هدایت شده از بلاغ | دستیار فرهنگی
26.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 «عوامل مؤثر در استفادهی زیاد از رسانه»
🔹 عامل چهارم: الگوهای غلط
🔸 استاد تراشیون
#فرزندپروری
🆔 @balagh_ir
هدایت شده از بلاغ | دستیار فرهنگی
29.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #ببینید | مستند «پنجرههای بهشت»
▪️این مستند درباره ضریح پاک أئمه شریف بقیع (علیهمالسلام) و سرنوشت آنهاست.
🆔 @balagh_ir
هدایت شده از بلاغ | دستیار فرهنگی
حبّ اهل بیت (علیهمالسلام) وسیله است یا هدف؟.mp3
1.48M
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ ㅤ❚❚ ㅤ▷ㅤ ↻
|⇦• حبّ اهلبیت (علیهمالسلام) وسیله است یا هدف؟
👤 شهید مرتضی #مطهری
🆔 @balagh_ir
هدایت شده از وارثون
💠استاد فاطمی نیا (ره) :
🔸آقا سید مهدی قوام (رضوان الله تعالی علیه) مرد بسیار بزرگ و با سعه صدری بود، اعجوبه ای بود!
🔸شبی دزدی وارد منزلش می شود همین که فرشی را جمع کرده و در حال بردن بود آقا سید مهدی بیدار می شود، با کمال خونسردی به او می گوید:می خواهی این فرش را چه کنی؟ دزد می گوید: می خواهم آن را بفروشم.
🔸آقا سید مهدی می گوید: اگر بفروشی آن را از تو خوب نمی خرند، من آن را به تو مباح کردم، حلالت باشد. برو آخر بازار عباس آباد، بگو سید مهدی فرستاده! آن را بفروش و برو کاسب شو!
🔸بعداً دیدند همان شخص، اهل عبادت و تقوی شده، و از همان فرش کاسبی و مغازه راه انداخته است.
@varesoon
هدایت شده از سیره علما
🔺حفظ کتب اربعه شیعه!
▫️آیت الله شبیری زنجانی به نقل از سید محمدکاظم عصار:
🔹آیت الله #محمدتقی_نجفی_اصفهانی از جهت اینکه بر نهی از منکر و کشتن بابی ها اصرار داشت، ناخوشایند سلاطین بود. به همین خاطر ایشان را چند بار به تهران احضار کردند و در یکی از احضارها، تصمیم گرفتند ایشان را در تهران نگه دارند تا در بین طلاب و علمای تهران به علت ناشناخته بودن هضم شود.
🔸ایشان در تهران درسی را شروع کرد و اقدامات معیشتی را نسبت به طلاب انجام داد. از جمله اینکه شهریه می داد و به طلابی که قصد تلبس داشتتد، لباس روحانیت هدیه می داد.
🌀وقتی دولتی ها دیدند کارشان در تهران گرفت و شناخته شدند، برخی را تحریک کردند تا در میانه درس اشکال کنند تا او را از نظر علمی بشکنند. ایشان با توجه به هوش و ذکاوتی که داشت، این افراد را می شناخت.
⚡️ روزی بالای منبر اعلام می کند که متن کتب اربعه را حفظ می باشند و طلاب می توانند کتاب بیاورند و تسلط او را امتحان کنند.
☄طلاب هر کدام کتابی آوردند، یکی کافی، دیگری تهذیب، آن یک استبصار و من لا یحضر و هر کجای کتاب را باز می کردند ایشان روایات را سندش می خواند.
🌱بعد آقا نجفی فرمود: من حافظه نداشتم. يك وقت حرم رفتم به نظرم حرم سید الشهداء بود - درباره بی حافظگی به حضرت متوسل شدم که اگر من حفظی نداشته باشم، شاید نتوانم برای اسلام کاری انجام بدهم و بعد از آن توسل این حفظ به من عطا شد.
🔷وقتی از منبر پایین آمدند، همه حضار از موافق و مخالف دستش را بوسیدند و کارش در تهران بالا گرفت. حکومت وقتی دید نقض غرض شد، ایشان را به اصفهان بازگرداند.
📚جرعه ای از دریا، جلد یک، صفحه ۵۲۸-۵۳۰
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama
هدایت شده از وارثون
🔸«[مرحوم قوام] ساعت یازده شب از مسجد به خانه بازمیگشته که در راه، مردی را میبیند که چادر رختخوابی را بر دوش گرفته و به سختی و نفسزنان میرود. آقای قوام وقتی آن مرد را در آن حال میبیند، به او نزدیک میشود و میگوید: برادر! اگر میخواهی کمی استراحت کن؛ من کمکت میکنم. مرد میگوید: بله، این بار کج شده، باید آن را زمین گذاشته و درست ببندم، کمک کن دوباره روی دوشم بگذارم. وقتی مرد بار را پایین میگذارد، آقا سیّد مهدی قوام با دیدن اثاثیهٔ داخل چادر، متوجّه میشود که آنها اثاثیهٔ خانهٔ او است؛ ولی در اینباره چیزی به آن مرد نمیگوید، بلکه از مرد دزد میپرسد: شام خوردی؟ دزد میگوید: نه. آقای قوام میگوید: من هم نخوردم، بیا باهم برویم شام بخوریم. و کمک میکند و بار را دوباره بر دوش آن مرد میگذارد.
🔸بعد از اینکه کمی راه میآیند، به جلوی خانهٔ آقای قوام میرسند. وقتی آقای قوام مرد دزد را به خانهاش تعارف میکند، او متوجّه مسأله میشود. از اینرو تصمیم میگیرد اثاثیه را زمین انداخته، فرار کند. ولی آقای قوام دست او را میگیرد و میگوید: به جدّم قسم تا با من شام نخوری نمیگذارم بروی. و دزد را به خانه برده، با او شام میخورد. دزد از آقای قوام میخواهد تا اجازه دهد همۀ اثاثیه را سر جای خودش قرار دهد. امّا آقای قوام میگوید: ابداً، اینها را ببر بفروش و سرمایهٔ خود قرار بده و با آن کاسبی کن؛ خدا به پول حلال برکت میدهد. دزد هرچه اصرار میکند تا اموال را پس دهد، آقای قوام نمیپذیرد و همهٔ اموال را دوباره روی دوش او میاندازد و [آن دزد هم بالأخره] از مریدان آقای قوام میشود.»
📚 (📚زندگینامه و خاطرات استاد حسین انصاریان،، ص۶۲ - ۶۳)
@varesoon
هدایت شده از احادیث و سخنان بزرگان
🌼آیت الله قاضی:
لقمه حرام انسان را دشمن دین میکند همانطور که ٣٠ هزار حرام خوار در روز عاشورا با امام حسین علیه السلام دشمنی کردند. لقمه شبهه ناک نیز انسان را شبهه افکن در دین میکند.
هدایت شده از کانال حسین دارابی
5.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تحلیلی جالب درباره موفقیت حمله موشکی ایران به اسرائیل!
چقدر تحلیل غربیها جیگرحالبیاره، احساس غرور خوبی به آدم دست میده
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
هدایت شده از KHAMENEI.IR
27.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ ویژه
🎥 نماهنگ | شوقِ عاشقانِ وصل
☝سخنان شنیدنی شهید حاج قاسم سلیمانی در مراسمی که شهید زاهدی نیز حضور داشت و اشک میریخت
✏️ روایت اخیر رهبر انقلاب از شوق شهادت شهیدانی از قبیل شهید زاهدی، رحیمی و...: اینها کسانی بودند که یک عمر دنبال شهادت دویدند؛ خدا به آنها این اُجرت را داد به خاطر جهادشان؛ خوشا به حالشان!
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از وارثون
9.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقایان داریم خداحافظی می کنیم ....!!!
علامه حسن زاده آملی
@varesoon
هدایت شده از سیره علما
🔺لذت نماز!
▫️آیت الله بهجت:
🔹آقای #میرزاحسین_خلیلی در سن نود سالگی میفرموده است: «غذاخوردن برای من مانند این است که انبان و کیسهای را پر کنم. من از خوردن غذا هیچ لذت نمیبرم، آنچه از آن لذت میبرم نماز خواندن است».
🔸شخصی میگفت: «ایشان بعد از نماز صبح در بالاسر حضرت امیر علیهالسلام در مصلی میایستاد و تا طلوع آفتاب به نماز مشغول میشد».
📚در محضر بهجت، ج۱، ص۱۰۵
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama
هدایت شده از سیره علما
🔺ادامه مطلب قبل👆
💢پس آن دو برخاستند و رفتند. من به عالم اوّل برگشتم و افرادى را که در اطرافم بودند، دیدم که در فکر تهیه اسباب کفن و دفن من هستند. چشمم را باز کردم. کسانى که اطرافم بودند خوشحال شدند.
🌱ناگهان آن زن علویه وارد شد و گفت: من شفاى حاجى میرزا خلیل را به شما مژده مى دهم چون که جدّم حسین(ع) او را نزد خداوند شفاعت کرده است.
🌦 پس ماجراى رفتن خود به حرم مطهّر امام حسین(ع) را برایمان بازگو کرد و گفت که:«در آن جا با تضرّع و زارى براى شفاى حاجى به حضرت توسّل نمودم و در آن حال به خواب رفتم. آن حضرت را در عالم رؤیا دیدم. امام به من فرمود: عمر حاجى به پایان رسیده است. من عرض کردم: اى آقاى من! من نمى دانم! من از شما شفاى حاجى را مى خواهم. در این حال حضرت براى شفاى حاجى دعا نمود و بعد به من فرمود: به تو مژده مى دهم که خداوند دعاى مرا اجابت نموده است.
♻️در زمان وقوع حادثه میرزا حدود 27 سال داشت و پس از این قضیه ۶۹ سال عمر کرد و همیشه مى گفت:«وجود من و اولادم همه از برکت دعاى آن زن علویه است».
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama