✨#اندر_حکایات_دُکان_زرگری
این قسمت ؛مریض بد حال🙈
آورده اند روزی رهگذری به سبک دستشویی لازم شدگان🤭، بر حجره شیخ وارد شد و بِالفور قصد فروش زر داشت😮💨.
به نَقلی که بیمارش در مریضخانه آیت الله کاشانی، زیر شمشیرِ و نیزه ی طبیبان وا رفته 🤕و بدجور پول لازم است😱 .
شیخ گفت تورا چه شده مرد مومن؟؟🧐🙁
گفت؛ یا شیخ به دادم بِرَس، این زَر ها را بِستان و دِرهم دِه که زبانم لال رو به موت است بیمار☠ و بیمه نداریم و فلان و فلان و فلان😭.
شیخ زرگرباشی که دلی مهربان داشتی🥺، بدجور شور نوع دوستی در وی قَلَیان بنمود🤯 و زر ها بگرفت و زیر پیشخوان بگذاشت و همچون پلنگان🐆 به بیرون جهید و رهگذر را گفت؛ بِپَّر پشت مرکب😡.
رهگذر گفت؛ کجا یا شیخ؟😳
گفت ؛ بپّر که وقت تنگ است😒
رهگذر بر پشت مرکبِ شیخ بنشست و شیخ تک چرخ زنان و بوق زنان گازیدن بگرفت به سمت مریضخانه🐎.
گفت؛ خودمان را به فنا ندهی مومن؟! مبلغش را بده خودم میروم😰.
شیخ در حالی که باد، زلف و محاسنش را به هر سو میکوبید💨 فریاد زد؛ سقف انتقال پُر است و زمان تنگ🤫. آنجا در صندوقِ مریضخانه برایت کارت میکشم💳 اصلا نگران بیمارت مباش خدا بزرگ است🤲.
رهگذر که بدجور شیخ را جو زده یافت و فهمید که به کاهدان زده، گفت؛ صبر کن سوپرمن!🦹♂😂
شیخ که چرخ جلوی مرکبش تازه به زمین رسیده بود معکوسی نواخت و دوباره تکچرخ بزد و با سرعت هر چه تمام تر میرفت و میگفت چرا صبر کنم مومن؟👳♂
گفت؛ چیزی در حُجره ات جا گذاشتم برگرد😬
.
.
.
ادامه دارد...
#حسن_نجاری | عضو شوید👇:
@Ofogh_gold
#حسن_نجاری | عضو شوید👇:
@Ofogh_gold
✨شیخ گفت؛ دیر گفتی نادان!😝 دیگر فایده ای ندارد ... و سر مرکب را چرخاند داخل حیاط کلانتری ۱۶۰ خزانیه 👮♂ و گفت این تو ، این هم مریضخانه و اطبایش. راستی سفارش بیمارت را نمودم تا ویژه، آب خنک بنوشانند😂
#حسن_نجاری | عضو شوید👇:
@Ofogh_gold
#حسن_نجاری | عضو شوید👇:
@Ofogh_gold
دوستانی که با تلگرام و وی پی ان و اینا راحتن بفرمایید کانالمون تو تلگرام 👇👇https://t.me/ofogh_gold
#انگشتر فیوژن
.
با افق، زیبا بدرخشید✨
استعلام قیمت و ثبت سفارش:
@Ofogh_adsell
#حسن_نجاری | عضو شوید👇:
@Ofogh_gold
ویترین آنلاین
😍شرایط فروش اقساطی گالری طلای افق در سال ۴۰۳ :
1- دریافت نصف مبلغ فاکتور به عنوان پیش پرداخت 👌
2-الباقی در سه ماه بر حسب وزن و قیمت روز طلا👌
3- طلای خریداری شده تا زمان تسویه اقساط به عنوان ضمانت نزد ما می ماند و نیاز به ضامن و چک و ... نمی باشد 🤩
نکته مهم : هیچ سودی به فاکتور اضافه نمیشود👌
✨مدت باز پرداخت برای مشتریهای خوش حساب قابل افزایش است
#فروش_اقساطی
#گوشواره حلزونی مگنت
.
با افق، زیبا بدرخشید✨
استعلام قیمت و ثبت سفارش:
@Ofogh_adsell
#حسن_نجاری | عضو شوید👇:
@Ofogh_gold
ویترین آنلاین
#آویز سوخته
.
با افق، زیبا بدرخشید✨
استعلام قیمت و ثبت سفارش:
@Ofogh_adsell
#حسن_نجاری | عضو شوید👇:
@Ofogh_gold
ویترین آنلاین
✨#اندر_حکایات_دُکان_زرگری
این قسمت ؛عید غدیر خم
آورده اند روزی شیخ زرگرباشی پشت ویترین حجره بنشسته بود و خیابان دید میزد 😎
عابری بگذشت و چون شیخ را دید دستی فراخ بنمود 🙋♂و وی را گفت؛ سلام بر سید بزرگوار😊
شیخ هم ادای ادب نمود و وی را سلامی داد و دستی بلند کرد و با خود گفت؛ سادات که نیستیم ولی این بنده خدا عجب ادبی داشت آفرین!👏👏
عابری دیگر بر شیخ بگذشت و چون قبلی ادب بکرد و بلند گفت؛ سلام بر سید عزیز✋
شیخ بار دیگر جواب داد و با خود اندیشید نکند نورانی شده یا شال سبزی بر گردن است 🧐
القصه هر که رد میشد شیخ را سید صدا میزد و میرفت 🤨
کار به جایی رسید که شیخ درب دکان گشودی و بر سر در ایستاد و جماعتی بر وی احترام میکردند👨👩👧👧👨👩👦👦👨👩👧👦 و وی را سید صدا میزدند و التماس دعا میگفتند🤲
تا اینکه وقت بگذشت و دکان ببست و بر منزل برفت و قصه بر خاتون نقل کرد که کجا بودی ببینی شیخ ات چنان نورانی گشته بود که همگان سید سید میگفتند و احترام میگذاشتند.😇😇
خاتون خنده ای کرد 😏و گفت؛ فردا که عید غدیر است و سادات عیدی میدهند، نورانی تر خواهی شد سید!
🤣🤣😂😁
#حسن_نجاری | عضو شوید👇:
@Ofogh_gold
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و پیامبر ما فرمودند:
اگر مردم بر محبت علی بن ابی طالب اتفاق داشتند خدای بزرگ، آتش دوزخ را نمی آفرید...