جونم برات بگه ک آره آشنا دارم
و گاهی بعضی زخم ها اینقدر عمیقن ک تبدیل ب سکوت میشن شیخ...
و میدونی چی الان حالمو بهتر کرد؟
اینکه داری زندگی میکنی
احساس رهایی بهم دست داد و دعا کن منم ازاین خفقان نجات پیدا کنم...
نه زیباجان درد عشق درد اصلی من نیست و مشکلاتی ک بااهاش دارم دست و پنجه نرم میکنم ب عشق خلاصه نمیشه ک اگ میشد قطعا از پسش برمیومدم:)
اتفاقا من میفهمم زندگی کردنتو ودقیقا با همین چیزاست ک زندهام و دارم زندگی میکنم و از چیزای کوچیک کوچیک لذت میبرم ک اون بزرگبزرگاش از پا درم نیاره...
الان من اینجوریم که کلی کار برای انجام دادن دارم
کلی درس برای خوندن
کلی ویس و صوت برای گوش دادن
و کلی کتاب برای مطالعه کردن
اما دارم چیکار میکنم؟
علنا هیچی!
یه کنجی نشستم و گذاشتم که افکارم دورم کنن و قدرت بلند شدن رو ازم بگیرن...