#جزوه‌نوشتاری‌ 📚 شرح کتاب #صد_میدان ✍ #خواجه_عبدالله_انصاری میدان سی و سوم موضوع:👈 #خوف قسمت دوم

💚«به نام خداوند رنگین‎کمان خداوند بخشنده مهربان» ❤️سلام و عرض ادب سروران گرانقدرم؛ در کتاب صدمیدان خواجه عبدالله انصاری، میدان سی‎وسوم، قسمت دوم هستیم. ☘️قسمت دوم در مورد "خوف" است که آیه‌ی مربوط به آن "و اما من خاف مقام ربه" می‌باشد. 👈گفته شد که انسان باید از "مقام رب" خوف داشته باشد. ☘️"خوف" هم به معنای چیزی است که شما آن را بسیار دوست دارید، از فرط دوست داشتن عاشق آن می‎شوید و از شدت عشق دوست ندارید که از بین برود. ☘️در واقع در اینجا ترسی مشابه ترس بهشت و دوزخ در میان نیست بلکه ترسِ حاصل از جدایی عاشقانه داریم؛ 👈به‌گونه‌ای که حس ارتباط الهی آنقدر گرم می‎شود که ما خوف از دست دادن داریم. ☘️بیان شد که اگر می‎خواهید این حس را تجربه کنید، آن لحظاتی که هرازگاهی شیفته‌ی پروردگار می‎شوید و در دل حس عبادت‎گونه بسیار عمیقی دارید را به‌خاطر بسپارید. 👈اجازه ندهید که آن لحظات از دست برود و هر زمان که خواست از میان برود با "خوف" آن را نگه دارید. #علی_مقدم #میدان_سی‌وسوم_خوف۲ https://eitaa.com/noorveshghelahi

☘️تصور کنید که من جواهر باارزشی را در دست خود نگه می‎دارم، مواظب هستم که از دست من نیفتد و نشکند. بابت این موضوع می‎ترسم و برای همین "خوف" را رعایت می‎کنم. 🔹پس "خوف" یک حالت روانی عاشقانه و کاملاً معنوی است. 🔻شما در کتاب صد‌میدان با واژه‎هایی آشنا می‎شوید که در حیطه‌ی روانشناسی شاید مشخص نشده باشند؛ 👈یعنی اصلاً پاره‌ای از این مباحث در مجموعه حواسی که مطرح شده موجود نیست. ☘️زمانی که از "خوف" صحبت می‌شود؛ حالت جدیدی است که اگر روزی بخواهند راجع به روانشناسی معنوی کاری انجام دهند، 👈این کتاب منبع بسیار نیکویی خواهد بود. ☘️"خوف" سه حالت دارد که حالت اول آن "خوفِ خاطر" است؛ به این معنا که شما در خاطر و اندیشه‌ی خود مواظب باشید و یک لحظه هم آن را رها نکنید. #علی_مقدم #شرح_کتاب_صد_میدان #میدان_سی‌وسوم_خوف۲ https://eitaa.com/noorveshghelahi

☘️"خوف خاطر" به سه قسمت تقسیم می‎شود که جلسه‌ی قبل راجع به آن صحبت شد. ☘️"خوف مقیم" دومین است. «خوف مقیم است که آن خوف، بنده را از معاصی بازدارنده» ☘️پس گامِ اولِ خوف، یک حالت ذهنی بود که خدایا من می‎خواهم در "مقام خوف" بمانم و این ارتباط و لطفی که در حق ما شده است را حفظ کنیم که 👈این همان "خوف" در مرحله‌ی خاطر می‌شود. ☘️شما باید آن را در مرحله‌ی مقیم با تن خود حس کنید. ☘️گاهی اوقات که ارتباط خوبی با معبود خود دارید، یعنی مقیم می‎شوید. 👈در واقع تمام بدن دچار یک لرزش و ارتعاش الهی‎گونه می‎شود. ☘️بدن کسانی که در یک مستی عاشقانه با پروردگار قرار دارند، یک حالت لرزش می‎گیرد.  👈اگر خطا یا گناه کنند و کارهای بد انجام دهند از آن فضا خارج می‎شوند. ☘️پس تمام داستان "خوف" این است که ما لذتی را چشیدیم و می‎ترسیم که آن را از دست دهیم و مواظب هستیم که آن لذت خراب نشود. ☘️می‎گوید کسی که "خوف مقیم" دارد؛ دائماً در حال خوف است، 👈یعنی دائماً در حال حفظ حالت معنوی درونی خود است و نمی‎خواهد آن را از دست بدهد. ❓چه چیزی باعث از دست رفتن آن می‎شود؟  👈مَعاصی! 👈"مَعاصی" به معنای عصیان‎گری در گناه می‌باشد. ❓تعریف عصیانگری و گناه چیست؟ 👈"عصیان" مجموعه‌ی بسیار وسیعیست که در‌ مورد گناه در کتب نوشته شده است. 👈مجموعه‌ی وسیعی هم که نوشته نشده است، عصیان می‌باشد. 🌱به‌طور مثال ممکن است که ناامیدی در هیچ کتاب فقهی به‌عنوان "عصیان" و "گناه" نوشته نشده باشد اما زمانی که شما از رحمت خداوند ناامید می‎شوید و می‎گویید از دست خدا هم کاری برنمی‎آید یا من الان گرفتار هستم؛ 👈در آن لحظه "عصیان" محسوب می‎شود و حال دل من خراب می‌‎شود. #علی_مقدم #شرح_کتاب_صد_میدان #میدان_سی‌وسوم_خوف۲ https://eitaa.com/noorveshghelahi

☘️پس انسان یک‌بار وصل را تجربه می‌کند. ☘️در میدان قبل که "میدانِ تواضع" بود؛ به شما گفته شد که بدن باید متواضع شود. 👈بدن که متواضع شود، حالت ارتباط خوب با پروردگار برقرار می‎شود و بعد در تواضعِ خود، مقیم می‎شوید و با "خوف" تواضع خود را حفظ می‌کنید. ☘️وقتی که نافرمانی یا کار زشت انجام دهید، بدن از آن حالت خارج می‎شود. 🌱مثلاً خشم بیهوده شما را فرا‌ بگیرید، غیبت کنید و رفتارهای زننده داشته باشید؛ هر کدام از حالت‎های زننده‌ی ترس‎آمیزی که به مسائل زمینی ختم شود شما را از "خوف" خارج می‎کند. 👈بعد می‎گوید کسی که مقیم است می‎ترسد که از "خوف" خارج شود. ☘️پس "ترس مقیم" سه نشانه دارد: اول: 📚«آن ترس، بنده را از معاصی بازدارد.» 👈سبب می‌شود که به احترام لحظات خوشی که در دل داشته‎اید، گرفتار لحظات ناخوش نشوید. دوم: 📚«از حرام وی را دور کند.» 👈ما همیشه حرام را برای خود توجیه می‎کنیم؛ مثلاً کاری بد است و همه می‎دانیم که بد است اما آن را توجیه می‎کنیم. 🔻بدترین توجیه برای کار حرام این است که آن را گردن خدا بیندازید و بگویید که من برای خدا این کار را انجام می‎دهم؛ مثلاً برای خدا تجاوز می‎کنم! 👈یعنی به حرام وجهه معنوی دهید؛ مثلا برای خدا قتل می‎کنم! 🔻ما باید مواظب باشیم که گرفتار حرام نشویم. حرام یک فعلِ ناشایست است. 👈این فعل ناشایست، سبب می‎شود که ما از حال مقیم خود خارج شویم، پس برای حفظ آن نمی‎گذاریم که این اتفاق بیفتد. سوم: 📚«اَمَل مرد کوتاه کند.» 👈اَمَل به معنی آرزو می‌باشد. 👈آرزو از یک جهت خوب است، مثلاً آرزو می‎کنم که به فُلان‌جا دست پیدا کنم و به اهداف خود برسم. حتی در موفقیت یک پله‎ای را به نام "آتش آرزو" تعریف کرده‎اند و می‌گویند "آتش آرزو" را در خود سوزان کنید تا انگیزه‌ی حرکت پیدا کنید. ☘️ممکن است برای کارهای زمینی هم بسیار کاربردی و خوب باشد 👈اما انسانِ وصل‎یافته به حضرت حق، همه چیز را دارد و دیگر آرزویی ندارد. #علی_مقدم #شرح_کتاب_صد_میدان #میدان_سی‌وسوم_خوف۲ https://eitaa.com/noorveshghelahi

☘️ببینید تفاوت زیادی وجود دارد! ❓گاهی پرسیده می‌شود که چرا آنقدر در روایات اسلامی در مورد آرزو بد گفته شده است و به‌عبارتی مرد اصلاً نباید آرزو داشته باشد؟ ☘️چون از مرد، مَرت یا انسانی صحبت می‎کند که به وصل رسیده است و دیگر چیزی نمی‎خواهد؛ 👈یعنی شما اگر همین الآن بدانید که در نقطه‌ی حقیقی رسالت خود قرار دارید، همه چیز کافی و درست است و صحیح پیش می‎رود، دیگر چه آرزویی باقی می‎ماند؟ 🔻پس آرزوپردازی برای انسانی که در نقطه‌ی تعالی قرار دارد، کار بیهوده‎ای است. ☘️در واقع اصلاً آرزویی برای او نمانده است؛ چون همه چیز، درست سر جای خود قرار دارد. در واقع همه‌چیز را درست می‌بینید و بسیار هم شیوه کارآمدیست؛ 👈زیرا آرزوپردازی در حیطه‌ی معنوی به این معناست که "چیزی که من می‎بینم فایده‌ای ندارد و چیز دیگری می‎خواهم" اما کسی که به نگاه شاکرانه رسیده است می‎گوید؛ "هر چه هست خوب و درست است." 💚«یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسنندد من از درمان و درد و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد» #علی_مقدم #شرح_کتاب_صد_میدان #میدان_سی‌وسوم_خوف۲ https://eitaa.com/noorveshghelahi

☘️هر چه هست، بسیارخوب و خواست خداست. ☘️پس آرزو از دل عارف رخت بر‌ می‌بندد و او در مسیر طریقت، دیگر به آن شکل برنامه‌ای ندارد، چون خود برنامه‌ها به سمت او می‌آیند. ❓پس او می‌خواهد چه برنامه‌‌ریزی انجام دهد؟! 👈رسالت الهی کاملاً بر دوش او نهاده می‌شود و اصلاً دغدغه ندارد. 🌱تصور کنید که در توری ثبت نام کردید، می‌گوید رأس فلان ساعت، بازدید فلان‌‌جا انجام می‌شود و شما می‌روید. 👈شما اصلاً از اینکه نکند فردا هم وقت خود را هدر دهید، ناراحت نیستید و می‌دانید که تور لیدر، برنامه‌ریزی دقیقی برای شما دارد. ☘️انسانِ در مسیر حقیقت و انسانِ واصل، انسانی است که کاملاً در مسیر برنامه‌ریزی تور‌ لیدر آسمانی‌ خود قرار دارد، 👈نگران چیزی نیست و همه چیز خودش پیش می‌رود. ☘️کارِ زیاد دور از دسترسی نیست و همین الآن شما اگر تا اینجای صد‌میدان را پیش آمده‌اید؛ باید در وضعیتی قرار گرفته باشید که به پروردگار توکل کرده باشید، 👈زندگی‌های شما در مسیر اصلاح قرار گرفته باشد و دیگر آرزو خودبه‌خود رخت بر می‌بندد و آرزویی نمی‌ماند، چون هر چه را که آرزو می‌کردید، دارید. 🔹این نکته بسیارمهم است‌ و به معنای بی‌هویتی، بی انگیزگی و افسردگی نیست. ☘️اگر به یک نفر در روانشناسی بگویند که شخصی هیچ آرزویی ندارد؛ 👈می‌گوید او افسرده است و میل به زندگی‌ را از دست داده است. ☘️اما اگر در حیطه‌ی معنویت بگوییم "من بی‌آرزو شدم"، یعنی متوجه شده‌ام آن چیزی که دارم کامل است، 👈چیزی نمی‌خواهم و همه چیز کاملاً در اختیار من قرار گرفته است. 🔻زیاد آرزو کردن، دل سالک را می‌میراند و سبب افسردگی‌ او می‌شود؛ 👈چون نمی ‌تواند بفهمد آن چیزی که دارد، کامل و جامع است. #علی_مقدم #شرح_کتاب_صد_میدان #میدان_سی‌وسوم_خوف۲ https://eitaa.com/noorveshghelahi

📚«سیُم، ترس غالب است.» 📚«ترس خاطر، ترس مقیم و ترس غالب» 📚"ترس غالب" 👈آن خوف تمام وجود او را در برگرفته باشد و چنان در آن خوف غرق شده باشد که دیگر هیچ چیزی در زندگی‌ او نباشد، تمام وجود او را خوف در برگرفته است و به‌راحتی می‌تواند با خوف زندگی کند. 📚«سیُم، ترس غالب است و آن ترس مکر است.» 👈"ترس مکر" یک‌ موضوع بسیار پیچیده‌ای است و نیاز به توضیحاتی خارج از این کتاب دارد. ☘️مبحثی به‌نام "مکر الهی" وجود دارد؛ "مکر الهی" اینگونه است که من مقداری اهل دو رنگی هستم و از درون مقداری شیطنت دارم. 👈اتفاقی که می‌افتد، قانونِ "مکر الهی" در من جاری می‌شود. ☘️"مکر الهی" اجازه می‌دهد که من با منفی‌کاری‌‌ها و نیرنگ‌های خود کارها را پیش ببرم، 👈سپس دقیقه‌ی نود همه‌چیز را برای من خراب می‌کند! ☘️بسیاری اوقات این اتفاق برای ما می‌افتد. در واقع اگر صادق و ساده باشیم، حمایت الهی داریم. 👈اگر نیرنگ‌باز و دو رو باشیم، حمایت نداریم. 🔻ما فکر می‌کنیم که در حال پیشرفت هستیم ولی آخر کار، یک جایی مکر خدا رو می‌شود و متوجه می‌شویم که تمام مسیر را اشتباه آمده‌ایم. ☘️انسانی که در "خوف غالب" است و تمام زندگی‌ او در خوف قرار گرفته است، ❓نگران است که نکند دچار مایا یا ‌وهم شوم؟! 👈چون خداوند برای ما وهم زیادی ایجاد می‌کند. 🔹وهم ایجاد می‌کند؛ قانون مکر خداست. 🔻اگر ادعا کردید، دروغ گفتید و خود‌بزرگ‌بینی داشتید؛ "مکر الهی" جاری می‌شود و ما را به فضای موهومی می‌برد و فکر می‌کنیم که این حقیقت است ولی آخر کار متوجه می‌شویم به‌علت اینکه گام اول را با نیرنگ آمدیم، بازی را باختیم. #علی_مقدم #شرح_کتاب_صد_میدان #میدان_سی‌وسوم_خوف۲ https://eitaa.com/noorveshghelahi

🌱مثل اینکه من در تاس انداختن چندین مرتبه تقلب کنم و فکر می‌کنم که برنده می‌شوم اما در آخر دست تقدیر کاری می‌کند که اشتباه تصمیم بگیرم و ببازم! پس می‌گوید که: 📚«ترس غالب، سه است: یک، حقیقت بدان ترس درست آید.» ☘️کسی که مکر را کنار بگذارد و مواظب باشد مکری نورزد تا خداوند مکری دیگر جلوی او به‌نمایش بگذارد. 🌱مثلاً شما برای یک نفر نقشه می‌کشید، این مکر می‌شود. 👈وظیفه‌ی اکوسیستم این است که مکری بالاتر از آن به شما بزند و کاری می‌کند که از همان شیوه‌ای که شما نیرنگ زدید، از همان شیوه هم نیرنگ بخورید. 🔻تمام دولت‌مردان، سیاست‌مداران و زورمندان تاریخ، نیرنگ آنها از همان جایی که نیرنگ زدند، رو شد و از همان ناحیه ضربه خوردند. 🔺ما باید مواظب باشیم که در حیطه‌ی فردی‌، هیچگاه دچار نیرنگ دیگران نشویم. 🔻آدم نیرنگ‌باز نمی‌تواند در خوف قرار بگیرد و آن حس عاشقانه‌‌ با پروردگار را زود از دست می‌دهد. ☘️می‌گوید که کار "ترس غالب" کار این است که کلاً مکر را از آدم پاک کند. 👈"مکر پاک کردن" یعنی شما بسیار صادق و ساده شوید و اصلاً زیر و رو نداشته باشید. ❓می‌گوید کدام مؤمنی ساده و صادق است؟ 👈مثلاً ژاپنی‌ها! ☘️وارد این حالت‌ها شوید و کارهای خود را درست انجام دهید. 🔹نهایتِ معنویت به اخلاق زمینی ختم می‌شود که شما اخلاق درستکاری، بهزیستی و نیک‌زیستی را در زندگی جاری کنید. #علی_مقدم #شرح_کتاب_صد_میدان #میدان_سی‌وسوم_خوف۲ https://eitaa.com/noorveshghelahi

بعد می‌گوید: 📚«حقیقت، بِدان ترس، درست آید.» 👈درست آید، یعنی درست شود. ☘️زندگی‌ شما به حقیقت ختم می‌شود، درست‌کار می‌شوید و زندگی‌ شما از باطل نجات پیدا می‌کند. ☘️کارهای ما یا در حق یا در باطل است. 👈کارها‌ی ما در حق، درست می‌شود و خود‌به‌خود به کردار نیک کشیده می‌شود. 💚"پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک" 👈این حقیقتِ درست است. ❓چرا این اتفاق می‌افتد؟ 👈چون نگران هستیم که رابطه‌ی ما با رب خراب نشود! ☘️در بیان عاشقانه، به‌خاطر عشق و احترامی که برای معبود قائل هستید؛ 👈حاضر نیستید که حتی به کسی نیرنگ بزنید و حال دل خود را خراب کنید. 🌱به‌طور مثال شما مدت‌ها کار کردید، اهل دل شدید و دل شما مقداری برای خدا می‌لرزد، مشتری به مغازه‌ی شما می‌آید به‌نحوی مکر می‌ورزید برای اینکه کالایی که فروش نمی‌رود را به او بفروشید. ☘️او هم یتیم و ناآگاه است؛ یتیم کسی است که دست او به جایی بند نیست و ناآگاهست. 🌱من از ناآگاهی او سوءاستفاده کردم، به نوعی‌ مکر را جاری کردم و صداقت نداشتم. پس از اینکه او رفت و کالا هم فروخته‌ شد،  👈حال دل من هم فروش رفته است! 💎واقعاً می‌گویم که از اینجا به‌بعد صد‌میدان مختص کسانی است که واقعاً می‌خواهند رشد معنوی عمیق داشته باشند و از لحاظ معنایی بسیار قوی است. 🔻شما حق ندارید در زندگی‌ خود ذره‌ای دو رنگی داشته باشید. 👈اگر ذره‌ای دو‌ رنگی و ریا داشته باشید، مکر می‌شود و حال دل شما خراب می‌شود! ☘️پس لطفاً اگر دل شما یک روز با خدا دوست بود، قدر بدانید و آن را به مرحله‌ی "خوف غالب" برسانید؛ 👈به‌گونه‌ای که تمام زندگی شما را در دست بگیرد و ذره‌ای نیرنگ، دو رویی و عدم صداقت در زندگی‌ شما وارد نشود. 👈در غیر این‌صورت، خوف از بین می‌رود و شما به نقطه‌ی پیشین برمی‌گردید. #علی_مقدم #شرح_کتاب_صد_میدان #میدان_سی‌وسوم_خوف۲ https://eitaa.com/noorveshghelahi

📚«دو، راه اخلاص بِدان گشاده آید.» 👈اخلاص یعنی اینکه شما از تمام پرده‌های ذهنی خلاص می‌شوید و فقط به حضرت حق متصل می‌شوید. ☘️سوره‌ای به‌نام اخلاص وجود دارد. ☘️کسی که از غیرِ خدا رها شده و به یک نیروی الهی چسبیده است؛ او اهل اخلاص می‌شود. 👈وقتی اینگونه باشید خودبه‌خود شما اهل اخلاص می‌گوید و از پلیدی‌ها خلاص می‌شوید. 📚«و سوم، مرد را از غفلت باز رهاند.» 🔻باز هم تکرار می‌کنم در عرفان ایرانی مرد و زن وجود ندارد. 👈هر جا کلمه‌ی "مرد" بود به معنای مَرت است. مَرت هم به معنای انسان است. ☘️می‌گوید مرد را از غفلت باز رهاند. ☘️ما همیشه فراموش می‌کنیم. 👈نکته‌ی خیلی مهمی است. 🌱من امروز یک فایل صوتی گوش می‌کنم، کتابی می‌خوانم، در جلسه‌ای شرکت می‌کنم، عبادت می‌کنم و حال دلم با خدا خوب می‌شود اما فردا فراموش می‌‌کنم. ☘️می‌گوید که شما وقتی "خوفِ غالب" داشته باشید؛ ❓"خوف غالب" به چه معناست؟ 👈سیطره‌ی خوف نه تنها بدن بلکه تمام زندگی‌ شما را در بر بگیرد، دیگر شما دچار وضعیت غفلت نمی‌شوید. 🔹متد تربیتی خواجه عبدالله انصاری در اینجا "شیوه‌ی عاشق پروری" است. 👈آنقدر عاشق خدا می‌شوید که حتی دلتان نمی‌آید یک بار نیرنگی بزنید، غفلتی بورزید یا عدم اخلاص داشته باشید که ذره‌ای آن ارتباط عاطفی شما با پروردگار قطع شود. ☘️من می‌گویم آدم خوبی باشید طبق این معیار و رساله آدم خوبی باشید یعنی معیاری به شما داده‌ام و گفته‌ام طبق این معیار آدم خوبی باشید. ☘️خواجه عبدالله انصاری می‌‌گوید طبق معیارِ خوف آدم خوبی باشید. 👈آنقدر آدم خوبی باشید که این خوف از دست نرود و آن را نگهداری کنید و آن لطیفه‌ی ربانی که دریافت کردید را نگه دارید. #علی_مقدم #شرح_کتاب_صد_میدان #میدان_سی‌وسوم_خوف۲ https://eitaa.com/noorveshghelahi