💚«زاهدِ ظاهرپرست از حالِ ما آگاه نیست
در حقِ ما هر چه گوید جایِ هیچ اکراه نیست
در طریقت هر چه پیشِ سالک آید خیرِ اوست
در صراطِ مستقیم ای دل کسی گمراه نیست»
🌱صفحهی ۶۸ کتاب محدودیت صفر:
☘بحث اختیار را توضیح میدهد.
📚 «وقتی ایدهی انجام کاری به ذهن میرسد، چه از چشمه الهام باشد و چه از منبع خاطرات، میتوانید انتخاب کنید که به آن عمل کنید یا نکنید، به شرطی که از فشار اولیه آن آگاه باشید.»
🔹این قسمت از کتاب، بحث جبر و اختیار را کمی بیشتر باز میکند و میگوید:
👈آن چیزی که در آزمایش جناب بنجامین لیبت گفته شد که هر خواستهای اول از درون ما شکل میگیرد و فرمان آن توسط ناخودآگاه ما صادر میشود و خودآگاه فقط آن فرمان را اجرا میکند،
👈منظور این است که خودآگاهِ ما در اجراکردن یا اجرانکردن آن صاحب اختیار است.
👈یعنی درست است که فرمان از داخل صادر شده است، اما میتوانیم به آن فرمان اهمیت داده و اجرا کنیم یا اهمیت ندهیم.
🔹بنابراین در نهایت اختیار از انسان ساقط نمیشود.
👈اختیار هست، اما اختیاری است که یک فشار داخلی هم درون خود دارد.
☘یعنی اگر از درون شما یک پیام منفی بیاید،
👈اختیار دارید که آن کار منفی را انجام دهید یا ندهید.
👈اما همیشه یک فشار داخلی شما را به سمت شر و منفی و اشتباه میبرد.
☘واگر که پیامهای مثبت بیاید،
👈دوباره یک فشار مثبت شما را به سمت خیر و نیکی هدایت میکند.
🔹بنابراین انسان در نهایت فرصتی برای انتخاب
دارد.
📚 از کتاب ذهن و مغز میگوید:
«میل خودآگاه و قدرت انتخاب شما میتواند فشاری را که در ناخودآگاه آغاز شده را به وِتو بگذارد.»
❓وتو چیست؟
👈در سازمان ملل تعدادی کشور هستند که حق دارند رأی بقیه را باطل کنند.
👈یعنی اگر همه کشورها به موضوعی رأی دهند
آمریکا و چند کشور دیگر که پنج کشور هستند، این کشورها میتوانند رأی همه را وتو کنند.
👈و بگویند: نه آن چیزی که خودم میخواهم را انجام میدهم و به یک تفکر دیکتاتوری حق قانونی بدهند.
🔹در این قسمت کتاب هم اینطور آمده،
👈 که اگر درون شما هم یک تصمیمی گرفته شود
👈و فرمانش صادر شود،
👈خودآگاه میتواند آن را وتو کند.
☘یعنی میتواند بر خلاف آن چیزی که میل درونی شما هست رفتار کند و شما این اختیار را دارید که چه حرکتی را انجام بدهید.
☘ریشه تمام ریاضتها همین موضوع میباشد.
👈وقتی یک نفر ریاضت میکشد، صرفا میبیند که نفسش چه میخواهد، بر خلاف آن رفتار میکند.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_چهارم_قسمت_هفتم
#حقیقت_هولناک_دربارهی_قصد
☘داستانی است بین امام صادق و یک نفر که فکر میکنم هندو باشد... داستان اینگونه بود:
👈شخصی بود که هر چیزی که ما در مشت خود پنهان میکنیم به ما میگوید که درون مشت ما چیست و خیلی زیبا شرح میدهد...
امام صادق با این شخص روبرو میشوند و داستانی اتفاق میافتد. تخم یک پرندهای در دست امام صادق مخفی بوده و آن شخص کمی فکر میکند و میگوید.
☘امام صادق میپرسند:
شما چه کردید که به این نقطه رسیدهاید؟
آن شخص میگوید: «هر چه که نفسم خواست را بر خلافش عمل کردم و از این کار استفاده کردم.»
👈یعنی پیام درونی من هر چه که مبنی بر نفس یا مبنی بر خاطرات ناخودآگاه من بود، بر خلاف آن عمل کردم و به چنین قدرتی دست پیدا کردم.
☘امام صادق به ایشان میفرمایند: بیا مسلمان شو.
ایشان میگویند: نه نمیآیم.
حضرت میفرمایند: چرا؟
میگویند: دوست ندارم!
حضرت میفرمایند: هم اکنون نیز نفس شماست که میگوید بیا و باز هم خلاف نفس عمل کن.
و اینجا آن شخص در یک استدلال منطقی گیر
میکند و مسلمان میشود.
☘به محض اینکه مسلمان میشود و به وحدانیت روی میآورد تمام قدرتهایی که پیدا کرده بود و از غیب سخن میگفت از او کامل گرفته شد.
💎(وقتی میگوییم مسلمان، یعنی شخصی که تسلیم مرام الهی شده است).
☘بحث راجع به این داستان خیلی مفصل است.
👈اما نکتهای که در این داستان بود این است که یک شخص ریاضتکش یا یک شخص مُـرتاض برای اینکه به آن قدرتی که میخواهد برسد، دائم باید با نفس مبارزه کند و همیشه با نفس در جنگ باشد.
🔹سبک زندگی دشواری است که انسان همیشه در حال سرکوب کردن نفس باشد.
☘فیلمی است به نام «زندگی پای»
پسری در این فیلم هست که بر اثر اتفاقی با یک ببر در یک قایقی با هم اسیر میشوند، در ابتدا میخواهد ببر را بکشد، با هم درگیر میشوند، با هم میجنگند، اما در آخر به صلح میرسند.
👈این دقیقا زندگی وجود ما را نمایش میدهد.
☘بسیار فیلم زیبایی است.
فیلم زندگی پای از نظر جلوههای طبیعی و ویژه جزء برترین فیلمهای دنیا است.
☘در این فیلم فرض میکنیم،
👈 آن ببر، نفس یا ناخودآگاه ما است.
👈 اول با آن میجنگد.
👈بسیار درگیری میکند.
☘ مثل انسانهایی که ریاضت میکشند، سختی میکشند.
👈به هر پیامی از درونشان میآید، پاسخ منفی میدهند.
👈و میگویند: این پیام نفس است باید مخالفت کنیم و زندگی مرارت باری دارند.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_چهارم_قسمت_هفتم
#حقیقت_هولناک_دربارهی_قصد
☘بعد از مدتی به صلح میرسند.
👈پای در آن فیلم با ببری که در یک قایق اسیر بود، توانست به صلح برسد.
🔹 آن قایق هم تمثیلی از تن آدمی است.
👈 در نهایت صلح و دوستی بین آنها به حدی عمیق شد که آن ببر جان پای را نجات داد.
👈و برای او دوست بسیار خوبی شد.
🔹پس روشی داریم که در آن روش همیشه اطلاعاتی که از درون میآید، فرامینی که میآید را وِتو کنیم و به مبارزه با نفس بپردازیم.
🔹روش دیگر این است که اصلاح نفس کنیم،
👈یعنی دیتاهای معیوبی که درون ما هست را پاک کنیم،
👈وقتی پاک کردیم خودبهخود حرفهایی که میزنیم، حرفهایی هست که چندان نفسانیات در آنها نیست.
☘یعنی موضوعات منفی که در ناخودآگاه است،
👈اگر پاک شد، سخنی که بیان میشود همه الهیگونه است.
در ادامه کتاب:
📚 «لیبت سالها بعد این دیدگاه را اتخاذ کرد که اختیار، نگهبان افکاری است که در مغز انسان طغیان میکنند و از قوانین آن پیروی نمیکنند.»
❓پس اختیار در کجا به کار میآید؟
👈زمانی که در مغز ما طغیانی صورت میگیرد،
👈اختیار برای ما کارساز است.
☘همیشه افکار در مغز ما میخواهند طغیان کنند و نمیخواهند از قوانین ذهن پیروی کنند.
☘شاید دیده باشید افرادی که مشکلات فکری، روانی دارند مرتب میگویند:
👈ذهن آرامی نداریم،
👈درون ما یک قلیان، ترس و دلهره و اضطرابِ وحشتناکی وجود دارد.
☘همهی اینها فکر و اندیشههایی هستند که تلاش میکنند طغیان کنند و اختیار انسان را در دست گیرند.
👈و داروهای اعصاب و روان اختراع میشود که فرکانسهای مغزی را کاهش دهند و فرد را به یک بیفکری فرو ببرند که این تفکرات و خاطرات و درد و رنج، شخص را اذیت نکند.
👈همچنین گرایش به مواد مخدر ممکن است بهوجود بیاید که این گرایشها سبب میشود که آرامشی در مغز آن فرد بهوجود بیاید.
🙏خواهشاً هیچوقت کسانی را که مواد مخدر مصرف میکنند، قضاوت نکنید، نگویید که چه انسانهای بدی هستند و یا چه اشتباهی میکنند.
☘اگر دردی که یک معتاد در ذهن خود تحمل میکند را به هر کدام از شما بدهند،
👈شاید شما هم گرفتار مواد مخدر شوید.
👈نهایتا اعتیاد طغیان فکر است.
🍃مثلاً تحقیری در کودکی، یک ناراحتی، خاطرهای منفی، از درون حمله میکند و پیوسته فرد را اذیت میکند که آن فرد برای اینکه به آرامشی برسد خودش را درگیر دارو و مواد مخدر و... میکند.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_چهارم_قسمت_هفتم
#حقیقت_هولناک_دربارهی_قصد
💎بهترین راه این است که ما یاد بگیریم
👈 از درون آن خاطرات منفی را پاکسازی کنیم.
👈که با همان روش که در این کتاب توضیح داده است، خیلی خوب میشود پاکسازی کرد.
☘و در عین حال مقداری از آن اندیشههای منفی که به سراغ ما میآید را مدیریت کنیم.
👈و اجازه ندهیم این اندیشهها بیایند و کامل مدیریت ذهن را در اختیار بگیریم.
🔹پس کاری که ناخودآگاه میکند،
👈فقط ایجاد یک حس فشار است.
👈یعنی از درون میل به موضوعی را به ما تحمیل میکند و میگوید این کار را انجام بده به این فرم عمل کن و به طریقی ما را برای انجام دادن کاری تحریک میکند.
👈اما تصمیم گیرندهی نهایی خود ما هستیم.
📚 «شما میتوانید در هر دو موقعیت به فشار وارده بله یا خیر بگویید. اما برای دیدن این حق انتخاب باید کاملا از آنچه که درون شما میگذرد آگاه باشید.»
🔹این نکته بسیار مهم است.
👈توجه داشته باشید،
👈مرحلهای به نام خودآگاهی داریم.
☘خودآگاهی از کلمهاش هم پیدا است،
👈همیشه میگوییم، ادبیات فارسی در شناخت خویشتن فوقالعاده غنی است.
👈واژههای فارسی بسیار قوی و ارزشمند هستند.
🔹خودآگاهی، صراحتاّ میگوید:
👈از خود، آگاه باشید.
❓چه کسی میتواند از خودش آگاه باشد؟
👈کسی که از بیرون به خود نگاه میکند.
👈یعنی نگاه شاهدگونه از بیرون داشته باشد.
👈این فرد به خود، آگاه هست.
🍃مثلا اگر شما درگیر یک ماجرایی هستید،
👈شما نمیتوانید شاهد باشید،
👈چون خود مفعول آن ماجرا هستید.
🍃مثلا با یک نفر مشاجره دارید، مرتب طرف را متهم میکنید. و به خود حق میدید از دست او ناراحت هستید.
👈در این صورت نمیتوانید ماجرا را کامل ببینید،
👈چون از دیدگاه مظلومانهی خود به قضیه نگاه میکنید.
👈طرف مقابل نیز از دیدگاه مظلومانهی خودش میبیند و هیچ گاه به صلحی نمیرسید.
🔹اما اگر یاد بگیرید لحظاتی به خودآگاهی برسید،
👈یعنی لحظهای ترمز دستی افکار مالیخولیایی را بکشید،
👈و لحظهای از بیرون، خود را نگاه کنید،
👈 و آگاه باشید که الان دقیقا چه اتفاقی درون شما میافتد.
👈بسیار زیبا میتوانید این موارد را مدیریت کنید.
🔹یعنی آگاهی را از درون یک لحظه به بیرون ببرید و از بیرون خود را نگاه کنید.
☘شاید اگر وسط یک مباحثه باشید، با یک نفر بحث میکنید، میبینید که طرف، منطقی صحبت میکند و اما شما باز هم جوابش را میدهید، کوتاه نمیآیید.
☘اگر لحظهای ماجرا را از بیرون نگاه کنید،
👈شاید به این نتیجه برسید که او درست میگوید.
👈اما منافع فردی شما و خودشیفتگی شما اجازه نمیدهد که بیرون بیایید و از بیرون نگاه کنید.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_چهارم_قسمت_هفتم
#حقیقت_هولناک_دربارهی_قصد
🔹بنابراین فرامینی که از درون صادر میشود،
👈تا زمانی که خود اسیر هستیم، نمیتوانیم بفهمیم که این فرامین صحیح هستند یا خیر،
👈 باید به آنها بله بگوییم یا خیر.
☘اما یک گام که از خود بیرون آمدیم
👈 و مثل یک شاهد ماجرا هر قضیهای را نگاه کردیم، این قضیه بسیار زیبا حل میشود.
💚«یک دو گام از خویشتن بیرون نهم
گام دیگر بر سر گردون نَـهم»
🔹یعنی شما بتوانید به ماجراها، فراخویشتن نگاه کنید، یعنی آنقدر خودآگاهی داشته باشید که هر موضوعی را از بالا نگاه کنید...
👈تمرینش هم این است که وقتی دچار بحث و اختلاف نظر میشوید، یک بار بتوانید خود را به جای آن شخص بگذارید. یعنی یکبار از حریم منافع خویش بیرون بیایید و از دیدگاه آن شخص به ماجرا نگاه کنید.
☘یک مدت که این کار را انجام دادید،
👈 دیگر میتوانید همیشه از خود بیرون باشید.
👈و به این صورت خود را محاسبه کنید.
☘یک دانشآموز هرگز از خودش امتحان نمیگیرد، باید حتما معلم یا استادی باشد که از او امتحان بگیرد.
👈چون دانشآموز در درون خودش است، نمیتواند از خود امتحان بگیرد.
🔹 شما هم برای تربیت نفس،
👈 باید گاهی از خویشتن بیرون بیایید
👈 و از بیرون ماجراها را نگاه کنید.
صفحه ۶۹:
📚 «دکتر هولن به من آموخت که با پاککردن مداوم افکارم، چه الهامات و چه خاطرات، میتوانم در هر لحظه بهترین انتخاب را داشته باشم.»
💎 بهترین انتخاب زمانی اتفاق میافتد که پاکسازی صورت گرفته باشد.
🔹شما برای انتخاب هر موضوعی و هر مسیری،
👈بین هر دوراهی که قرار میگیرید،
👈پاکسازی کنید.
🔹یعنی آن چهار جمله:
👈اول مسئولیت را به عهده میگیرید،
👈 زیرا اگر مسئولیت را به عهده نگیرید، هنوز در حریم خودشیفتگی خود هستید.
👈یعنی هنوز به خودآگاهی نرسیدید.
💎مسئولیت به عهده میگیرید،
💖بعد آن چهار جمله:
✨دوستت دارم
✨متاسفم
✨لطفا من را ببخش
✨متشکرم
🔹این چهار جمله را به روحالهی میگویید و پاکسازی میکنید.
☘اینطور که پاک میکنید،
👈اگر که الهام باشد، الهام خود را روشن تر و شفاف تر نشان میدهد.
👈اگر خاطرهی معیوب باشد، بار روانی آن خاطره معیوب برداشته میشود.
🙏 خواهشاً تجربه کنید، زیرا تا تجربه نکنید منظور بنده را متوجه نمیشوید.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_چهارم_قسمت_هفتم
#حقیقت_هولناک_دربارهی_قصد
🔹پاکسازی روشن میکند که یک الهام است یا یک وسوسه؟
👈چون ممکن است بسیاری از تصمیمات ما فقط یک وسوسه باشد.
📚 «به مرور من شاهد کاهش وزنم بودم، چرا که تصمیم گرفتم دیگر از خاطرات یا عاداتی که مدام مرا به بیشتر خوردن و کمتر ورزشکردن ترغیب میکرد، پیروی نکنم.»
☘کاری که جو انجام میدهد این است که مرتب پاکسازی میکند.
👈 او میگوید: "وقتی من پاکسازی میکردم میل من به خوردن کمتر میشد و میل به ورزش کردنم بیشتر میشد."
🔹یعنی یک اصلاحی از درون اتفاق میافتد.
👈بدترین حالت این است که شما بخورید و همچنان که میخورید احساس گناه کنید، مرتب با خود میگویید: وای این پر از روغن پالم است! وای این پر از چربی هست، بدبخت میشوم، میمیرم و بسیار حالت دردناک و بدی است.
🔹اما اگر از درون پاکسازی شود،
👈 میل به خوردن از بین میرود.
☘قبلا گفته شد: هر کدام از پرخوریهای ما یا هر کدام از نواقص ما به یک خاطره منفی درون ما برمیگردد.
👈آن خاطره که پاک میشود،
👈دیگر آن میل هم از بین میرود
👈و انسان از وسوسه نجات پیدا میکند.
☘البته در حین انجام این کار میفهمیدم کدام وسوسه است و کدام الهام.
👈از الهام پیروی میکردم و جلوی وسوسه هایم میایستادم.
👈یعنی باز هم اختیار را نمیشود کنار گذاشت.
📚 «حالا که انتخاب میکردم به آن فشارهای اضافی اهمیتی ندهم، به اختیار، یا نخواهم کردِ خود، قوت میبخشیدم.»
☘یعنی خودبهخود برای انسان اتوماتیک میشود.
👈اگر پس از مدتی به آن فشارهای اضافی که درونمان میآید، بیتوجه باشیم و آنها را بشناسیم، خودبهخود به نقطهای میرسیم که میتوانیم مدیریتش کنیم.
🍃ببینید، مثلا میل به یک گناه یا خطایی از درون به شما فشار میآورد و شما از درون حس میکنید که باید آن کار را انجام دهید.
☘تا زمانیکه قربانی ذهن هستید نمیتوانید نجات پیدا کنید.
👈فقط با نفس جنگ دارید.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_چهارم_قسمت_هفتم
#حقیقت_هولناک_دربارهی_قصد
☘اما زمانی که از حیطهی خودشیفتگی بیرون بیایید و با خودآگاهی شاهد خودت باشید و از بیرون خویش را نگاه کنید،
👈متوجه میشوید که این یک وسوسه است.
👈و این وسوسه میتواند زندگی شما را نابود کند.
☘به محض اینکه شناسایی کردید، حلکردن آن بسیار راحت است، دیگر نمیتوانید بگویید که دست خودم نبود.
🔹نتیجهی تمام علوم ذهنی این است که انسان به نقطهای برسد که دیگر نگوید دست خودم نبود و همه چیز دست خودش شود.
☘شما مدتی که روی مدیریت نفس یا مدیریت ذهن کار کنید،
👈اختیار همه چیز را در دست میگیرید.
👈و دیگر این واژهای که در اختیار خودم نبود، نفهمیدم چطور شد، یک دفعه کنترلم را از دست دادم و این حرف را زدم...
👈 یا بعضی از افراد که قتل انجام میدهند، میگویند اصلا نفهمیدم که چطور شد، ناگهان دیدم شخصی را کشتم و یک چاقو در دستم است!
👈یعنی این شخص نتوانسته مدیریت ذهن را در دست بگیرد.
🔹شما هم زحمت بکشید در مسائل و وسوسههای کوچک، مدیریت ذهن را در دست بگیرید، در انتخابهای بزرگ میتوانید عاقلانه و قوی انتخاب کنید.
📚 «وسوسه پر خوری یک خاطره بود نه الهام.
بر اساس برنامه بود نه از منبع حیاتبخش روح الهی. من نادیده گرفتن برنامهها و غلبه بر آنها را آغاز کرده بودم.»
🔹اینجا مقداری عمیقتر میرود.
👈ما خاطراتی داریم که این خاطرهها در واقع دیتاهایی هستند که بر اثر یک اتفاق یا یک باور یا یک آموزشی برای ما اتفاق افتادند و ما از آنها پیروی میکنیم.
🍃مثلاً هر کس خربزه میخورد پای لرزش هم مینشیند.
👈و اگر بعضی افراد این باور را داشته باشند، احتمال سرماخوردگی در آنها زیاد است. من دیدهام افرادی را که بعد از خوردن خربزه احتمال سرماخوردگی بالا میرفت. یعنی مدام در انتظار سرماخوردگی بودند.
🔹چیزی عمیقتر از خاطره داریم،
👈و آن «برنامه» است،
👈یعنی چیزی شبیه سافتوار software، اپلیکیشن، که درون مغز ما نصب شده که این اپلیکیشن خیلی قوی است.
👈یعنی مرتب یک داده یا کد ورودی میگیرد و یک خروجی به ما میدهد.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_چهارم_قسمت_هفتم
#حقیقت_هولناک_دربارهی_قصد
🍃مثلا ما برنامههایی داریم که مدیریت ذهن را در دست میگیرند.
👈آنها دیگر از بس تکرار شدند، یک بانک اطلاعاتی یا داده نیست، یک نرمافزار است که این نرمافزار در ذهن ما فعال است.
🍃مثلا،
👈نرمافزار پرخوری،
👈نرمافزار بدخوابیدن،
👈نرمافزاری که باید به اندازه میخورده دچار مشکل شده و داخل آن دیتاهای غلط میروند. و همینطور تمایل به پرخوری را زیاد میکند،
👈 یا انسانی که باید در چند ثانیه به خواب برود و لذت ببرد، گرفتار بیخوابی میشود،
❓چرا؟
چون نرمافزاری که مربوط به خواب بوده دچار مشکل شده.
☘میگوید من اینجا فهمیدم که باید آن نرمافزارهای اصلی درونم را پاکسازی کنم.
👈و فرمانهای غلطی که مرتب از نرمافزارها میآیند را چشم پوشی کنم و پاکسازی کنم.
📚 «دکتر هولن به من پیشنهاد کرد که برنامه را تا زمان برطرفشدن آن دوست داشته باشم و از آنجا به بعد فقط روحالهی میماند و من.»
🔹این موضوع جالب است.
👈ما متوجه شدیم که به جز خاطراتی که در درون داریم، یک سری برنامه هم داریم.
☘یعنی داخل ذهن ما یک سری اپلیکیشن نصب شده است. که ما میخواهیم این اپلیکیشنها را کمکم پاکسازی کنیم.
☘عدهای میگویند: نرمافزارهای معیوبی در ژنمان هست، فرازمینیها آمدند و اینها را گذاشتند.
👈عدهای میگویند بر اساس جهل بشر و تفکرات منفی که بوده این نرمافزارها حاکم شدند.
🔹اصلا مهم نیست که چه کسی این نرمافزارها را گذاشته است.
👈اما نشانهها و شواهدی است که نرمافزارهای بشر ارتقاء پیدا میکند.
☘افرادی میگویند این نرمافزارها در ژنوم انسان است و ما در شرف یک ارتقاء ژنتیکی هستیم.
👈و یک بشر نوینی درحال ظهور است که آن بشر از لحاظ فهم و درایت خیلی بیشتر است.
☘در واقع پیشگوییهایی که برای دوره کهنسالی یا آخرالزمان گفته شده، چنین چیزهایی هست.
👈که بشر به آن نقطه میرسد که اگر دانش ۷۲ جزء داشته باشد، دو جزء آن را کشف کردهاند. اما آخرالزمان یک دفعه ۷۲ جزء برایش باز میشود.
🔹اگر ما بپذیریم که داریم وارد یک مرحلهی جدیدی از آگاهی میشویم و یک اتفاقات مهمی در جهان هستی میافتد،
👈طبیعتاً یک سری نرمافزارهای ما هم ارتقاء پیدا میکنند.
👈و شما تقریبا میتوانید از بچههایی که به دنیا میآیند از آن درک و فهمشان بفهمید که واقعا اتفاقی در حال وقوع است.
🍃مثلا ۵۰ سال پیش یا ۶۰ سال پیش بچههایشان با اختلاف ده سال آنقدر با هم تفاوتی نداشتند. اما الان بچههای پارسال با امسال وقتی متولد میشوند، میبینیم با هم خیلی متفاوت هستند.
☘یعنی یک تغییراتی در ژنوم ما صورت میگیرد.
👈و برنامههایی در وجود ما ارتقاء پیدا میکنند.
👈و یا ژنهای معیوبی درون ما پاکسازی میشود.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_چهارم_قسمت_هفتم
#حقیقت_هولناک_دربارهی_قصد
🔹اینکه ریشهاش از کجاست را واقعا ما نمیدانیم.
👈اما هرچه که هست، بشر در آستانهی ورود به یک مرحلهی جدیدی از آگاهی است.
☘یعنی اگر که ما نتوانیم سطح آگاهی را بالا ببریم و نرمافزارها را اصلاح کنیم و ژنوم خود را از دیتاهای منفی، پاک کنیم، مثل دایناسورها میشویم که نتوانستند با شرایط و محیط خود را وقف دهند و از میان رفتند.
👈و الان زمانی است که انسان باید زمان زیادی برای ارتقاء درجه آگاهی خود بگذارد.
📚 «فعلاً همین نرمافزاری که در وجودت هست را دوست داشته باش.»
☘اگر ما بدانیم این نرمافزار ایراد دارد،
👈این نرم افزار مثلاً شبیه یک فیلم ماتریکس است که ما را درون یک فضای منفی اسیر کرده است.
❓چرا باید دوستش داشته باشیم که واقعاً یک موضوع منفی است؟
❓چرا من باید دوستش داشته باشم و صبر کنم که روح الهی حل کند؟
💎چون اصلاً پایه حلکردن روح الهی روی عشق است.
👈یعنی کارش را با عشق انجام میدهد.
👈نمیتواند با خشم انجام دهد.
🔹در جنگهای تششعاتی، جنگهای معنوی،
👈وقتی که میخواهی سراغ شر بروی،
👈برای جنگ با شر، با شر نمیشود سراغ شرور رفت.
👈باید با خیر و نیکی به جنگ شرور بروید.
☘یعنی اگر حال شما خوب باشد، وقتی که تششعات منفی به سمت شما میآید، شما در یک جنگی هستید که همان حال خوب شما را حفظ میکند.
👈و شرایط روانی شما را خوب نگه میدارد.
👈و کسی که به شما ضربه زده، بهخاطر حال خوب شما حالش خیلی بد میشود.
🔹 یعنی دیگر نمیتوانیم با کینه و نفرت بجنگیم،
👈کلمهی «مرگ بر» هرچیزی ر ا باید پاک کنیم.
👈واقعاً این«مرگ بر» میتواند تقدیر یه ملت را خراب کند،
👈ما برای هر چیزی که بگوییم «مرگ بر» در اصل خراب میکنیم.
👈و الان زمانی است که بایستی با عشق قضیه حل شود.
☘اگه یک شاهد تاریخی میخواهید، وقتی امام علی با عمربنعبدود میجنگد، شهریار هم شعر این ماجرا را بسیار زیبا بیان کرده:
💚«او خدو انداخت بر روی علی
افتخار هر نبی و هر ولی.»
☘عمربنعبدود به صورت امام علی تف انداخت و ایشان او را نکشت. رفت، کمی خشمش فروکش کند و بعد بیاید. یعنی حتی لحظهای که میخواهد دشمنش را بکشد، میگوید گرفتار خشم یا نفسانیاتم نباشم.
☘این راهش است.
👈یعنی الان مقداری هم درگیریهای خیابانی در ایران است، مقداری انسانها میجنگند. با جنگ نمیشود سراغ موضوعات منفی رفت.
👈حتی اگر هم میجنگند باید عشق باشد.
👈یعنی بایستی که عشقالهی، جاری شود تا جواب بدهد.
☘چون هرچه که شما مرگ بر موضوعی بگویید،
👈الان آن موضوع را تقویت میکنید.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_چهارم_قسمت_هفتم
#حقیقت_هولناک_دربارهی_قصد
🔹به جای اینکه مثلاً بگویید مرگ بر دیکتاتور،
👈بگویید زنده باد آزادی.
👈اثر این جملات بهتر است.
🔹به جای اینکه بگویید مرگ برجنگ،
👈بگویید زنده باد صلح.
☘چون ما بایستی با عشق گام برداریم.
👈شرور را هیچ وقت نمیشود با شر سراغش رفت.
👈اگر با شر به سراغ هر شری رفتیم، خود ما هم گرفتار شر میشویم.
🔹برنامههایی که درون شما است را فعلاً دوست داشته باشید.
👈فکر نکنید این دوست داشتن منظور به صلح رسیدن است.
👈این دوست داشتن، یعنی جاریکردن عشق در ظلمات است.
☘یعنی در میان تاریکی شما عشقی را جاری میکنید که این عشق حال همه را خوب میکند و مثل نوری است که تاریکی را از میان میبرد.
ادامه کتاب:
📚 «من در آن زمان این مسئله رو به طور کامل
درک نمیکردم. با این وجود تمام مدت با جان و دل به صحبت های او گوش میدادم و انتخاب میکردم تا نکتهای از قلم نیفتد. چرا که موضوع بسیار بکر بود. روحم هم خبر نداشت که بعد از این چه چیزی در انتظارم است.»
پایان فصل چهارم.
🔹من یک سری نکات در این مورد خدمت شما بگویم:
☘اول اینکه وقتی که قرار است پاکسازی یک نرمافزار انجام شود،
👈طبیعتاً بایستی که در حین پاکسازی از دوستت دارم و جاریشدن عشق در آن مطمئن باشید.که زمان نیاز دارد.
☘ یعنی شما برای پاککردن هر چیز منفی فکر نکنید که با یک چوب جادوگری میزنید به آن زود حل میشود.
👈چون طی سالها پدید آمده، ممکن است سالها طول بکشد تا حل شود.
🔹بنابراین شما باید مرتب پاکسازی کنید و عشق را درون خود جاری کنید تا اینکه نرمافزارهای شما پاک شود و آن دیتاهای معیوبی که از وجود شما خارج میشود حل شود.
👈و به یک حالتی برسید که روحالهی، تجلی پیدا کند.
🔹موضوع بعدی اینکه باید به مسیر اعتماد کرد.
👈به مسیر و وقتی که شما میبینید شواهد نشان میدهد راهی خوب است و راهی درست است، اعتماد کنید.
👈و حرکت کنید به سمت جلو و همچنین دچار تردید نشوید.
👈چون تردیدها به ما خیانت میکنند.
☘در این فصل که مربوط به قصد و نیت بود، شما در پیدا کردن مسیرها مقداری تبحر پیدا کنید.
👈یعنی وقتی که در مقابل مسیری قرار میگیرید، خود مسیر با شما صحبت کند و بگوید که، بیا، نیا، اینطرف، آنطرف و شما را راهنمایی کند.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_چهارم_قسمت_هفتم
#حقیقت_هولناک_دربارهی_قصد
🙏خدا رحمت کند، آقای گودرزی، اهل بروجرد و مربی کوهنوردی بودند. من بسیاری از ارتفاعات مهم ایران را به اتفاق ایشان رفتم ایشان راهنمای ما بودند.
☘ وقتی میرفتیم در مقابل کوه بلندی مثل زرد کوه، دنا، اشترانکوه قرار میگرفتیم بهترین مسیر را ایشان با یک نگاه پیدا میکردند.
☘یعنی با یک نگاه به کوه، میگفت: از این طرف برویم و واقعاً سالمترین و کوتاهترین مسیر را به ما معرفی میکردند.
☘از ایشان پرسیدم: چگونه اینقدر زیبا میتوانی مسیر پیدا کنی؟
👈میگفت: کوه با من حرف میزند و من کوه را که نگاه میکنم، به من میگوید و ایشان آنقدر کوه رفته بود که به بصیرتی در انتخاب مسیر در کوه رسیده بود.
🔹حالا ما میتوانیم این بصیرت را در تمامی ابعاد زندگی جاری کنیم.
👈فقط کافی است که به پاکسازی بپردازیم.
👈به شهود خود اعتماد کنیم.
👈صدای روحالهی را بشنویم.
👈ببینیم که مسیرها به ما چه پیامی میدهند.
💚 جناب عطار میفرمایند:
«گر مرد رهی میان خون باید رفت
وز پای فتاده، سرنگون باید رفت
تو پای براه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت»
💚و واقعاً اینکه مولانا میفرماید:
«هفت شهر عشق رو عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچهایم»
☘کلیدهایی که عطار میگوید، در دنیا بی نظیر است.
🔹شما برای تصمیم به انجام کاری در مسیر قرار میگیرید و هدایت روح الهی را طلب میکنید،
👈خود راه با نشانهها و یا صحبتهایی به شما میگوید که بیا، نیا و یا چگونه بیا و همه امکانات را در اختیار شما قرار میدهد.
🙏خواهشاً این جمله را هیچگاه از یاد نبرید:
«تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت.»
🙏امیدوارم که حال همه شما خوب باشد،
🙏حال دلتان خوب باشد و مرتب انوار الهی را در قلب خود حس کنید.
💚به قول شاعر:
«کاش تو هم حال مرا داشتی
سینهای از کینه جدا داشتی»
🙏همه را به خدای بزرگ میسپارم.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_چهارم_قسمت_هفتم
#حقیقت_هولناک_دربارهی_قصد
https://eitaa.com/noorveshghelahi
https://t.me/spiritual_mind
https://t.me/kalameeshghalimoghadam