eitaa logo
علما و عرفا
346 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
907 ویدیو
3 فایل
کانال کلام علما و عرفا (دامت افاضاتهم)
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله العظمی بهجت: ماها اجیریم، می فهمی اجیر یعنی چی؟ اجیر به کسی گفته می شود که مزد و پاداشش را قبلا گرفته و الان جز اطاعت هیچ کاری نباید بکند؛ ماها اجیر امام زمانیم. مزد و پاداشمان، بودن در این دوران و خدمت کردن به این حکومت اسلامی است. به هیچ چیز فکر نکنیم به جز اینکه اجیر امام زمانیم. -------------------------- @olamaorafa
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: بچه‌ها را که می‌دید، گل از گلش می‌شکفت. یک‌جوری با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کرد. به بچه‌های ۸-۷ ساله به‌اندازۀ مردهای بزرگ احترام می‌گذاشت؛ «شما» خطاب‌شان می‌کرد. به بچه‌ای که کنار پدرش نشسته بود و با کنجکاوی و بازی‌گوشی داشت نگاهش می‌کرد، به شوخی می‌گفت: «شما پدر ایشونید یا ایشون بابای شمان؟!» (بر اساس خاطرۀ یکی از همراهان) 📚 به شیوه باران، ص٢٣ @olamaorafa
🌼 آیت الله بهجت: برای اینکه بتوانیم یار امام زمان شویم، اجرای دستورات دینی یعنی انجام واجبات و ترک محرمات، بهترین کار و آغاز راه برای خودسازی است. 🌹اللّهمـّ عجّل لوَلیّڪَ الفَرَج 🌹 🌷🍃🍂🍃🌹🍃🍂🌷 @olamaorafa
🔅امام على علیه ‏السلام : در راه خدا با دستهاى خود جهاد كنید، اگر نتوانستید با زبانهاى خود و اگر باز هم نتوانستید با قلب خود جهاد كنید. 📚بحارالأنوار، ج100، ص49، ح23 👤آیت الله خامنه ای : 🔺با کار جهادی بن‌بست‌ها می‌شکند ما جز با کار جهادی و کار انقلابی نخواهیم توانست این کشور را به سامان برسانیم. در همه‌ی بخشها، کمربسته بودنِ مثل یک جهادگر لازم است‌؛ این اگر بود، کارها راه می‌افتد؛ این اگر بود، بن‌بست‌ها باز میشود، شکافته میشود؛ [یعنی] کار فراوان، پُرحجم و باکیفیّت و مجاهدانه و انقلابی. انقلابی یعنی چه؟ بعضی خیال میکنند وقتی میگوییم انقلابی، یعنی بی‌نظم؛ نخیر، اتّفاقاً یکی از خطوط اصلی انقلابی‌گری، نظم است؛ منتها انقلابی، یعنی اینکه خودمان را سرگرم کارهای حاشیه‌ای و تشریفاتی و زرق‌وبرقی و مانند اینها نکنیم. ۱۳۹۶/۰۲/۱۰ 🔺 هرجا از حرکت جهادی غفلت کردیم، عقب ماندیم ما هرجا انقلابی عمل کردیم پیش رفتیم و هرجا از انقلابیگری و حرکت جهادی غفلت کردیم، عقب ماندیم و ناکام شدیم؛ این یک واقعیّتی است... هرجا انقلابی بودیم، جهادی حرکت کردیم، پیش رفتیم؛ هرجا کوتاهی کردیم و غفلت کردیم، عقب ماندیم. ۱۳۹۵/۰۳/۱۴ @olamaorafa
╰⊱ꕥ⊱ : آیت الله ناصری ⊱ꕥ⊱╮ ☘️ خیلی از جوانها مرتب دنبال گرفتن ذکر از این و‌آن هستند. حضرت امیر (علیه السلام) می‌فرمایند : بهترین ذکر قرآن است که با آن شرح صدر پیدا می‌کنند و باطن افراد ، نورانی می‌شود. @olamaorafa
از آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓سؤال: برای رفع تنبلی و کسالت در عبادات، چه باید کرد؟ 📝 جواب: در اوقات نشاط، مشغول به عبادت مستحبه شوید؛ و در اوقات کسالت، اقتصار بر واجبات نمایید. (به‌سوی محبوب، ص٧٠) @olamaorafa
🔻 ✴️"کارل گوستاو یونگ" معتقد بود: ☘️ما نمی‌توانیم صفتی را که در خود نداریم، در دیگری تشخیص دهیم. به عنوان نمونه، اگر شما فردی را خودخواه می‌دانید، مطمئن باشید شما هم می‌توانید به همان اندازه خودخواهی نشان دهید، چرا که ما نمی‌توانیم چیزی را درک کنیم، بدون اینکه خود، آن نباشیم. 📘همچنین "مولانا" در کتاب "فیه ما فیه" آورده است: ☘️اگر در برادر خود عیب می‌بینی، آن عیب در توست که در او می بینی. عالَم همچون آیینه است. ☘️نقش خود را در او می بینی. آن عیب را از خود جدا کن، زیرا آنچه از او می رنجی، از خود می رنجی.یاد همیشه همراهتان باد برای رسیدن به ارامش🙏 ─┅═ঊঈ💞🌹💞ঊঈ═┅─ @olamaorafa
✨استاد پناهیان: ❤️امام زمان(ارواحناله الفداه)منتظرمنتظران‌است.. مهدۍ‌فاطمہ‌هزارسالہ‌پشت‌خآنہ‌قلب‌ مردم‌داره‌درمـیزنہ،ڪسۍ‌نیست‌دررو‌ بازڪــنہ...🔻آیاڪسۍ‌‌هست‌غـم‌ازدل‌مهــدی(ارواحناله الفداه)برداره؟! ☘️سهم‌شما‌پنج ‌بہ‌نیت‌سلامتۍ ‌وتـعجیل‌در‌فــرج‌امام‌زمــان(ارواحناله الفداه) @olamaorafa
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 شیوه‌ی در مواجهه با خانم بدحجاب در منظر ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @olamaorafa
بیان خاطراتی از زندگی آیت الله مرعشی نجفی از لِسان پسر بزرگ ایشان 🌷 🍃🌸* روضه خوانی آیت الله مرعشی برای جوان مست یک شب آیت الله مرعشی نجفی به مراسم عقد یکی از آشنایان دعوت می‌شود و مهمانی طول می‌کشد، موقع برگشتن در تاریکی با یک جوان مست عربده کش مواجه می‌شوند. جوان با تحکم می‌گوید: شیخ از کجا می‌آیی؟ ایشان هم جریان را توضیح می‌دهند؛ جوان مست می‌گوید: شیخ برایم روضه بخوان! آقا بهانه می‌آورند که اینجا منبر و چراغ و روشنایی نیست که روضه بخوانم. جوان روی زمین افتاده و می‌گوید: خوب این هم صندلی بنشین روی گرده من. پدرم می‌گفت؛ نشستم روی گرده این جوان مست، تا گفتم یا اباعبدالله، شروع کرد به گریه کردن به حدی که شانه‌هایش تکان می‌خورد و مرا هم تکان می‌داد، چنان که من از گریه او متاثر شدم، فکر کردم اگر این طور پیش برود او غش می‌کند، روضه را خلاصه کردم. گفت« شیخ چرا کم روضه خواندی؟ گفتم که خوب سردم شده ... وقتی خواستم خداحافظی کنم گفت که من باید تا در خانه شما را همراهی کنم تا یکی مثل من مزاحم شما نشود. ابوی می‌فرمود: دو سه هفته از این قضیه گذشته بود در مسجد بالاسر در محراب نشسته بودم دیدم جوانی آمد و افتاد دست و پای من، به حضرت معصومه‌(س) قسمم داد که او را ببخشم، بعد که خودش را معرفی کرد متوجه شدم که همان جوان مست بوده است. از آن شب به بعد به کلی دگرگون شده و توبه کرده بود و به نماز جماعت می‌آمد. این جوان تا آخر عمر در صف اول نماز جماعت ایشان شرکت می‌کردند و محاسن بلندی داشت و عرق‌چین و عبا می‌پوشید و اهل تهجد شده بود، وقتی هم که فوت کرد تشییع و مراسم ختمش بسیار شلوغ بود. 🍃🌸*نمی گذارم انگلیسی ها مارا از درون تهی کنند آیت الله مرعشی نجفی نقل می‌فرمود« از بازار نجف عبور می‌کردم، دیدم طلبه‌ها به یک مغازه‌ای خیلی رفت و آمد می‌کنند، پرسیدم که چه خبر است گفتند: علمایی که فوت می‌کنند کتاب‌هایشان را اینجا حراج می‌کنند؛ رفتم داخل دیدم که عده‌ای حلقه‌ زده‌اند و آقایی کتاب‌ها را آورده و چوب حراج می‌زند و افراد پیشنهاد قیمت داده و هر کس که بالاترین قیمت را پیشنهاد می‌داد، کتاب را می‌خرید. یک عربی نشسته بود در کنارش، کیسه پولی بود و بیشترین قیمت را او داده و کتاب‌ها را می‌خرید و به دیگران فرصت نمی‌داد. متوجه شدم که ایشان فردی به نام کاظم، دلال کنسولگری انگلیس در بغداد است و در طول هفته کتاب‌ها را خریده و جمعه‌ها به بغداد برده و تحویل انگلیسی‌ها می‌داد و پولشان را گرفته و بعد دوباره می‌آید و کتاب می‌خرد. ایشان از آن موقع تصمیم می‌گیرد که نگذارد کتاب‌ها را انگلیسی‌ها به یغما برده و ما را از درون تهی کنند و بعد از آن شب‌ها بعد از درس و بحث در یک کارگاه برنج‌کوبی مشغول کار می‌شود و با کم کردن وعده‌های غذا و قبول روزه و نماز استیجاری، پول جمع کرده و به خرید و جمع‌آوری کتاب‌ها اقدام می‌کنند. 🍃🌸*به جدم قسم نفرینت می‌کنم! آیت الله مرعشی نجفی هیچ وقت، محافظ قبول نمی‌کرد. فرمانده وقت سپاه قم، حاج آقای ایرانی دو مامور موتور سوار را موظف کرده بود که بدون اطلاع آقا از ایشان محافظت کنند. آقا که متوجه این امر می‌شوند آقای ایرانی را فوری احضار کرده و گفتند: تو با این کارت توکل به خدا را از من می‌گیری. اگر این‌ها را از اینجا نبردی به جدم قسم نفرینت می‌کنم! بعد آقای ایرانی قبول کرد که آقا محافظ نداشته باشند. 🍃🌸*امام زمان(عج): آیت الله مرعشی نجفی از ما هستند آیت الله بهجت در مجالس ترحیم و ختم ابوی شرکت می‌کرد. بعد از شب هفت پدرم، خدمت آیت الله بهجت رسیدیم فرمودند، یکی از اولیا خدا به حضرت ولی‌عصر‌(عج) متوسل می‌شوند تا در مورد آیت الله مرعشی نجفی بپرسند(بعدا متوجه شدیم که خودشان بودند) چند شب بعد، حضرت ولی‌عصر‌(عج) پشت پرده به آیت الله بهجت فرموده‌ بودند: ایشان (آیت الله مرعشی نجفی) از ما هستند. باز توضیح خواسته بود دوباره حضرت فرموده‌ بودند: ایشان از ما هستند. آیت الله بهجت به ما فرمودند: هنیاً (گوارا باد) بر شما که چنین پدری دارید. 🍃🌸* خیلی پرده‌ها برای آیت الله مرعشی مکشوف بود! خیلی پرده‌ها برای آیت الله مرعشی نجفی مکشوف شده بود. در سال‌های آخر، آقا کسالت داشتند و یک پزشک بود به نام آقای افشاری که الان هم در قید حیات هستند؛ هر روز عصرها خدمت آقا می‌رسید و او را معاینه می‌کرد. او می‌گفت: یک روز غسلی به گردن داشتم و چون در خانه حمام نبود گفتم، بعد از معاینه آقا به حمام می‌روم. خدمت آقا رسیدم تا خواستم کیسه فشار سنج را به دستشان ببندم آقا گفتند: حاجی نپیچ. بعد از این، پیش من پاک بیا. حاج آقای فاطمی‌نیا پارسال در مجلس ختم آیت الله مرعشی این جریان را نقل کرد و گفت: این شخص شاید الان در این جمع حاضر باشد. آقای افشاری بلند شد و گفت: بلی من هستم و مردم خیلی منقلب شده و زدند زیر گریه. @olamaorafa
حاج مهدی طائب: اگر تا ظهور امام زمان(عج) هزار کیلومتر فاصله داشتیم با خون‌ حاج قاسم این هزارکیلومتر به ده متر رسید... @olamaorafa