یک فعال اقتصادی:
از ظرفیت صادرات به سوریه استفاده نمیکنیم
یک فعال اقتصادی با اشاره به اینکه درجه اعتماد سوریهایها به ایرانیها بسیار بالاست، گفت: ما اصلا از ظرفیت صادرات به سوریه استفاده نمیکنیم.
محسن مختاری در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار داشت: کشورهای زیادی که مهمترین آنها روسیه و چین هستند، اکنون در حال انجام فعالیتهای گوناگون اقتصادی در سوریهاند؛ حتی خیلی از کشورهایی مثل عربستان و امارات که خودشان جنگافروزی کردند هم، اکنون با روشهای مختلف در تلاش برای سرمایهگذاری در این کشور هستند.
وی افزود: بازار سوریه اکنون مانند سفرهای پر از غذاست که همه تلاش میکنند از آن سهمی داشته باشند، اما ایران دقیقا برعکس عمل میکند یعنی دولت سوریه مدام تعارف میکند که بیا تناول کن، اما دولت ایران مدام امتناع میورزد!
مختاری بیان کرد: هزینه تولید و صادرات از ایران نسبت به رقبای دیگر مثل روسیه و چین پایینتر است به همین دلیل رقابت سادهتری داریم و میتوانیم کالای بیشتری صادر کنیم؛ حتی در مواردی که هزینه کالای ایرانی بیشتر بوده هم تجار بزرگ سوری تمایل به خرید از ایران داشتهاند، چون میدانند با حضور در کنار تجار ایرانی در امنیت هستند.
به گفته وی، یک خط اعتباری ارزشمند حدودا یک میلیارد دلاری، برای برقراری تبادلات سهلالوصولتر و سریعتر بین ایران و سوریه ایجاد شده که متاسفانه از آن استفاده نشده است! موافقتنامه تجارت آزاد و خط اعتباری در حد کاغذ و امضا باقی ماندهاند و در عمل شاهد اجرای این دو توافق تجاری نبودهایم.
این طراح یک شبکه بازاریابی محصولات دانشبنیان ادامه داد: حدود 2.5 میلیون مسکن در سوریه تخریب شده است که بازسازی آن با توجه به روند اجرای طرح مسکن مهر در دولتهای نهم و دهم، میتواند حدود ۱۰ سال اقتصاد ما را رونق ببخشد که مستلزم ورود ساختارهای اقتصادی دولت است. مختاری ادامه داد: طی سالهای گذشته توسط نهادهای مختلف دولتی و غیردولتی زحمات بسیاری برای سرمایهگذاری ایرانیها در سوریه کشیده شده و زیرساختهای لازم فراهم شده، اما اکنون که وقت برداشت است برخی مسئولان توجهی به زحمات گذشته نمیکنند؛ از ۴۰ میلیارد دلار صادرات ایران، فقط حدود ۱۶۰ میلیون دلار مربوط به سوریه بوده است و این کشور در لیست کشورهای هدف صادرات ایران تقریبا در رتبه ۴۰ یا ۴۱ است و این یعنی ما اصلا از ظرفیت سوریه استفاده نمیکنیم.
مبادا دستهایی در کار باشد!(یادداشت روز)
این روزها شاید بسیاری از مردم وقتی با وضع نابسامان بازارهای مختلف اعم از کالاهای اساسی و غیراساسی روبهرو میشوند و مدام قیمتهای جدید پیش رویشان سبز میشود ناخواسته با خود میگویند «نکند دستهایی در کار است تا صبر ما را لبریز کند وگرنه تحریمها که سابقه 40ساله دارند و مختص امروز و دیروز نیستند که همه مشکلات را گردن آن میاندازند».
در پاسخ به این گزاره باید گفت هرچند تحریمهای دو سال اخیر شدت بیشتری داشته و کرونا هم بر این شدت افزوده است اما واقعا بخش مهمی از مشکلات پیشآمده ربط چندانی به تحریم و کرونا ندارد و با راهکارهای مدبرانه قابل حل است.
به نمونههای زیر توجه کنید:
گوجه فرنگی که این روزها قیمتش در مغازهها تا کیلویی 15هزار تومان هم بالا رفته است را در تیرماه امسال یعنی فقط چهار ماه قبل، با کمتر از یک بیستم این قیمت(!) یعنی کیلویی 400 تومان از کشاورز میخریدند و همین مسئله باعث شد تعداد زیادی از گوجهکاران عطای محصولشان را به لقایش ببخشند و بیخیال برداشتش شوند. این قصه البته درباره سایر محصولات کشاورزی همچون پیاز که آنهم این روزها در حال رکوردشکنی قیمت است صادق میباشد. اما چرا این محصولات که هیچ ربطی هم به تحریم و کرونا ندارد و خوشبختانه به وفور هم در کشور تولید میشود این روزها این قدر گران است؟ پاسخش یک جمله بیشتر نیست آنهم «نبود تدبیر در تنظیم بازار و مدیریت صادرات». به عبارتی اگر یک مدیریت ساده تنظیم بازار محصولات کشاورزی وجود داشت میدانست که هرساله در فصل برداشت صیفیجات که بازار با فراوانی این محصولات مواجه میشود باید با اجرای راهکارهایی همچون آزادسازی صادرات، خرید تضمینی و ذخیرهسازی برای غیرفصل، به تنظیم بازار این کالاها همت کرد. اما متاسفانه گویا برخی مسئولان، این راهکار ساده را که بارها و بارها هم از سوی کارشناسان و حتی خود کشاورزان تکرار شده، نمیخواهند اجرا کنند مثلا با اینکه فصل پاییز زمان برداشت گوجه فرنگی نیست و طبیعتا بازار داخلی هم به آن نیاز وافری دارد ناگهان در اخبار میشنویم 14هزارتن از این محصول به خارج صادر شده و بازهم قرار است این روند ادامه یابد!
گوشت قرمز نمونه دیگری از ماجرای فوقالاشاره است. این روزها در حالی قیمت هر کیلو گوشت به مرز 200هزار تومان رسیده که نه تنها هیچ کمبودی در تولید و عرضه دام در کشور وجود ندارد بلکه بعضا با مازاد تولید هم مواجهیم تا جایی که بعضی از فعالان این بازار خواستار صادرات آن شدهاند. با این شرایط طبعا سؤالی که مطرح میشود اینکه چرا با وجود فراوانی تولید گوشت، قیمت این کالا به شدت صعودی شده است؟ در پاسخ به این سؤال هم باید تاکید کرد این گرانی نیز هیچ ربطی به تحریمهای جدید و قدیم و کرونا ندارد بلکه باز هم در حالت خوشبینانه جای خالی تدبیر مسئولانه در توزیع عادلانه و نیز نرخگذاری صحیح به شدت احساس میشود مثلا درخصوص نرخگذاری گوشت طی روزهای اخیر با حکایت عجیبی مواجه شدیم در حالی که رئیس کانون انجمن صنفی دامداران، قیمت گوشت گوساله برای مصرفکننده را حداکثر 116 هزار تومان میداند معاون وزیر صمت قیمت مناسب برای عرضه این گوشت به مردم را تا 140 هزار تومان اعلام میکند! واقعا چرا باید قیمت تعادلی ارائهشده از سوی مسئول اجرایی گرانتر از نرخی باشد که دامدار به عنوان ذینفع ماجرا اعلام کرده است؟ آیا این نرخگذاریهای کاذب پیامی جز افزایش قیمت به جامعه هدف مخابره میکند؟
آرد و نان نمونه دیگری از گرانیهایی است که ربط چندانی هم به تحریم ندارد. طی هفتههای اخیر خبر کمبود آرد در برخی استانهای کشور حتی تهران بهصورت جسته و گریخته مطرح شد و همین امر به گرانی نان در برخی نقاط دامن زد. هرچند شواهد امر حاکی از آن است که اخبار و حواشی این کمبودها از خود کمبود مقطعی آرد پررنگتر شده بود و با انعکاس در شبکههای اجتماعی و بزرگنمایی آن در شبکههای ماهوارهای خارجنشین، باعث تحریک تقاضا شد، اما با این وجود ردپای برخی ناکارآمدیهای مدیریتی در این موضوع هم پیداست. به گفته فعالان این بازار، بخش قابل توجهی از مشکل، به افزایش هزینههای حمل و همچنین تأمین کیسه آرد باز میگردد. اما بهراستی کدام یک از این موانع، خارج از حیطه کنترل و اختیارات دولت است؟ آیا مثلا تهیه کیسه آرد و یا تعیین نرخ مناسب برای کرایه حمل آرد آنچنان سخت و عجیب است که از قبل قابل مدیریت نبود؟
گرانی افسارگسیخته مسکن مثال دیگری است که روند افزایشی آن ربط چندانی به تحریم و کرونا ندارد. طبق آمار بانک مرکزی متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در تهران در مهرماه به متری
26 میلیون و 700 هزار تومان رسید که نسبت به ماه مشابه سال گذشته ۱۱۰ درصد افزایش یافت و نسبت به ابتدای سال جاری هم بیش از
70 درصد گران شد. درخصوص علت گرانی بیرویه مسکن بارها گفته شده که اگر طی 7 سال اخیر به جای حم
له به مسکن مهر به تقویت این پروژه و رفع نقاط ضعف آن همت میشد شاید امروز با کاهش قیمت هم مواجه میشدیم. زیرا به گفته آمارهای رسمی و بر طبق جمعیت متقاضی سالانه باید در کشور یک میلیون واحد مسکونی ساخته شود که بر این مبنا باید در این 7 سال حداقل 7 میلیون خانه احداث میشد کاری که هرگز انجام نشد هرچند اگر به بخش قابل توجهی از این نیاز هم پاسخ داده میشد یقینا با گرانی فعلی مسکن مواجه نمیشدیم که حتی صدای وزیر راه و شهرسازی هم درآمده و این گرانیها را «کشنده» تعبیر کرده است!
نکته مهم در این میان اینکه نمیشود کارنامه دولت در حوزه مسکن را بررسی کرد و از عباس آخوندی، وزیر مستعفی دولت آقای روحانی نام نبرد. او که به عنوان متهم نخست کاهش عرضه مسکن در سالهای اخیر شناخته میشود هر از گاهی از موضع مدعی به تحلیل اقتصاد کشور هم میپردازد و حتی اخیرا در گفتوگو با خبرگزاری شفقنا ادعا کرده که گرانیها به دولت روحانی تحمیل شده است! اگر فرض کنیم این ادعا مقرون به صحت باشد آیا جناب عباس آخوندی نباید پاسخ دهد چه کسی گرانی 600 درصدی مسکن در 7 سال اخیر را به دولت تحمیل کرد؟ آیا تحریمها باعث آن بودهاند یا کسی که با ترک فعل قطعیاش در ساخت مسکن، تولید خانه را به شدت کاهش داد و حتی در مراسم تودیعش افتخار کرد که حتی یک مسکن را هم افتتاح نکرده است؟! نمیشود با ژستهای روشنفکرمآبانه جای شاکی و متهم را عوض کرد و در امتحان حساب، انشاء نوشت. یقینا امثال آقای آخوندی باید روزگاری در پیشگاه قانون پاسخگوی ترک فعل خویش باشند که انشاءالله آن روز دیر نخواهد بود.
مثالهای فوق که چهبسا مشتی از خروارهاست نشان میدهد ریشه بسیاری از گرانیها نه در آن سوی مرزها بلکه نتیجه سوءتدبیر و تصمیمات اشتباه برخی مسئولان است.
البته این سوءتدبیر فقط منحصر به قیمت کالاها نیست بلکه در بخشهای دیگر اقتصاد هم مشاهده میشود. به طور نمونه بازار بورس تهران طی ماههای اولیه امسال و تا 19 مردادماه بدون دلیل خاصی با رشد 300 درصدی مواجه شد. هرچند این رشد حبابی با هشدارهای کارشناسان همراه بود ولی تبلیغات کمنظیر برخی مسئولان دولت مبنی بر دعوت از مردم برای حضور هرچه بیشتر در این بازار سبب بیاعتنایی به آن هشدارها شد تا جایی که در 16مردادماه امسال یک مسئول ارشد دولت بدون توجه به آن رشد حبابی از مردم خواست همه چیز را به بورس بسپارند و همین فراخوان عجیب موجب هجوم مردم کوچه و بازار به بورس شد! متاسفانه سه روز پس از این دعوت سؤالبرانگیز، ریزش شاخص بورس کلید خورد و تا به امروز نزدیک 800 هزار واحد افت کرده که همین کاهش بیسابقه موجبات نارضایتی و زیان کردن بخش مهمی از سهامداران خرد را فراهم آورده است. هرچند راهکار بازگشت سرمایههای از دست رفته مردم به اذعان بسیاری از خبرگان بورس صبر و بردباری سهامداران است اما در این قضیه هم بیتدبیری برخی مسئولان اجرایی کاملا مشهود بود. نظیر این قصه تلخ را در اصرار بر ادامه سیاست ارز 4200 تومانی، بدون اصلاح معایب جدیاش، تعلل در راهاندازی سامانه جامع تجارت و... شاهدیم که هرکدام از این موارد نقش مهمی در کاهش قیمتها و التهابات اقتصادی دارد اما معلوم نیست به چه دلیلی اجرایی نمیشود. آیا بهراستی دستهایی به دنبال ناراضیتراشی است؟
کمال احمدی
اشتراک گذاری
اصلی مسئولان هستند. اکنون وظیفه مدیران اجرایی آن است که با عمل به وعدههای خود و حل مشکلات معیشتی جامعه، دشمنان را ناامید سازند.
۶- امنیت آفرینی: هرچند بحمدالله کشور از سطح بالایی در امنیت ملی برخوردار است، اما روشن است که طمع دشمنان هیچگاه دور نشده است. به بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی «برای تأمین امنیت خارجی و طمع نکردن دشمنان، باید ابزارهای دفاعی همچون موشک، پهپاد و هواپیما همچنان تقویت شوند و برای تأمین امنیت داخلی نیز دستگاههای مربوطه مراقب مسئله نفوذ باشند.»
منبع: روزنامه جوان
کد خبر: 1025701
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۹ - ۲۲:۳۱
لینک کوتاه: http://www.Javann.ir/004IpZ
سیاست » اخبار کلی
محمدجواد اخوان
راهبردهای مأیوسسازی دشمن
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سالروز ولادت پیامبر اعظم (ص) و امام صادق (ع) با اشاره به دشمنی امریکا با نظام اسلامی ایران فرمودند: «این دشمنی ادامه خواهد داشت و تنها راه برطرف کردن آن، این است که طرف مقابل از این تصور که بتواند به ملت و دولت ایران ضربه اساسی وارد کند، مأیوس شود.» معظمله همچنین مأیوس شدن دشمن را منوط به قویشدن و تقویت ابزارهای قدرت واقعی دانستند و گفتند: «البته ملت ایران واقعاً و انصافاً در برابر فشارها و مشکلات خوب ایستادگی کردند، اما برای قویشدن، مسئولان باید در سه بخشِ اقتصاد، امنیت و فرهنگ، تحرک بیشتر و جدیتری داشته باشند.»
اینک پس از روز ملی مبارزه با استکبار جهانی نیز میتوان جلوههای عملی «مأیوسسازی دشمن» را در آوردگاههای گوناگون پیش روی ملت ایران برشمرد که برخی از مهمترین آنها عبارتاند از:
۱- گسترش گفتمان مقاومت: شکی نیست که منطقه غرب آسیا به آوردگاه رقابت دو محور مقاومت و سازش تبدیل شده است که محور متحدان امریکا با شعلهور کردن جنگ نیابتی بهدنبال ضربه زدن به محور مقاومت و مهار اقتدار منطقهای جمهوری اسلامی ایران است. به بیان رهبر معظم انقلاب، «در منطقه هم آنها میخواهند نفوذ ایجاد کنند؛ حضور برای خودشان دستوپا کنند و اهداف خودشان را در منطقه دنبال کنند. ما به حول و قوه الهی تا آنجایی که بتوانیم نخواهیم گذاشت این اتفاق بیفتد. سیاستهای ما در منطقه، نقطه مقابل سیاستهای امریکاست.» در چنین شرایطی، تقویت مقاومت و اقتدار منطقهای نظام، یکی از جلوههای «مأیوسسازی دشمن» است.
۲- مقاومسازی اقتصاد: نمیتوان از یاد برد که دشمن از آسیبپذیری اقتصاد ایران در سالهای اخیر بیشترین سوءاستفاده را کرد و بزرگترین حجم تحریمهای تاریخ را علیه جمهوری اسلامی ایران وضع کرد. اکنون که غرب خلف وعدههای خود در برجام را آشکار کرده، راه انسداد مسیر تحریمها، مقاومسازی اقتصاد با محوریت حمایت از تولید ملی است که لازم است بر اساس سیاستهای کلی ابلاغی مقام معظم رهبری دنبال شود و دولت نیز با برنامه اجرایی کارآمد، سهم خود را در این عرصه به میدان عمل آورد.
۳- مقاومسازی فرهنگی: هرچند تهاجم فرهنگی و جنگ نرم که بهدنبال تغییر باورها و ارزشهای حاکم بر جامعه ایران است، سابقهای به درازای چند دهه دارد، اما با پیشرفت فناوری در سالهای اخیر، بر شدت و گستردگی آن افزوده شده است و امروز در مقطع کنونی بیم آن میرود که رخنههای فرهنگی دشمن در داخل، موجب آسیبپذیری جامعه ما گردد. به تعبیر حضرت امام خامنهای، «دشمن سعی میکند در زمینه فرهنگی، باورهای جامعه را دگرگون کند و آن باورهایی را که توانسته این جامعه را سرپا نگه دارد جابهجا کند، خدشه در آنها وارد کند، اختلال و رخنه در آنها به وجود بیاورد. خرجها میکنند؛ میلیاردها خرج میکنند برای این مقصود. این رخنه و نفوذ فرهنگی است.» بنابراین لازم است جبهه مؤمن انقلابی به میدان عمل آمده و در این آوردگاه حساس از انقلاب اسلامی پاسداری نماید.
۴- افشای چهره بزککرده امریکا: رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «بعضیها اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیات (که از ابلیس بدتر است) بزک کنند و بهشکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین به کنار، انقلابیگری به کنار، وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟ عقل چه میشود؟ کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه میدهد که انسان قدرتی مثل قدرت امریکا را بهعنوان دوست، بهعنوان مورد اعتماد، بهعنوان فرشته نجات انتخاب بکند؟ این [گونه]هستند؛ حقیقت امر این است. بله، خودشان را میآرایند؛ با ظاهر اتوکشیده، با کراوات، با اودکلن، با ظواهر بهظاهر چشمگیر، خودشان را در چشم افراد سادهلوح جور دیگری جلوه میدهند. حقیقت رژیم امریکا اینهاست.» متأسفانه غربگرایان داخلی از هیچ فرصتی برای بزک کردن رژیم ایالاتمتحده امریکا فروگذار نمیکنند و در جریان انتخابات اخیر امریکا نیز به عیان مشاهده شد که برخی رسانههای این جریان به ستاد داخلی یکی از نامزدهای انتخاباتی امریکا تبدیل شد. در واقع جریان نفوذی، با همه شکستهایی که تاکنون با آنها مواجه شده است، از تطهیر امریکا دست نمیکشد و بنابراین باید جبهه جوانان مؤمن انقلاب اسلامی در افشای ماهیت حقیقی این چهره بزکشده بکوشند.
۵- حل مشکلات مردم و کارآمدسازی: رهبر معظم انقلاب سالها پیش تأکید کردند: «هرکه میخواهد با امریکا مبارزه اساسی کند، باید به این مردم خدمت کند.» واقعیت آن است که امروز کشور از چالشهای جدی اقتصادی رنج میبرد که عمدتاً ناشی از سوءتدبیرها و سوءمدیریتهاست. بار اصلی این مشکلات معیشتی را مردم بر دوش میکشند و همینان هستند که، ولینعمتان
لغو همه تحریمها شرط ورود آمریکا به برجام است؛ چه ترامپ و چه بایدن
مدیر مسئول کیهان گفت: دوران دیپلماسی التماسی و تحمیل فاجعه ناشی از آن گذشته است. ایران اسلامی باید برای ورود دوباره آمریکا به برجام شرط بگذارد و لغو همه تحریمها شرط ورود آمریکا به برجام باشد، چه ترامپ رئیسجمهور شود و چه بایدن.
حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان در گفتوگو با فارس اظهار داشت: یک جریان سیاسی که مسائل اقتصادی کشور را به آمریکا و برجام گره زده و سفره مردم را هرروز کوچکتر از روز قبل کرده است، این روزها بار دیگر به انتخابات آمریکا دخیل بسته و آینده اقتصاد کشور را در پیروزی این یا آن نامزد ریاستجمهوری آمریکا جستوجو میکند.
وی خاطرنشان کرد: این جریان سیاسی که برخی از مدعیان اصلاحات بدنه اصلی آن را تشکیل دادهاند، ادعا میکند اگر بایدن رئیسجمهور آینده آمریکا شود کفه برجام به نفع ایران سنگین خواهد شد و از اقدامات خصمانه آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران کاسته میشود!
شریعتمداری در ادامه گفت: این طیف برای ادعای خود هیچ دلیل، سند و حتی شاهد و قرینه قابل قبولی ارائه نمیکنند و حدس و گمانهای بیپایه و اساس را دستاویز ادعای خود کردهاند؛ این در حالی است که ترامپ و بایدن در تقابل خصمانه با ایران و ازجمله درخصوص برجام کمترین اختلافنظری ندارند.
مدیرمسئول کیهان افزود: ترامپ با این انگیزه از برجام خارج شد که مدعی بود محدودیت صنایع موشکی و پایان دادن به حضور ایران در منطقه نیز باید در برجام گنجانده شود و بایدن اگرچه میگوید به برجام برمیگردد اما تأکید هم میکند که شرط بازگشت آمریکا به برجام، گنجاندن محدودیت صنایع موشکی و حضور ایران در منطقه و دست کشیدن از حمایت نیروهای مقاومت است، یعنی دقیقاً همان نظر و خواسته ترامپ. بنابراین معلوم نیست ادعای جریان سیاسی مورد اشاره از کدام آبشخور بیرون آمده است.
شریعتمداری در پاسخ به این پرسش که نظر او درباره علت طرح این ادعای بیاساس چیست؟ خاطرنشان کرد: ازآنجاکه این طیف مسئولیت بسیاری از مشکلات اقتصادی و ناکارآمدیهای چند سال اخیر را بر عهده دارد، قویترین احتمال درخصوص چنگ زدن آنها به اینگونه تحلیلهای بیاساس، حاشیهسازی برای فرار از پاسخگویی است.
مدیرمسئول روزنامه کیهان در ادامه گفت: مسئله امروز جهان، بحرانهای چندجانبهای است که آمریکا با آن روبروست و این کشور را که داعیه ابرقدرتی داشت را روی قوس نزول قرار داده است. شورش مردم علیه نژادپرستی، آشوبهای گسترده خیابانی که دخالت ارتش و برقراری حکومت نظامی در چند شهر و ایالت را به دنبال داشته است، احتمال جنگ داخلی، هجوم مردم برای خرید اسلحه و مواد غذائی، ایجاد مانع در فروشگاهها بهمنظور در امان ماندن از شورشها و غارتگریها، کسری بودجه بیسابقه، گسترش فقر و بیکاری، فراگیری کرونا و... دهها بحران دیگر، آینده سیاهی برای آمریکا رقم زده است.
مدیرمسئول کیهان اظهار داشت: در این شرایط ویرانکننده و شکنندهای که آمریکا با آن روبروست، خندهدار نیست که جریان مشکوک مورداشاره در ایران به نتیجه انتخابات آمریکا و تأثیر آن بر جمهوری اسلامی دخیل بسته است؟!
شریعتمداری در ادامه گفت: دوران دیپلماسی التماسی و تحمیل فاجعه ناشی از آن گذشته است. ایران اسلامی باید برای ورود دوباره آمریکا به برجام شرط بگذارد و لغو همه تحریمها شرط ورود آمریکا به برجام باشد، چه ترامپ رئیسجمهور شود و چه بایدن. از مجلس انقلابی انتظار میرود که دولت را ملزم کند تا بدون لغو همه تحریمها به آمریکا اجازه ورود دوباره به برجام را ندهد. این حق قانونی ایران است که پایمالش کردهاند.
اشتراک گذاری
درگیری پلیس با معترضان نیویورکی
🔹تصاویری که کاربران آمریکایی از تظاهرات در نیویورک در توییتر به اشتراک گذاشتهاند، حکایت از درگیری پلیس با مردم دارد
🔹تظاهراتکنندگان خواستار شمارش تمامی آرا هستند
🔹این تظاهراتها به بوستون، شیکاگو و فیلادلفیا رسیده است
آمریکا دامنههای ۲۷ وبگاه ایرانی را مسدود کرد
🔹 اداره تحقیقات فدرال آمریکا میگوید به دستور وزارت دادگستری این کشور، ۲۷ دامنه مربوط به وبگاههای ایرانی به دلیل تلاش برای اثرگذاری روی ذهن مخاطبان آمریکایی و خارجی، مسدود و توقیف شدند.
اعتراض به استخدامهای اتوبوسی در سال پایانی دولت
سکوت دولت درباره استخدامهای شائبهبرانگیز برخی اعضای ستاد انتخاباتی روحانی و شماری از نمایندگان عضو فراکسیون مجلس در مجلس دهم،با انتقاد روزنامه آفتاب یزد مواجه شد.
آفتاب یزد در گزارشی نوشت: روزگاری میگفتند مدیران اتوبوسی میآیند و اتوبوسی میروند اما حالا چند سالی است که وضعیت فرق کرده است، مدیران با اتوبوس میآیند اما نهایتا با یک ون برمیگردند!
در واقع تعداد زیادی از اطرافیان خود را در این فاصله با استفاده از اعمال نفوذ خود استخدام میکنند تا اگرچه عملکرد آنها برای مردم میراثی چون دشوارتر شدن زندگی نداشته اما برای حامیان و نزدیکان این مدیران منفعتی وجود داشته باشد. به تازگی لیست بلندبالایی به بیرون درز کرده که برخی فعالین رسانهای حامی دولت روحانی یا آنهایی که در ستادهای انتخاباتی روحانی فعال بودند در این چند ماه آخر، یکی یکی مزد خود را میگیرند تا میراث روحانی تنها افزایش هفت برابری قیمت ارز و طلا یا پراید نباشد بلکه استخدامهای خاص نیز در کارنامه او دیده شود! هرچند شاید لازم بود فعالین ستاد انتخابات روحانی حتی به دلیل تبلیغ او با وجود کارنامهای که حالا میبینیم شماتت هم بشوند!
آفتاب یزد با اشاره به سکوت اصلاحطلبان مینویسد: صدای سکوت فضا را گرفته است. دولت روحانی استخدامهایی را در دستور کار قرار داده و در میان آن از نمایندگان اصلاحطلب سابق تا خبرنگارانی که شاید همانهایی بودند که از احمدینژاد و قالیباف انتقاد میکردند حالا خودشان غنیمت نبرد 96 را در 99 بدست آوردهاند. افرادی که بیشتر آنها به لحاظ سابقه کاری یا مدرک تحصیلی سنخیتی با پستی که دریافت کردهاند ندارند و در این میان حقوقهای بالای 10 میلیون و 20 میلیون را باید در حساب خود ببیند و بگویند «روحانی مچکریم». درباره رویه استخدامهای جدید شاید یکی از جالبترین موارد نامهای باشد که اخیر از سوی یک مقام استانی به نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه ارسال شده است(که تاکنون تکذیب نشده است). در این نامه آمده است: «با عنایت به قول مساعد ریاست محترم جمهور در همایش استانداران در مجموعه سعدآباد در سال ۱۳۹۸ مبنی بر بکارگیری و جذب تعداد ۲۰ نفر از فعالان ستاد انتخاباتی در سالهای ۹۲ و ۹۶ در استان کرمانشاه به استحضار میرساند با توجه به اینکه تاکنون مکاتبات و پیگیریهای مکرری در این خصوص صورت پذیرفته و نتیجه مشخصی در خصوص اخذ و تخصیص شناسه استخدامی افراد معرفی شده حاصل نگردیده، لذا خواهشمند است با توجه به فرصت اندک باقی مانده تا پایان دولت دوازدهم و وضعیت خاص معیشتی این افراد که عمدتاً دارای تحصیلات عالیه و جایگاه خاص سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میباشند دستور فرمائید اقدام لازم در این خصوص معمول گردد.»
اما آنچه مهم است اینکه رسانههای اصلاحطلب یا فعالین سیاسی هیچکدام صحبتی در این زمینه نداشته و میلی برای پرداختن به این موضوع ندارند! گویی اصلاحطلبان میگویند حالا که نوبت به ما رسیده و احتمالا 1400 را هم واگذار خواهیم کرد چرا از این شانس استخدامها استفاده نکنیم! در چنین شرایطی چگونه اصلاحطلبان میتوانند امیدوار به این باشند که اعتماد عمومی از دست رفته را بازگردانند. در حالی که شواهد یکی بعد از دیگری بیرون میآید که منافع شخصی و گروهی اولویت اصلی برخی شده است
🚨فرمانده کل سپاه خطاب به نیروی هوافضا:
🔹دستهایتان روی ماشه باشد
🔹زمانی که موشکهای ما به پرواز در میآیند، پیکره دشمن میلرزد
🔹قدرت موشکی ما ضامن عقب نشینی دشمنان است
🔹برای دفاع هیچ نگرانی و کمبودی نداریم
🔹پرواز موشکهای ما پیکره دشمن را می لرزاند.
🔹قدرت موشک ما ضامن عقب نشینی دشمنان است؛ این ستون مستحکم خیمه بازدارندگی و دفاع اطمینانبخش نظام ما و قدرتی مهیب است که با آن اراده سیاسی نظام به دشمن نشان داده شده و در صورت نیاز به او تحمیل میشود.
🔸با حضور فرمانده کل سپاه از سامانه خودکار و هوشمند پرتابهای متوالی موشکهای بالستیک دوربرد نیروی هوافضای سپاه (تیربار موشکی) رونمایی شد.
🇮🇷
تورم 8 برابری قیمت مسکن سوغات سوءمدیریت عباس آخوندی
در اثر شیرینکاریهای دولت تدبیر و بهویژه سوءمدیریت شدید عباس آخوندی در پنج سال وزارت، تورم بخش مسکن در ایران 8 برابر بالاترین تورمهای جهانی شده است.
روزنامه جهان صنعت از روزنامههای حامی دولت درباره این جهش قیمتی نوشت: فعالان حرفهای خرید و فروش املاک افزایش 200 درصدی قیمت مسکن در تابستان 1373 را به یاد دارند اما هیچکس تصور نمیکرد تنها در بازه سال 96 تا 99 قیمت مسکن بیش از 600 درصد افزایش داشته باشد.
بانک جهانی به تازگی اعلام کرده که سرعت افزایش قیمت مسکن در جهان به بالاترین سطح در یک دهه اخیر رسیده است. بررسی بانک جهانی از وضعیت بازار مسکن در 57 کشور جهان نشان میدهد که رشد قیمتها به بالاترین سطح خود از زمان بحران مالی سال 2009 رسیده که به عقیده این بانک بازتابدهنده هراس سرمایهگذاران از شرایط کرونایی موجود و کاهش فعالیتهای ساختوساز واحدهای جدید است. در چین رشد قیمت زمین تقریبا ثابت بوده است اما رشد سریعتر قیمت مصالح ساختمانی باعث شده تا قیمت مسکن در این کشور طی یک دهه اخیر بهطور متوسط 25 درصد افزایش پیدا کند.
در نتیجه شیوع کرونا و اخلال در زنجیره تامین، ساخت واحدهای جدید مسکونی به حباب قیمتی در کشورهای اسکاندیناوی دامن زده که در این بین وضعیت مسکن در شهرهای اسلو، نروژ و استکهلم سوئد بیش از سایر نقاط این منطقه بحرانی بوده است. این وضعیت روی بازار مسکن کشورهای استرالیا و کانادا نیز تاثیر منفی گذاشته است.
در میان کشورهای مورد اشاره در گزارش بانک جهانی لوکزامبورگ با ثبت 13 درصد تورم بیشترین افزایش قیمت در بخش مسکن را پشت سر گذاشته است. در تهران اما میزان افزایش قیمت مسکن در یک سال گذشته بیش از 110 درصد بوده است. بر اساس اعلام بانک مرکزی در ماه مورد گزارش، متوسط قیمت خرید و فروش یک مترمربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال قبل به ترتیب معادل 10 و 110 درصد افزایش یافته است.