eitaa logo
کانال نور ولایت
255 دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
9.5هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کد خبر: 1024125 تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۹ - ۲۳:۰۵  لینک کوتاه: http://www.Javann.ir/004IQ9 بين‌الملل » اخبار كلی بایدن ستاد تهران خود را بست! جو بایدن، نامزد دموکرات‌ها در انتخابات امریکا که فعالان به ظاهر بی‌جیره و مواجبش در تهران برای او ستاد انتخاباتی زده‌اند و برخی اصلاح طلبان هم حتی ورود به عرصه انتخابات ایران را به پیروزی بایدن گره زده‌اند، دیروز برنامه خود را برای ایران اعلام کرد که «تقریباً هیچ» چیزی در آن نیست و حتی می‌توان آن را شدیدتر از برنامه ترامپ دانست. با این کار او عملاً ستاد انتخاباتی خود را در تهران بست! سرویس بین الملل جوان آنلاین: جو بایدن، نامزد دموکرات‌ها در انتخابات امریکا در مطلبی که در اختیار شبکه سی. ان. ان قرار داد، تکلیف خود را با ایران روشن کرد! او گفت که اگر رئیس‌جمهور شود، ایران باید به توافق (برجام) بازگردد، شاید در آن صورت امریکا مسیری دیپلماتیک برای ایرانی‌ها بگشاید! بایدن البته به گوشش رسیده‌است که گروهی از اصلاح‌طلبان افراطی و البته به شدت ساده‌لوح در تهران برای پیروزی او در انتخابات، ستاد تشکیل داده‌اند و صراحتاً می‌گویند اگر بایدن پیروز شد، نامزد‌های اصلاح طلبان باید در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ با قدرت شرکت کنند. با این حال آن ارزشی که بایدن در چشم اصلاح‌طلبان دارد، اصلاح‌طلبان در چشم بایدن و هیچ امریکایی دیگری ندارند و بیشتر به آن‌ها به عنوان ابزاری برای به هم ریختن ایران یا براندازی فکر می‌کنند، نه چیزی بیشتر. روزنامه اصلی اصلاح‌طلبان همین دیروز دوباره عکس کری را به امید اینکه مشاور سیاست خارجه در دولت بایدن شود، منتشر می‌کند و سردبیر همین روزنامه توصیه می‌کند اگر بایدن پیروز شد، اصلاح‌طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ مشارکت فعال کنند. روزنامه اقتصادی اصلاح‌طلبان هم تنها در ۱۰ روز اخیر شش بار در صفحه اول خود تیتر اول و عکس بزرگ از بایدن رفته و همه هست و نیست کشور را به رئیس‌جمهور شدن بایدن گره زده است و «شمیم پیروزی بایدن» می‌شنود! مفلوک‌تر از این نمی‌توان فکر کرد و اندیشید. بایدن با این حال تره‌ای را که برای اصلاح‌طلبان خرد کرده است، دیروز با این عناوین منتشر کرد: «۱-تعهد تردیدناپذیر به جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هسته‎ای. ۲-گشودن مسیر دیپلماتیک برای بازگشت ایران به شرط بازگشت ایران به رعایت مفاد توافق (!) ۳- همکاری با متحدان درباره موضوعات مختلف، مانند حقوق بشر. ۴-مبارزه با تنش‎زایی ایران در منطقه و همکاری با متحدان امریکا، از جمله اسرائیل. ۵-دفاع از منافع امریکا در صورت مبارزه‎طلبی ایران.» اصلاح‌طلبان این فهرست بایدن را می‌بینند و علی‌الظاهر باید از شرم ملت آب شوند، اما به نظر می‌آید هرچه دموکرات‌ها آنان را بیشتر تحقیر می‌کنند، لذت بیشتری از این تحقیرشدن می‌برند! کم کسی آنان را تحقیر نکرده‌است، امریکای بزرگ! برنامه بایدن برای ایران بسیار سخت‌تر از برنامه ترامپ است. دموکرات‌ها خود واضع و پایه‌ریز تحریم‌ها علیه ایران بودند و اجرا نکردن برجام را هم خود آن‌ها آغاز کردند و همین جیم کری که بند ناف آقایان را به او بسته‌اند، پس از خروج ترامپ از برجام گفت که اگر ماهم بودیم یک روز از برجام خارج می‌شدیم! بایدن با وقاحت بدون توجه به اینکه این امریکاست که از برجام خارج شده و این ایران است که موبه مو آن را اجرا کرده است، «به شرط بازگشت ایران به توافق» حاضر است مسیر دیپلماتیک برای دیپلمات‌های ساده‌انگار بگشاید تا بروند و بیایند و چند سالی هم امضای آقای بایدن را در عالم رؤیا جست‌و‌جو کنند. اصل تحریم ایران هدیه اصلاح‌طلبان به ملت بود. آن‌ها در خفا به غرب پیام دادند که برای پیشبرد اصلاحات در ایران باید کمر ایران را با تحریم‌ها بشکند. در فضای علنی نیز با «بایدن، بایدن کردن‌های شان» پیام می‌دهند که اینجا گروهی آماده پذیرش معیار‌های امریکا برای ایران هستند. حتی ترامپ احمق نیز این را فهمیده و هر روز پیام می‌دهد که «خواهان ایرانی ثروتمند هستم، بیایید با هم توافق کنیم» و، اما بایدن که با هشدار چند نهاد و شخصیت علمی و قانونی امریکا مبتلا به زوال عقل است، حتی در صورت پیروزی در انتخابات به یاد نمی‌آورد که قول یک مسیر دیپلماتیک به مفلوک اندیشان ایرانی داده بود. منبع: روزنامه جوان
خانه صنعت: 6 ماه است مواد اولیه تولیدکنندگان در گمرک خاک می‌خورد رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت ایران با‌ اشاره به اینکه برنامه درستی در دولت برای تأمین ارز صنعتگران وجود ندارد، گفت: شش ماه است که مواد اولیه مورد نیاز تولید در گمرک دپو شده است. عبدالوهاب سهل‌آبادی در گفت‌و‌گو با خبرگزاری فارس با بیان اینکه در حال حاضر مشکل اصلی بخش صنعت، تأمین ارز برای واردات مواد اولیه و همچنین تسهیل در بازگرداندن ارز حاصل از تولیدات است، اظهار داشت: وزیر صنعت باید در جلسه‌ای با رئیس بانک مرکزی این موضوع را تعیین تکلیف کند.  رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت ایران ادامه داد: در حال حاضر تولیدکنندگان هزینه زیادی را بابت دپوی مواد اولیه در گمرک پرداخت می‌کنند به طوری که یکی از تولیدکنندگان روزانه 5200 دلار در این خصوص پرداخت می‌کند و این در حالی است که با دردسر بسیار، مواد اولیه یا قطعات مورد نیاز خود را از آمریکا و یا کشورهای دیگر با دور زدن تحریم‌ها خریداری کرده و به کشور آورده اما حالا نمی‌تواند آن را از گمرک‌ترخیص کند.  سهل‌آبادی با تأکید بر اهمیت تأمین ارز برای اداره اقتصاد کشور،‌ گفت: تولیدکنندگان نمی‌توانند صادرات داشته باشند و ارز به کشور منتقل کنند، برای حل این مشکلات نیازمند یک توافق مهم بین وزارت صنعت و بانک مرکزی هستیم. شش ماه است که مواد اولیه مورد نیاز تولید در گمرک دپو شده و به دلیل مسائل ارزی امکان‌ترخیص وجود ندارد. به گفته وی، بزرگ‌ترین مشکل این است که ارز، تک ‌نرخی نیست و تولیدکنندگان نمی‌دانند که باید چه کار کنند. اتاق فرماندهی در ارتباط با مسائل بانک و ارز، تولیدکنندگان را دچار مشکل کرده و با یک کلاف سردرگم روبه‌رو هستیم.  رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت ایران اضافه کرد: برخی تولیدکنندگان که مواد اولیه مورد نیازشان در گمرک دپو شده از بانک مرکزی اجازه خواسته‌اند تا با خرید ارز آزاد نسبت به‌ترخیص کالای خود اقدام کنند اما با این درخواست نیز موافقت ‌نشده است. برنامه صحیح و درستی در دولت برای تأمین ارز صنعتگران وجود ندارد.  گفتنی است، در شرایطی که به اذعان دوست و دشمن در وضعیت جنگ اقتصادی قرار داریم، لازم است موانع رونق تولید و محدودیت‌های کسب و کار، کاسته شود تا بتوان در برابر تهاجم‌های اقتصادی مقاومت نمود، اما برخی تصمیم‌گیری‌ها و قوانین دست و پا گیر در این میان موجب افزایش مشکلات تولیدی می‌شوند، بنابراین لازم است تدابیری برای تسهیل فرایند تولید در نظر گرفته شود.  
🚨 قبول مذاکره یعنی هم تحریم، هم تهدید 🔰معنای مذاکره از نظر آمریکایی‌ها چیست؟ رهبر معظم انقلاب: 🔹️ اینکه دشمن میگوید بیایید مذاکره کنیم، یعنی این: بیایید پشت میز مذاکره بنشینید، ما به شما بگوییم باید شما موشک نسازید، شما هم باید قبول کنید؛ اگر قبول کردید که خودتان را بی‌دفاع کرده‌اید؛ اگر قبول نکردید، باز هم تحریم و باز هم تهدید. مذاکره یعنی این؛ اینکه بنده میگویم با آمریکا مذاکره نمیکنیم، دلیلش این است. ۹۹/۵/۱۰ 🇮🇷
⚠️ لطفا دقیق شوید 💡چه نتیجه‌ای می‌گیرید⁉️ 🔹رهبر انقلاب: افزایش قیمت ارز دلایل و دارد. کسانی هستند که به آن دامن می‌زنند. مسئله نقدینگی برای کشور است. 🔸روحانی طی نطق خود در صحن مجلس دهم: قیمت دلار را بالا برده‌ایم و هرگاه میتوانیم آن را پایین بیاوریم. 🔸مصطفی تاجزاده عنصر فتنه گر و امنیتی : قیمت دلار بالا برود تا رهبر اجازه مذاکره با آمریکا را بدهد؟! 🍊پیدا کنید پرتقال فروش را... پ ن: مطالبه جدی مردم از نمايندگان و ترس دولت از استیضاح باعث ریزش نرخ دلار شد... 🇮🇷
داود عامری صلح با چه معیاری این روز‌ها در محافل مختلف سیاسی و عرصه رسانه‌های مجازی و مطبوعات، صحبت‌های مختلفی در خصوص صلح به گوش می‌رسد. با توجه به اینکه نگارنده سال‌هاست در حوزه مطالعات صلح فعال بوده و در این خصوص به صورت تاریخی و میدانی مباحث صلح را پیگیری می‌نماید و از منظر یک فعال مدنی که گفتمان صلح عادلانه را در جهان متناسب با دیدگاه‌های ایرانی- اسلامی مطرح کرده، بدون اینکه بخواهد تعرضی به کسی داشته باشد از لحاظ مبانی شناسی صلح به نکاتی در این باره می‌پردازد. نخستین بحث در خصوص صلح، توجه به تعاریف و شناخت آن‌ها است. واژه صلح بسته به دیدگاه‌ها و منافع کشور‌ها و همچنین به جهت اینکه دارای تعاریف مختلفی است، بایستی به دقت تعریف شود. صلح به معنای سازش با دشمن و راضی کردن او نیست. لازم است وقتی کارشناسی چه به عنوان یک نظریه پرداز و چه در جایگاه یک مسئول، می‌خواهد در خصوص صلح سخنی بگوید و یا اظهار نظری داشته باشد، تعریف صلح را به‌درستی بشناسد. البته در اینکه صلح یک خیر احسن است و نص صریح آموزه‌های قرآن کریم و پیامبر اعظم (ص)، جامعه اسلامی را به سوی صلح رهنمون می‌سازد، شکی در آن نیست، اما در طرفداری از صلح نیز لازم است، به تعریف واحدی از صلح موردنظر در نظام اسلامی توجه کرد. آموزه‌های اسلامی، صلح را بر محور و با ابتنا به عدالت توصیه می‌کند و آن صلحی خیر احسن نامیده می‌شود که بر محور عدالت و صداقت باشد. بنابراین، باید گفت که علت اختلاف بین گروه‌ها و کارشناسان فعال در عرصه‌های سیاسی در حوزه صلح، به خاطر فقدان تعریف دقیق از صلح است؛ و الا گمان نمی‌رود که یک فعال سیاسی در کشور با صلح مخالف باشد، بلکه این اختلافات به سبب توافق نداشتن روی تعاریف اتفاق می‌افتد. صلحی که در آن عدالت و کرامت ایرانیان و بهتر است بگوییم، همه انسان‌ها رعایت گردد، بسیار مطلوب و خواست قلبی ایران اسلامی است و غیراز این جواب معلوم است. دومین نکته در خصوص گفتگو‌های صلح، غفلت از موضوع صلح است. این روز‌ها حلقه اصلی که مفقود به نظر می‌رسد، این است که ما با چه کسی باید صلح کنیم. اصلاً موضوع جنگ ما چیست؟ و باید در چه موضوعاتی برای مذاکرات صلح بنشینیم؟ خواسته واقعی ما در این صلح چیست؟ و چه چیزی می‌خواهیم به دست بیاوریم؟ این‌ها سؤالات مهمی هستند که پیش از هر چیزی باید پاسخ روشن به آن‌ها داده شود. اگر ما تحت فشار دشمن بخواهیم تن به مذاکره و صلح بدهیم، طبیعتاً در چنین شرایطی، حفظ کرامت و عزت کار دشواری خواهد بود و نتیجه چنین صلحی به عدالت نزدیک نخواهد بود. به قول یکی از سیاستمداران اروپایی، مذاکره با دشمنی که گریبان شما را در دست دارد، حماقتی بیش نیست. پس اگر قرار است در خصوص صلح در کشور صحبت کنیم و سناریو‌های آن را بچینیم، این اتفاق نباید از سر استیصال و رهاسازی گریبان باشد، بلکه برای احقاق حق، حق بر صلح و رسیدن به آرامش و پیشرفت در سایه صلح عادلانه است. نکته سوم، با توجه به اینکه ایران اسلامی در شرایط حاضر با هیچ کشور خارجی در حال جنگ سخت نیست تا بخواهد آتش‌بسی اتفاق بیفتد و فضای بین دو جبهه آرامش نسبی برای گفتگو پیدا کند، بنابراین باید به صورت تخصصی در خصوص موضوعات مورد منازعه وارد بحث شد. برای مثال، وقتی دشمن با ما وارد جنگ اقتصادی و یا فرهنگی شده است، ما باید به گزینه صلح در حوزه اقتصاد و فرهنگ فکر کنیم. نظرات و دیدگاه‌ها را دقیقاً معطوف به آن حوزه قرار دهیم تا بتوانیم نتایج موردنظر را به‌درستی، در مذاکرات صلح تبیین و در داخل نیز، افکار عمومی را نسبت به پیامد‌های آن توجیه کنیم. نکته چهارم شناخت دقیق قدرت در جهان است. اینکه با چه کسانی پای میز مذاکره برای صلح باید نشست، امر مهمی است که نباید از آن غافل شد. نباید وقت و انرژی خود را در جایی هزینه کنیم که طرف مقابل صلاحیت تصمیم‌گیری و در نهایت قدرت پایبندی و اجرای توافقات را ندارد. نمونه چنین تجربه‌ای را ما در برجام به عینه مشاهده کردیم. دولت‌های اروپایی با ما وارد مذاکرات جدی شدند، اما گذر زمان نشان داد که با خروج امریکا از برجام و کارشکنی‌های ترامپ، عملاً با وجود اظهارات سران کشور‌های اروپایی مبنی بر پایبندی به توافقات انجام شده، توانایی اجرای تعهدات خود را نداشتند. حتی دولت اوباما نیز با وجود توافقات خود با ایران اسلامی، عملاً اختیار اجرای تعهدات خود را نداشت. بنابراین، باید گفت که شناخت لابی‌های قدرت و تأثیرگذار بر تصمیمات جهانی در این زمینه از اهمیت ویژه‌ای بهره‌مند است. هیچ‌کس در خیر بودن صلح شکی ندارد، اما آنچه مهم است، ابتنای صلح بر محور عدالت و حفظ کرامت انسانی است و این یک صلح صادق و مثبت خواهد بود و اگر چنین نباشد، دیگر صلح نیست و ریشه در اصلاح و عدالت ندارد و پیامد آن هیچ خواهد بود و نتیجه‌اش از دست رفتن کرامت ایرانیان است که در طول تاریخ عزت و پایداری خود را حفظ کرده‌اند و به قول غی
ورمرد ایران زمین، ستارخان، اگر یک روز از زندگی مان باقی مانده باشد، آن یک روز را هم برای استقلال و حفظ کرامت ایران خواهیم جنگید. و، اما باید توجه داشت که آنچه امروزه در فضای رسانه‌ای در خصوص صلح گفته می‌شود، برخی آن را به معنای سازش تلقی می‌کنند و هر گونه صحبت در خصوص صلح و مذاکره را از دم تیغ انتقاد و پشت کردن به آرمان‌ها می‌گذرانند و عده‌ای دیگر نیز که اندکی لحن آرام‌تری دارند و صلح را معادل آرام‌سازی تلقی می‌کنند، در نهایت برآیند آن را سودمند به حال کشور ارزیابی نمی‌کنند و مطلوبیت‌های لازم را در فضای آرام سازی تصور نمی‌کنند و طبیعتاً موضع‌گیری‌های این افراد، غالباً در مقابل کسانی است که طرفدار آن هستند. باید گفت که نباید واژگان را از دایره تعریف خود خارج کنیم. وقتی صحبت از صلح می‌شود، آن را متناسب با معنا و تعاریف خود مد نظر قرار دهیم و همچنین در هنگام صحبت از سازش، دقیقاً به تعاریف و معانی آن توجه کنید و همچنین نباید هیچ مذاکره‌ای را به معنای صلح تلقی کنیم. حتی توافقات صورت گرفته در خصوص بعضی مسائل به معنای صلح نیست، بلکه صرفاً یک توافق برای تدبیر امور است. صلح راضی کردن دشمن به هر قیمت نیست که ما از مکتب پیامبر مکرم اسلام آموخته‌ایم که مقاومت و تن دادن به سختی‌های آن، بر تحقیر شدن و از دست دادن عدالت و کرامت ترجیح دارد. تجربه تاریخی نیز به ما آموخته است نباید زمان مذاکره با دشمن تحمیلی باشد، بلکه باید در موضع قدرت و با اراده ما باشد، در غیراین صورت نتیجه آن همان گونه که گفته شد، هیچ خواهد بود و نه تنها گرهی از مشکلات کنونی را باز نخواهد کرد، بلکه به دشمن این پیام را می‌دهد که دستمان تهی است و می‌تواند خواسته‌های دیگر خود را نیز به ما تحمیل کند. هر اقدامی در این خصوص باید مبتنی بر عقلانیت، تدبیر، عدالت، عزت و حفظ کرامت شایسته ما ایرانیان باشد و منافع میهن و ارزش‌های ما را تأمین کند. یادمان نرود که از کودکی به ما آموخته‌اند که چو ایران نباشد تن من مباد. هویت و عزت این سرزمین محب اهل بیت (ع) بر هر چیز دیگر ارجحیت دارد. منبع: روزنامه جوان
⚪بولتون: ترامپ به خوبی و خوشی از قدرت کنار نمی‌رود ⚫ مشاور سابق امنیت ملی آمریکا گفت: «اجازه دهید صریح صحبت کنم؛ اگر ترامپ شکست بخورد، با خوبی و خوشی کاخ سفید را ترک نخواهد کرد. 🔴 باید اعتراف کنم که بسیار بعید می‌دانم او به این حد از بلوغ سیاسی رسیده باشد که در صورت شکست، راحت کنار برود».
💢ناراحتی‌تولید کننده ایرانی 🚩فرمانده ها در جبهه در خط اول بودند، اما الان .... ✅‌‌کانال بصیرت ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷
صائب توئیتری آقای دوربینی! مصطفی تاج‌زاده از فعالان فتنه ۸۸ که مدتی است به دلیل شهوت دیده شدن، نزد اهالی فضای مجازی به طعن و طنز به آقای دوربینی معروف شده است، روز گذشته در توئیتی مضحک که ناشی از فراموشی و زایل شدن حافظه تاریخی اوست، روند صعودی و افسار گسیخته دلار را ناشی از اراده‌های خارج از دولت روحانی توصیف کرد که متغیر‌هایی مانند پیروزی ترامپ، خروج از برجام، مخالفت با مذاکره (با همان ترامپ پاره کننده برجام) و آغاز مجلس یازدهم در آن نقش داشته‌اند. تاجزاده سپس نتیجه گرفت قیمت دلار نتیجه عملکرد مخالفان برجام، کاسبان تحریم و جنگ است. درباره منطق ضعیف و غیرقابل دفاع او از برجام همین بس که به اذعان دولتمردان روحانی برجام پیش از خروج امریکا هم حاصلی جز «تقریباً هیچ» نداشته و این اعتراف بار‌ها و بار‌ها در مواضع دولتمردان تکرار شده است. روزی هم که امریکا از برجام خارج شد، موضع رئیس دولت برآمده از اصلاح‌طلبان این بود که موجودی مزاحم از برجام خارج شده از این بابت خوشحالم: «خوشحالم که یک موجود مزاحم از برجام خارج شده است» (روحانی: ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷). بنابراین، مخالفت با مذاکره با چنین موجود مزاحمی آیا نشانه عقلانیت است یا دامن زدن به افزایش قیمت دلار؟ اتفاقاً اگر قرار باشد جریانی به صفت کاسب تحریم متصف شود، اصلاح‌طلبان از هر جریانی لایق‌تر و برازنده‌تر هستند. جریانی که تمام هفت سال گذشته با اعتماد مردم کاسبی کردند. از رقیب سیاسی خود دیو ساختند و دلبر خود را «تضمین» کردند، چنانکه امضای دشمن درجه یک کشور را هم «تضمین» کرده بودند و اکنون که پس از هفت سال ناکارآمدی چک‌های اعتماد آن‌ها یکی پس از دیگری برگشت خورده نقش شرخری برای خود تعریف کرده‌اند. روزی در سراب پیروزی نامزد دموکرات‌ها در امریکا با رؤیا‌های خود خوشند و بازهم چک «کری» را تجدید تاریخ می‌کنند و روزی دیگر همه مشکلات و ناکارآمدی‌های دولت را حواله منتقدان می‌کنند. از یاد نبرده‌ایم که همین تاجزاده در سرمقاله یکی از روزنامه‌های اصلاح‌طلب نوشت: اگر روحانی نبود، دلار ۱۲ هزار تومان، سکه ۳ میلیون و پراید ۶۰ میلیون می‌شد. به قول ظریفی حالا هم که قیمت دلار و سکه را ۱۰ برابر کرده‌اند، به خیال خود مردم را کم حافظه می‌پندارند و مثلاً فرار به جلو می‌کنند. یک چیزی شنیده‌اند، سینه‌خیز رفتن از سر اجبار، اسمش فرار به جلو نیست. البته آدم حسابی، صد کیلومتر سینه‌خیز برود، بهتر از این بیچارگی و مذلتی است که امثال تاج‌زاده به جان خریده است. منبع: روزنامه جوان