eitaa logo
⏳نوستالژی⌛
1.8هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
7.9هزار ویدیو
12 فایل
‌ ‌‌نوستالژی، چیزی بیشتر از یادآوری کردن است. 🌸 نوستالژی یک حس است، ❤️ گرماست،🔥 کپی باذکر منبع👌 مدیر: @Rahmatdost تبادل: @TheProvider تبلیغات با قیمتی مناسب انجام میشود برای اطلاعات بیشتر 👇👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/2439840089C0fe482916e
مشاهده در ایتا
دانلود
اینم یه عکس بودار دیگه!😂 ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
شاید باور نکنین ولی یه زمانی این ساعت کامپیوتری، کاسیوها اندازه‌ی یه لپ‌تاپِ الان برامون توش اطلاعات داشت با کلی دکمه و امکانات، تازه صفحه‌ش چراغم داشت، هرکی می‌بست مچش کلی ادعاش میشد و همه جا به همه پزشو میداد😁 ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
با دمپایی هم میشد😀 ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
یه زمانی اینطوری بلاک میکردیم😉 ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرا دوباره به آن روز هایِ خوب ببر... سپس رَها كن و برگرد؛ من نمى آيم! ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
18.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رگ کمرش خیش خراشما شد ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
شب های بلند زمستان هر وقت مادر سفره شام را زودتر پهن می‌کرد و کت آقاجون را از کمد بیرون می‌کشید می‌فهمیدیم قرار است جایی برویم همان سرِ شب با کلی ذوق و شوق، آماده میشدیم برای رفتن به یک شب نشینی آقاجون می‌گفت: صله ارحام دلِ آدم را شاد نگه می‌دارد هیچکس هم نمی‌گفت نمی‌آیم! ازین ادا اصول ها که من نمی‌آیم شما خودتان بروید و امتحان و آزمون و کنکور دارم وجوان است دوست دارد توی خودش باشدهم نداشتیم همه با هم می‌رفتیم تلفن هم نبود که قبلش هماهنگ کنیم و میزبان و بچه‌هایش را هم کلی ذوق زده می‌کردیم به سر کوچه شان که می‌رسیدیم جلوتر از مادر و آقاجون بدو بدو خودمان را به درشان می‌رساندیم تا از بودنشان اطمینان پیدا کنیم با یک چشم از لای در حیاط که اغلب خوب بسته نمی‌شد یا از سوراخ کلید به درون خانه‌شان سرک می‌کشیدیم روشن بودن یک چراغ، به منزله این بود که خانه نیستند و خودشان جایی رفته‌اند حسابی توی ذوقمان می‌خورد و قلب و دلمان حسابی می‌گرفت اما اگر همه چراغها روشن بود بگو بخند تا آخر شبمان جور بود اما این روزها چه آخر شب که بغض می‌کنی دردها که تلنبار می‌شود، میروی سراغ لیست مخاطبانت یکی حالت روح یکی لست ریسنتلی یکی لانگ تایم اِگو! یکی دلیت اکانت! آدم نمی‌داند کِی هستند، کِی نیستند!؟ اصلا آدم نمی فهمد چراغِ کدام خانه خاموش است و کدام روشن!؟ تا بی مقدمه برایش تایپ کند: " تشنه ی یک صحبت طولانی‌ام ". و سریع ریپلای شود: " بگو من کِی کجا باشم؟ ". داریم از تنهایی و بی همزبانی "دق" می کنیم بعد اسمش را گذاشته اند " عصر ارتباطات ". ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝