هر حیوونی رو که بیشتر دوست داشتیم آخر همه میخوردیم😅
باقی حیوونا رو هم زجر میدادیم اول کلشونو میکندیم بعد دست و پاشونو😁
@nostalzhi60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انیمیشن قدیمی'بازگشت' سال تولید-۱۳۶۵
@nostalzhi60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حواسمان باشد
حواسمان به چروک هایِ دور چشم مادرانمان و لرزش دست های پدرانمان باشدحواسمان به ترشدن های گاه و بیگاهِ چشم هایِ کم سو و دلتنگیِ شان باشد
حواسمان باشد که آنها خیلی زود پیر میشوندحواسمان باشد خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکنیم از کنارمان می روند...
@nostalzhi60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقد زود بزرگ شدیم...
@nostalzhi60
حرفی ندارم در وصف این بزرگوار😍
آبی که داخلش بود درجش زیر صفر بود اینقد که سرد میشد
فقط چون درب نداشت آب داخلش مزه تمام خوراکی های یخچال رو به خودش میگرفت🤣
@nostalzhi60
چقدر پول بابت اینا برای تزئین کلاسهامون دادیم 😁
بعد هم شیفت های مخالفمون میومدن همشو پاره میکردن و میکندن.
@nostalzhi60
کاش ماشین زمان واقعا اختراع بشه ما همه ی دلخوشیا رو تو بچگی جا گذاشتیم .
سریال قصه های جزیره 1991
@nostalzhi60
کاش برگردَم به روزایی
که تنها دغدغه یِ زندگیم
گم شدنِ تیلهِ هام بود...
@nostalzhi60
یکی از مدل شیر خشک های دههٔ شصتی ها
کیا تو کانال شیر خشکی بودن؟
موریناگا؛محصول ژاپن
@nostalzhi60
تابستون تا جایی قشنگ بود که حیاط خونهها این حال و هوا رو داشت ؛
زندگی آپارتماننشینی که تابستون و زمستون نداره ...
@nostalzhi60
خاطراتی که آدم هایش رفته اند دردناکند
ولی خاطراتی که آدمهایش حضور دارند و شبیه گذشته نیستند دردناکترند ...
@nostalzhi60