یکی از رسالتهای دخترای دهه شصتی این بود که یکی از اینهارو ببافه بزنه به دیوار پذیرایی...😊 ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

عجب روزگاری بود هعی! یه سریا اصلا نمیدونن اینکار برای چیه😁 ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

کشکی حرف زدن ! در زمان گذشته مردم برای اینکه نشان دهند نامه یا دست خطی که نوشته اند متعلق به انهاست، انتهای آن را مهر می کردند. در روی این مهر ها اسم شخص صاحب نامه نوشته شده بود که مثلا اگر شخص حاکم بود در بالای آن لفظ "الملک الله "و شعری که حاکی نام شاه بود بر روی مهر کنده می شد. مردم عادی و طبقات فرودست فقط نام خود بر روی مهر ذکر می کردند. در برخی دهاتها مردم آنقدر فقیر بودند که مهر را نه از آهن یا چوب بلکه از صابون و یا کشک درست می کردند و وقتی در انتهای نامه ای چنین مهری بود، معلوم می شد که شخص صاحب نامه فرد معتبری نیست و می گفتند:"مهرش کشکی است. " از همانجا اصطلاح "کشکی کشکی یه حرفی میزنه "در میان مردم رایج شد، که منظور آن است حرف های گوینده، آن بی پایه و اساس است و اعتبار چندانی ندارد. ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

حسین آقام ... ♥️ #امام_حسین #پیشنهاد_برای_محرم #محرم

⏳اینبار که به دنیا آمدی وارونه زندگی کن هرچه فکر می کنم، مي بينم روزهای کودکی برای پایانی خوش ساخته شده بودند... ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

دست بچه های کوچیک که تبلت می‌بینم، یاد بچگیای خودم میوفتم. یدونه از اینا میدادن دستم، ۱۲ ساعت میرفتم گوشه اتاق! یه دکمه رو فشار میدادم حلقه ها بیوفته تو اون بیلبیلکا🚶🏻‍♂️ ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

قديما… نمیدونم قد ما کوتاه بود یا برف بیشتر میومد!! نمیدونم دل ما خوش بود یا بیشتر خوش میگذشت!! نمیدونم سلامتی بیشتر بود یا ما مریض نبودیم!! نمیدونم ما بی نیاز بودیم یا توقع‌ها پایین بود!! نمیدونم همه چی داشتیم یا چشم و هم چشمی نداشتیم!! نمیدونم اون موقعا حوصله داشتیم یا الان وقت نداریم!! نمیدونم چی داشتیم چی نداشتیم ولی روزای خوبی داشتیم... ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

ما آخرین نَسلِ بازی های کوچه ایم! نخُستین نسلی که موسیقی را از رادیو ضبط کردیم! فیلم را با ویدئو دیدیم! و با دسته های آتاری ساعت ها پای بازی های نه چندان پیچیده شاد بودیم.. ما تجربه ی سفره های قلمکار مادر بزرگ ها را در کوله بارمان نگه داشته ایم... چای را با نگاهمان از سماور تا فنجان دنبال کرده ایم... ما آخرین نسل قصه های پای کرسی هستیم! آخرین گروه شب نشینی های پر از شادی ... دورهم هایی با یک دنیا تجربه ی کسب شده در آخر شب... یک عالم دانش جدید... احساس نو... و وابستگی تازه ... ما تنها نسلی هستیم که مثل پاییز بین تابستان و زمستان دو فصل متفاوت را تجربه کردیم...:)♥️ ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

صبح‌ها خیلی خوب بود عزیز آشپزی می‌کرد مادر حیاط را جارو می‌کرد و ما بازی می‌کردیم... عصرها هم خوب بود همه دور هم در حیاط جمع می‌شدیم سماور عزیز روے تخت می‌جوشید هندوانه در حوض خنک میشد یاکریم روی دیوار می‌نشست رادیو روشن بود ویگن آواز می‌خواند...🍃 ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

آدم فقط تو بچگی وَسط بازار گم نمیشهِ بعضی وقتا، وسط زندگی کم میشه.. مامانش هم نیست پیداش کنه... ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

دوبلورهای سفرهای میتی کومان کدوم شخصیت رو دوست داشتید 😉 ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

شاید اینجا همان جایست که باید بارها برایش میمردیم... همان مخده های کنار دیوار، همان چرخ خیاطی دستی مادربزرگ همان ایوان که عشق میکردیم میپریدیم وسط حیاط وای از گلدان هایی که زندگی پدربزرگ بود، فرش دستبافت وسط حال آن هم با گل های قرمز که دل می ربود. می بینی زندگی فقط همان موقع ها ، به همان سادگی وسط قهقهه های کودکی مان... زیبا، دلنشین، ساده... ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

یک کلمه هم ح ف مردن ولی همه عشقشون بودن ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

بوی غذای دستپخت مادر از دلخوشی‌های خیلی بزرگ زندگیه...😍🥹 ‌ ‌╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

اگه صدتا پارتی و مهمانی هم بریما جای یکی از این عروسی‌ها رو نمیگیره شما هم میگفتین عروس مثل کله‌قند شده؟😂 ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

کارتون سطل سحرآمیز : بیمبل در دهکدۀ آرام زندگی می‌کند، دهکده‌ای که در آن اهالی به همراه گفتن قصه‌های شیرین به تولید نخ پشمی و کاموا مشغولند. روزی بیمبل بر حسب اتفاق به یک پیرمرد که در باتلاق گرفتار شده بود کمک می‌کند و پیرمرد در ازای کمکِ بیمبل، یک سطل سحرآمیز به او هدیه می‌دهد. تینی‌وینی  Teeny Weeny موجود کوچک و سبز رنگی که ادعا می‌کند نگهبان سطل است، آرزوی کسی را که سطل را به دست بگیرد برآورده می‌کند؛ اما آرزوها فقط 24 ساعت دوام دارند و بعد از 24 ساعت همه چیز به حالت اصلی خودش برمی‌گردد. همه، از جمله دالیِ جادوگر، به دنبال سطل می‌گردند. دالی همیشه سعی می‌کرد با جادوگری طلا بدست آورد، اما با کارهایش باعث آزار و اذیت اهالی دهکده شده بود. ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

انیمیشن بازگشت مربوط به داستان کلاغی است که در زمستان و با دیدن سایر پرندگان که در قفس هستند و در جای گرم همراه با آب و دان هستند. سعی می کند با جلب توجه انسانها و انجام حرکت هایی جایی در خانه آنها در قفس داشته باشد. حتی با استفاده از رنگ قصد دارد خود را جذاب نشان دهد که موفق نمی شود و رنگ پاک می شود. سعی و تلاش او بی نتیجه نمی ماند و در نتیجه مردی او را گرفته و در قفس می اندازد و او را برای نمایش عموم اسیر می کند. کلاغ از این اتفاق خوشحال می شود اما تا زمانی که بهار می آید و متوجه می شود هیچ چیز ارزش آزادی ندارد. با دیدن پرندگان پشت پنجره ناراحت می شود . خود را به قفس می زند دان نمی خورد تا در نهایت بیحال می شود. صاحب خانه و قفس آنرا بیرون می اندازد با دیدن آزادی و محیط اطراف حال بد او بهتر می شود و پرواز می کند. ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

‏شايد باورتون نشه ولی يه زمانی هركی تيله هاش بيشتر بود قدرت بيشتری ام داشت.. ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

مادربزرگم ۸۰ سال عمر کرد هر وقت میدید ناراحتیم، بهمون میگفت: من تا تهشو دیدم، تهش هیچی نیست بیخودی غصه نخور... ‌ ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

پرسیدم از حلال ماه، چرا قامتت خم است؟!! 🌙 آهی کشید و گفت: که ماه محرم است...😔 گفتم: که چیست محرم⁉️ باناله گفت: ماه عزای اشرف اولاد آدم است...😭 🥀اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْن 🥀ِوَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ 🥀وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ 🥀 وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن #محرم #امام_حسین #پیشنهاد_برای_محرم

#Story ‌| #استوری . . اهل‌عالم‌دارد‌از‌ره‌ماه‌ماتم‌میرسد🏴 هیئتی‌ها‌یاعلی!😭 #السلام‌عليك‌يااباعبدالله 📽@Story_Mazhabion

آزادی ام را دوست دارم #حجاب

از سری هنرنمایی‌های هم‌نسلی‌هامون😂 خدا نمیکرد مهمون هم برامون میومد دیگه برای خودشیرینی ولکن ماجرا نبودیم پاش میفتاد رو سقفم راه می‌رفتیم هر چقدم مادرمون چشم‌غره میرفت انگار نه انگار باید هنرمونو رو میکردیم ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

بعضی وقتا دروغ خوبه ! به مادر کم طاقت باید دروغ گفت : باید بهش بگی حالم خوبه غذا خوبه هوا خوبه دلمون خوشه وقتی مادر خوب باشه یعنی همه چیز ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

فندکای قدیمی این شکلی بودن! ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

⏳مرا برگردان به روزهایی که دمپاییِ کهنه ام را با جیک جیکِ نارنجیِ جوجه ای کوچک عوض میکردم و باران تنها آوازِ شادی بود در عروسیِ هاجر... ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

یادش بخیر شبهایی که بعد ازمهمونی اجازه می‌گرفتیم خونه عمو،خاله،دایی یا عمه می موندیم و رو پشت بوم میخوابیدیم بازی و شیطنت و خنده😀 ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

گنجشک اشی مشی از برنامه کودک های دهه شصتی ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝

چقدر خوشمزه میشد وقتی همزمان ساندویچ میخوری با یه قُلُپ نوشابه ! یه مزه ای داشت که هنوز زیر زبونه! 😋

۲۹ مرداد #پایان_جنگ_ایران_و_عراق است. ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ جنگ ایران و عراق به طور رسمی به پایان رسید. ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝