#داستان_زندگی #قسمت_سی_و_پنج @nostalzhi60

جمعه بـهاری تون بـخیر و شـادی🌸🍃 امیدوارم روزتون بانشاط 🌸🍃 لبتون پر از تبسم قـلب تـون پـراز نـور  🌸🍃 روزگارتـون شـیرین🌸🍃 و نعمت های الـهـی نصیبتون بـاد🌸🍃 آخرین روز فروردین ماهتون عالی🌸🍃 @nostalzhi60

آنی که ز صبح خنده بـر لب دارد بـر قلب کسان بـذر محبت کـارد هر روز بخند و شادمان باش ای دوست بگذار جهان بـر تـو مـحـبت آرد 😍 #مولانا @nostalzhi60

#هایدی_در_کوهستان #قسمت_چهاردهم @nostalzhi60

یه صحنه تماشایی و فراموش شده 😢 @nostalzhi60

ما دهه شصتی‌ها آنقدر خاطرات مشترک داریم که بیشترمون این سرود رو به خاطر داریم ❤️☺️ @nostalzhi60

طراوت خانه مادری و گوشه طاقچه دیواری که خاطرات را روی آن می‌چیدیم. مادر هر بار با شیشه‌ای پر از عشق لذت را برایمان بسته بندی می‌کرد. وقت خوردنش با انتخاب مادر بود.☺️ @nostalzhi60

بله اینطوریابود!😥😅 @nostalzhi60

⌛️بچه های دهه پنجاه و شصت از همونایی بودن که ساعت‌ها می‌نشستن جلوش میگفتن آ آ آ آ آ آ آ آ ...😂 همیشه منتظر بودیم شب بشه تا اون چراِغ قرمزشو خاموش روشن کنیم!😁 @nostalzhi60

بشقاب هایی که در تاریخ گم شدند... @nostalzhi60

چه خوش اقبال بودیم که بچگی‌هامون وسط این حیاط‌های پر دار و درخت و روی خاک و خُل گذشت ... @nostalzhi60

#زهره_و_زهرا @nostalzhi60

"فصل پاییز" کتاب فارسی دوم دبستان دهه ی سی @nostalzhi60

مرا دوباره به آن روز هایِ خوب ببر... سپس رَها كن و برگرد؛ من نمى آيم! #نوستالژی @nostalzhi60

🌸 آشپزخانه‌یِ مادربزرگ کاشی‌های قدیمی طعم خوب نان و پنیر چای شیرین و عطر برنج زعفرونی و قرمه سبزی که از صبح زود توی خونه میپیچه... ‌ ❤️ @nostalzhi60

کاش می شد از بوها، از صداها، از جای خالی آدم ها؛ برای روزهای دلتنگی عکس گرفت... @nostalzhi60

طریقه صحیح هندونه خوردن قدیمیا اینطوری بود، یه هندونه رو از وسط نصف میکردیم. پاره هندونه رو میذاشتیم وسط و یه نصف میخوردیم تا بترکیم! با با ژیلت هم اینقد تمیز نمی شد😂 @nostalzhi60

قدیما حال دلمون بهتربود مهربونتر بودیم دیرتر می رنجیدیم زودتر می بخشیدیم زندگیمون تمامش عشق بود مادربزرگ برامون قصه می گفت پدربزرگ برامون شعر میخوند آب دوغ خیار و اشکنه لاکچری ترین غذاهایی بود کـه خاطرات شیرین نون خورد کردن و دور سفر جمع شدن از اون دوران یادمون مونده چی شد کـه بین این همه ی شلوغی خود واقعیمون رو گم کردیم دیگه چیزی خوشحالمون نمیکنه، راستی!‌!!!یادتون میاد آخرین باری کـه از ته دل خندیدید کی بوده؟؟؟؟ چیز عجیبی نیست کـه یادتون نیاد اما تاریخ وساعت اخرین باری کـه از عمق وجودت غصه خوردیو گریه کردی رو خوب یادته واقعا چی شد کـه همه ی چی اینجوری عوض شد چی شدکه فقط بـه فکر این هستیم کـه لاکچری وخاص بـه نظر بیاییم برای هم کلاس بزاریم ویادمون بره کـه بین این همه ی رنگ، یه رنگی قشنگ ترین رنگ دنیاست ❤️ @nostalzhi60

صندوق های نوشابه را که میدیدیم به هوس می افتادیم که کیک و نوشابه ای نوش جان کنیم ، حتما باید میخوردیم تا آروم بشیم و گرنه تا دو سه روز اعصابمون خورد بود. @nostalzhi60

از این عکسا دارین هنوز @nostalzhi60

چقدر آدامس میخریدیم به خاطر جمع کردن عکسهای فوتبالی😊 خواهرمن یه دفترپرازعکس‌ بازیگرام‌ داشت تازع😄البته اوناروازمجله‌ هابرمیداشت @nostalzhi60

صبح بیدار بشی پدرت بگه بخواب برف اومده مدرسه‌ها تعطیله... "بعضی چیزها رو نه دیگه میشه داشت نه میشه ساختشون فقط با یادشون میشه خوش بود..." @nostalzhi60

این کارتون رو یادتونه اسمش چی بود؟ @nostalzhi60

شیر پاستوریزه تبلیغات قدیمی @nostalzhi60

12. My Heart Will Go On (Theme From Titanic) - Kenny G.mp3 @nostalzhi60

یک نوستالژی رنگارنگ 😉😘 @nostalzhi60

طاقچه ی خانه پدر بزرگ زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود ارسالی از اعضا محترم کانال 🌹🌹🌹 @nostalzhi60

نصف بچگیمون با ترس ازین ماشینای اصلاح گذاشت، که برای مدرسه باید موهاتو با 4میزدی و گاهی هم وسط کار،گیر میکردن و نصف پوست سرآدمم همراه موها کنده میشد. @nostalzhi60

اینم از اسب رویایی دهه شصتیا 😂 @nostalzhi60

توشله بازی شاید این محاسبات از دیفرانسیل، جبر و هندسه هم سخت تر بود 😁 @nostalzhi60