کارتون قطره باران يادتونه؟ 💧 @nostalzhi60

#خانواده_دکتر_ارنست #قسمت_بیست_و_نهم @nostalzhi60

#گالیور قسمت ۸ پارت۱ @nostalzhi60

#گالیور قسمت ۸ پارت۲ @nostalzhi60

ما به دیوار کسی تکیه نکردیم عمریست که در سایه ی دیوار خداییم ... شبتون در پناه خدا 🌺✨ @nostalzhi60

پشت هر در بسته ای هميشه راهی برای گشايش هست آن راه را پيدا كن حتی اگر به اندازه روزنه ای باشد ... امیدوارم همه درهای بسته ،بروی خوشبختی باز بشه. @nostalzhi60

اولین سه شنبه اردیبهشت🌸🍃 ماهتون عالی و بینظیر امروز از خــدا میخوام🌸🍃 بـهتـریـن لبخندها بر🌸🍃 صورت ماهتون بشینه لبخـندبرای حال خوب لبخـند مـوفـقـیـت 🌸🍃 لبخـند پـیـروزی لبخـند از آرامـش و 🌸🍃 و لبخـند رضایت از زندگـی امروزتون زیبـا و در پـنـاه خـــدای خـوبـی هـا 🌸🍃 @nostalzhi60

باید اسمش رو گذاشت کارتونی که در تمام مناسبتها ( چه خوب چه بد ) پخش میشد و کلی ماها رو به هیجان می‌آورد ‌‌‌‌‌‌... تسوکه محبوب دلها بود بدون شک و داداش کایکو سرلوحه‌ی شجاعت 😄 بریم و باهم بخشی از این کارتون نوستالژی که بهمون نشون نداده بودن رو ببینیم 😊 @nostalzhi60

متنی فوق العاده زیبا و خواندنی قدیما ﺣﺮﻳﻢ ﺧﺼﻮصی ﻧﺒﻮﺩ، حتی ﺣﻤﺎﻣﺶ ﻋﻤﻮمی ﺑﻮﺩ، ﻭلی ﭼﺸﻢ ﻫﻴﭽﻜﺲ ﻫﺮﺯﻩ ﻧﺒﻮﺩ. ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﺎی کسی ﺟﻠﻮی کسی ﺩﺭﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩ، ﻭلی ﭘﺸﺖ ﭘﺎ ﺯﺩﻥ ﻫﻢ ﻧﺒﻮﺩ. ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺣﺮفی ﺗﻮی ﺩﻟﻬﺎ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ، حرفی ﻫﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ کسی ﻧﺒﻮﺩ. ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺑﺮﮔﺮ ﻭ ﭼﻨﺠﻪ ﻭ ﺑﺨﺘﻴﺎﺭی ﻧﺒﻮﺩ، ﮊﻟﻪ ﻭ ﭘﺎی ﺳﻴﺐ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﻧﻮﻥ ﻭ ﭘﻨﻴﺮ ﺑﻮﺩ. ﺍﻭﺝ ﻛﻼﺳﺶ ﺗﻮﻱ ﺳﺒﺰی ﻭ ﺍﻧﻮﺍﻉ ترشی ﻭ ﺁﺵ ﺑﻮﺩ. ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺭﻧﮓ ﺳﺎﻝ ﻧﺒﻮﺩ، ﻣﺎﻧﺘﻮﻫﺎی ﺭﻧﮕﺎﻧﮓ ﻧﺒﻮﺩ، ﭘﻴﺮﻫﻦ شیک ﻭ بی ﺧﻂ ﻭ ﻳﻘﻪ ﻧﺒﻮﺩ ﻫﺮ چی ﺑﻮﺩ ﺗﻮی ﺑﻘﭽﻪ ﺑﻮﺩ. ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﻴﺮﻫﻦ ﻣﻦ ﻭ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﻫﺮچی ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍی ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﻭ ﺑﺮﺍی ﻫﻤﻪ ﺑﻮﺩ، ﺁﺭﺯﻭی ﻳﻪ ﺑﭽﻪ ﭘﻮﺷﻴﺪﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻋﻴﺪ ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺑﻮﺩ. ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﻮلی ﻧﺒﻮﺩ، ﻭلی ﺩﻟﻬﺎ ﺧﻮﺵ ﺑﻮﺩ. ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ... @nostalzhi60

و این هم مادر هاچ زنبور عسل @nostalzhi60

اخ آخ بیاین که مبخوام پرررتتون کنم به اون روزا😍😢 اصلا آهنگ تیتراژش خداا بودبخدا👏😢 الان فهمیدم میگفتن عروسکای خوبیم از نخ و میخ و چوبیم❤️😅 دلتنگ شدم رفت😪😩 @nostalzhi60

ماشین عروس‌های لاکچری دهه شصت😌😎 کلی خاطره زنده شداااا @nostalzhi60

نوستالژی فقط این ظروف که هر کس داشت اوج لاکچری بودن محسوب میشد😁 @nostalzhi60

قدیم‌تر ها... همیشه علاجی برای هر دردی بود؛ مثل روغن چرخ خیاطی برای ناله‌های لولای در؛ مثل دواگلی برای زخم‌های کودکانه‌ی سرِ زانو؛ مثل آغوش مادربزرگ برای باریدن تمام بغض‌های جهان. چقدر دست‌هایمان خالی شده است... @nostalzhi60

می دونستین اسم واقعی حنا دختری در مزرعه، کاترینه:)🥰😍 @nostalzhi60

یه زمان نه چندان دور با بالایی بستنی می خریدیم و با پایینی آدامس خرسی :)😅😟 @nostalzhi60

شماهم؟؟🤦‍♀ @nostalzhi60

کارتون زیباوخاطره‌ انگیز‌ گربه دوریس😍 @nostalzhi60

همین روزها ؛ اتفاقاتِ خوب ، خواهند افتاد ؛ درست وسطِ روزمرِگی هایمان ، دلخوشی ها راهشان را گم خواهند کرد و این بار به سمتِ ما روانه خواهند شد . شب هایی را می بینم که از خستگیِ شادی و لبخندِ روزهایمان می خوابیم و صبح هایی که با اشتیاقِ دلخوشی هایِ تازه بیدار می شویم . من شک ندارم ؛ یکی از همین روزها … همه چیز درست خواهد شد ! #ظهرتون_بخیررفقا🌺 @nostalzhi60

شما کدوم یکی از این دفترا رو داشتین😃 @nostalzhi60

قسمتی از مصاحبه عموقناد وقلقلی عزیز نوستالژی کودکی ما آی چقدر آرزومون بوده قلقلی حرف بزنه😃 هنوزم باورم نمیشه 😢👏👏 چندسالت بود فهمیدی قلقلی هم میتونه حرف بزنه؟😅 @nostalzhi60

نوستالژی های دهه ۶۰ و۷۰ ایران😍 حتما ببینید 👌😊 @nostalzhi60

#گالیور قسمت ۸ پارت۳ @nostalzhi60