کن. ☘روی آن چیزی که داری هم قیمت نگذار؛ 👈یعنی به عنوان توانمندی خودت نبین. ☘همیشه بگو چیزی  نداریم این که اصلاً چیزی نیست. خیلی جالب است که ☘آدم‌ها وقتی به دارایی خودشان خیلی خرسند می‌شوند؛ (البته در نه شگرگزاری، در شکر گزاری می‌گویند برای خداست؛ خدا داده) 👈اما وقتی می‌گویند برای من است و چقدر خوب است که من این‌ها را دارم؛ معمولاً به سقف آن می‌رسد 👈و سقف آن زود پر می‌شود . ☘مثلا اگر شما مسیر موفقیت را طی می‌کنید و خوشبخت می‌شوید و یک جایی احساس کنید که 👈من این کار را کردم تا به این موفقیت رسیدم؛ 👈همان‌جا سقف توانمندی شماست و احتمال توقف شما خیلی زیادتر می‌شود. باید بگویید 🙏خدایا این که چیزی نیست و خدایا شکرت که چنین دارایی‌هایی دادی و من چیزی از خود ندارم ، اینگونه سرعت رشد شما بهتر می‌شود. https://eitaa.com/noorveshghelahi
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
📚"و به ترک آن نترسیدن" ☘وقتی از دل صحبت می‌کنیم ، مبحث عواطف و احساسات و وابستگی هاست. ☘مبحث قبل که مال نفس و تن بود و بیشتر فیزیکی بود ولی این مبحث بیشتر  عاطفی هست. 👈آنجا می‌گفت درمورد دارایی‌هایی که داری چطور رفتارکنید 👈و اینجا در مورد چیزی که به آن دل بستی می‌گوید. 🔷پس هر آن چیزی که نداری را به آن دل نبند و امید به آن نداشته باش. 🔷دوم آن چیزی که داری را قیمت نگذار و خودت را مشغول آن نکن. 👈جسارت نباشد ، دیده شده بعضی‌ها مثلاً ماشین کلاسیک دوست دارند یا عتیقه‌باز هستند، 👈چنان سرگرم این عتیقه‌ها یا کلکسیون خود غرق می‌شوند 👈و با عواطف و احساسات خود کامل می‌چسبند، که اندیشه‌ی آنها در حد همان عتیقه‌ها باقی می‌ماند. ☘حالا کسی که شغلش خرید و فروش آنهاست که خیلی هم خوب است، 👈اما کسی که تمام وجودش را صرف این موضوع می‌کند که 👈جاهای دیگر را نمی‌بیند و در همین حد می‌ماند و نمی‌تواند رشد کند. ☘اینجا می‌گوید که 👈از ترک آن هم نترس. یعنی اگر دور ریختی هم ناراحت نباش 👈یا اگر از دستت رفت، ناراحت نباش. ☘دوستی داشتم که می‌گفت من در حافظهٔ کامپیوترم آهنگ زیر ۵۰ سال قبل را ندارم و آهنگ جدید نداشت. 👈باوجود اینکه همسن من بود ولی رفتارهایی مثل پیرمردها داشت و به حالت خاصی راه می‌رفت.  👈درواقع در سن کم، پیر شده بود، چون به قدیم چسبیده بود.  👈یک روز از او خواستم تمام آهنگ‌های قدیمی که جمع‌آوری کرده، پاک کند و وقتی آنها را پاک کرد، کم‌کم مجله‌های قدیمی هم که جمع کرده بود را هم دور ریخت. 👈بعد از یک مدت خیلی شاداب شد و اندیشه‌اش خیلی به روز شد. 👈چون او چسبیده بود به دورانی که حتی درآن به دنیا نیامده بود، مثلا دهه ۶۰ میلادی .بعداز آن وقتی رها شد، ☘اندیشه‌اش باز شد و در اقتصاد خیلی موفق‌تر شد و سلامتی‌اش بهتر شد. 👈مثلا قبلا قوز می‌کرد ولی بعد کمرش صاف شده بود و احساس کهنسالی نداشت. ☘ پس به ترک آن نترسیدن، 👈ترک آن چیزی که در دست شماست و هستی شماست نترسید. https://eitaa.com/noorveshghelahi
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
☘آدم‌ها  در کسب و کار، دو دسته هستند. 👈یک دسته آنهایی که دارایی یا محصولات‌شان را خیلی دوست دارند و دوست ندارند که بفروشند و ناخواسته آنها را نگه می‌دارند و چرخهٔ اقتصادی‌ خود را متوقف می‌کنند. ☘بعضی از هنرمندان هستند که از لحاظ اقتصادی خیلی رشد نمی‌کنند 👈و اثر هنری خود را مثل بچهٔ خود می‌دانند و حاضر نمی‌شوند آن را بفروشند. 👈وقتی آن اثر هنری را نمی‌فروشند، پس چرخهٔ اقتصادی‌شان نمی‌چرخد و رشد نمی‌کند. ☘اما اگر حاضر شود که اثر هنری خود را بفروشد، رشد اقتصادی و هنرش بیشتر می‌شود. ☘درست است که هنرمند تمام شیرهٔ جانش را در  اثر هنری خود می‌بیند، 👈اما می‌تواند برای آن پول بگیرد. ☘پس کسانی که به یک چیزی می‌چسبند، 👈نمی‌توانند خوب رشد کنند و موفق باشند . ☘هنرمندی که بعد از تولید اثر هنری، بتواند از آن راحت دل بکند و بفروشد، 👈خلاقیتش بالا می‌رود و هر روز یک آثار جدیدی خلق می‌کند. 💚مثل جناب فرشچیان که هفته‌ای یک اثر از این بزرگوار به جهان ارائه می‌شود. چه آثار مینیاتوری زیبا که نمی‌شود تعداد آثار را برشمرد. 👈جناب فرشچیان بعد از تولید اثرش یا هدیه می‌دهد و یا می‌فروشد و نگه نمی‌دارد. 🔷پس هر چیز از تفکر و اموال که شما شدیداً به آن دل بسته‌اید و حاضر به معامله کردن و خرید و فروش آن نمی‌شوید، 👈همان‌جا برای شما قبض اقتصادی 👈ویا قبض روانی ایجاد می‌شود. ☘همینطور بعضی اوقات ما چنان به معشوق‌ خود، به خانواده یا دارایی‌های عاطفی چنان چسبیده‌ایم که  👈اجازهٔ کسب تجربه ، 👈یا اجازهٔ اینکه یک روز از ما فاصله بگیرند 👈و یک روز در غار تنهایی باشند را به آنها نمی‌دهیم، ☘چون به آنها چسبیده‌ایم، از ما خسته می‌شوند. باید گاهی آنها را آزاد گذاشت. ☘از تَرک نترسیم. https://eitaa.com/noorveshghelahi
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
📚"تجرید سرّ سه چیز است" ☘متأسفانه بحث کلمه‌ی "سرّ" خیلی طولانی است و نمی‌توانم در اینجا آن را توضیح دهم. ☘تصور کنید منظور از سرّ ، به نوعی یک مرحله لطیف‌تر از قلب، یک حالات معنوی درونی بشود سرّ. 📚"تجرید سرّ  سه چیز است: بر اسباب نیآرامیدن."  👈یعنی ما گاهی بخاطر اسباب خشنود نباشیم و وابسته نشويم به دارایی‌های که عموماً معنوی هستند. 🔷در اینجا اسباب به معنی امکانات و چیزهایی است که ما داریم. 👈 مثلاً یک نفر به دین خود خیلی خشنود هست، 👈حتی بعضی‌ها به فرقهٔ سیاسی خود خشنودند 👈یا بعضی‌ها به حرکات اجتماعی‌شان خشنودند.  ☘هر کدام از این‌ها که ما را به آرامشی برساند و بگویم خداروشکر که دارم رشد می‌کنم، 👈حتی به این هم وابسته نباش . ☘چون تجرید است یعنی باید عریان شوید. 🔷اگر به یک هویتی وابسته باشید، همان هویت برای شما به نوعی دام می‌شود. 👈هویت بعضی‌ها جایگاه دینی‌شان است، 👈بعضی‌ها جایگاه اجتماعی‌شان است. ☘در اینجا منظور، جایگاه منفی نیست. 🔷به اسباب‌ یعنی سبب ها و چیزهایی که به رشد ما کمک می‌کند در این حیطه به هیچ جایگاهی متکی نباشید. خیلی جالب است؛ ☘زمانی که ما احساس می‌کنیم به حقیقت رسیده‌ایم و می‌گوییم راه من حق است و مطمئن هستم که کار من درست است؛ 🔷اولین کاری که می کنیم جلوی هرگونه انتقاد به خود را می‌گیریم 👈و هر انتقادی را  بی‌تفکر و بی‌اندیشه پاسخ می‌دهیم. ☘در صورتی که خیلی از انتقادها ممکن است سازنده باشد 👈و هدیهٔ الهی باشد که به سمت ما آمده ☘ولی ما نسبت به همهٔ آنها موضع می‌گیریم.  🔷دوم اینکه، دیکتاتور می‌شویم. ☘تمام دیکتاتورهای تاریخ، کسانی بودند که به حقیقت رسیده بودند 👈یا به عبارتی به اسباب رسیده بودند 👈و سبب ساز شده بودند. https://eitaa.com/noorveshghelahi
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
🔷هر کسی که به حقیقت برسد دیکتاتور می‌شود 👈و بقیه را سرکوب می‌کند 👈و می‌گوید همه باید مثل من باشند. حالا ☘چه در حیطۀ شناخت الهی باشد ☘و چه در مسائل زمینی باشد. ☘می‌گوید من مطمئنم کار درست را انجام می‌دهم و به حقیقت رسیده‌ام 👈پس شما هم باید مثل من باشید. 🔷تمام حقیقت یافتگان به عبارتی کسانی که فکر می‌کنند به حقیقت رسیده‌اند این دو خصیصه را دارند؛ 👈۱.درگاه ورود آگاهی‌های جدید، انتقادات و پیشنهادات جدید را می‌بندند. 👈۲.شروع می‌کنند که بقیهٔ افراد را به اجبار دقیقاً مثلِ خود کنند. ☘میگوید نیارامیدن؛ 👈یعنی  به این اسباب دل نبند و چیزی که شما به آن مطمئن هستید، می‌تواند جایگاه سقوط من و شما باشد. 🙏لطفاً نگرشی بر باورهای محکم خود داشته باشید؛ 🍀باورهای محکم ما آنجایی که 👈بسیار به آن مطمئن هستیم که کار درست را انجام می‌دهیم 👈و دنیا و آخرت خود را با آن می‌سازیم،  ☘همان را مورد سنجش و انتقاد قرار بدهید. 👈چون ممکن است همان جا محل آرمیدن شما شود 👈و گرفتار این دو موضوع شويد، ☘پس نیآرامید درآنجا. https://eitaa.com/noorveshghelahi
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
دوم: 📚"در راه حق، نشان خود ندیدن " ☘گفتیم در «سِرّ» داریم صحبت می‌کنیم. 👈این قسمت مخصوص آدم‌های معنوی است؛ 👈یعنی آدم‌هایی است که دارند در رشد و تعالی حرکت می‌کنند. 🔷وقتی شما در مسیر تعالی حرکت می‌کنید، برچسب شما نباید پای هیچ موضوع معنوی باشد. 👈یعنی هیچ مسئله‌ی معنوی را به خودتان نسبت ندهید! ☘ممکن است شما به جایگاهی برسید که اشاره کنید، از آسمان باران ببارد. ☘اما اگر یک بار به این موضوع اشاره کردید که: به فرمان من باران بارید، حتما دچار بیهودگی می‌شوید. 🟢می‌گوید که نشان از خودتان نگذارید. 🔷مردان خدا و زنان حق، معمولا بعد از مرگشان شناخته‌می‌شوند، 👈و نشانه‌های خودشان را در جهان پاک می‌کنند. ☘یعنی اینکه در طول تاریخ بزرگانی داشتیم که شب‌ها می‌رفتند و در سیاهی شب به فقرا کمک می‌کردند، می‌خواستند ردپا یا نشانی از خود بجا نگذارند؛ 👈درصورتی‌که وقتی کمک می‌کردند، اعتبار سیاسی، اجتماعی برایشان می‌آورد. 🔷پس اگر قرار است کمکی کنید، کاری انجام دهید، کسی نباید بفهمد. 👈یعنی ردپای اسم خودتان را از تمامی مسیرهای حق و معنوی پاک کنید. 👈نشانی از خودتان نگذارید، کمتر مورد تهاجم قرار می‌گیرید. 🔷انسان‌هایی که اهل سِرّ هستند، 👈یعنی راز می‌دانند، 👈این انسان‌ها چنان زیرکانه در خفا خودشان را نگه می‌دارند؛ 👈و همه چیز را به حق نسبت می‌دهند؛ و نام خودشان را پاک می‌کنند؛ 🍀کمترین کاری که انجام می‌دهند، 👈حذف کلمه‌ی «من» از گفتگوهای روزمره‌شان است‌. 🍀کمترین کاری که انجام می‌دهند، این است که 👈با فعل مجهول سخن می‌گویند «این کار انجام شد.»، که نخواهد بگوید «من انجام دادم.» ☘خیلی مهم است که 🙏لطفاً بقیه را قضاوت نکنید، که فلانی مدرسه ساخته، اسم خودش را گذاشته. 👈دلش خواسته بگذارد. 👈ما نباید سرگرم زندگی دیگران شویم. ☘اما از خودمان ردپای معنوی باقی نگذاریم. 👈ردپاهایمان را پاک کنیم‌. ☘این‌ها مخصوص انسان‌هایی است که لایق مرحله‌ی سِرّ می‌شوند. https://eitaa.com/noorveshghelahi
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
🔷لایق مرحله‌ی سِرّ شدن، این است که مرتب به آن‌ها الهام می‌شود. 👈یعنی از درون، اینکه چه کاری خوب است و چه کاری بد است، به قلبشان داده‌می‌شود. ☘یعنی می‌توانند از ابتدای داستان، به انتها پی ببرند. 👈همان اول، آخرش را می‌خوانند. 🔷اینها اهل سِرّ هستند. ☘آدم‌های اهل سِرّ برای اینکه اهل سِرّ باقی بمانند و گفتگوی الهی درونشان (بعضی‌ها می‌گویند یک فرشته‌ی راهنماست که دارد هدایت می‌کند، یکی می‌گوید روح الهی هدایت می‌کند، یکی می‌گوید حس ششم است، هرچه می‌خواهد باشد. من نمی‌دانم) 🔷انسان‌های اهل سِرّ برای اینکه اهل سِرّ باقی بمانند، این سه کاری که جناب خواجه می‌فرمایند را انجام دهند: ☘اول : اینکه تشکیک به جایگاه معنوی‌شان که نیارامیدن بود؛ ☘دوم: ردپای خودشان را در مسائل معنوی پاک کنند؛ ☘و سوم: 📚"از حق بجز از حق باز ناگشتن" https://eitaa.com/noorveshghelahi
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
📚"از حق بجز از حق باز ناگشتن" 🔷یعنی ما بجز فرمان حق، از حق باز نگردیم. خیلی پیچیده است. ☘تصور کنید من در مسیر باطلی حرکت می‌کنم. 👈به فرمان حق برمی‌گردم، و شروع به کار خیر، کار نیک و اندیشه‌ی نیک می‌کنم. ☘این می‌شود مسیر هپروت به ملکوت؛ یعنی از مسیر منفی به مسیر الهی بازگشتم. 👈این سفر از منفی به مثبت است. ☘یک جای دیگر دارد که انسان 👈از حق به حق سفر می‌کند؛ 👈یعنی جایگاهی که در خود ِ حق سِیر می‌کند؛ 👈یعنی من می‌توانم از خودم به سمت حق بروم. بعد می‌گوید ☘اگر به سمت حق رفتی، این دفعه دوباره به سمت خودت برنگرد. 👈این دفعه از حق به حق سِیر کن. کمی‌ پیچیده است. ☘فرض می‌کنیم که من یک زمانی دارم با چشم خودم دنیا را می‌بینم. ❓چه حالتی می‌شود؟ 👈دارم با «من» یا «خود»، جهان را می‌بینم. 🔷یک زمانی می‌شود که با «من» یا «خود»، دارم جهانی را می‌بینم که سراسر خداست؛ 👈درواقع می‌شود از خود به خدا؛ 👈یا از جزء به کل؛ 👈یا از فرد به جمع؛ 👈از خلق که منم، به حق 🔷یک زمانی می‌شود که من از حق به حق می‌بینم؛ 👈یعنی خودِ حق یا پروردگار کاملاً وجود مرا دربر‌می‌گیرد 👈و فقط من از حق به حق می‌روم. ☘یعنی خداوند از چشمان من جهان را می‌بیند، 👈از زبان من در جهان سخن می‌گوید، 👈و کاملاً من از من رخت بربسته. ☘پس یک مرحله قبل از آن این بود که 👈من از خلق به سمت حق می‌روم؛ 👈یک مرحله هست که از حق به حق می‌روم. ☘یعنی دیگر من جزء خلق نیستم، من جزء حق شده‌ام. https://eitaa.com/noorveshghelahi
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
☘اگر قبلاً در تمام شئونات جهان هستی داشتم حق را می‌دیدم، 👈امروز دیگر حتی آن حق را نمی‌بینم؛ 👈حق دارد حق را می‌بیند. ☘پس «از حق بجز از حق باز ناگشتن» 🔷یعنی اگر از حق برگشتی، فقط در حق برگردی. 👈این قابل تجربه است. 🙏لطفاً گاهی در نگاه به جهان هستی، سعی کنید همه جا ردپای خدا را ببینید، و ببینید که همه‌جا خدا هست. ☘یک مدتی که این اتفاق افتاد و همه‌جا خدا را مشاهده کردید، و احساس کردید که خدا همه‌جا هست، 👈یک «من»ی هست که دارد همه‌جا خدا را می‌بیند. ☘یک جایی می‌شود که گویا خدا دارد از چشمان شما خدا را می‌بیند. این سفر «حق» به «حق» است. ☘یعنی شما دارید از نگاه خدا، جهان خدای‌گونه را می‌بینید. 👈یعنی هیچ چیزی در درون خودت نداری؛ 👈یعنی کاملاً «من» از میان رفته‌است. ☘حقیقت ماجرا این است که این‌قدر موضوع پیچیده و دشوار است، که فقط با تجربه‌ی معنوب قابل درک است. 🔷یعنی لحظاتی باشد که 👈جسمت فراموش می‌شود، 👈هویتت فراموش می‌شود، 👈و گویا خداوند از چشمان شما، زیبایی‌های جهان هستی را نظاره‌گر است. 👈این بالاترین مقامِ فنا خواهدبود. 🟢مباحث جناب خواجه عبدالله انصاری بسیار سنگین است، 👈اما زمانی که ایشان صحبت می‌کند و این چیدمان را دارد، 👈نشان می‌دهد که من به همه‌ی این‌ها مسلط هستم، 👈و کاملا می‌دانم چه مسیری را دارم طی می‌کنم. 🟢اگر جناب خواجه عبدالله انصاری این‌ها را بیان کرده، هرکدام از واژه‌هایش، 👈درون خود نوری دارد، 👈معرفتی دارد، 👈که ما می‌توانیم با این نور و معرفت، خودمان را روشن کنیم، راه خودمان را روشن کنیم. ☘شاید اولیایی زمان زیادی صرف کردند، انرژی زیادی مصرف کردند تا توانستند به این آگاهی و درک برسند. ☘ما امروزه به سادگی، بدون هیچ فشار و دشواری صرفاً با طلب کردن از پروردگار یکتا تمامی این مقامات را دریافت می‌کنیم. 🙏انشاالله که لایق این نور باشیم ☘و ظرف خودمان را از تمام سیاهی‌ها و ظلمت‌ها تهی کنیم 👈تا دریافت کننده نور الهی باشیم. https://eitaa.com/noorveshghelahi
۲۶ شهریور ۱۴۰۲