✳️مقام معظم رهبری(دام ظلّه العالی):
🔶 در این شهر، دو #عالمِ_برجسته بودند که هر کدام از آنها اگر در حوزههاى علمیه حضور مىداشتند، در حدّ #مرجع_تقلید بودند. یکى مرحوم آیةاللَّه سید حسن #تهامى و دیگرى مرحوم آیةاللَّه شیخ محمدحسین ضیاء #آیتى بود؛ دو #ملاى_بزرگ و دو #شخصیت_برجستهى_علمى.
🔷 آن زمان نه فقط حوزهى علمیه و اهل علم و اهل فرهنگ، بلکه حتّى این دو روحانى برجستهى بزرگ هم در این شهر بهوسیلهى دست نشاندههاى استعمارى کهن این منطقه - یعنى خاندان عَلَم؛ میراث خواران سلطهى جهنمى اجداد خودشان؛ بیگانگانى که صاحب این منطقه شده بودند - #تحقیر مىشدند. به وسیلهى آنها، این دو عالم، آن روحانیت، آن حوزهى علمیه، آن مدرسهى معصومیه، آن مردم مؤمن و خونگرم و با معرفت، همه و همه، تحقیر مىشدند؛ اما #مردم به دین پایبند بودند.
🔹امروز بحمداللَّه از آن کسانى که آن روز را از نزدیک دیدند، کسانى در همین شهر هستند که برجستهترینشان همین عالمِ عزیزِ کهنسالِ معنوىِ بزرگوارِ این شهر، حضرت آقاى حاج شیخ جواد #عارفى است که امروز هم بعد از سالهاى متمادى، این مرد عالمِ با شخصیتِ معنوىِ کهنسال را زیارت کردم. آن روز هم در کنار آن دو عالمِ بزرگ، این مرد ارزشمند و برجسته حضور داشت.
🗓۷۸/۰۶/۰۶
🔸بیانات در جمع مردم بیرجند
@olama_khj
13940904_13993_128k.mp3
1.88M
✳️ خاطره رهبر انقلاب از آیت الله سید حسن #تهامی
🔸درباره #نفوذ دشمن در بیت مرجع تقلید
♦️مرحوم آقای آسیّد حسن تهامی که از #علمای_بزرگ کشور ما و ساکن بیرجند بود، رفته بود در بیرجند مانده بود؛ #ملّای_خیلی_بزرگی بود، اگر در قم یا نجف میماند، حتماً #مرجع_تقلید میشد؛ مرد #بسیار_دانایی بود. ایشان خودش برای من نقل کرد ...
🗓۱۳۹۴/۰۹/۰۴
🔹بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای بسیج
@olama_khj
♦️ عکسی از #مقبره مرحوم آیت الله سید حسن #تهامی و همسر مکرمه شان (1)
👈 واقع در مسجد صاحب الزمانی(عج) خیرآباد نو
@olama_khj
♦️ عکسی از #مقبره مرحوم آیت الله سید حسن #تهامی و همسر مکرمه شان (2)
👈 واقع در مسجد صاحب الزمانی(عج) خیرآباد نو
@olama_khj
♦️ عکسی از #مقبره مرحوم آیت الله سید حسن #تهامی و همسر مکرمه شان (3)
👈 واقع در مسجد صاحب الزمانی(عج) خیرآباد نو
@olama_khj
✳️مقام معظم رهبری(دام ظلّه العالی):
🔹مسألهی #اصلاح_حوزه، چیزی نیست که در این زمان مطرح شده باشد؛ از سالها پیش در قم، این مسأله مطرح بوده است. در آن سالهای اولی که وارد قم شدم (سال ۳۷)، فضلای جوانی را یافتم که دور هم مینشستند و این آرزوها را به زبان میآوردند و تکرار میکردند و برای تحقق آن، تلاش مینمودند. بعد در آن وقت برای ما معلوم شد که در دورهی قبل از ما - یعنی قبل از ورود مرحوم آیةاللَّهالعظمی بروجردی(رضواناللَّهعلیه) به قم - نیز همین افکار مطرح بوده است و فضلای برجسته و خوشفکر و خوشنام، دنبال آن بودهاند. بعد که قدری بیشتر با مسائل مربوط به حوزهها آشنا شدیم، فهمیدیم که حتّی ریشهی این قضایا قبل از اینهاست و در نجف زمان مرحوم آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی(رضواناللَّهعلیه) این حرفها بین طلّاب جوان و روشنفکرِ آن روز مطرح بوده است.
🔷 دو نفر برای من مشروحاً و مفصلاً جریانی را که ده دوازده نفر از فضلای آن روز نجف - مثل مرحوم آقای میلانی، مرحوم آقا سید علی مدد#قاینی و عدهیی دیگر - پیش مرحوم آقا سیّد ابوالحسن رفتند و درخواست خود را با ایشان در میان گذاشته بودند، نقل کردهاند: یکی مرحوم علامهی امینی - صاحبالغدیر - بود
🔶و دیگری مرحوم آقا سیّد حسن #تهامی(رضواناللَّهعلیه) که از #مجتهدان و #علمای_برجستهی کشور ما محسوب میشد و سالهای متمادی در بیرجند #منزوی شده بود و #قدرش #ناشناخته ماند تا وفات کرد. ایشان هم قبل از مرحوم امینی، در سال ۴۱ یا ۴۲ که من برای منبر به بیرجند رفته بودم، عین همان صحبتِ مرحوم آقای امینی را نقل کرد و جزییات قضیه را به من گفت که حالا نمیخواهم با تفصیل آن را مطرح کنم.
🗓۱۳۶۸/۰۹/۰۷
🔸بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم
✔️@olama_khj
🔰دغدغه مرحوم تهامی درباره تحول و اصلاح حوزه
✳️مقام معظم رهبری(دام ظلّه العالی):
🔹بزرگان ما در گذشته به این مسائل و نیازهای روز واقعاً خیلی توجه نداشتند. مرحوم آقا سیّد حسن #تهامی که از #شاگردان_خوب مرحوم میرزا و همعرض و همقران با آقای خویی و آقای میلانی و #ملای_حسابییی بود، میگفت که ما ده، دوازده نفر شدیم - که اسم آقای خویی و آقای میلانی و مرحوم آسیّد علیمدد #قاینی و خودش و چند نفر دیگر را میآورد - و بعد از اینکه مرحوم میرزا فوت کرد، چند صباحی دور و بر مرحوم آسیّد ابوالحسن رفتیم و گفتیم که ترتیبی به حوزه داده بشود؛ طلبهها از #مسائل_جدید مطلع بشوند و احیاناً #زبان_خارجی بخوانند؛ آن وقتهایی بود که تازه این افکار اروپاییها راه افتاده بود و به همه جا میآمد. ایشان میگفتند که جلسهی اول مرحوم سیّد از حرف ما استقبال کرد؛ اما جلسهی دوم که برای نتیجهگیری رفتیم، به نتیجه نرسیدیم! ایشان میگفتند که بین بیرونی و اندرونىِ سیّد اتاق کوچکی بود که اتاقِ نشستن خود ایشان بود؛ دیدیم در باز شد و در حالیکه عبا روی دوشش نیست و دکمههای قبایش را هم نبسته است - پیدا بود که برای نشستن نیامده بود - وارد جمع ما شد؛ ما بلند شدیم و احترام کردیم؛ گفت نه، من داخل نمیآیم؛ خواستم همین قدر بدانید که این وجوهاتی که من میدهم، ملک شخصی من است؛ برای اینکه من قبلاً قرض میکنم و شهریه را میدهم؛ بعد که وجوهات میآید، قرضم را ادا میکنم؛ بنابراین آن وقتی که این شهریه داده میشود، ملک شخصی من است که داده میشود و من راضی نیستم که جز فقه و اصول، طلبه به کار دیگری اشتغال داشته باشد و بخواهد شهریه بگیرد. این را گفت و در را بست و رفت! حالا در این فاصلهی یک هفته، ده روز چه کسی خدمت ایشان رفته بود و چه گفته بود، آدم نمیداند.
🔶میخواهم عرض بکنم که این قضیه مربوط به پنجاه، شصت سال قبل است؛ اما امروز بحمداللَّه اینطور نیست.
🗓1370/12/2
🔸بیانات در دیدار آیتاللّه العظمی گلپایگانی(ره)
✔️@olama_khj