🤲 دعای روز یکشنبه حضرت فاطمه سلام الله علیها 🦋🦋🦋 اللّهُمَّ اجعَل أوَّلَ یومی هذا فَلاحاً، وآخِرَهُ نَجاحاً، وأوسَطَهُ صَلاحاً. اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وَاجعَلنا مِمَّن أنابَ إلَیک فَقَبِلتَهُ، وتَوَکلَ عَلَیک فَکفَیتَهُ، وتَضَرَّعَ إلَیک فَرَحِمتَهُ خداوندا! آغاز این روزم را رستگاری و پایانش را پیروزی و میانش را خوبی و شایستگی قرار ده. خداوندا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و ما را از کسانی قرار ده که به سوی تو باز می گردند و تو آنها را می پذیری، و بر تو توکل می کنند و تو برایشان بسنده هستی و به سوی تو تضرع می کنند و تو به آنها رحم می کنی.

صبحی پُر از لبخند خدا ان شالله امروز پرباشه ازخبرهاواتفاقهای خوب الهی که توی کارهاتون موفق توی زندگیتون خوشبخت و پیش خدا عزیز باشید

#احکــ📚ــام خمــ💰ــس 💢 خمس بیمه خسارت ┘◄ مساله: ✍ پولی که شرکت‌های بیمه جهت جبران خسارت به بیمه‌گذار می‌پردازند، مانند بیمه بدنه خوردو، آتش‌سوزی، محصولات کشاورزی و باغی، جزو درآمد کسب است و چنانچه تا سر سال خمسی در مخارج زندگی صرف نشود، پرداخت خمس آن واجب است. 📚 توضیح المسائل ده مرجع؛ م 968.

روز شمار دهه اول فاطمیه 🎞تهیه شده توسط سیده کبری میرزایی،بانوی طلبه مدرسه علمیه فاطمه الزهراء(سلام الله علیها)، کوهدشت #روزشمارفاطمیه #استوری   ┅═✿๑مکتب‌گراف๑✿═┅               @tolid_whc ┅═🎨✧๑✿๑✿๑✧🎨═┅

🤲 دعای روز دوشنبه حضرت فاطمه سلام الله علیها 🦋 اللّهُمَّ إنّی أسأَلُک قُوَّةً فی عِبادَتِک، وتَبَصُّراً فی کتابِک، وفَهماً فی حُکمِک. اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، ولا تَجعَلِ القُرآنَ بِنا ماحِلاً، وَالصِّراطَ زائِلاً، ومُحَمَّداً عَنّا مُوَلِّیاً. خداوندا! از تو توانی برای عبادت تو و بصیرتی در کتاب تو و فهمی در حکم تو درخواست می کنم. خداوندا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و قرآن را برای ما بی حاصل قرار مده و ما را [از روی] صراط ساقط مکن و محمّد (ص) را از ما رویگردان مساز.

روزگاری در زدن هم اصولی داشت ،کوبه زنانه داشتیم و مردانه... و وقتی در زده میشد صاحب خانه میدانست آنکه پشت در است زن است یا مرد و بر آن مبنا به استقبال او میرفت، زندگی ها در عین سادگی در و پیکر و اصول داشت... مردها کفشهای پاشنه تخم مرغی میپوشیدند تا از صدای آن از فاصله دور در کوچه پس کوچه های تو در تو خانمها بفهمند نامحرمی در حال عبور است... منزلها بیرونی و اندرونی داشت و از ورود مهمان تا خروجش طوری منزل ساخته شده بود که متعلقات به تکلف نیفتند... آن روزگاران نه سیستم امنیتی در منازل بود و نه شبکه های مجازی برای پاییدن همدیگر... اطمینان و شرافت و وفاداری و نگه داشتن زندگی با چنگ و دندان و آبروداری زوجین اصل زندگی بود... من هرگز بخاطر ندارم کسی مهریه ای اجرا بگذارد و دادسراها این همه پرونده طلاق و درخواست طلاق و فرزندان طلاق... بچه ها عاملی برای استحکام زندگی و حقیقتا شیرینی زندگی بودند در کوچه ها بچه ها با صمیمیت با ساده ترین وسایل بازی میکردند و صدای بازی و خنده هایشان در محله می‌پیچید نه ال سی دی بود نه اسپیلت و لباسشویی، صابون مراغه ای بود و دستان یخ زده مادر در زمستان که با گریسیلین ترکهایش را مداوا میکرد... و پدری که سر شب دم غروب خانه بود و خیز برمیداشت زیر کرسی و مادر کاسه انار دانه شده را روی کرسی میگذاشت و نصف بدنمان زیر کرسی و سر و کله کز کرده در بیرون آن،با لباسهای ضخیم... پاییزی پر باران و زمستانی پر از برف داشتیم یادش بخیر همه چکمه داشتیم و تا لبه چکمه برف می آمد،هم زمین برکت داشت هم آسمان... سفره مان برنج بخودش کم میدید،اما صفا و سادگی داشت... و پنج ریالی پدر در صبحگاه مدرسه که سهم هر روز بچه های قد و نیم قد بود میشد نصف نان بربری با پنیر... آن روزها پشت این دربهای کوبه دار با هم حرف میزدند خیلی گرم و صمیمی... تابستان ها همراه با خواهر ها و برادرهایمان چقدر روی تخت های چوبی ستاره شمردیم و لذت آسمان بی غبار را بردیم... چه حرمتی داشت پدر و مادر... و پولها و مالها چه برکتی... چقدر دور هم حرف برای گفتن داشتیم، و چقدر از خدا میترسیدیم... با دوچرخه در خانه ها نان تازه و عدسی و شیر می آوردند و محال بود کسی یازده صبح بیدار شود... زود میخوابیدند و سحر بیدار میشدند و بهترین رزقها را دریافت می‌کردند. زمستان برف وشیره میخوردیم و خیلی چیزهایی که الان برای خوردن پیدا می‌شود آن زمان پیدا نمیشد و بهترین غذا را جمعه ها می‌خوردیم. آنروزها مردم چقدر به یکدیگر رحم میکردند و مهربان بودند و گره گشا و اعصابها حرام ترافیک و... نمیشد... راستی چه شد که خانه ها با معماری ایرانی و سنتی جایشان را به آپارتمان ها دادند؟ چه شد که خانه های پر از صدای بچه جایشان را به سکوت تک فرزندی دادند؟! حیا و عفت زن و افتخار مادری چه شد؟ غیرت مردانه کجا رفت؟ نفهمیدم چی شد ولی برف و کرسی و ستاره ها و کاسه بی تکلف انار و درب کوبه دار و دورهمی ها و خانه های پر از صدای بازی و شادی بچه ها، همه یکباره جمع شد... حالا ما مانده ایم و دنیای بی خیر و برکت و دربهای ضدسرقت و خانه های بی بچه یا کم بچه و بعضا آدم هایی که قداست رنج پدر مادری را فراموش کردند و در نگهداری سگ و گربه جستجو میکنند آدمهایی که سخت فخر میفروشند و متکبرند . گویی هرگز نمیمیرند و چنان دنیا دارند که گویی برای آن آفریده شده اند ! چقدر نعمتها از کف رفت و ما خواب خوابیم . . ‎‌‌ #سبک_زندگی #فرزندآوری

#معرفی_کتاب 🔻«بادبان‌ها را بکشید» منتشر شد/ یازده روایت از خانواده‌های چندفرزند ایرانی 🔹کتاب «بادبان‌ها را بکشید»؛ یازده روایت از خانواده‌های ایرانی به قلم جمعی از نویسندگان توسط انتشارات «راه یار» چاپ و راونه بازار نشر شد. 🔹وجه اشتراک همۀ یازده خانواده‌‏ای که در این فرصت، دور هم جمع شده‏‌اند، رضایت و خوش‌حالی‏‌شان از تصمیمی‏ است که گرفته‌اند. راویان کتاب، زندگی را فانتزی و به دور از سختی نمی‏‌بینند؛ اما این سبک زندگی را با همۀ سختی و آسانی‏‌اش دوست دارند و از بودن اعضای خانواده‏‌شان کنار هم لذت می‌برند... 🔹این کتاب در ۲۴۸ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۷۰ هزار تومان از سوی انتشارات «راه یار» منتشر شده است. ♦️سفارش اینترنت با تخفیف20 درصد و ارسال رایگان: raheyarpub.ir