eitaa logo
کانال ائمه جماعت
1.8هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
2.9هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت حضرت زهرا ۲ .pdf
281.8K
به ما در بپیوندید👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @khaneh_emam
شهادت حضرت زهرا3.pdf
284.3K
به ما در بپیوندید👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @khaneh_emam
شهادت حضرت زهرا ۴ .pdf
397.9K
به ما در بپیوندید👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @khaneh_emam
شهادت حضرت زهرا ۵.pdf
389.3K
به ما در بپیوندید👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @khaneh_emam
بسم الله الرحمن الرحیم مقدمه شام شهادت صدیقه‌ی طاهره زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها است. تسلیت عرض می‌کنیم این مناسبت را محضر آقا و مولایمان قطب عالم امکان حضرت حجه الله الاعظم. خدمت همه‌ی علاقه‌مندان و پیروان آن حضرت و همچنین محضر رهبر عظیم الشان انقلاب. دعا می‌کنم به آبروی آن بزرگوار ان شالله این ویروس از دنیا به‌ویژه از کشور ما ریشه‌کن شود و ما شاهد حضور جوانان و علاقه‌مندان مثل سال‌های گذشته در این مجلس باشیم که من می‌دانم در این روزها در شهرهای مختلف بودم که هزاران دل امروز و امشب در اینجا هست و تمایل به حضور در این جلسه‌ی نورانی داشتند. ان شالله به آبروی فاطمه‌ی زهرا و همسرش و پدرش و فرزندانش خداوند سلامت را با جامعه‌ی جهانی برگرداند. فضیلت حضرت زهرا در روایات 🔷اجازه می خواهم در محضر شریفتان دوتا روایت در فضیلت و مقام حضرت زهرا بخوانم بعد بحثم را که ان شالله دو شب بهش می پردازم موضوعش را عرض می کنم. 🔶این روایتی که می خوانم حضرت امام و رهبر کبیر انقلاب یک وقتی فرمودند: این برترین فضیلت حضرت زهرا است که در میان فضایل حضرت زهرا من فضیلتی بر تر از این سراغ ندارم و تعبیر ایشان این بود؛ این فضیلت ساده‌ای نیست نمی‌توان به سهولت از کنارش گذشت تعبیر ایشان این بود: که این فضیلت برای همه انبیا هم پیش نیامده برای برخی از اولیا پیش آمده و آن 🔷 حضور جبرئیل ۷۵ روز، طبق این روایت که در کافی شریف در باب مولد الفاطمه، می آمد خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها. این چیز ساده‌ای نیست که حضرت امام فرمودند بین روح اعظم جبرئیل روح آن کسی که جبرئیل در حضورش می‌آید باید تناسب باشد این طور نیست که چیز ساده‌ای باشد. اگر قرآن می فرماید: وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ یا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ (. سوره ی آل عمران ، آیه ی 42)؛ این یک تناسب می‌خواهد بین روح آن فرد و آن ملائکه. 💠 که در این روایت دارد وقتی جبرئیل می آمد خدمت حضرت زهرا به سه نکته می پرداخت و سه مأموریت داشت: ♦️ کانَ یَأْتِيهَا جَبْرَئِيلُ ع فَیُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَى أَبِيهَا وَ یُطَيِّبُ نَفْسَهَا(. الکافی ج 1 ص 458)، اول تسلیت می‌گفت حضرت زهرا. تسلیت‌گوی حضرت زهرا جبرئیل هست. ♦️ دوم وَ یُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا وَ مَکَانِهِ (. همان)، یک گزارش جامعی از حضور پیغمبر در عالم برزخ می‌داد. چون فاطمه س طاقت دوری از پدر را ندارد باید بداند که الان پدرش کجاست در چه حلقه‌ای از برزخ است نزد کدام یک از انبیا است در چه قسمتی قرار دارد؟ به او خبر می‌داد. ♦️ و سوم که بسیار مهم هست، وَ یُخْبِرُهَا بِمَا یَکُونُ بَعْدَهَا فِی ذُرِّيَّتِهَا (. همان)؛ یک‌چشم اندازی از حوادث و وقایع که برای فرزندان حضرت زهرا پیش می‌آید اینها را جبرئیل به ایشان خبر می‌داد. این چیز ساده‌ای نیست اِخبار. امام فرمود: من فضیلتی برتر از این با اینکه حضرت زهرا مجمع فضائل هست سراغ ندارم. تمام این ۷۵ روز این‌گونه بود. با اینکه عزیزان بیننده می‌دانند که با مرگ پیامبر مأموریت جبرئیل تمام هست، لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ مَا لَمْ یَنْقَطِعْ بموتِ اَحد (. نهج البلاغه خطبه 235)، دیگر قرآن قرار نیست بیاید وحی به معنای وحی نبوی که ایشان نمی‌آورد نبوت خاتمه پذیرفته اما به‌منظور این سه اخبار یعنی تسلیت و خبر از جای پدر و اخبار از فرزندانش خدمت حضرت زهرا می‌رسید. چیز ساده‌ای نیست. کمااینکه امیرالمؤمنین یک وقتی به منزل آمدند و دیدند آسیاب دارد می‌چرخد، خدمت رسول خدا رسیدند قصه را بیان کردند پیغمبر فرمودند: علی جان مگر نمی‌دانی؟ اَما علِمتَ انَّ لله ملائکه سیّارَ فی الارض، (. الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص ۵۳۱) تو نمی‌دانی خدا یک فرشتگانی روی کره زمین دارد که اینها مأموریتشان خدمت به پیامبر و آل پیامبر هست. رشته‌ها این آسیاب را می‌چرخانند اگر دیدی آسیاب بدون عامل انسانی دارد می‌چرخد اینها خادمینی از ملائکه هستند که مأموریتشان خدمت به پیامبر و آل پیامبر هست. اینها را انسان می‌خواهد عادی از کنارش عبور کند؟ خیلی مقامش بالا هست ببالیم به خودمان با این فاطمه. فاطمه سلام‌الله‌علیها که در بسیاری از شئون پیغمبر او را با خود مساوی قرار دادند، یعنی چه؟ مَن صلّی علی‌ها فَکاَنَّما صلی علیَّ، کسی به فاطمه درود بفرستد به من درود فرستاده. مَن زارَها کمَن زارَنی، کسی قبر مخفی او را زیارت کند گویا مرا زیارت کرده. فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی (. بحارالانوار ، علامه مجلسی ،ج۴۳ ،ص۵۴)، اینها چیزهای ساده‌ای نیست. خشم در روایت 📚 خدمت یکی از بزرگان در قم رسیدم چند روز قبل ایشان می فرمود: این روایتی که إنَّ اللهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ (. کنزالعمال ج12/ ص111.)، خیلی باید روی آن تأمل شود. ما دو جور خشم داریم: خشم نفسانی و خشم عقلانی. خشم شیطانی و خشم الهی.
اگر می‌فرماید هرکجا فاطمه خشم کند خدا خشم می‌کند، یعنی خشم او تمامش الهی هست یعنی عصمت. ایشان می‌فرمود این روایت نگفته، ان فاطمه تغضب لغضب الرب، این طبیعی هست انسان کامل وقتی جای خدا خشم می‌کند او هم خشم می‌کند. خدا راضی هست او هم راضی هست رضاً لرضائِک، یک مقام هست اما نام خدا مقدم است إنَّ اللهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ وَ یَرْضی لِرِضاها.(. کنزالعمال ج12/ ص111.) این‌ها را در منابع مختلف نوشتند این ها در کتب اختصاصی نیست. نورالابصار و دیگران و کتاب‌های کهن و جدید هست اینها روایاتی هست که بعضی ها در حد استحفاظه و تواتر هست. 🔶 اما بحث این دو شب من پیرامون دفاع از حق هست. حضرت زهرا ۹۵ روز یا ۷۵ روز تمام انرژی و حیاتش را گذاشت در دفاع از حق. چون دفاع از حق زن و مرد ندارد جهاد نیست که بگوییم برای مرد هست. من می خواهم این کلمه را کمی باز کنم . به عزیزانی که مخاطبین منبر در سراسر کشور هستند سه نکته عرض می کنم اگر امشب نرسم مصادیق دفاع از حق حضرت زهرا را فردا شب می گویم. نکات مهم ♦️نکته اول که مهم هست حق چیست؟ ♦️ نکته دوم موضع‌گیری افراد در مقابل حق بعدازاین که روشن شد حق هست، نه قبلش. یک‌وقت نمی‌دانند بحث دیگری هست که چطور است. می‌فهمد حق هست چطور موضع می‌گیرد؟ ♦️ و نکته سوم دفاع از حق به چه شکلی هست؟ این سه تا نکته را محضر شریفتان عرض کنم فکر می‌کنم راه برای بحث دفاع فاطمی باز می‌شود. تعریف و تحلیل حق 🔷 حق یعنی امر واقعی، حق یعنی امر ثابت حق یعنی امر حقیقی. شما فرق آب و سراب را چه می دانید؟ آب حقیقی هست و سراب پنداری. آب می شود حق به معنای مصداق خودش قرآن در سوره رعد آیه ۱۷ می فرماید: هر جایی سیل بیاید روی آن کف می‌آید سیل واقعی هست ولی آن کف غیر واقعی هست و باطل هست آب حقیقی هست. آقایان زرگر وقتی فلز را می‌جوشانند ذوب آهن و رفتم و دیدم فلز که قلیان می‌کند یک کف بزرگ روی آن می‌آید در این آیه می‌گوید آن کف باطل هست که اثر ندارد به درد نمی خورد نه آهن می‌شود نه طلا می شود، آن فلزی که دارد غُل میزند می شود حق. یضرب الله الحق و الباطل(. سوره ی رعد ، آیه ی 17) خدا مثال می زند خیلی روشن هست. حق یعنی درست، واقع یعنی صحیح. باطل یعنی پندار یعنی غلط و نادرست غیر واقعی.یک معیار می‌خواهد برای تشخیص، من چند مثال می زنم: ♦️بین خدا و بت، بین خدا و الهه‌های دروغین که می‌پرستیدند کدامش حق هست؟ معیارش عقل است. من بعضی از معبدها رفتم بت سازی‌اش کنارش هست زیر می‌سازند و می‌آورند بالا نصب می‌کنند عقل به شما می‌گوید اینی که شما می‌سازی خدا نیست چون خودت داری می‌سازی از تو کوچک‌تر هست. ابراهیم عقل مردم را به چالش کشید وجدانشان را، فرجعوا الی انفسهم(. سوره ی انبیا ، آیه ی 64)، این بتی که شما می‌گویید تکان نمی‌خورد من می‌گویم این‌ها را شکسته می‌گویید نمی‌تواند چرا پرستش می‌کنید؟ ذلک ان الله هو الحق. (. سوره ی حج آیه ی 62) من از اعتقادات به جلو می‌آیم چون مهم‌ترین بحث هست. پس در حوزه توحید حق می‌شود خدا. 🔷این حرف هم غلط هست که کسی بگوید همه باورهای در عالم حق هست. یک آقایی این حرف را زد ، آمد قم جلسه‌ای با او گذاشتند و در آن جلسه نتوانست دفاع کند جان هیک این را گفت. یکی از آقایان در آن جلسه گفت تثلیث و توحید مگر می شود هردو حق باشد؟ نتوانست جواب بدهد. سه خدایی با یک خدایی حق نمی شود. بت با خدا می‌تواند حق باشد؟ انکار پیامبر با پذیرش پیامبر می تواند حق باشد؟ حق نمی‌تواند تکثر داشته باشد. حق واحد هست. وقتی خدا شد حق، قرآن می‌گوید: قول الحق سخنانش هم حق هست . وقتی خدا شد حق فعلش هم حق هست و ما خلقنا السماوات و الارض الا بالحق. (. سوره ی احقاف آیه 3) وقتی خدا شد حق ارسالش هم حق هست هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ.(. سوره ی توبه آیه ی 33) من از بالابه‌پایین می‌آیم: هوالحق، قوله الحق، فعله الحق. همه چیز که انجام می‌دهد حق هست و اگر پیامبر می‌فرستد آن هم حق است. حق در نهج‌البلاغه چقدر زیبا امیرالمؤمنین این فراز را فرموده که ای‌کاش یک مقداری نهج‌البلاغه در فضای کشور ما بیشتر بیاید در صداوسیما بیشتر بیاید شبکه‌هایی که قرآن هست و معارف، معارف همین هست مقداری بُعد نهج‌البلاغه هم تقویت بشود خیلی بین عموم مردم نیست. بین خواص کاری ندارم بعد از انقلاب تا الان نهج‌البلاغه ده ها شرح خورده رشته دانشگاهی دارد دکترا دارد پایان‌نامه نوشته شده. بیاید در فضای عموم مردم، خدا می‌داند گاهی یک حکمتش معضل یک جامعه را حل می‌کند. وقتی می‌خواهد پیغمبر را معرفی کند چه می‌فرماید؟ خدا قسمت کند نجف در زیارت‌نامه حضرت علی هم هست این جمله:
المُعلن الحق بالحق(. خطبه ی 72 نهج البلاغه)؛ پیغمبر اعلان کرد حق را با حق. حق را که با باطل اعلام نمی‌کنند. پسرش از دنیا رفت خورشید گرفت گفت نه نه من حق هستم ولی این کار ربطی به من ندارد خورشید خودش گرفته. إن الشمس والقمر لا ینخسفان لموت أحد، پیغمبر المُعلن الحقُ بالحق، حق را که خودش هست یا حق را که توحید هست بالحق، می‌خواهید به حق ایمان بیاورید الحق بالحق، حق دوم یعنی معجزه یعنی قرآن چند تا معنا کردند. ابن میثم در شرحش دارد حق دوم یعنی استدلال. ♦️ پس ببینید نکته اول این است که ما باید بدانیم حق چیست، کاری هم ندارد ما مسلمان هستیم من در حوزه کل ادیان نمی‌خواهم سخنرانی کنم ما به‌عنوان یک مسلمان موضع تشخیص حقمان پیامبر هست، سنت است، عقل هست و قرآن هست. از این طریق تشخیص می‌دهیم. تردید ابی ثابت و جواب ام سلمه 📚یک آقایی هست به نام ابی ثابت، مولا لابیذر، ایشان در خدمت ابوذر بود. این داستان جالب هست. این را حاکم نیشابوری کتابی دارد به نام مستدرک از علمای بزرگ اهل سنت بود ایشان می گوید ابی ثابت می گوید: من در جنگ جمل بودم برایم تردید پیدا شد حق با کی هست؟ ولی علی را یاری کردم یعنی با همین شک و تردید ، برداشتم این هست که ترجیح می دادم علی را و تا آخر جنگ پیش رفتم جنگ که تمام شد ذهنم مشغول بود که آیا من اشتباه کردم؟ آن طرف هم اصحاب پیغمبر بودند. بلند شدم آمدم پیش ام سلمه که ایشان یک شخصیت مقبولی هست . یادم هست که رهبر عظیم‌الشأن به بنده فرمودند: برای این بانو هم همایشی برگزار کنید کنگره ای گرفته شود که الان به فضل خدا همه کارهایش توی قم شده و یک کار عظیم ان شاالله صورت خواهد گرفت. کتابی هم نوشته شده بیش از ۳۰۰ صفحه راجع به این شخصیت کار شده. می گوید: رفتم پیش ام سلمه گفتم همسر پیغمبر! والله ما جئتُ اسئل طعاماً و لا شراباً، من نیامدم از تو نان و آب بخواهم کار انتفاعی و مالی ندارم، قصه ی من این هست: قصه را گفتند که من در جمل دچار همچین تردیدی شدم شما جواب مرا بدهید . 🔷خیلی جالب هست ام سلمه بهش گفت: خیالت راحت باشد خودم با گوش هایم از پیغمبر شنیدم: علیٌ مع الحق و الحقُ مع العلی، یَدور حیثُما دار.(. الاحتجاج، ج ۱، ص ۳۶۴) دومی مهم است علی با حق است این معلوم هست که با باطل نیست حق هم با علی است یعنی علی خودش یک معیار برای حق هست هر کجا رفت حق به دنبالش است شک نکن. بینندگان عزیزی که عرایضم را گوش می‌دهید ببینید من از کجا آمدم جلو، ذالک بانَّ الله هوالحق، از پیامبر آمدم رسیدم به اینجا این سخن رسول خداست جمله حق با علی هست منابع مختلفی دارد من از حاکم نقل کردم که تردید نمی‌گذارد. خواهم گفت چرا حضرت زهرا این‌همه هزینه داد چرا ساکت ننشست؟ اینها نمی‌توانستند از داستان الحق مع العلی بگذرند. این جمله کمی نیست یدور حیثُما دار، جمله کمی نیست، حق حولِ محور امیرالمؤمنین می‌چرخد نکته اول من تمام شد. پس معلوم شد که حق چیست؟ مواضع انسان در مقابل حق: ♦️ دومین نکته مواضع انسان‌ها در مقابل حق ۴ جور است: 🔻۱.حق پذیر: وقتی به بعضی ها می گویی حق هست می پذیرد بازی در نمی آورد توجیه نمی کند. در روایت داریم اینها زیر سایه عرش خدا هستند: اَلسّابِقونَ اِلى ظِلِّ الْعَرشِ طوبى لَهُمْ(7. بحارالأنوار، ج 75، ص 29، ح 19) ، خوشا به حال آن‌هایی که زیر سایه عرش خدا و رحمت خدا قرار دارند، و مَنهم؟ کی هستند؟ اَلَّذينَ يَقْبَلونَ الْحَقَّ اِذا سَمِعوهُ،(. بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج ۷۲ ص ۲۹ ) کسانی که وقتی حق برایشان ثابت شد می پذیرند و وقتی از آنها سوال شد و بذل می کنند. 🔶 دو تا مطلب هست: که حق را می‌پذیرند و حق را اعلام می‌کنند. به اینها می گوییم حق پذیر، کاش همه در جامعه این طور باشیم در همه ی قضایا سیاسی و اعتقادی. گرچه بحث من امشب صرفاً اعتقادی است، 1) حق پذیری 📚 یک داستان بگویم: آقایی هست به نام بُریده اسلمی، دیدم یک کسی کتابی راجع به ایشان نوشته مسند بریده. قریب به ۱۶۰ حدیث از ایشان جمع‌آوری کرد علامه امینی در الغدیر از او روایت نقل کرده بیش از ۵۰ روایت، مرحوم مجلسی ازش در بحار روایت نقل کردند. این آقای بریده اسلمی که الان قبرش در ترکمنستان، مَرو دفن هست بارگاهی دارد. این آقا که مُسندش سال ۸۴ چاپ شده و روایاتش در منابع اهل سنت هم هست همچنین در منابع اهل شیعه از جمله در الغدیر. این آدم در هجرت پیغمبر از مکه به مدینه با ۸۰ نفر آمد مسلمان شد، عمامه اش را از سر درآورد پرچم کرد شد پرچم‌دار پیغمبر در ورود به مدینه. در ۱۶ غزوه شرکت کرد از جمله در بدر و احد آن جیشی که پیغمبر برای اسامه تعیین کرد ایشان صاحب لوا یعنی صاحب پرچم در جیش اسامه هست که حالا پیغمبر از دنیا رفت و آن لشکر دیگر کارش زمین ماند خیلی ها هم تخلف کردند.
این آقای بریده اسلمی که تمام این ده سال مدینه قدم به قدم با پیغمبر بود و کسی هست که امشب اجازه یافته در تشییع جنازه حضرت زهرا شرکت کند یعنی ایشان جزو کسانی هست که اجازه حضور در تشییع پیدا کرده است یک شیعه معتقد. بعد از دفن پیغمبر بهش گفتند آقای بریده خبر داری از اوضاع؟ گفت چطور؟ گفتند امیرالمؤمنین حذف شده کنار زده شده. بلند شد آمد مسجد رفت تو به عنوان استدلال و سوال و پرسش رو کرد به افرادی که در آنجا بودند گفت سوالی دارم به من جواب دهید؟ من و شما وارد شدیم بر پیغمبر، رسول خدا به ما فرمود به علی سلام کنید به عنوان امیرالمؤمنین. به شما گفت سَلِّم علی علیٍّ بامیرالمومنین، به او بگویید السلام علیک یا امیرالمؤمنین تاحالا می‌گفتید علی حالا بگویید امیرالمؤمنین. یادتان هست شما سوال کردید یا رسول الله منک؟ این تصمیم را خودت گرفتی؟ فرمود لا من الله! دستور خداست. لذا امیرالمؤمنین وصف خاص حضرت علی هست. به امام صادق و امام باقر نمی‌گوییم امیرالمؤمنین که این صفت خاص ایشان هست. گفتند بله یادمان هست گفت به من بگویید بعدش اتفاق دیگری افتاده پیغمبر چیز دیگری فرموده که من اشتباه کردم ایشان دیگر امیرالمؤمنین نیست یا عزلش کرده یا کنار زده؟ حالا غدیر هم جای خودش. آمد بیرون قهر کرد رفت به بصره بعد از مدتی به خراسان آمد و همان جا از دنیا رفت که الان قبرش در مرو ترکمنستان است. این بریده اسلمی هست که الان دستیابی به مسائل تاریخی برای جوانان راحت هست در فضای مجازی کتاب هست آثار هست وقتتان را صرف چیزهای بیهوده در این فضاها نکنید عقیده‌تان قوی شود دنبال این چیزها بروید تاریخ بخوانید تفسیر اعتقادات شعر حفظ کنید کی با کی ازدواج کرد و این‌ها چیست؟ غصه می‌خورد آدم در فضای مجازی برای امور بیهوده، جمعیت‌های چند ده‌هزارنفری را دنبال خودش می‌کشد این ضعف جامعه است چرا از این فضاها که در اختیار ما است بنا هست که باشد چرا استفاده صحیح نکنیم؟ مخصوصاً تاریخ که خودم عاشق تاریخ هستم چقدر خوب است آدم مطالعه کند چقدر عبرت برای انسان هست. حق‌پذیر باشیم مثل بریده. این دسته اول. 2) حق‌ستیزی 🔻۲. دسته دوم حق ستیز، آقایی اصلا نمی داند که حق هست کاری با آن ندارم که حق را نمی شناسد با کسی کار دارم که حق را می شناسد اما موضع می‌گیرد، یا پذیر یا ستیز. 📚غدیر اتفاق افتاد خبرش به جاهای مختلفی رسید یک آقایی بلند شد آمد خدمت پیامبر به نام نعمان ابن حارث این آیه را خواند که این آیه مال ایشان نازل نشده و داستان دیگری دارد ۳۲ انفال راجع به قصه دیگری هست گفت: اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ؛(. سوره ی انفال آیه ی 32) اگر این انتخاب از طرف خدا بوده و حق هست من طاقت ندارم سنگی از آسمان بیاید من بمیرم و نبینم که امیرالمؤمنین جانشین پیغمبر شد. شما اسم این را چه می‌گذارید؟ این عناد هست ستیز هست. والله خیلی از جریان‌ها در کشور می‌دانند حق و باطل چه هست می‌دانند موضعشان اشتباه است من نمی‌دانم از روی حسادت یا غرض ورزی هست. خودشان ته حرفشان این است که می‌دانند اما گاهی جناح بندی‌های سیاسی مانع از ابراز حق می‌شود. شما را به خدا از حق دفاع کنید که خدا هم یوم الحق از شما دفاع کند. تخریب‌هایمان در فضای مجازی برخوردهایمان متاسفانه اصلاً گاهی عالمانه نیست معلوم هست که این از حقد و کینه هست می‌فهمد که این حرفی که زده می‌شود برای خراب کردن و کوبیدن کسی هست گفتم می‌دانم این حق هست ولی قبول ندارم این دسته دوم. 3) حق گریزی 🔻۳.دسته سوم حق گریز، این ها کمرنگ تر هستند ستیز نمی‌کند ولی کتمان می‌کند می گریزد از حق فرار می کند. در میدان رحبه کوفه امیرالمؤمنین سخنرانی کرد روایت هم هست داستان غدیر را مطرح کرد که ۲۵ سال گذشته آقا خودش رئیس حکومت هست اینجا هم کوفه هست مدینه نیست آقا می خواهد ببیند، نسلی که عوض نشده چه کسانی من کنت مولاه یادشان هست؟ گرچه علی نزدیک به سه دهه از این صحنه کنار زده شده بود علی که از اول مولا بود منتها آن مقبولیت نبود مشروعیت که بود مردم که به امام مشروعیت نمی‌دهند مشروعیت امام با خدا هست البته نیاز به مردم دارد که برای مردم حکومت کند. خیلی عجیب هست عزیزان ۱۳ نفر یا زیر ۲۰ نفر آقا نگاه کرد دید انس ابن مالک جلو نشسته با سه نفر دیگر فرمود: تو غدیر را یادت نیست؟ گفت آقا حافظه ام ضعیف شده پیر شدم یادم رفته. انس بن مالک در غدیر ۱۸ سالش بود که ۲۵ سال گذشته آدم ۴۳ ساله حافظه اش ضعیف می شود؟ دروغ می گوید، امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: اللهم من كتم هذه الشهادة وهو يعرفها،(. انساب الأشراف بلاذری، ج2، ص 386) خدایا آن‌هایی که علی را می‌شناسند و دارند کتمان می کنند خدایا او از این دنیا نرود تا مبتلا شود به یک آفتی که بعضی ها نوشتند او یک بیماری گرفت. این هم می شود حق گریز.
ما حق پذیر داریم حق ستیز داریم و حق گریز. 4) توجیه گری حق 🔻۴. چهارمین دسته هم توجیه گر حق هست. قرآن می‌گوید: یلبسونَ الحقَّ بالباطل (. سوره ی بقره آیه ی 42)، آنقدر فیلم بازی می کند نمی گوید نیست می گوید معنای کلمه این نیست که قبول دارم نمی شود انکارش کرد. 🔶 البانی توی سلسله احادیث صحیحه غدیر این را آورده: من که نمی گویم نیست منتها مولا به این معنا نیست یا عملکرد دیگران این را تغییر داده این هم یک خطا هست. توجیه بد هست و این قسمت چهارم از همه بیشتر هست. آدم تکلیفش را با حق ستیز و حق گریز می داند. بخش دوم عرض من تمام شد. پس حق را معنا کردیم موضع‌گیری در مقابل حق را گفتیم. 🔷اما سوم که بحث اصلی من هست و اساس عرایض بنده روی این بخش هست: کیفیت دفاع از حق. کیفیت دفاع از حق ♦️ در بحث حق دو جور باید دفاع کرد: گاهی در معرفی حق آن‌هایی که حق را نمی‌شناسند، گاهی در پذیرش حق. حضرت زهرا بخش دوم را بیشتر هست است البته منافاتی ندارد می‌خواهد به آن‌هایی که نمی‌شناسند حق چه هست بشناساند و آن‌هایی که می‌دانند اما خودشان را اعمی جلوه می‌دهند این پرده برود کنار و دفاع کند. مهاجر و انصار که می‌دانستند درِ خانه‌شان که می‌رفت می‌گفتند قبول هست ولی فردا نمی‌آمدند. این دو تا بحث هست یکی می‌گفت نه دختر پیامبر، پیامبر نسبت به جانشین بعد از خودش سکوت کرد. پس این نمی‌داند. اما می‌داند می‌گوید ایشان هست درست هست ولی من زیر بار این نمی‌روم. حضرت زهرا در این دو محور کار کرد. این دفاع از حق زن و مرد ندارد دیگر کوچک و بزرگ ندارد این دفاع از حق هرکسی تشخیص داد در هر مرحله ای و جالب است قرآن دو جا می‌گوید: اگر این دفاع نباشد فکر نکنید مسجد از بین می‌رود، کلیسا هم از بین می‌رود صومعه هم از بین می‌رود مرکز عبادت یهودی‌ها هم از بین می‌رود هرکجا نام خدا هست از بین می‌رود آیه را بخوانم. 💠 اولا خدا خودش مدافع حق هست: ان الله یدافع عن الذین آمنوا.(. سوره ی حج آیه ی 38) این درست است؟ اولین مدافع حق خدا هست. 🔶خدا رحمت کند آیت الله مصباح را ایشان یک وقتی که خدمتشان بودیم می فرمود: مجرای تحقق اراده الهی بندگان هستند خدا نمی آید روی زمین شمشیر دست بگیرد و دفاع کند. و این آیه این را می‌گوید: وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ ؛ (. سوره ی حج آیه ی 40) عجیب هست این آیه سوره حج آیه ۴۰. اگر داعش حاکم می شد مسیحیت را هم میزد که زد اگر داعش حاکم می شد به هیچ معتقد به خدایی با این عقیده انحرافی اش رحم نمی کرد. کم به ناموس مسیحیت جسارت کردند کم به مسلمانها و اهل سنت؟ اگر دفاع نباشد صوامع جمع صومعه هست دیرهایی که راهبه ها توش می‌رفتند عبادت می کردند. و بِیع یعنی کلیسا مرکز عبادت مسیحی و صلوات که اینجا به معنای مرکز عبادی یهودیان هست و مساجد هر چهار تا، صوامع بیع صلوات و مساجد نه، آنچه که يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ ، وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الْأَرْضُ،(. همان) زمین را فساد می‌گیرد اگر دفاع نباشد. عبودیت شهید سلیمانی چرا شهید سلیمانی عزیز بلند شد رفت توی خارج از مرزهای این کشور مقابل داعش ایستاد؟ او گفت و درست هم گفت حتی اگر دیگران را در کشورهای دیگر که من دیشب کنار قبرشان منبر رفتم خدا می‌داند چه جمعیتی مثل پروانه دور قبر می‌چرخیدند. من محضر رهبر انقلاب عرض می‌کنم چقدر سلام رساندن مردم کرمان برای حضرت‌عالی. آقایی که می‌گفت من سی‌سال با ایشان بودم فرمود گفت: بهترین نماز من جایی بود که موقع اذان شد من با رئیس حکومت روسیه ملاقات داشتم وقت نماز ایستادم توی کاخ کرملین به نماز. ایشان را می‌بردم توی جاده موقع نماز که می‌شد می‌گفت بزن کنار من نمازم را اول وقت باید بخوانم. اگر کسی باخدا شد محبوب می‌شود. به من گفتند در مراسم ایشان این موضوع را صحبت کن علت محبوبیت شهید سلیمانی گفتم یک کلمه هست: ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعلُ لهُ الرحمن وُدّاً (. سوره ی مریم آیه ی 96). خدا می‌داند شما ۲ نصف شب بروید صبح زود بروید من در بیت الزهرای ایشان سه شب منبر رفتم دیشب دیدم یک خانم آمده دیدم بچه مریضش را آورده به درودیوار این بیت الزهرا می‌کشد می‌گوید بگذارید من بروم داخل یک دور بزنم اینجا محل حضور شهید سلیمانی بوده. چه ابهتی خدا به این آدم داد چه عظمتی به این آدم داد؟ چرا؟ چون مرد خدا بود چون بصیرت داشت تشخیص می‌داد می‌فهمید. آقایانی که آنجا بودند پارسال هم رفتم کرونا نبود و جمعیت در خیابان بود می‌گفتند آقای سلیمانی به ما می‌فرمود تو را به خدا اینجا خط قرمز نکشید هرکه می‌آید بگذارید بیاید کم حجاب هست باحجاب هست بگذارید همه جذب شوند اینکه همه می‌دانستند خط قرمز ایشان پیروی از ولایت هست روی این مسئله با کسی شوخی نداشت.
اما این بزرگوار در دفاع از حق قیام کرد. بله دفاع از حق هزینه دارد زبان را از حلق بیرون می‌کشند مثل میثم، بدن شقه می‌کنند مثل سمیه مادر عمار، بله بدن ارباً اربا می‌کنند مثل وجود مقدس اباعبدالله، دستی که در دفاع از ولایت بلند شود قطعشان می‌کنند مگر دست جعفر بن ابی‌طالب را در موته قطع نکردند؟ مگر دست عباس را قطع کردند والله ان قطعتمو یمینی، مگر دست عبدالله ابن حسن که آمد دفاع از امامش کند قطع نکردند؟ مگر دست شهید سلیمانی را روی زمین نینداختند؟ چرا راه دور برویم مگر به دست فاطمه تازیانه نزدند؟ دفاع از حق همین هست هزینه دارد و زن و مرد هم ندارد فرقی نمی‌کند. سوده همدانی یک زن هست آمده پیش معاویه آن‌چنان از علی دفاع کرد و اشک اطرافیان را درآورد گفت: صَلَّی اللَّهُ عَلی جِسْمٍ تَضَمَّنَهُ. قَبْرٌ فاصَبَح فیه العدلُ مدفوناً، درود بر آن بدنی که وقتی رفت توی قبر عدالت هم با او رفت توی قبر. فدای مظلومیت علی بشوم که چه طرفدارانی دارد معاویه گفت چه کسی را می‌گویی رفت توی قبر عدالت هم با آن رفت؟ گفت ذاک علی بن ابی‌طالب، علی را می‌گویم. اینها چیز کمی نیست دفاع از حق هست. حالا حضرت زهرا به چه شیوه‌ای از حق دفاع کرد؟ ان‌شاءالله بماند برای فردا شب. ذکر مصیبت السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت رسول الله یا قرة عین النبی المصطفی. 📘یک روایتی را مرحوم مجلسی در جلد سه بحار آورده مفصل که از قول فضه هم نقل می کند آنجا من بخشی از این روایت را نقل می کنم. ایشان می گوید: مثل امروز بعد از نماز ظهر امیرالمؤمنین از مسجد بیرون آمد می دانید وقتی انسان مریضی دارد در خانه یا بیمارستان به چهره ها خرد می شود از چهره ی خانواده‌اش می فهمد که بیمار بهتر هست یا چه جور هست؟ همین طور که آمد چند تا از خانم ها دارند از خانه بیرون می آیند اما باکیات دارند اشک می ریزند، متغیرات الوجوه چهره‌ها تغییر کرده فرمود: ما لی اراکنَّ متغیرات؟ چی شده چهره تان متغیر و ناراحت هستید؟ گفتند یا امیرالمؤمنین ادرک فاطمه فاطمه را دریاب اگر دیر برسی شاید دیگر فاطمه را نبینی. خیلی سخت هست نمی‌دانم با چه سرعتی خودش را رساند داخل اتاق دو سه بار صدایش زد یک ملحفه روی فاطمه بود کنار زد به صورتش خیره شد دید جواب نمی‌دهد گفت فاطمه جان انا علیٌ کلِّمینی با من سخن بگو حرف بزن آن وقت چشم‌هایش را باز کرد فاَخذَ براسِها، سر فاطمه را در دامن گذاشت به سینه گذاشت و شروع کرد با او صحبت کردن و هر دو گریه کردند اشک ریختند، فاطمه جان من اگر گریه می کنم تو را از دست می دهم. تو برای چه گریه می کنی؟ علی جان من گریه برای غربت تو می کنم برای مظلومیت تو می کنم. سفارش هایش را کرد. عزیزان بدن حضرت زهرا اگر در روز دفن شد مطمئن باشید جسارتی بهش نمی‌شد می‌آمدند مردم مدینه، این یک مبارزه و دفاع است که قبر مخفی باشد در تشییع جنازه همه‌کس نیایند فاطمه قهر کرده با کسانی که نادیده گرفتند امیرالمؤمنین را و حق ایشان را؛ لذا حضرت امشب شب سختی را گذراند غم‌های عالم امشب به دل علی آمد فاطمه‌اش را غسل داد علی جان مرا چو غسل نیمه‌شب به‌پیش کودکان دهی مباد بازوی مرا به زینبم نشان دهی نگذار بچه‌ها ببینند علی هم عمل کرد از زیر لباس غسل داد شب بود بچه‌ها متوجه نشدند ملاحظه‌شان را کرد نه اینجا ملاحظه کرد خودش هم ملاحظه کرد وقتی توی محراب فرقش شکافت نزدیک خانه که رسید فرمود: زمینم بگذارید مرا زینبم این‌طور نبیند. طبیب که فرقش را باز کرد فرمود به زینب بگویید بیرون برود جای زخم فرق مرا نبیند. حق هم همین است دختر طاقت نمی‌آورد. امام حسن هم تا لخته‌های خون آمد میان طشت اشاره کرده حسینم به خواهر بگو بیرون برود زینب نبیند طاقت ندارد از خواهر می‌پوشانند. من بودم بالا سر جنازه بی سری که خواهرش آمد خدا می‌داند مردم در بهشت معصومه قم موقع جنگ بود چند ساعت تلاش کردند که این خواهر بدن را نبیند نگذارند ببیند خواهر هست خیلی سخت است. خود امیرالمؤمنین هم امام حسن هم حضرت زهرا. اما می‌خواهم عرض کنم کربلا ظاهراً کسی نبود مانع بشود اینجا حسین بود آنجا امیرالمؤمنین در دل شب بود اما کربلا دختر علی بود و بدن ارباً اربای حسین رفت توی قتلگاه ای مصحف ورق ورق ای روح پیکرم آیا تویی حسین من؟ نیست باورم برادر با آنکه در کنار تو یک عمر بوده‌ام اما نشناسمت کنون که تو باشی برادرم این یک جمله ثوابش به روح شهدا، اموات گذشتگان و والدین مقام معظم رهبری و روح شهید سلیمانی: اهل‌بیت ما در گرفتاری‌ها پیغمبر را صدا می‌زدند خود حضرت زهرا وقتی بین در و دیوار قرار گرفت گفت یا ابتا یا رسول الله امیرالمؤمنین امشب آمد فاطمه را میان خاک بسپارد گفت السلامُ علیک یا رسول الله! زینب همه اینها تأسی کرد، در گودی قتلگاه برای این که آرام شود رو کرد به مدینه گفت: یا رسول الله صلی علیک ملیک السما (. سیدابن
کانال فیش منبر و مرثیه https://eitaa.com/fishemenbar
بسم الله الرحمن الرحیم مقدمه آخرین شب این مجلس نورانی است که به نام و یاد صدیقه طاهره امُ الائمه ام الشهدا زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها تشکیل یافته انشاالله خداوند از همه عزیزان دست‌اندرکاران خاص رهبری عظیم‌الشأنمان به احسن وجه بپذیرند. اللهم تقبل منا انک انت سمیعُ العلیم، و انشاالله همه‌ی این جمع و همه عزیزانی که دنبال می‌کنند و پیروان آن حضرت مشمول شفاعتشان باشند به برکت صلوات بر محمد و آل محمد. وعده دادیم دیشب بحثی راجع به گونه‌ها و شیوه‌های دفاع حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها از حق بیان کنیم. کلماتی راجع به حق و باطل، موضع‌گیری در مقابل حق و اهمیت دفاع از حق گفتیم. امشب قبل از آنکه به این شیوه‌ها در سیره‌ی حضرت زهرا بپردازم اجازه می‌خواهم دو سه جمله از نهج‌البلاغه راجع به حق و باطل عرض کنم که یکی از مهم‌ترین منابع و استوانه‌های بحث حق و باطل و در واقع منابع روشنگر در این زمینه نهج‌البلاغه است. دو سه عبارت نقل می‌کنم که طبیعتاً امام حق امیرالمؤمنین این‌گونه راجع به حق سخن می‌گوید. حق در کلام حضرت امیر 💠 یکی در حکمت ۲۶۲ که صاحب کتاب علیٌ و بنوه، نویسنده مصری می گوید من بعد از قرآن کلامی بالاتر از این کلام سراغ ندارم در مورد حق، که امیرالمؤمنین به کسی که در جمل دچار تردید شده بود فرمود: انّک لم تعرف الحق فتعرفُ اهلَه و لم تعرف الباطل، فَتَعْرِفَ مَنْ أَتَاهُ (. حکمت 262 نهج البلاغه). گرچه ایشان در آن کتاب عبارت را به گونه ی دیگری نقل می کند که شاید نقل به معنا هست اما به کسی که در جمل دچار تردید شده بود حارث بن حوت آقا فرمودند: مشکل تو این هست که اصلا حق و باطل را نمیشناسی نمیدانی حق چی هست باطل چی هست؟ طبعاً نمی توانی اهلش را بشناسی اگر فرق آب و سراب را بدانی فرق سیاهی و سپیدی را بدانی فرق وجود و عدم را بدانی که باطل عدم هست فرق حقیقت و پندار را بدانی هیچگاه دچار تردید نمی‌شوی کما اینکه عمار نشد مالک اشتر نشد. این نکته بسیار دقیق هست که حالا عرض خواهم کرد خود حق شناسی معیار می خواهد مبنا می خواهد که این مبنا درست برای مردم توسط خواص تبیین شود. 💠 تعبیر دوم امیرالمؤمنین در خطبه ۵۰ است آنجا حضرت اشاره به نکته بسیار دقیقی دارد و آن اینکه: حق و باطل همیشه شفاف نیست یعنی چی؟ یعنی سیاه و سپید نیست گاهی خاکستری هست لایه‌ای از باطل که تاریک است بر چهره ی سپیده حق می نشیند و طرف را دچار مشکل می کند در انتخاب. توحید و شرک نیست همیشه، حتی در همان توحید و شرک هم گاهی به گونه ای اهل باطل عمل می کنند که موحدین را هم به تردید می اندازد، که قرآن می فرماید بسیاری از مومنین گاهی دچار شرک هستند: و ما یومن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون، (. سوره ی یوسف آیه ی 106) یک لایه های تاریکی از باطل می آید قاطی سپیدی حق می شود و آن سپید و سیاه را یک رنگ سومی برایش تعریف می کند به نام خاکستری و همیشه دشمن از گُرده ی این ها استفاده می کنند همیشه این ها ابزار دشمن هست برای حرکت. عبارت را بخوانم: فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ يَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِينَ (. خطبه ی 50 نهج البلاغه)، اگر باطل تاریک تاریک بود کسی شک نمی کرد، روشن بود. وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِينَ(. همان) ، اگر حق هم هیچ باطلی قاطی اش نبود کسی عناد با حق نداشت مشکل اینجاست که از امام می‌گوید از انقلاب و شهدا می‌گوید تمام اینها پازل‌های خوب و مثبت است، اما میان ده تا پازل یکی دو تا از آن گزینه های باطل را می چیند آدم دچار شک می شود می گوید اینکه از امام و شهدا است این هم که وصیتنامه شهدا است این هم که آیه هست این هم که حدیث هست این هم که مثل شما نماز می خواند، در جنگ جمل هم همین طور بود دارد از قرآن می‌گوید حتی مفسر قرآنی مثل کعب بن سور در بینشان هست فریاد از نماز و دعا هست. 🔷 روح امام متعالی که می فرمود: ده ها حرف درست گاهی می زنند یک دروغ قاطی اش کنند و همان بس است همان یک دروغ در تبلیغات کافی هست. این نکته ی دقیقی هست که خلط باطل و حق که یک لایه هایی از آن سیاهی به آن سفیدی می آید و یک رنگ سومی به نام خاکستری درست می کند اینجا هست که رسالت ها سنگین می شود اگر بتوانند اینها را بکشند به سمت تاریکی برنده می شوند. 💠در جای دیگر می فرماید : بَيْنَكُمْ عِتْرَةُ نَبِيِّكُمْ وَ هُمْ أَزِمَّةُ الْحَقِّ (. خطبه ی 87 نهج البلاغه)، مردم شما چرا دچار تردید هستید؟ أَزِمَّةُ یعنی زمام، اهل بیتی که سکان حق هستند محور حق هستند در بین شماست نباید تردید کنید و لذا اینجا هست که نقش خواص پر رنگ می شود.
من یک تاریخ بگویم البته که بحث اصلی من راجع به حضرت زهرا است و اینها را نکته‌ای عرض می‌کنم. رمز موفقیت حذیفه بن یمانی 📚 آقایی هست به نام حذیفه بن یمان خیلی جالب هست که گاهی تاریخ این اصحاب را بخوانید تاریخ خیلی موثر است اینجا هم توصیه می کنم به عزیزان در صدا وسیما، برنامه‌ای برای معرفی صحابه هم داشته باشند صحابه هایی مثل عمار مثل مالک مثل حذیفه مثل سلمان. کارهای طولانی مدت دیر بازده است آن ها خوب است اما یک برنامه‌ای مثلاً کوتاه شبی ۵ دقیقه مردم آشنا شوند. من دیشب اسم بُریده اسلمی را بردم شاید ده ها نفر با من تماس داشتند که ایشان کی هست اسمش را تا به حال نشنیده بودیم! این لازم هست که بالاخره این شخصیت های تاثیرگذار تاریخ معرفی شوند. حذیفه از اصحاب پیغمبر هست و ایشان کسی هست که خیلی در تشخیص حق و باطل قوی بود کسی بود که می گفتند اگر در تشییع جنازه ای شرکت نکند آن تشییع جنازه خلوت است، می گفتند یک ریگی به کفش این آقا بوده که حذیفه نیامده چون خودش می گفت من منافقین را خوب می شناسم. لذا ملاحظه اش را می‌کردند بعضی ها چون از کسانی هست که از ایشان سوال شد رمز موفقیت تو چه بود؟ گفت من هر وقت خدمت پیغمبر می رسیدم شما از خیر سوال می کردید من از شر سوال می کردم لذا من شر و نفاق را خوب می شناسم به تعبیر امروزی آسیب شناس خوبی بود. ایشان استاندار مدائن بود الان هم در مدائن قبرش کنار قبر سلمان که هردو آنجا دفن هستند. وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام بیعت شد و به حکومت و خلافت ظاهری رسیدند امام حسن و عمار آمدند مدائن از مردم بیعت بگیرند. آقای حذیفه مریض بود یک جا افتاده بود ظاهراً ۴۰ روز بعد از دنیا رفته ایشان بعد از پذیرش مسئولیت توسط امیرالمؤمنین و بعد از دوران رکود که آقا آمدند ایشان ۴۰ روز بعد از دنیا رفت. حالش خوب نبود که روی پای خودش راه برود ولی گفت زیر بغلم را بگیرید ببرید کنار امام حسن و عمار زیر بغلش را گرفتند آوردند یک جمله گفت: ایُّها الناس بایعوا امیرالمؤمنین حقّاً، با امیرالمؤمنین واقعی بیعت کنید. توصیه کرد رفت خانه. یک آقایی است می گوید من رفتم منزلش کنار بسترش یک روپوشی روی صورتش بود زدم کنار دهانم را گذاشتم دم گوشش گفتم من یک سوالی دارم حذیفه گفت بپرس، گفتم تو امروز یک جمله گفتی شاید کسی دقت نکرد ولی من تامل کردم این جمله یعنی چی که بایعوا امیرالمؤمنین، خوب تا اینجا درست این حقاً که گفتی چه بود؟ گفت خوب فهمیدی این اشاره به همان حدیثی داشت که پیغمبر فرمود: علیٌ مع الحق و الحق معَ العلی یَدور حیثما الدار(. الاحتجاج، ج ۱، ص ۳۶۴)، این اشاره به آن بود امروز با امیرالمؤمنین واقعی بیعت کنید. البته عمر خودش هم کفاف نداد و از دنیا رفت. این نمونه ها به ما نشان می دهد در داستان دفاع از حق باید با معیار با منطق با عقلانیت، نه با شلوغ کاری و توهین. اصلا امکان ندارد انسان حرف درستش را با توهین بزند. اینها روش بزرگان ما بوده. ببینید مرحوم علامه امینی این تلاشی که در الغدیر کرده‌اند بر همین پایه هست اشعار را جمع آوری کردند کمیت و دیگران کسانی هستند که در قرن اول و دوم سوم و سالهایی که نزدیک بوده به جریان خلافت امیرالمؤمنین و آغاز اسلام راجع به غدیر شعر گفتند؟ چطور دفاع کردند؟این چند جمله که از نهج‌البلاغه گفتم. شش حرکت حضرت زهرا در دفاع از حق: 🔻اما گام های حضرت زهرا را در دفاع از حق در شش قسمت عرض می کنم شش مشی و حرکت و تلاش حضرت زهرا در دفاع از حق. یک نکته در پرانتز بگویم: (ما در این ایام که می‌شود از حضرت زهرا خیلی از مصائب و سختی‌شان می‌گوییم اما من معتقدم بخشی از صدمات حضرت زهرا که صدمات روحی هست کمتر مطرح می‌شود، صدمات جسمی جای خودش اما صدمات روحی که حضرت زهرا در این ایام پس از پدر دید یک آدمی که می‌داند حق چه هست می‌داند قصه چه هست او می‌فهمد چه اتفاقی دارد می‌افتد چطور مسیر دارد از مسیر نبوی جدا می‌شود؛ لذا من باورم این هست زهرای مرضیه بیش از صدمات جسمی صدمات روحی خورده این ایام.) جانشین پیامبر صلی‌الله علیه و آله حالا پدر بزرگوارشان از دنیا رفته‌اند، بخش عمده‌ای از زندگی پیغمبر با ایشان بوده ۱۰ سال در مدینه مدتی در مکه. ما راجع به جانشین پس از پیامبر سه تا گزینه داریم: سکوت شورا نص ♦️۱. یا باید بگوییم پیغمبر هیچ نفرموده در این ایام سکوت کرده در طی ۲۳ سال از ناخن‌گرفتن پیغمبر فرمود که در چه شبی و چطور، از مسجد رفتن پای راست را بگذارید، از آب خوردن که ایستاده در شب نخورید، و لباس پوشیدن و غیره چقدر روایت راجع به لباس زینت تجمل و مسائل مستحبات و جزئیات داریم ولی در این ۲۳ سال هیچی راجع به جانشین خودش نفرموده باشد این یک فرض هست سکوت. مطمئن باشید اگر این فرض درست بود حضرت زهرا هم سکوت می‌کرد چون او از سیره پدرش جلو نمی‌افتاد.
♦️۲. تعیین یک گروهی که بیایند و جانشین پیامبر را معین کنند ما شاهدی نداریم برای این در تاریخ، چون این گروه شرایط دارد ضوابط دارد تعداد و سهمیه دارد از کجا و با چه ملاکی با چه آدم‌هایی؟ ♦️۳. فرضیه سوم می‌ماند که نصّ بر جانشین هست. ده‌ها شاهد داریم بر این فرضیه از یوم الانذار. پیغمبر در خانه‌اش. عزیزان این عرائض ما در کشور پخش می‌شود بنده هم در خدمت شما هستم من که نمی‌توانم روی هوا حرفی بزنم، این کتاب‌های تاریخی هست: مروج الذهب، تاریخ طبری، تاریخ یعقوبی، تاریخ‌ها اعم هست این‌طور نیست که برای یک فرقه خاصی باشد تاریخ‌نویس سعی کرده خیلی مذهب و گرایش مذهبی‌اش را دخیل نکند شما نگاه کنید همه نوشتند در روز انذار در خانه‌اش فرمود علی جانشین من هست. در تبوک فرمود: انت منی بمنزلت هارون من موسی؛ در غدیر فرمود من کنت مولا فعلی مولا؛ و ده ها مورد دیگر. 📌 من از شما سوال می کنم: پیامبر از دنیا رفته آیا جا دارد حضرت زهرا سکوت کند به عنوان راس خواص به عنوان کسی که حرفش تاثیر گذار هست. شما مطمئن باشید سلمان را نمی‌گذاشتند در مسجد خطبه بخواند مقداد را نمی‌گذاشتند، این دختر پیغمبر هست مورد احترام رسول خداست.این شخصیتی هست که پیغمبر: خَرَجَ النَّبِيُّ ص وَ هُوَ آخِذٌ بِيَدِ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلَامُ فَقَالَ مَنْ عَرَفَ هَذِهِ فَقَدْ عَرَفَهَا وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهَا فَهِيَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ (. بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۵۴.)؛ معرفی اش کرده توی جمع مردم او را می شناسند سخنش حجت است فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي (. همان)، هست، نمی تواند سکوت کند. لذا این شش محوری که عرض می‌کنم نه حصر خاصی هست نه عدد معینی هست ممکن است شما پنج روش دیگر هم بهش اضافه کنید من به ذهنم این شش محور رسیده که حضرت چگونه در دفاع از حق گام برداشته. این را هم بگویم عزیزان در دفاع از حق و موعظه و تذکر ما دنبال نتیجه آنی نیستیم که امروز حضرت زهرا خطبه خواند فردا نتیجه عوض بشود. نه، قرآن کریم می‌فرماید: بعضی‌ها می‌گفتند چرا شما موعظه می‌کنید شما که می‌دانید اثر ندارد؟ 💠 سوره اعراف آیه ۱۶۴: لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا (. سوره ی اعراف آیه ی 164) . در بنی اسرائیل یک عده خطا کرده بودندقانون‌شکنی کرده بودند یک عده سکوت و یک عده هم تذکر می‌دادند. قانون شکن ها که هیچی، ساکت ها به اینهایی که تذکر می دادند می گفتند برای چه خودتان را اذیت می کنید؟ مگر اثر دارد مگر شما می توانید قانون شکنی را عوض کنید؟ ساکت باشید، چرا موعظه می کنید؟ قرآن می‌فرماید: قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ؛(. همان ) این نقطه کلیدی هست، حجت باید تمام بشود. من بارها گفتم داستان فاطمیه داستان تاریخی نیست فقط، داستان کلامی هست داستان اعتقادی هست. امروز می‌خواهیم بنشینیم سر سفره تاریخ قطع نظر از گرایشاتمان این گزارش‌ها را روی‌هم بریزیم و از آن برداشت کنیم و چراغ راه بگیریم مسیر را ببینیم باید چه کنیم؟ 1) گام اول (خطابه عمومی) ♦️ گام نخست حضرت زهرا در این شش گامی که عرض می‌کنم خطابه عمومی هست که بیاید و با عموم مردم حرف بزند. اولین خطبه‌ی حضرت زهرا 📘 ابن طیفور کتابی دارد به نام بلاغات النسا ایشان متولد ۲۰۴ هست متوفی ۲۸۰ هست، عزیزانی که حرف ما را گوش می دهند مخصوصاً آنهایی که اهل تاریخ هستند خیلی برایشان قدمت تاریخ مهم است این آدم هم عصر ائمه است شیعه هم نیست. می گویند حدود ۵۰ جلد کتاب نوشته ولی تو بازار نیست خیلی ها از بین رفته ۱ اثرش این بلاغات النساء است است که خطبه های خانمها را در قرن اول و دوم و سوم آورده سه قرن اول را جمع آوری کرده. اولین خطبه اش خطبه حضرت زهرا تو مسجد هست و این خطبه می دانید در چه شرایطی هست؟ یک بانوی بزرگواری که پدر از دست داده إِذَا مَاتَ یَوْما مَیِّتٌ قَلَّ ذِکْرُهُ وَ ذِکْرُ أَبِی مُذْ مَاتَ وَ اللهِ أَکْثَرُ (. ابن طيفور: بلاغات النساء، ص 14)، آن هم چه بابایی پیغمبر. فرزند از دست داده تو خانه سختی کشیده در فشار روحی شدید خدا می داند این خطبه نشان علم بی پایان حضرت زهرا است. خدمت یکی از مراجع بزرگوار بودیم ایشان راجع به این خطبه صحبت می‌کرد فرمود: این ارتجالاً خوانده شده. بنده مطالعه کردم آمدم اینجا، حضرت زهرا در یک‌لحظه این خطبه را خوانده چه کرده این بیانات؟ خدا رحمت کند مرحوم آیت‌الله سید عزالدین زنجانی ایشان دو جلد شرح خوب برای این خطبه دارد این خطبه برخلاف اینکه نام‌گرفته خطبه فدک نه این خطبه ولایت است که به دفاع از امیرالمؤمنین هست بهانه‌اش فدک هست. این یک بخش از خطابه ایشان هست.
دومین خطبه‌ی حضرت زهرا ♦️دومین خطبه‌ای که حضرت زهرا دارند که این را هم ابن طیفور نقل می‌کند خطبه در جمع زنان مهاجر و انصار هست خیلی زیبا هست آن دیگر کلاً در موضوع محض ولایت است. آمدند گفتند حال شما چطور هست؟ کَیْفَ اَصْبَحْتِ عَنْ لَیْلَتِكِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللّهِ؟ فرمود: به حال من چه کار دارید؟ بروید از مردانتان بپرسید دختر پیغمبر گفت: 💠 أفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ (. سوره ی یونس آیه 35)؟ بروید بگویید کسی که مهدی هست می تواند هادی باشد کسی که هدایت شده هست و مردم را به هدایت دعوت می کند باید ازش پیروی بشود. بروید به آقایانتان بگویید پرنده اسلام دو بالش علی بود شما قیچی کردید، حالا می خواهید این پرنده ها که انتهای بدنشان یک پرهای ریزی هم دارند که کوچک هست می خواهید این پرنده با این پره ریزش بتواند پرواز کند؟ استبدلو الذنابی واللَّه بالقوادم؛ پر اصلی را قیچی کردید دوتا بال پرنده را قیچی کنید بیاندازید هوا مگر می تواند حرکت کند؟ می خواهید با این پرهای ریز حرکت کند؟ و العجز، بالکاهل، بار را از جای اصلیش برداشتید. مردهایشان که نیامده بودند، زنان مهاجر و انصار. حضرت دارد این خطابه عمومی را که یک بخشش هم آقایان بودند و هم خانمها در مسجد یک بخشی فقط خانم‌ها هستند در دفاع از حق بیان می کند این یک گام. 2) گام دوم (گفتگوی چهره به چهره) ♦️گام دوم امروز می‌گویند گفتگوی چهره‌به‌چهره، خیلی مؤثر هست. شما بیایید به‌صورت چهره‌به‌چهره با افراد صحبت کنی دفاع کنی و آن فرد منتقل‌کننده مطالب شما باشد. حضرت با ام‌سلمه گفتگو داشت با افراد دیگری در این ایام که یکی از آنها را امشب عرض می‌کنم این مطلبی هست که صاحب کفایه الاثر خزاز قمی که مال قرن پنجم یعنی سال ۴۰۰ وفات این آقا هست کفایة الاثر فی النصوص علی الائمه اثنی عشر، این یک کتاب کلامی هست ایشان هم در مقدمه می‌گوید، تحقیق و تصحیح هم شده چاپ شده در مقدمه می‌گوید: من این کتاب را برای این نوشتم که دیدم در موضوع امامت ائمه بعضی دچار تردید شدند لذا از اسمش پیدا است، تصمیم گرفتم این اثر را بنویسم و به روایات و مباحث پیرامون امامت بپردازم. 📚 ایشان نقل می کند یک آقایی به نام محمود ابن لبید می گوید: من از کنار قبر حمزه سیدالشهدا رد می شدم دیدم صدای گریه می آید رفتم جلو دیدم دختر پیامبر ۴ تا بچه هایش دورش گریه می کند.یک گفتگویی صورت‌گرفته من بخشی را عرض می کنم؛ گفتم بانوی بزرگوار چرا پدر شما (من محل استشهادش را می‌گویم مقدمات را نمی‌گویم) چرا پدر شما داستان جانشین پس از خودش را تمام نکرد قطعی نکرد؟ حضرت فرمودند: محمود ابن لبید! هل ترَکَ ابی لاحدٍ عذراً بعدَ غدیر؟ آیا پدرم بعد از غدیر عذری برای کسی باقی گذاشت؟ وا عجبا! نَسیتُ یومَ غدیر خُم؟ و لم أرَ مثلَه حقاً أضیعا(. كفایة‏الاثر، ص 198. )؛ فراموش کردید غدیر خم را؟ ایشان می‌گوید گفتم اجازه می‌دهید یک چیزی توی دلم هست بگویم؟ حضرت فرمود بگو؛ گفتم چرا علی نمی‌آید از خودش دفاع کند؟ بیاید وسط میدان دفاع کند بگوید قصه‌ام این هست غدیر و منزلت را مطرح کند.(من دلم می‌خواست روی این کلمه چندین منبر صحبت بشود چون خیلی دقیق هست) 💠فرمود: ای پسر لبید! مَثل الإمام مثل الكعبة إذ تؤتى و لا تأتي (. كفاية الأثر: ص 195.)، من در جمع برخی از مبلغین در قم گفتم بیایید روی این کلمه کار کنید که حضرت زهرا می فرماید: امام مثل کعبه است باید رفت سراغش خودش سراغ شما نمی آید. شیوه‌های خدمت امام رسیدن آیا فقط مسئله شرعی بپرسیم از امام؟ یا فقط از امام بپرسیم شک سه و چهار وظیفه مان چی هست؟ مثل الامام مثل الکعبه یعنی چی؟ یعنی در تشکیل یک نظام سیاسی، در تشکیل اداره جامعه و حکومت. دیشب هم عرض کردم مشروعیت امام را غیر خدا تعیین نمی کند اما مقبولیتش با مردم هست امام مثل کعبه است شما ۲۵۰ سال نگاه کنید ائمه ما از صحنه اداره رسمی جامعه کنار معصوم ، من کاری ندارم تؤتى در مسئله شرعی تؤتى در مسئله مالی یا شخصی می رفتند خدمت امام و کمک می خواستند سوال می پرسیدند دعا برای ما بکنید راهکار فلان بیماری را بگویید راهکار فلان گناه را به ما بگویید اما واقعاً تؤتى فقط همین؟ یعنی ۲۵۰ سال ظرفیت امام معصوم ازِمَّهُ الحقِّ، در جامعه فقط برای همین باشد که بیایند خدمت امام سجاد از تفسیر یک آیه یا حدیث یا مسئله شرعی سوال کنند یا بیایند خدمت امام صادق خوب امام صادق ابان هم تربیت کرد زراره تربیت کرد می آیند می گویند اینها. نه باید میدان اداره جامعه به این امام داده شود. پسر لبید چه می گویی؟
عزیزان این عبارت حضرت زهرا مدنظر من هست در گام دوم: 💠 أما و الله لو تركوا الحق على أهله و اتبعوا عترة نبيه لما اختلف في الله اثنان (. بحارالانوار، جلد 36، صفحه 352)، پسر لبید به خدا قسم اگر حق را از جایش برنداشته بودند می‌گذاشتند حق در جای خودش بماند و می گذاشتند طبق آنی که خدا دستور داده عمل بشود در توحید هم مردم اختلاف نمی‌کردند لما اختلف في الله اثنان. تجلی توحید می آمد توی موضوع امامت،بنا عرف الله بنا عبدالله... شما مردم را به خدا دعوت می‌کنید ما مسیر هستیم. اگر مردم می شناختند شما مطمئن باشید کسی در جامعه اختلاف نداشت. پس اولین شیوه دفاع فاطمه خطابه رسمی بود. دومین شیوه چهره‌به‌چهره بود. 3) گام سوم (خانه به خانه) ♦️سوم مَشی درِ خانه‌ها، گاهی نباید بنشینی بیایند باید راه بیفتی بروی حرکت کنی. حضرت بنا بر روایتی که من نوشتم که ۴۰ صباح به همراه حسن و حسین درحالی‌که امیرالمؤمنین فاطمه‌اش را سوار بر مرکب می‌کرد می‌رفت در خانه‌ی مهاجرین و انصار. به فدای این فاطمه‌ی مسئولیت‌پذیر و مدافع علی بروم که فاطمیه تثبیت غدیر هست. می‌فرمود: یا معشر المهاجرین و الانصار اُنصرالله، خدا را یاری کنید فَانِّی ابنتُ نبیِّکُم،(. الإختصاص، شیخ مفید، ص 184) مرحوم شیخ مفید در اختصاص این را آورده من هیچ مطلبی را بی مدرک عرض نمی‌کنم. جالب هست اعتراف می‌کردند خیلی‌ها من خودم در جریان‌های خصوصی حرف‌هایی از آدم‌ها می‌شنوم که یکی‌شان حاضر نیستند در سخنرانی عمومی‌شان بگویند یکی‌شان حاضر نیستند در مصاحبه تلویزیونی بگویند، این خیلی بد هست تو که در جمع دونفره به این راحتی حقایق را می‌گویی چرا در جمع عمومی اگر حق هست می‌ترسی؟ چه از بین می‌رود چه اتفاقی می‌افتد؟ امام رهبر کبیر انقلاب به مردم آموخت کسی که مدافع حق هست در هرکجا و با هر وسیله‌ای باید از حق دفاع کند. گاهی با شعرش مثل دعبل گاهی با جانش مثل میثم گاهی با قلمش مثل علامه امینی گاهی با آبرویش امام آبرویش را گذاشت. رهبر عظیم‌الشأن فرمود من آبرویم را می‌گذارم برای این کار. مگر آبروی ما مهم‌تر از آبروی بقیه است؟ حفظ دین مهم است حفظ حق مهم است. این هم گام سوم حضرت زهرا مشی شبانه و حرکت درِ خانه انصار و مهاجرین. 4) گام چهارم (تحریک احساسات و عواطف) ♦️ چهارم گام عاطفی؛ گاهی از اوقات خود احساس و عاطفه به کمک دفاع از حق می‌آید این نکته‌ای هست که همه قبول دارند. گریه کنندگان بزرگ عالم 🔻شما در روایات شنیدید هشت نفر جزو گریه کنندگان بزرگ عالم هستند: یکی حضرت آدم هست آدم به‌خاطر دور شدن از فضای جنتی که بود اشک می ریخت. یکی حضرت نوح است نوح چرا گریه می کرد؟ اسم نوح اصلا نوح نیست عبدالغفار معروف هست به‌خاطر اینکه نوحه می‌کرد برای عدم هدایت مردم گریه می کرد که چرا مردم هدایت نمی شوند. ۹۵۰ سال فریاد می زند چرا گوش نمی دهند؟ یعقوب بود در فراق یوسف، یوسف بود در فراق پدر. شعیب بود از گناه اقتصادی مردم کم فروشی می کردند گریه می کرد می گفت نکنید بقیه الله خیر لکم، مال حلال بخورید. اینطور هست آدم مومن و متدین انسانی که می فهمد قضایا را گاهی واقعاً می نشیند گریه می کندـ چرا حضرت امیر توی چاه می کرد؟ گریه می کند از نادانی مردم از اشتباهات مردم از خطاهای مردم. گریه حضرت زهرا چهارمین گامی هست که ایشان در این مسیر برداشت بله یک‌بخشی از این گریه برای پدرش است، إِذَا اشْتَدَّ شَوقِی زُرتُ قَبرَکَ باکِیا، أَنُوحُ وَ أَشْکُو لا أَراکَ مُجاوِبِی(. بحار الأنوار ؛ ج 22 , ص 547)، بابا سنگ صبورم تو هستی دلم تنگ می‌شود می‌آیم کنار قبرت صدایت می‌زنم ولی جوابت را نمی‌شنوم. بله این یک بعد گریه هست فقدان پیغمبر. اما بخش دیگری از گریه من از عزیزانم سؤال می‌کنم اگر خانمی برای پدرش بخواهد عزاداری کند تا احد برود چه کار کند؟ بقیع بیاید چه کند؟ ۴ جا ایشان گریه می‌کرد: خانه، قبر پیامبر، بقیع، احد. گوشه‌ی خانه آدم گریه می‌کند. خودش گفت علی جان اَبکِی لِما تَلقِی بَعدِی (. بحار الأنوار، ج43، ص218.)، من برای تو گریه می‌کنم برای حقی که گرفته شده به ام‌سلمه گفت، دیشب از ام‌سلمه نام بردم چه زنی چه شخصیتی! درود خدا بر او. نامه‌ی ام سلمه 📝نامه ای دارد وقتی در جمل از ایشان دعوت کردند بیاید جملی که جریانی هست که خودشان هم می دانستند علی در این قصه هایی که ادعا می‌کنند نقشی ندارد خودش فرمود به همه شان گفت من کاری نداشتم اینهایی که شما مطرح می‌کنید هیچ‌کدام به علی نمی‌چسبد. از او دعوت کردند و یک نامه ای نوشته در تاریخ هست خیلی جالب هست، در آن نامه ام سلمه می گوید:
به یاد دارید آن روزی که ما پیش پیغمبر بودیم کفش پیغمبر دچار یک پارگی شده بود امیرالمؤمنین داشتند اصلاح می‌کردند این کفش را آن‌قدر رابطه‌شان با هم نزدیک بود علی عاشق پیغمبر بود أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِ، کُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِيلِ أَثَرَ أُمِّهِ(. نهج البلاغه خطبه ی 192)، یادتان هست پیغمبر به ما گفت: می‌دانید بعد از من جانشینم کی هست؟ برای اینکه سفت به دل ما بنشیند و بعد نگویند نه منظور فلانی بوده، اشاره کرد فرمود: همین آقایی که الان مشغول اصلاح کفش من است ایشان، یعنی سمعی و بصری! چه اتفاقی افتاده که امروز در مقابل این شخصیت قد علم شده؟ نیامد و شجاعانه ایستاد و از موضع حق دفاع کرد. می‌دانید ام‌سلمه امانت‌دار امیرالمؤمنین و امام حسین بوده شخصیتی هست که امام حسین او را مادر خطاب می‌کرد این هم گام چهارم. 5) گام پنجم (وصیت نامه سیاسی) ♦️گام پنجم، وصیت‌نامه سیاسی هست. دوتا وصیت‌نامه دارد یکی مکتوب هست که حضرت وقتی آمد کنار بسترش این وصیت‌نامه را یافت یکی هم حرف‌هایی که زده. شما چه تحلیلی دارید از عبارتی که من را شب غسل بده و شب کفن کن لاتعلم قبری احدا، این قبر وصیت شده باید مخفی بماند چه تحلیلی هست؟ امیرالمؤمنین از ترس خوارج بدنش تا یک قرن مخفی بوده تشییع رسمی نشده. قصه پیغمبر این هست در خانه خودش بوده به‌خاطر بعضی مسائل آن هم مردم دسته‌دسته نمازخواندن دسته‌دسته وداع کردند. چرا حضرت باید در مقابل جریاناتی که منتظر تشییع رسمی بودند موضع بگیرد؟ شما اسم این وصیت را چه می‌گذارید؟ این قهر رسمی حضرت زهرا هست و نکته‌ای که حضرت در این وصیت‌نامه هم مکتوب و هم غیرمکتوب دارد: این نشان از عدم رضایت از اتفاقاتی که در جامعه پیش آمد نشانی از این هست که او نمی‌تواند ببیند امیرالمؤمنین حق مسلمی ازش سلب شده. این هم پنجمین شیوه او در دفاع از حق. 6) گام ششم (عدم بیعت و اعلان نارضایتی) ♦️ششم، اعلام رسمی که کرد بر عدم بیعت و اعلام رسمی که بر عدم رضایت کرد. فرمود من از این جریان‌ها راضی نیستم این را بدانید رضایت من هم ملاک است. روایتش را خواندیم دو جور هست: در صحاح روایتی آمده که رضایت فاطمه رضایت پیامبر است، در کتاب‌های دیگر مثل مستدرک حاکم که خواندیم، ان الله یغضبُ لغضبه، خشم و غضبش باهم تنافی ندارد محوریت دارد، هم خشم خدا را دارد هم خشم پیامبر. 💠 این عبارت امام رضا علیه السلام تکمله قرار بدهم که فرمود: کَانَتْ لَنَا أُمٌّ صَالِحَهٌ مَاتَتْ وَ هِیَ عَلَیْهِمَا سَاخِطَهٌ،(. ـ الطرائف: ۲۵۲٫) مادر ما با عدم رضایت از جریان‌های حاکم بر مدینه از دنیا رفت افرادی که این قضایا را آفریدند و این جالب هست امام رضا فرمود رضایتش به ما نرسیده. امام این را می‌گوید فرزندش هست اهل البیت هست ممکن هست یکی بگوید: خوب شما خبر ندارید نه. جمع‌بندی 🔷 من عرض دیشب و امشبم را در چند دقیقه جمع می کنم: وظیفه ما دفاع از حق هست.ما نه نبش قبر می خواهیم بکنیم نه در تاریخ دنبال برجسته کردن بعضی از جریان‌های تاریخی باشیم. ما می خواهیم بگوییم جوان امروز ما چون من کنت مولاه برای آن روز که نیست امروز هم امام زمان هست شما اگر آغاز را درست کردی پایان را هم درست می کنیم امروز هم باید گفت من کنت مولا فمهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مولاه، فرقی نمی کند. امروز فرزند بنده فرزند شما نوه ی من و شما بچه هایی که در جامعه می آیند باید با این تحلیل دین را بشناسند و بدانند قضیه حق و باطل یک قضیه مستمری هست و خدایی ناکرده گول برخی از تحلیل های غلط را نخورند. شما می دانید شبکه های مجازی و ماهواره ای تبلیغاتشان صدها برابر تبلیغات ما است ولی چقدر خوب است که در این حوزه جوانان ما مطالعه داشته باشند، کتاب‌های خوبی که در این زمینه تدوین شده و حضرت زهرا سلام الله علیها بله شکی در آن نیست مادر نمونه و دختر نمونه هست همسری نمونه و اسوه ی عبادت و خانه داری هست همه اینها جای خودش هر کدام روی منبر بحث شود مفید است اما آن بعد اصلی نباید فراموش شود و آن به بعد دفاع از حق است با آنچه که در توان داشت. بله مهر پایانی این دفاع جان باختن آن حضرت و شهادتش بود که دیگر آنقدر نحیف شد در این مسیر که سارَت کالخیال مثل یک شبه ای شد، ناحله الجسم شد تا بالاخره این شمع آب شد به پای ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام. ذکر مصیبت السلام علیک یا فاطمه الزهرا، نه، نه بگذارید سلام را امشب عوض کنیم السَّلامُ عَلَيْكَ یَا وَلِيَّ الله، أَنْتَ أَوَّلُ مَظْلُومٍ، وَأَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ (. الکافي ج4 ص569)، این متن زیارت امام هادی است برای جد غریبش امیرالمؤمنین. این شب‌ها علی می‌سوزد مدافعش را از دست داده، رکنش را از دست داده به فاصله چند ماه دو رکن آدم بیفتد خیلی سخت هست. یک رکن پیامبر است و یک رکن زهرای مرضیه.
عزیزان من شما هر عزیزی را که از دست بدهید غالباً روز کنار قبرش می‌آیید برایش عزاداری می‌کنید، دیشب گفتم یک سال از شهادت سردار مدافع حقوق شهید سلیمانی گذشته شب و روز کنار قبرش خالی نشده هر ساعتی اراده کنید هم خانواده‌شان و هم مردم می‌روند کنار قبرش. اما من بمیرم برای آقایی که این شب ها باید چشم‌ها در مدینه خواب برود بعد بیاید کنار قبر فاطمه، من بمیرم برای آقایی که روز نمی‌تواند این قبر باید مخفی باشد چشم‌ها که در مدینه به خواب می‌رفت این آقا از خانه بیرون می‌آمد دوباره شب شد و ظلمت برآمد کنار قبر زهرا حیدر آمد می‌آمد می‌نشست کنار قبر فاطمه حـبـیـبٌ لـیـس یعـدلـهُ حـبیب، فاطمه جان کسی جای تو را نمی‌گیرد توی دل علی، و ما لسواهُ فی قلبی نصیب، حبیبٌ غاب عن عینی و جسمی و عن قـلبی حبیبـی لایغـیبُ، (. دیوان الامام علی علیه السلام ، ص 89) فاطمه‌ی مظلومه من جسمت پیش من نیست ولی توی دل علی هستی از چشم علی دور نخواهی شد. فاطمه جان من از در وارد می‌شدم تا صدای پای مرا می‌شنیدی می‌دویدی جواب سلام علی را می‌دادی حالا چه شده؟ مالی وقفتُ علی القبورِ مُسلِّماً قبرَ الحـبیبِ فلم یَرُدَّ جوابی فاطمه جان سلامت می‌کنم اما پاسخت را نمی‌شنوم. فاطمه جان می‌دانی نگران چه هستم؟ زندگی بعد از تو که به درد نمی‌خورد اما می‌دانی نگران چه هستم؟ أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ، وَ أَمَّا لَیْلِي فَمُسَهَّدٌ (. امالی شیخ مفید، صفحه: 281-283)، می‌دانی برای چه گریه می‌کنم روی قبر تو؟ لَا خَیرَ بَعـدَكَ فِی الحَیـاةِ وَ إِنَّمَا أَبكِی مَخَـافَةَ أَن تَطُولَ حَیاتِی‏ (. همان)، گریه من این هست نکند بعد از تو عمر علی طول بکشد. فاطمه جان ای گل پرپر شده باغ من تازه شد از رفتن تو داغ من فاطمه جان ای گل پرپر شده باغ من تازه شد از رفتن تو داغ من فاطمه جانم مرگ پیمبر کمرم را شکست داغ تو رکن دگرم را شکست عمر علی در گرو صبر توست اشک علی دسته‌گل قبر توست با اشک چشمم روی قبرت دسته‌گل می‌گذارم، فاطمه جانم خیز و بیا رو به‌سوی خانه‌کن گیسوی اطفال مرا شانه کن جای مناجات و نماز شبت می‌شنوم زمزمه‌ی زینبت پاشو بیا ببین زینب به‌جای تو شب ها نماز می‌خواند، دست برون تو ز دل خاک کن اشک ز چشم حسنت پاک‌کن صلی‌الله علیک یا بنت رسول‌الله یا قرة عین النبی المصطفی، یَا سَیِّدَتَنَا وَ مَوْلَاتَنَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکِ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکِ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعِی لَنَا عِنْدَ اللَّهِ. خدایا به آبروی زهرای مرضیه در ظهور آخرین وصیِ پیامبر امام بر حق حجت بن الحسن تعجیل بفرما. حضرت را از ما راضی و خشنود قرار بده تسلیت ما و جمع حاضر بینندگان ما علاقه‌مندان به حضرت زهرا به پیشگاه امام زمان ابلاغ بفرمایید. کانال فیش منبر و مرثیه https://eitaa.com/fishemenbar
کتب فاطمیه رونمایی شد بی‌شک پیوندهای اجتماعی بخشی حیاتی برای رشد هر جامعه است و قلب تپنده ایجاد و تقویت پیوندهای اجتماعی، مادران و مادرانه‌‌‌های آن‌‌هاست و ویژگی‌‌های مهم برای تحقق ولاء طرفینی و ایجاد پیوندهای اجتماعی در مادر خودنمایی می‌کند. براین‌اساس واحد راهبری محتوای تبلیغی، موفق به تولید و چاپ ۲ محتوای تبلیغی با محوریت نقش مادری در تقویت پیوند‌های اجتماعی شد. ▫️منبر مکتوب «زیر سایۀ مادر» این کتاب به بازخوانی نقش مادرانه‌‌های فاطمی در تقویت پیوندهای اجتماعی می‌پردازد. در این محتوای تبلیغی کوشیده‌ایم تا اشاره‌‌ای به سیره حضرت زهرا علیهاسلام داشته باشیم و ذره‌‌ای از عظمت ایشان و مادرانه‌‌های فاطمی‌‌شان را به تصویر بکشیم. جلسه ۱ مادر تمام عالم؛ تأملی شگفت‌‌انگیز از مادرانه‌های حضرت زهرا علیهاسلام جلسه ۲ ظلم خاموش؛ بررسی جایگاه زن در اسلام و غرب جلسه ۳ ما مدعی هستیم؛ تبیینی متفاوت از جایگاه زن در جمهوری اسلامی جلسه ۴ زن اگر مادر باشد؛ بیان دستاوردها و منافع مادری و اثبات این‌ حقیقت که تا زن مادر نشود، کامل نمی‌شود. جلسه ۵ مادر اگر مادر باشد؛ مادری، بهترین راه‌حل عمق‌‌بخشی به پیوندهای اجتماعی ▫️پرونده ویژه «نشریه عهد» این شماره ضمن بیان گفتمان انقلاب اسلامی در مساله زن، تبیینی قرآنی از عوامل شکاف اجتماعی و نیز اسباب تقویت پیوندهای اجتماعی ارائه داده است و به نقش ویژه زن در این زمینه پرداخته است. از جهت دیگر نقش زن در خانواده و نقش خانواده در جامعه تبیین شده است. ــــــــــــــــــــــــ شمع شبکهٔ مبلغان و عملیات‌های تبلیغی ShabakeTabligh.ir eitaa.com/ShabakeTabligh
🌸حضرت فاطمه(س) در دعای روز یکشنبه چون مادری مهربان و دلسوز، به ما می آموزند که از خداوند چه درخواست هایی داشته باشیم و عرضه می دارند: "اللّهُمَّ اجعَل أوَّلَ یومی هذا فَلاحاً، وآخِرَهُ نَجاحاً، وأوسَطَهُ صَلاحاً. اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وَاجعَلنا مِمَّن أنابَ إلَیک فَقَبِلتَهُ، وتَوَکلَ عَلَیک فَکفَیتَهُ، وتَضَرَّعَ إلَیک فَرَحِمتَهُ"، "خداوندا! آغاز این روزم را رستگاری و پایانش را پیروزی و میانش را خوبی و شایستگی قرار ده. خداوندا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و ما را از کسانی قرار ده که به سوی تو باز می گردند و تو آنها را می پذیری، و بر تو توکل می کنند و تو برایشان بسنده هستی و به سوی تو تضرع می کنند و تو به آنها رحم می کنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 محبت مادری حضرت زهرا(س) در گزارش های متعدد رزمندگان در جبهه ها موج می زند. برای نمونه، شهید حاج قاسم سلیمانی که از دلباختگان و شیفتگان حضرت زهرا(س) بود، در حضور جمعی از پیشکسوتان دوران دفاع مقدس و مادران شهدا، درباره توسل رزمندگان به حضرت زهرا(س) در عملیات های متعدد، سخنرانی تأثیرگذاری ارائه دادند و فرمودند: "هرموقع در جنگ فشارها بر ما حادث می‌شد و هیچ کاری از دستمان برنمی‌آمد، پناهگاهی جز حضرت زهرا(س) نداشتیم،... در عملیات «والفجر 8» وقتی چشممان به آب‌های پرطوفان، خشمگین و ترسناک اروند افتاد، آن‌جا هیچ نامی آشناتر از نام حضرت زهرا(س) نداشتیم؛ بنابراین در کنار اروند ایشان را در تلألؤ اشک‌های غریبانه و مظلومانه بسیجی‌ها صدا زدیم و اروند را با «یا زهرا(س)» کنترل و از آن عبور کردیم. من قدرت و محبت مادری حضرت زهرا(س) را در وسط میدان جنگ دیدم. وقتی شما مادرها نبودید و فرزندان‌تان در خون دست‌وپا می‌زدند، من حضرت زهرا(س) را دیدم..."
🌸 مادرانه های حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها   دو ماه پس از پیروزی بزرگ حزب‌الله لبنان در جنگ 33روزه بر صهیونیست‌ها، در تاریخ 1385/7/23 (21 رمضان 1428) آقای سید حسن نصرالله رهبر حزب‌الله در ضیافت افطاری در تهران حضور یافت. این‌جانب که در جلسه حضور داشتم از ایشان عامل پایان یافتن جنگ 33 روزه را پرسیدم؟  ایشان پاسخ داد: جنگ را حضرت فاطمه(س) پایان داد. این پاسخ برای ما شگفت‌انگیز بود. البته من پیش از این به صورت اجمال عنایت حضرت فاطمه(س) را در این باره شنیده بودم. باری، ایشان در تبیین چگونگی آتش بس در جنگ، فرمود:  اسرائیل در جنگ زمینی پیشرفتی نداشت، هزار نفر در برابر چهل هزار نفر مقاومت می‌‌کردند، اما در روزهای پایانی جنگ، با هلی‌‌برن شبانه، پشت نیروهای ما نیرو پیاده می‌کرد و این اقدام برای ما بسیار خطرناک بود؛ چون در آن زمان برای ما زدن هلیکوپترهای آنها در شب امکان‌پذیر نبود. سپس ماجرای عنایت حضرت فاطمه(س) را به نقل از فرماندۀ عملیات جنوب چنین نقل کرد:  فرمانده جنوب آقای حاجی ابوالفضل گفت: پس از نماز مغرب و عشا برای رفع خستگی قدری استراحت کردم، در عالم رؤیا به محضر حضرت زینب(س) مشرف شدم و از ایشان خواستم که برای حمایت از نیروهای حزب‌الله کاری انجام دهد. ایشان فرمود: «از من کاری ساخته نیست» و اشاره کرد به مادرش حضرت فاطمه(س) که مشکل را با ایشان مطرح کن. با خود گفتم: حضرت زینب ماجرای کربلا را دیده و لذا مشکلات ما برای او اهمیت زیادی ندارد.... خدمت حضرت فاطمه رفتم و به ایشان شکایت کردم. ایشان فرمود: «خدا با شماست، ما هم برای شما دعا می‌کنیم». مجدداً اصرار کردم، فرمود: «ببینم...». بار سوم، ضمن اصرار پیشنهاد کردم که لااقل یکی از هلیکوپترهای دشمن را که با آنها نیرو هلی‌برن می‌کند، ساقط کنید! ایشان در پاسخ این پیشنهاد فرمود: «بسیار خوب!» در این حال، حضرتش دستمالی را از زیر چادر بیرون آورد و به طرف بالا پرتاب کرد و فرمود: «خواستۀ شما انجام شد». از خواب بیدار شدم، به اتاق دیگری که جمعی از فرماندهان حضور داشتند آمدم و ماجرا را توضیح دادم. همان موقع تلفن زنگ زد، یکی از حاضران تلفن را برداشت، چند کلمه‌ای صحبت کرد که حالش دگرگون شد و به سجده افتاد، سپس گفت: هلیکوپتر دشمن ساقط شد! بعد معلوم شد که در همان لحظه‌ای که حضرت فاطمه(س) دستمال را به آسمان پرتاب کرده، یکی از هلیکوپترهای دشمن به وسیله یکی از نیروهای حزب‌الله به گونه‌ای معجزه‌آسا هدف قرار گرفته است. شخصی که هلیکوپتر را سرنگون کرده بود، در توضیح این اقدام می‌گوید: در اتاق بودم و به دلم القا شد که موشکی بردارم و بیرون بروم. بیرون رفتم، احساس کردم که موشک علامت می‌دهد، ولی در آسمان چیزی پیدا نیست، شلیک کردم، ناگاه دیدم چیزی در آسمان آتش گرفت و با سرنشین‌ها سقوط کرد!  این‌جانب مایل بودم که این کرامت بزرگ را از زبان آقای حاج ابوالفضل فرمانده عملیات جنوب بشنوم، تا اینکه در تاریخ 1388/1/4 (26 ربیع الأول 1430) در بازگشت از بازدیدی که از مناطق عملیاتی جنگ 33 روزه لبنان داشتم، موفق شدم در شهر «صور» با ایشان دیدار کوتاهی داشته باشم. وی از طریق مطالعه کتاب میزان الحکمة با نام من آشنا بود. ضمن گفت‌وگو او را شخصی آگاه و دوست داشتنی یافتم. به ایشان عرض کردم از موقعی که جریان رؤیای شما را در ارتباط با چگونگی پایان یافتن جنگ تحمیلی 33 روزه از آقای سید حسن نصرالله شنیدم، مترصد بودم شما را زیارت کنم و این ماجرا را از زبان شما بشنوم. ایشان به تفصیل ماجرا را به زبان عربی تعریف کرد که ترجمه آن چنین است:  شب جمعه بود (پنجشنبه شب 1385/5/19 - 15 رجب 1427، سه روز مانده به پایان جنگ) از اتاقم به اتاق دیگری رفتم تا نماز مغرب و عشا را بخوانم. برادرانم (فرماندهان جبهه) روزه مستحبی گرفته بودند و در اتاق دیگر بودند. من روزه نبودم با خود گفتم چند دقیقه استراحت کنم تا در افطار از آنها عقب نمانم. در همان مصلا دراز کشیدم. نفهمیدم خوابم برد یا بیدار بودم، چون فرصتی برای خوابیدن نبود. در همین حال بین خواب و بیداری متوسل به خانم زهرا(س) شدم و درخواست شفاعت کردم. دیدم حضرت زهرا(س) در قسمت راست اتاق، در حدود دو متر فاصله از من ایستاده و خانم زینب(س) هم در سمت راست ایشان ایستاده است. با خود گفتم: دیدن خانم زینب غم‌ها را برطرف می‌کند.  به حضرت زهرا سلام کردم و عرض کردم: ما شیعیان در سختی جانفرسایی هستیم و همۀ مشکل ما با دیگران هم به خاطر شما و دوستی شماست. فرمود: «می‌دانم، رهایتان نمی‌کنم و همواره برایتان دعا می‌کنم». عرض کردم: ما همین الآن طاقتمان سر آمده. فرمود: «نترس».
حضرت زینب بسیار مهربان و دلسوز بود، اما چهره‌اش گرفته و غمگین بود. احساس کردم صدها سال از عمرش گذشته، با خودم گفتم: این خانم غم‌های ماتم حسین(س) را در کربلا تحمل کرده و به مصیبت‌ها عادت کرده، شایسته است که من از ایشان بیشتر بخواهم. همین‌طور دودل بودم که از ایشان خواستم بیشتر مساعدت و عنایت بفرماید. [ایشان اشاره کردند به حضرت فاطمه. خدمت ایشان رفتم و مشکلات جنگ را توضیح دادم.]  ایشان که ملاحظه کرد من در وضعیت ناگواری هستم، از زیر یقۀ چادرش دستمال نازک زرد رنگی را بیرون آورد و فرمود: «تمام شد. تو آرام باش من در مورد پرواز [هلیکوپترها] اقدام می‌کنم.» در این حال ایشان متوجه آسمان شد و فرمود: «بسم الله الرحمن الرحیم» و با دستش کاری انجام داد [دستمال را به آسمان پرتاب کرد] و مجدداً باز گرداند و به من فرمود: «شما ان شاء الله در امان هستید». پس از چند لحظه، دیگر ایشان را در اتاق ندیدم و شروع کردم به‌گریه کردن و از خدای پاک و والا سپاسگزاری کردم. سپس وارد اتاق دیگر شدم که چهار نفر از مسئولان آنجا بودند. حاج مالک، سید علاء بن سید ابراهیم و ابو محمد نشسته بودند و می‌خواستند غذا بخورند. آنچه دیده بودم را برای آنان تعریف کردم. پس از پانزده دقیقه از منطقۀ عملیات تماس گرفتند و گفتند: همین الان هواپیمای اسکورسی اسرائیل، به نام «پرندۀ یعصور»، سقوط کرد. آنها گفتند این هواپیما، پنجاه نفر خدمه پرواز داشت. حاج مالک‌، مسئول «قوّات نصر» تلفن را گرفت و الله اکبر سر داد و سجدۀ شکر به جا آورد و گفت: این از برکات اهل بیت(ع) است که به دعاهای شما و رهبری به دست آمد. آن برادر _ که موشک شلیک کرد _ در روستایی نزدیک روستای «یاطر» و روستای «بیت لیف» بود، که هواپیماهای اسرائیلی آنجا در حال پرواز بودند.  * کتاب: خاطره‌های آموزنده نوشته آیت‌الله محمدی ری‌شهری، انتشارات دارالحديث قم
fa-h-zahra-a-tehrani-shafaat-barzakh.mp3
4.28M
🔸حجه الاسلام استاد علوی
کتاب منبر مکتوب «زیر سایۀ مادر» ــــــــــــــــــــــــ این محصول تبلیغی شامل ۵ جلسه سخنرانی کامل است. جهت مشاهده و دانلود نسخه الکترونیکی این کتاب وارد کانال هم‌قلم به نشانی زیر شوید. کانال محتوای تبلیغی هم‌قلم ــــــــــــــــــــــــ شمع شبکهٔ مبلغان و عملیات‌های تبلیغی ShabakeTabligh.ir eitaa.com/ShabakeTabligh