eitaa logo
ويژه نامه امام هادی (ع) و عبدالعظیم حسنی
9 دنبال‌کننده
5 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 💠 داستان عجيب شيعه شدن مردی از اهل اصفهان نزد امام هادی (ع) ♦️قطب راوندى (ره) از جماعتى از مردم اصفهان نقل می كند كه گفتند: در اصفهان مردى بود به نام عبد الرّحمن و شيعه شده بود [با اينكه در آن وقت شيعيان در اصفهان، بسيار كم بودند]، به او گفته شد، علّت چيست كه شيعه شده و به امامت حضرت هادى عليه السّلام اعتقاد دارى، و امامت افراد ديگر را قبول ندارى؟». 🔸او گفت: سرگذشتى، با امام هادى عليه السّلام دارم كه موجب شيعه شدن من شده است، و آن اينكه: من فقير بودم، ولى در سخن گفتن و جرئت، قوى بودم، در آن سالى كه جمعى از مردم اصفهان براى دادخواهى نزد متوكّل (دهمين خليفه عبّاسى) عازم شهر سامرّاء شدند، و مرا با خود بردند، سرانجام به در خانه متوكّل رسيديم، روزى در كنار در قلعه متوكّل بوديم، ناگاه شنيدم متوكّل فرمان احضار امام هادى عليه السّلام را داده است، از بعضى از حاضران پرسيدم: «اين شخصى را كه متوكّل، فرمان احضارش را داده كيست؟».او گفت: «اين شخص، مردى از آل على عليه السّلام است، رافضيان به امامت او اعتقاد دارند، سپس گفت: «ممكن است متوكّل او را احضار كرده تا بكشد». 🔹من تصميم گرفتم در آنجا بمانم تا ببينم كار به كجا می کشد، و اين (امام هادى عليه السّلام) كيست؟ ناگاه ديدم امام هادى عليه السّلام سوار بر اسب وارد شد، همه حاضران به احترام او، در جانب راست و چپ او به راه افتادند و آن حضرت در ميان دو صف قرار گرفت، و مردم به تماشاى سيماى او پرداختند، همين كه چشمم به چهره او افتاد، محبّتش در قلبم جاى گرفت، پيش خود دعا مى كردم تا خداوند وجود او را از گزند متوكّل حفظ كند، ☘️ او كم كم در ميان مردم آمد، در حالى كه به يال اسبش نگاه مى كرد، و به طرف راست و چپ نمى نگريست، و من همچنان پيش خود دعا مى كردم، وقتى كه آن بزرگوار به مقابل من رسيد به من رو كرد و فرمود: «خداوند دعاى تو را به استجابت رسانيد، بدان كه عمر تو طولانى می شود و اموال و فرزندانت زياد می گردند». 🔸از هيبت و شكوه او، لرزه بر اندام شدم و با اين حال به ميان دوستانم رفتم، آنها گفتند: «چه شده، چرا مضطرب هستى؟». گفتم: خير است، و ماجراى خود را به هيچ كس نگفتم، تا به اصفهان بازگشتيم، خداوند در پرتو دعاى آن حضرت، به قدرى ثروت به من داد كه اكنون قيمت اموالى كه در خانه دارم- غير از اموالم در بيرون خانه- معادل هزار هزار درهم است، و داراى ده فرزند شده ام، و اكنون عمرم به هفتاد و چند سال رسيده است، من به امامت او اعتقاد يافتم به دليل آنكه او بر افكار پنهان خاطرم، آگاهى داشت، و دعايش در مورد من به استجابت رسيد. منبع: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم, شیخ عباس قمی , ص433 👇👇👇 🆔 @hadanair 🖥 http://hadana.ir
🏴شهادت امام هادی (ع)به همه دوستداران آن حضرت تسلیت باد. تصرّف و اظهار مافوق بشر مرحوم شيخ مفيد، كلينى ، طبرسى و برخى ديگر از بزرگان در كتاب هاى خود آورده اند: صالح بن سعيد - كه يكى از اصحاب و دوستان امام هادى صلوات اللّه و سلامه عليه - حكايت نمايد: روزى به ملاقات و ديدار حضرت ابوالحسن ، امام علىّ هادى عليه السلام - در آن بازداشتگاهى كه حضرت را زندانى كرده بودند - رفتم و پس از عرض سلام و احوال پرسى گفتم : يابن رسول اللّه ! اى مولا و سرورم ! قربان شما گردم ، دشمنان و مخالفان شما خواسته اند كه نور شما اهل بيت را خاموش و نيروى ولايت و معنويّت را در جامعه تضعيف كنند. پس به همين جهت است كه شما را در اين محلّ - بازداشتگاه ، خان الصّعاليك - قرار داده اند. حضرت فرمود: يابن سعيد! در همين حالتى كه هستى ثابت باش و حركت نكن تا برايت بگويم ؛ و سپس با دست مبارك خود به سمتى اشاره نمود و اظهار داشت : خوب نگاه كن و ببين چه چيزهائى را مشاهده مى كنى ؟ وقتى چشم انداختم و خوب نگاه كردم ، باغى سرسبز و خرّم را ديدم ، كه در آن از انواع درخت هاى ميوه دار و انواع رياحين و گل هاى رنگارنگِ خوش بو وجود داشت . و پيش خدمتان بسيارى در رفت و آمد بودند، همچنين پرندگان مختلف و ديگر حيوانات - مانند آهو و غيره - در آن باغ وجود داشت و نيز نهرهاى آب و چشمه هاى زلال ، مرا چنان شيفته خود قرار داد و مرا مجذوب گردانيد كه ديگر نمى توانستم چشم بردارم . سپس امام هادى عليه السلام فرمود: يابن سعيد! ما در هر حالت و وضعيّتى كه باشيم ، سرنوشتمان اين چنين خواهد بود و بر اين مشكلات و سختى ها طبق دستور الهى صبر خواهيم كرد.(43) __________________________ اصول كافى : ج 1، ص 417، ح 2، اختصاص : ص 324، الخرايج : ج 2، ص 680، ح 10، إ ثبات الهداة : ج 3، ص 360، ح 5، إ علام الورى : ج 2، ص 126 چهل داستان و چهل حدیث از امام هادی (ع )// عبداللّه صالحی (ع) 🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃 🏴کانال درس اخلاق ✨✨✨✨✨ 🆔 @dars_akhlaq
🔺▫️داستان خواندنی از امام هادی علیه السلام ✨🔰آنگاه که امام هادی علیه السلام برای مامور متوکل چراغ می آورد و راه را به او نشان می دهد، چطور می توان باور کرد که راه را به شیعیان نشان ندهد؟! ▫️در روایتى آمده است: متوکّل گرفتار دمل و قرحه اى شد به طورى که مشرف به مرگ شد و کسى جرات نمى کرد که بر آن دمل نیش‌تر بزند. مادرش نذر کرد که اگر پسرم از این مرض شفا یابد، پول زیادى را براى امام هادى علیه السلام بفرستد. این در حالى بود که طبیبان و جراحان از درمان متوکّل عاجز و متحیر شده بودند. در این میان فتح بن خاقان که انیس، طبیب، وزیر و مشیر متوکّل بود گفت: اگر از ابوالحسن مى پرسیدید، خوب بود. شاید او دارو و علاجى براى این دمل بفرماید. کسى را نزد امام هادى علیه السلام فرستادند، آن حضرت فرمود: خذوا کسب الغنم و دقّقوه بماء الورد و وضعوه على الخراج، فانّه نافع باذن الله ان شاءالله تعالى. پشکل گوسفند را در گلاب نرم کرده، بر دملش گذارید که نافع است ان شاءالله. چون فرستاده برگشت و آن دوا را گفت: حضار شروع کردند به خندیدن و استهزاء نمودن. فتح بن خاقان گفت: این دستور اگر نفع نداشته باشد، ضرر هم ندارد و باید امتحان کرد، من امیدوارم نافع باشد. پس طبق دستور حضرتش عمل کردند و مرهم را روى دمل قرار دادند، طولى نکشید که فورى درد تسکین یافت و متوکّل خوابید و با فاصله کمى دمل سر باز کرد و زخم خوب شد و متوکّل از مرگ نجات یافت. مادرش خوشحال شد و مبلغ دوهزار دینار در کیسه گذاشت و مهر نموده، خدمت آن حضرت فرستاد. وقتى متوکّل خوب شد و چند روزى از این حادثه گذشت، دشمنان اهل بیت علیهم السلام به قصد سخن چینى به متوکّل گفتند: ابوالحسن علیه السلام مال و سلاح بسیار تدارک دیده و به فکر خروج است. متوکّل باور کرد و به سعید حاجب امر نمود که شبانه و بى خبر، به خانه آن حضرت بروند و هر مال و سلاحى که دیدند بیاورند.. ▫️نصف شب سعید حاجب با جمعى به خانه امام هادى علیه السلام ریختند و چون تاریک بود راه را گم کردند و متحیر بودند که ناگاه آن حضرت صدا زد: اى سعید! صبر کن تا چراغ بیاورم و خود حضرت راهنمایى نمود، سعید دید حضرت لباس پشمى پوشیده و روى حصیرى مشغول نماز است. حضرت فرمود: بگرد و تفحص کن. سعید گشت و در طاقچه کیسه اى دید که به مهر مادر متوکّل مهر شده بود. سعید آن را نزد متوکّل آورد و او در مورد آن کیسه از مادرش سوال کرد. گفت: هنگام بیمارى تو من به حضرت متوسل شده و براى تو نذر کرده بودم. متوکّل نیز کیسه اى اضافه کرد و نزد آن حضرت فرستاد و عذرخواهى کرد ( الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج‏2، ص: 303 ، کشف الغمة، فصول المهمة، حدیقة الشیعة، ص ۶۱۴، منتهى الآمال: ص ۲۵۵ و ۲۵۶.).👇👇👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/542179330C5fb7b8f5d7 🖥 https://hadana.ir
◾️امشب که زمین و آسمان می‌گرید ◾️از بهر غریب سامرا می‌گرید ◾️جا دارد اگر که شیعه خون گریه کند ◾️چون مهدی صاحب‌الزمان می‌گرید 🏴شهادت جانسوز امام هادی(علیه السلام) تسلیت باد @sofrehasemany
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
97984259_1528815244.mp3
5.42M
🎧 | امام هادی علیه‌السلام و جنگ روانی علیه خلیفه قدرتمند 💻 Farsi.Khamenei.ir
کلیاتی درباره امام هادی علیه السلام مشهور در ولادت امام هادی ع نيمة ذى حجّة سال 212 هجری است. در روایتی تولد حضرت در رجب سال 214 هجری گفته­ اند. كافي، ج‏1، ص 497 محل تولد حضرت در حوالى مدينه در موضعى بنام صَرْيَا است. الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج‏2، ص 297 مادر مادرشان سُمانه مغربيّه که به سيّده معروف است. در جنّات الخلود است كه آن مخدّره هميشه روزه سنّتى داشت، و در زهد و تقوى مثل و مانند نداشت. در درّ النّظيم است كه: كنيه آن مخدّره «امّ الفضل» است. حضرت هادى عليه السّلام فرمود: مادرم به حقّ من عارفه است، و او از اهل بهشت است، نزديك نمى‏شود به او شيطان سركش، و نمى‏رسد به او مكر جبّار عنيد، و خداوند او را نگهبان و حافظ است، و تخلّف نمى‏كند از امّهات صدّيقين و صالحين. منتهى الآمال، ج‏3، ص 1835 نام­ها و القاب اسم شريف آن جناب علىّ بود. و كنيه­شان ابو الحسن. و چون حضرت امام موسى و امام رضا عليهما السّلام را نيز ابو الحسن مى‏گفتند، از جهت تعيين، آن جناب را ابو الحسن الثّالث مى‏گويند چنانچه حضرت امام رضا عليه السّلام را ابو الحسن الثّانى و گاهى هم مكان ثالث ماضى يا هادى يا عسكرى ذكر مى‏كنند، چنانچه اهل حديث مى‏دانند و مشهورترين القاب آن حضرت نقى و هادى است. منتهى الآمال، ج‏3، ص 1836 آن جناب و فرزندش امام حسن عليه السّلام به عسكریین شهرت یافتند. زیرا عباسیان آنان را از سال 233 به سامرا (در محلّه‏اى به نام عسكر)منتقل و تا آخر عمر در آنجا تحت نظر بودند. یافعی در مرآه الجنان ج 1، ص 160، علت شهرت سامرا به عسکر را انتقال معتصم با لشکرش به آنجا بیان می­کند. حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص 500 فرزندان امام هادی ع دارای پنج فرزند بودند: امام عسکری ع، حضرت حسین، سید محمد، جعفر ملقب به کذاب، دختری به نام عالیه. اعلام الوری، ج 2، ص 127 شهادت شهادتشان در 26 جمادی الآخر سال 254 است. همچنین شهادت حضرت را در (سوم)رجب 254 نیز گفته­ اند. که 41 سال و شش ماه از عمر شریفش می­گذشت. كافي؛ ج‏1 ؛ ص497 بنا بر آن كه ولادت آن حضرت در 212 باشد سنّ شريفش در وقت وفات قريب چهل و دو سال بوده، و در وقت وفات پدر بزرگوارش هشت سال و پنج ماه تقريبا از عمر شريف آن حضرت گذشته بود كه به امامت رسيد، و مدّت امامت آن جناب سى و سه سال بود. منتهى الآمال، ج‏3، ص 1885 🆔 @sh_montazerin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️ای نجل جواد ابن رضا حضرت هادی 🔸بگرفته حسن بر تو عزا حضرت هادی ▪️یک عمر ستم دیده ز جور متوکل 🔸در آینه صبح و مسا حضرت هادی ▪️دل سوخته از طعنه و از زخم زبان‌ها 🔸خونین جگر از زهر جفا حضرت هادی 🏴 شهادت جان سوز حضرت امام هادی علیه السلام بر همگان تسلیت باد. مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگ سازان حجه بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف 🔶🔹به ما بپیوندید🔹🔶 🍂🍃🌼🥀🌸🥀🌼