چه عشقی داشت خوابیدن تو خونه مادر بزرگ...
نبودن هایى هست که هیچ بودنى جبرانشان نمیکند و آدمهایی هستند که هرگز تکرار نمیشوند و تو آنگونه ای مـــــــــــــــادربزرگ💔😢🥺
@nostalzhi60
⏳مرا برگردان
به روزهایی که دمپاییِ کهنه ام را
با جیک جیکِ نارنجیِ جوجه ای کوچک عوض میکردم
و باران
تنها
آوازِ شادی بود
در عروسیِ ها...
@nostalzhi60
دو چیز بهترین اند:
زیستن از سر شوق و
خندیدن از ته دل
امیدوارم هر دو مال شما باشد...
@nostalzhi60
خلاصه داستان : کارتون نوستالژیک و قدیمی افسانه توشیشان محصول ۱۹۸۱ و به کارگردانی تاکه ایچی سایتو است. توشیشان که در کودکی دزدها مادرش را دزدیده بودند، سال های کودکی اش را با همنشینی با بچه های ولگرد کوچه و خیابان گذرانده و بزرگ شده است.
این افسانه چینی از آنجا آغاز می شود که در مکاشفه ای به توشیشان الهام می شود که می تواند سه آرزو کند. اولین آرزوی او ثروت بود. پیرمرد به او می گوید : امشب موقع غروب آفتاب، جایی که سایه سرت افتاد را بکن، با یافتن صندوقچه طلا، او مردی ثروتمند می شود ولی …
@nostalzhi60
اینارو قدیما کادو میدادن تو تولد به
بچه ها!! کله قندم میدادن بعضیا :))
یعنی میخوام بگم ما همچین
نسل قانع و کم توقعی بودیم😊
@nostalzhi60