- دلدادھ مٺحول -
آدمیزاد میزان غمش که زیاد میشه ، قلبش و ُ میسوزونه.
میتونی قلب گداخته از غمتُ شوت کنی بیرون از سینهت؟ میتونی یخ بریزی روش؟ میتونی پماد بزنی بهش؟ نه دیگه. نمیتونی.
اینجوری میشه که تبدیلش میکنی به هنر و ُ کم کم جهانی بر پایه ظرافت انگشتان بشر شکل میگیره که بهش میگن زندگی.
یکی می نوازه. یکی مینویسه. یکی طرح میزنه. یکی شیشه گری میکنه. یکی خطاطی میکنه. یکی طراحی. یکی . .
وایسا ببینم. تو چطور؟ با غمت چکار میکنی؟
- برشی از مکالمات ثبت شده -
- دلدادھ مٺحول -
4_5911127720997162406.mp3
9.68M
7:00
قطع امید کردی؟!
صبح پا شدی نگاه کردی؟!
به آسمون نگاه کردی؟!
دم صبح طلوع آفتابو نمیخوای ببینی؟!
سرخ و زرد آفتاب رو موقع غروب، دیگه نمیخوای ببینی؟!
ماهو دیدی؟!
نمیخوای ستاره ها رو بینی؟!
شب مهتاب، اون قرص کامل ماه، دیگه نمیخوای ببینی؟!
چشماتو میخوای ببندی؟!
از مزهیِ یه گیلاس، می خوای بگذری؟!
نگذر!
من رفیقتم میگم نگذر.
قهوه سر صبح میچسبه. ظهر میچسبه. شب میچسبه. موقع گریه میچسبه. بعد از خندیدن میچسبه. وقت درس خوندن میچسبه. سر کار میچسبه. تو خونه جلوی کولر میچسبه.
اصلا انقدر خوبه که مطمئنید حلاله دیگه؟