آدم ها دو دسته می شوند _آدم هایی که ناخواسته دلی را می شکنند _آدم هایی که دلشان می شکند این دو دسته از هم جدا نیستند ممکن است روزی در دسته اول و روزی در دسته دوم باشند!

حالا چرا اینارو گفتم؟ ما ناخواسته دلیل دل شکستن بقیه میشیم چه در فضای حقیقی چه در فضای مجازی ناخواسته با تعریف کردن از خودمون، خانوادمون موقعیت مون، کار مون و... خصوصا در مجازی که انسان های زیادی مخاطب هستند انسان هایی که ممکنه حتی همون شرایط ساده زندگی ماهم نداشته باشند پدر و مادر خونه کار امتیاز درس خوندن ازدواج فرزند و...

حالا با هر پیام چقدر ممکنه دل شکسته باشیم؟ حتی همین که اون طرف بگه با خودش آه همین واسه رفتن رزق های قبل و آینده ما کافیه.. میدونم که می گید ناخواسته است اما خدا رو دل بنده هاش حساسه!

خواهش می کنم خواهش می کنم خواهش می کنم اینقدر راحت از شرایط تون نگید اینقدر راحت از ویژگی های خانوادگی و رفتاری خانواده تون نگید با همین چیز های ساده دل خیلی ها می شکند

مثلا همین پیام من یقین دارم این عزیز بزرگوار ناخواسته بدون قصد و غرضی این پیام رو نوشتن اما مخاطب ایشون چه کسانی هستند؟ فرزند هایی که مادر خودشون رو از دست دادن فرزند هایی که از مادر شون دور هستند فرزند هایی که مادر بیمار دارند فرزند هایی که مادر و پدر شون جدا شدن از هم ایناست که بده!

همه ما در این مختصات هستیم دسته دوم اونایی هستند که دلشون می شکنه یکم دست دل تون رو بگیرید با هر پیامی روضه خون نشیم برای زندگی مون قدیم تر ها خیلی دل خوشی از این شعار نداشتم الان اما رسیدم به این باور که درسته _باطن زندگی خودتون رو با ظاهر زندگی بقیه مقایسه نکنید

بابا به خداوندی خدا انسان در رنج خود پیامبر هم که عزیز خدا بوده مشکلات خانوادگی داشته! در شرایط سخت اقتصادی بوده عموی خودش شدید ترین انگ هارو بهش نسبت می داده مادر و پدرش رو در کودکی از دست میده همسرش رو از دست میده دختر دار میشه در شرایطی که دختر انگ بوده به خدا اگر ما بشینیم قشنگ سیره معصومین رو بخونیم می فهمیم چقدر خدا نسبت به ما مهربون بوده (این حرف باشه اینجا تا ازش بعد ها بیشتر بگم)

من در زود رنجی مقام اول بودم با اختلاف! طوری که هر وقت قرار بود باهام صحبت بشه تنها لقبی که بهم اختصاص داده میشد اشکش دم مشکش بود! پدرم در اومد... تا تونستم به این سلامت برسم که هر چیزی نباید حالات یک انسان رو بالا و پایین کنه اما همون حرفی که گفتم خواهر عزیزم برادر بزرگوار خواهش می کنم (بخوان التماس می کنم) قبل از حرفی چه در فضای حقیقی چه در مجازی از خودتون بپرسید چه کسانی مخاطب شما هستند؟ خدا شاهده سال هاست بابام رو جلوی کسی نبوسیدم حتی یکبار هم دست همسرم رو جلوی چشم بقیه نگرفتم.. نمی گم من خوبم! ابدا. فقط آدم هایی که دلشون می شکنه حتی حتی ناخواسته خدا با یک چشم دیگه نگاه شون می کنه... و به بانیش هم!

نا خواسته بوده ها اما یکی شاهد بوده...

_سلام حتما چشم نکته مهمی ان شاءالله مفصل به این پیام جواب میدم _ان شاءالله به زودی زود وصال شما و مامان _لطف شماست هر چه هست از خداست _ تا وقتی لزومی نداشته باشه نمی گم..

و اما راهکار برای تمرین دچار نشدن به این حالت ها خودتون رو در اجتماع قرار بدید با خانواده هایی در شرایط سخت معاشرت کنید با هم جنس هایی که تو مشکلات هستند تا حالا بهزیستی رفتید؟ خانه سالمندان؟ زندان دختران جوان؟ برید... یکم از خونه و اتاق خودتون جدا بشید زمانی که در بطن اجتماع باشید (نه زندگی های فیک اینستاگرامی) دیگه روت نمیشه راحت حرفی بزنی حرکتی انجام بدی شاکر میشی بنده میشی

اگر مستحقی خدا میزاره جلوی پاتون فرصتش اگر هست حرف رو باز کنید باهاش چیشد که رسید به اینجا؟ راحت رد نشیم از کنار هر چیزی

سلام در این سن نمیشه مستقیما اسم محاسبه و مراقبه رو گفت چون ایجاد ابهام داره اما فرزند از خانواده خصوصا مادر خودش خیلی تقلید می کنه مثلا در ساده ترین مثال دختر هایی که تازه به سن تکلیف می رسن حتی در نحوه چادر پوشیدن خودشون هم به تقلید مادر شون هستند چه برسه بقیه چیز ها... اهل برنامش کنید یعنی چی؟ یعنی بهش آموزش بدید که از شب قبل برنامه فردا رو بنویسه و شب ها ببینه چند تا تیک خورده؟ برای برنامش برچسب تهیه کنید هر بار که موفق شد یک برچسب در برنامش بزنید هر چند تا کار خوب (ترجیحا بازه های زمانی بیست روز و چهل روز) یک هدیه تهیه کنید فقط از بابت اون کار خوبی که انجام داده یا تغییر عادتی که داشته مثلا نماز اول وقت رو براش جدول بکشید بهش بگید اگر تا یک ساعت بعد نماز خوندی بیا برت برچسب بزنم مدام هم تکرار نکنید نماز بخون، یادت نره یک بار یا نهایتا سه بار بگید کافیه کتاب زینب خانوم هم هدیه بدید بهش 🌱

اگر هنوز بیدارید برید آشپزخونه گل گاو زبون یا چایی یا آویشن یا اصلا دارچین یک چیز گرم دم کنید، بخورید اگر درستون تموم شده ما بقی رو بزارید نماز صبح به بعد مرور کنید اگر نه همون چایی جوابه الان ان شاءالله موفق میشید و سر بلند بیرون میاید

حقیقتا من رو شرمنده کردید شما چه کاری بود آخه... واقعا ارزش داشت؟ فایلی که زحمتش رو کشیدید باز نمیشه اگر ممکن در دایگو بفرستید https://daigo.ir/pm/bZrve9

خیلی خیلی ممنونم حیفه وقت فقط خدا به وقت تون برکت بده شرمنده تون شدم..

عالیه! ان شاءالله برنامه هایی با اتفاق اجماع نفس ها در غدیر داریم... قبل تر ها برای مجموعه روایت غدیر رو نوشته بودم پیداش کنم خیلی خوب میشه.. یک زاویه کمتر دیده شده بود در مورد مظلومیت غدیر همینقدر که به مادرمون حضرت زهرا گفتن خانم چرا هم شب گریه می کنی هم صبح؟ و به امیرالمومنین گفتن فاطمه رو جایی ببر ما نه شب می تونیم بخوابیم نه روز! خبر به گوش حضرت زهرا رسید رفت و گفت علت اشکای من مظلومیت اماممه اینکه شماها غدیر رو یادتون رفته...

حالا چند نفر مون علت اشکای مادرمون، اون هم مادری به بلندای مادر ما حضرت فاطمه زهرا شدیم؟!..

اما یک نکته ای هم از باب پیام های ناشناس بگم این مدت واقعا مجال نبود حقیقتا نمیشد دلخوری برای برخی از اعضای خانواده صبور پیش اومده که مسری شده انگار به من هم رسیده منظور از مسری بودن یعنی ناراحت بودنم از بابت عدم پاسخم.. که حداقلش اینه شرمنده نیستم پیش خودم یعنی واقعا وقت و موقعیت و.. نبوده از طرفی پیام های خوبی تو همون بحث های شبهه ای مون هم اومده جدا از سؤال و جواب خواستم بگم حواسم هست و دنبال یک موقعیت هستم ممنونم که کاسه صبر تون رو بزرگ و بزرگ تر می کنید 🌱

😅 https://eitaa.com/nuriehsadayt/1428 https://eitaa.com/nuriehsadayt/1429

سلام رحمتید شما ستاره ها چیدنی نیستند پس از بیست سال ترجمه الغارات آسمانی نشان آسمانی بمان مثل نهنگ نفس تازه می کنم یوما به امین بگو دوستش دارم نشان حُسن من بر می گردم _پیشنهاد اعضا: آن دختر یهودی مستند معجزه قرآن در برنامه ماه عسل #معرفی_مستند ویرایش می کنم اما فعلا اینها به ذهنم اومد #معرفی_کتاب

سلام نمیشه گفت چه چادری مناسب تر هست برای هر خانم و دختر خانمی یک چادر خوبه در مورد محیط های اداری و کاری یکی از چادر هایی که هم پوشش داره و هم برای فعالیت تو دست و پا نیست و حفظ و جمعش سهله چادر عربی (جده هم میگن بهش) یا چادر دانشجویی (باید بپوشید ببینید با کدوم راحت تر هستید)

سلام بالام جان 🌱 صوت پدر کاربرد های زیادی داره جمکران یک محیطی هست که خواه ناخواه انسان به یاد گمشده خودش وجود نازنین امام زمان می گرده... اینکه این ایده در اون مکان پیاده بشه کمی مردد کرد منو از طرفی میگم رزق می تونه باشه و از طرفی میگم ایده های بهتر و کار بردی تری ممکنه باشه.. خانواده صبور شما ایده ای ندارید؟

_از طرف مهربان بابا، برای فرزند خسته و رنجور و شرمنده...

این همون صوته که گفتید..

_نوجوان عزیز می دونم که احساس می کنی درک نمیشی حتی از نزدیک ترین افراد خانواده می دونم که وقتی عصبی میشی و حرفات دست خودت نیست ممکن بعدش پشیمون و ناراحت بشی می دونم که حس می کنی تو روزای سختی هستی هزارتا فکر جور واجور به ذهنت می رسه اینارو می دونم چون منو و همه آدم های دیگه هم یک روزایی نوجوان بودیم. فقط ازت می خوام قبل از حرف زدن یکم فکر کن به حرفات، قلب نزدیکانت خیلی زود می شکنه و چینی بند زده است که ممکنه بعد ها سرهم بشه اما جاش میمونه... هر چیزی رو به هر کسی نگو می دونم که تو دلت یک حرفه و تو قلبت حرفه دیگه 🌱 راحت کلمه هایی که جدایی میاره رو به زبون نیار، اونا خانواده توان و تو عضوی از رگ و خون اون ها و عزیز شون ❤️

حال و روز کسی که سخت ترین حرف هارو از یک نوجوان شنیده و باید هم چنان درکش کنه در حالی که قلبش..

_دوباره منو و جاده و یک فرصت عالی برای پیام های ناشناس.. ان شاءالله امروز انجام وظیفه می کنم 🌱

و برسیم به این پیام مهم که خیلی هامون مشتاق جوابش بودیم ⬇️🌱 #شبهه

برای جواب دادن به سؤال اول حجاب در زمان پیامبر: امام باقر یک ماجرایی رو برای ما روایت می کنند که گفتنش فلسفه حجاب رو به ما می گه ماجرا چیه؟ امام باقر می فرمایند که روزی در هوای گرم مدینه، زن زیبا و جوانی در حالی که طبق معمول روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بنا گوشش پیدا بود، از کوچه ای عبور می کرد مردی از اصحاب رسول الله از طرف مقابل می آمد آن منظره زیبا نظر اورا جلب کرده بود و چنان غرق تماشای آن زن بود که از خودش و اطرافش غافل شده بود خلاصه آن زن جوان وارد کوچه‌ای شد و جوان با چشم خود او را دنبال می‌کرد همان‌طور که می‌رفت ناگهان استخوان یا شیشه‌ای که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت، وقتی به خود آمد که خون از سر و صورتش جاری شده بود. با همین حال رفت محضر پیامبر و ماجرا رو برای برای پیامبر تعریف کرد. منبع اینجا بود که آیه حجاب نازل شد کدوم آیه؟ _وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ ...". نور، 31. (متن رنگی لینک دارد لمس کنید و ترجمه آیه را بخوانید) از این روایت امام باقر چه نتیجه ای می گیریم؟ ۱_زنان در آن زمان حجاب داشتن، حجاب اون ها دامن های بلند و پیراهن های بلند بوده همراه با روسری که پشت گوش می نداختن و مقداری از گلو و سینه اون ها آشکار میشده ۲_در زمان پیامبر این حجاب تصحیح شده و همین مقدار هم دیگه نبوده! چرا؟ چون در آیه ۳۱ سوره نور اومد که بپوشونید همون هم نباشه #شبهه