eitaa logo
نوستالژی
40.8هزار دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
8هزار ویدیو
1 فایل
عکس ها و مطالب قدیمی برای بچه های دهه ۵۰ و ۶۰ برای تماس با ادمین کانال: @nostalzhi60_admin تعرفه تبلیغات: https://eitaa.com/nostalzhi1402
مشاهده در ایتا
دانلود
پدر سه نقطه دارد پسر سه نقطه دارد دختر هم سه نقطه دارد اما مادر هیچ نقطه ای ندارد چون که نقطه نقطه ی وجودش را وقف خانواده اش کرده است @nostalzhi60
وسایل قدیمی خونه های قدیمی ❤️ @nafas_o_hamnafas
کلید زنگ های خانه های قدیمی @nostalzhi60
این ساعت ها رو یادتونه؟ @nostalzhi60
درد و بلاتون بخوره تو سر ایفون ۱۳ @nostalzhi60
دوچرخه های دهه شصتی ها به جز آپشن های بوق و دینام و چراغ یه آپشن جنرال داشت که به پره های چرخ جلوه ای زیبا میداد و وقتی آروم رکاب می زدیم با ریتم خاصی پایین می اومد و صدای زیبایی می داد @nostalzhi60
اونموقع‌ها اینجوری بود که وقتی لباس یا کفش نو میخریدن برامون هزااار بار میپوشیدیمو و جلوی آیینه خودمون رو برانداز می‌کردیم کفشامونو بغل میکردیم و شبا اگه بالای سرمون نمیذاشتیم خوابمون نمیبرد😂 فراوونی نبود و هر چیزی ارزش داشت برامون 🥰 @nostalzhi60
روزگارِ سادگی‌ها و دل‌هایِ خوش... کاش می‌دونستیم چه روزای خوبی داشتیم حیف حیف که گذشت و نفهمیدیم چجوری گذشت... @nostalzhi60
کیا مزه این بستنی کیم های دوقلوی دهه شصتی هنوز زیر زبونشونه😌 چقدر خوشمزه بودن از وسط نصف نمیشد هیچوقت اون بخشی که حد فاصل دو قل بود همیشه یه طرف بود بعد از جدا کردن قل ها قسمت کوچکتر رو خیلی سریع میخوردیم بعد با آرامش میرفتیم سراغ قسمت دوم @nostalzhi60
پابلو اسکوبار (یکی از بزرگترین قاچاقچیان مواد مخدر در تاریخ) وقتی کل دولت آمریکا دنبالش بودن، رفت این عکس رو جلو کاخ سفید گرفت! بعد شما جرات ندارید به کسی که دوست دارید، برید بگید که دوستش دارید!😏 @nostalzhi60
چی بهتر از این ترکیبه؟ دلم کمی قدیمها را میخواهد کمی محبت، کمی صداقت کمی پدربزرگ، کمی مادربزرگ... باورکن نوستالژی ذهن من هنوز رنگ دارد، هنوز باورشان دارم؛ کمی قدیمها را میخواهم... @nostalzhi60
یادش بخیر یه زمانی زندگی همین قدر ساده بود @nostalzhi60
بین رویاهای سیاه و سفید تو سبزترین و قشنگ ترین اتفاق این دنیا باش @nostazhi60
آرامشم آرزوست ❤ @nostalzhi60
این جا کلیدی رو یادتونه؟ شما هم داشتین؟ یه زمان از ماجیکارم لاکچری تر بود کلی آپشن داشت کلی ملودی روی زنگ هاش بود و به شلوار آویزان می شد تا همه ببینند و در معرض دید عموم بود. @nostalzhi60
کاش روزی چشم‌هایمان را باز کنیم  ببینیم همه اینها خواب بوده کابوس بوده ببینیم افتادیم وسط خانه‌ای قدیمی و مادر داخل حیاط نشسته و با دست‌های مهربانش مشغول درست کردن ترشی ست و عطرش تمام حیاط را پر کرده.... و برگ‌های پاییزی میان حوض فیروزه‌ای شناور است... و ما با دوچرخه دور تا دور حیاط را گز می‌کنیم و بابا از میان ایوان داد میزند نیفتید داخل حوض... پنجشنبه باشد ما از مدرسه بدو بدو بیاییم و همه جمع شویم دورهمی خانه مادربزرگ جانمان ودلهامان خالی شود از هر چه بغض و کینه و خشم هست و بعد مثل همان روزها زیاد دوست بداریم زیاد بخندیم و خنده‌‌هامان برسد تا خود خدا... @nostalzhi60
این روزها همه چیز فرق کرده دیگر کسی غذا را بر روی چراغ نفتی بار نمی‌گذارد، و دغدغه‌ای هم برای خاموش شدن بخاری نفتی سر صبح بعد از تمام شدن نفت ندارد، دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست... دیگر خبری از آن دور همی‌های گرم و شاد و صمیمی نیست @nostalzhi60
مادر بود و خانه گرم بود و چای‌مان به راه بود و غذایمان انگار از بهشت آمده بود... @nostalzhi60
کاش توی همون روزگار سادگی ها و دلهای خوش جامونده بودیم @nostalzhi60
به به یادش بخیر @nostalzhi60
کیوسک های تلفن را جمع کردند.. و دوستت دارم ها را به انبار بردند... با موبایل عشق ردو بدل نمی شود و دوزاری هیچکس نمی افتد... یادش بخیر... چقدر زودگذشت!!! @nostalzhi60
آن چه مادربزرگ‌ها برای ما می‌پزند تنها یک غذا نیست، عشق است...❤ @nostalzhi60