🔰امام على النقى (ع)
✅نام: على.
القاب: نقى، هادى، نجيب، مرتضى، عالم، فقيه، ناصح، امين، مؤتمن، طيّب، فتّاح ومتوكل.
واژه «متوكل» لقب «متوكل على اللَّه»، خليفه عباسى نيز بود كه در عصر امامهادى(ع) مىزيست. به همين دليل، امام هادى(ع) اين لقب را براى خويش نمىپسنديد وبه اصحابش دستور مىداد كه از بهكاربردن آن اعراض كنند.
كنيه: ابوالحسن.
چون كنيه امام موسى كاظم(ع) وامام رضا(ع) نيز ابوالحسن بود، به امام هادى(ع) ابوالحسن ثالث گفته مىشود.
منصب: معصوم دوازدهم و امام دهم شيعيان.
نسب پدرى: ابوجعفر، محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابىطالب(ع).
نام مادر: سمانه مغربيه كه كنيه وى ام الفضل بود.
امام هادى(ع) در شأن مادرش فرمود:
مادرم به حق من عارف و از اهل بهشت است. شيطان سركش به او نزديك نمىشود و مكر جباران به وى نمىرسد. او در پناه خدايى است كه نمىخوابد و مادران صديقان و صالحان را به خود وا نمىگذارد.
تاريخ ولادت: نيمه ذى حجه سال 212 هجرى.
برخى مورخان تولد آن حضرت را دوم يا پنجم رجب همين سال و برخى ديگر رجب سال 214 دانستهاند. يكى از ادلهاى كه زمان تولد آن حضرت را ماه رجب مىداند، دعاى ناحيه مقدسه است:
«اللّهُمَّ اِنّي أسئلكَ بالمَولوُدَينِ في رَجبٍ، مُحمّدِ بنِ عَليٍ الثّاني وَابنه عليّ بنِ محمّدٍ المُنتَجب».(1)
محل تولد: «صُريا» در حوالى شهر مدينه، در سرزمين حجاز (عربستان سعودى كنونى). صريا قريهاى بود كه امام موسى بن جعفر(ع) آن را بنا نهاد و سال هاى طولانى، موطن اولاد و احفاد آن حضرت بود. فاصله آن با مدينه حدود سه ميل است.
مدت امامت: از ذى قعده سال 220 هجرى تا رجب 254 هجرى، به مدت 33سال. زمانى كه آن حضرت به امامت رسيد، هشت سال و پنج ماه بيشتر نداشت.
تاريخ و سبب شهادت: سوم ماه رجب (و به قولى 25 جمادى الاخر) سال 254 هجرى، به وسيله زهرى كه معتمد عباسى، برادر معتز (خليفه وقت) به آن حضرت خورانيد. سن آن حضرت در هنگام شهادت، 40 يا 42 سال بود.
محل دفن: سامرا، كه در سابق به آن «سرّ مَن رَأى» گفته مىشد (دركشور عراق كنونى).
همسر: حديث (يا سليل) كه به او جده مىگفتند.
فرزندان: 1. ابا محمد حسن عسكرى(ع). 2. حسين. 3. محمد. 4. جعفر(معروف به جعفر كذّاب). 5. عليّه يا عايشه.
اصحاب
1. على بن مهزيار اهوازى.
2. خيران خادم.
3. ابوهاشم داود بن قاسم جعفرى.
4. عبدالعظيم بن عبداللَّه حسنى.
5. على بن جعفر هميناوى(همانى).
6. ابن سكيت بن يعقوب اهوازى.
7. احمد بن اسحاق اشعرى.
8. ابراهيم بن مهزيار اهوازى.
9. ايوب بن نوح.
10. ابو على حسن بن راشد.
تعداد اصحاب و ياران امام هادى(ع) بيش از اين است و در برخى منابع، نام نزديك به دويست نفر از آنان ذكر شده است.
زمامداران معاصر
1. مأمون عباسى (196 - 218ق.).
2. معتصم عباسى (218 - 227ق.).
3. واثق عباسى (227 - 232ق.).
4. متوكل عباسى (232 - 247ق.).
5. منتصر عباسى (247 - 248ق.).
6. مستعين عباسى (248 - 252ق.).
7. معتز عباسى (252 - 255ق.).
خلفاى نامبرده، كه همگى از سلسله بنى عباس هستند، در غصب خلافت و ناديده گرفتن حقوق امام معصوم(ع) متفق و هم رأى بودند؛ اما از ميان آنان، متوكل عباسى جنايات و جسارتهاى فراوانى در مورد امام معصوم(ع) روا داشته است و دشمنىهاى وى به اهل بيت(ع) زبانزد است.
رويدادهاى مهم
1. از دست دادن پدرش، امام جواد(ع)، در سن هشت سالگى.
2. سعايت بريحه عباسى، امام جماعت حرمين، عبداللَّه بن محمد، والىِ مدينه و جماعتى ديگر، از امام هادى(ع) نزد متوكل عباسى و خشم گرفتن وى بر امام(ع).
32. نامه امام هادى(ع) به متوكل عباسى درباره اذيت و آزار والى مدينه به آن حضرت.
4. عزل محمد بن عبداللَّه از حكومت مدينه به خاطر بد رفتارى با امام هادى(ع) و نصب محمد بن فضل به جاى وى توسط متوكل عباسى، و دستور خليفه مبنى بر اكرام و اعزاز امام(ع).
5. تبعيد امام هادى(ع) از مدينه به سامرا به دستور متوكل عباسى و رفتار نيكوى او با آن حضرت در آغاز اقامت امام(ع) در سامرا، به سال 243 هجرى.
لازم به يادآورى است كه شهر سامرا در سال 220 هجرى به دستور معتصم عباسى بناگرديد و از آن زمان، پايتخت عباسيان به شمار مىآمد.
6. بد رفتارىِ تدريجىِ متوكل عباسى و آزارهاى جسمى و روحى او به امام(ع).
7. عداوت متوكل عباسى با اهل بيت(ع) در تخريب بارگاه ابا عبداللَّه الحسين(ع) و مشاهد مشرفه اهل بيت(ع) و خانههاى اطراف آنها و جارى كردن آب بر روى قبر امام حسين(ع) وكشت نمودن بر روى آن.
8. سختگيرىِ واليان مدينه و مكه با آل ابىطالب و علويان، به دستور متوكل عباسى.
9. كودتاى منتصر، عليه پدرش، متوكل، در سال 247 هجرى و خشنودى علويان از موفقيت منتصر.
اين واقعه مهم، پس از يكسال و چند ماه از اقامت اجبارىِ امام(ع) در سامرا اتفاق افتاد.
10. مسموم و شهيد شدن امام هادى(ع) در تبعيد گاهش(سامرا)، به دستور معتمد عباسى، برادر معتز، خليفه وقت.
2. مبارزه فرهنگى و عقيدتى امام هادى(ع) با متوكل عباسى
از ميان خلفاى بنى عباس، متوكل بيش از همه با خاندان پيامبر(ص) وائمه اطهار(ع) دشمنى مىورزيد و كينه آنان را در دل داشت. به همين دليل، دستور داد قبور منور ائمه اطهار(ع)، مانند مرقد امير المؤمنين(ع)، مرقد امام حسين(ع) وشهداى كربلا را تخريب نموده و بر قبور آنان آب بسته و زراعت نمايند.
امام على النقى(ع) با افكار و اعمال ننگين متوكل مقابله و مبارزه مىنمود و از هر راه ممكن براى خنثى كردن توطئههاى وى تلاش مىكرد و دشمنان اهل بيت(ع) را رسوا مىساخت.
چندى بود كه امام على النقى(ع) بهبيمارى مبتلا شده بود و بهترين داروى شفا بخش خويش را زيارت قبر شريف ابا عبداللَّه الحسين(ع) و راز و نياز در پيشگاه خداوند منان در جوار مرقد آن حضرت مىدانست. از اين رو بهبرخى از يارانش، مانند ابوهاشم جعفرى و محمدبن حمزه فرمود كه از مال آن حضرت، گروهى يا شخصى را اجير كنند و آنان را بهكربلا فرستاده تا در كنار ضريح مقدس سبط ثانىِ پيامبراكرم، حضرت اباعبداللَّه الحسين(ع) بهراز و نياز پرداخته و براى آن حضرت دعا و طلب شفا نمايند.
ياران امام على النقى(ع) پس از مشورت، به محضر آن حضرت رسيده و عرض كردند: يا ابن رسول اللَّه(ص)! محضر تو، افضل از كربلا است؛ زيرا امام زمان و بهترين خلق خدا در روى زمين، شما هستيد و دعاى شما مستجاب است. چگونه دعاى ما درباره شما، آن هم در كربلا مؤثر واقع مىشود؟
امام(ع) با منطق شيرين خويش با اين مضامين به آنان پاسخ داد: «براى خداوند مواضعى است كه دوست دارد در آن جا عبادت شود. رسول اكرم(ص) با اين كه مقام و عظمتش از بيت اللَّه و حجر الاسود افضل بود، در عين حال، بيت اللَّه و حجر الاسود را طواف مىكرد؛ زيرا براى خداوند، مكانهايى است كه واجب است در آن جا عبادت و خوانده شود. خداوند دعاى كسى را كه او را بخواند و در حائر باشد به اجابت مىرساند. حائر امام حسين(ع) نيز چنين است؛ زيرا او عزيز و حبيب خدا است و براى بر پايىِ دين خدا جانش را فدا كرد و با اخلاص كامل، فرزندان و اهل بيت واصحاب خويش را تقديم محبوب خود نمود و در اين راه، مصائب فراوانى را به جان و دل خريد. به همين دليل، در پيشگاه خدا از قرب و منزلت ويژهاى برخوردار است كه هيچ يك از اولياى الهى، جز جدش، پيامبر اكرم(ص) وپدرش، اميرالمؤمنين(ع)، به آن قرب و منزلت نمىرسد.(3)
امام هادى(ع) با اين دستور، و تأكيد در اجراى آن، به محبان و شيعيان خويش آموخت كه راه مبارزه با ستمكاران و مستكبران، تنها تمسك به خاندان عصمت و شاخههاى لاله گون نبوّت است.
📗وفات و شهادت امام هادی (ع) https://eitaa.com/nsbsva/52
كلمات شريفه
1. قالَ ابوالحسن الهادى(ع): من رَضِىَ عَن نفسه كَثُرَ السّاخِطونَ عليه.(4)
هر كسى كه از خود خشنود شد و خود را پسنديد، خشم كنندگان بر او فراوان گردند.
2. قالَ(ع): الحِكمَةُ لا تنجعُ فِي الطّباعِ الفاسِدَةِ.(5)
حكمت در سرشتهاى فاسد تأثير نمىگذارد.
3. قالَ(ع): اُذكُرْ مَصرَعَكَ بينَ يَدَيْ اَهلِكَ فَلا طَبيبٌ يَمنعُكَ ولا حَبيبٌ يَنفعُكَ.(6)
به يادآر (زمان جان دادن را) آن هنگامى كه نزد خانوادهات بر زمين افكنده شوى. در آن وقت هيچ طبيبى نمىتواند تو را از مردن باز دارد و هيچ دوستى نمىتواند نفعى به تو رساند.
4. قالَ(ع): الهَزْلُ فَكاهَةُ السُّفَهاءِ وَصناعَةُ الجُهّالِ.(7)
بيهودگى، خوش منشى بى خردان و كار نادانان است.
5. قالَ(ع): المُصيبَةُ للصّابِرِ واحِدَةٌ وَللجازِعِ اثنتان.(8)
مصيبت براى صبر كننده يكى و براى ناله كننده، دو تا است (يكى براى مصيبتى كه بر او وارد شده و ديگرى به خاطر از دست دادن اجر و پاداش مصيبت است).
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . مفاتيح الجنان، دعاى ششم ماه رجب.
2. حياة الامام على الهادى، ص264.
3. همان، ص256.
4. همان، ص158.
5 . بحارالأنوار، ج78، ص370، باب 25، ح4.
6 . بحارالأنوار، ج78، ص370، باب 28، ح4؛ حياة الامام علىالهادى، ص162 و165.
7 . حياة الامام على الهادى، ص161.
8 . همان، ص160.
برگرفته شده از كتاب خاندان عصمت عليهم السلام - تاليف سيد تقى واردى
https://eitaa.com/nsbsva