🔸#شب_قدر؛ شب احیای دل
آیت الله بهاءالدینی:
منظور از احیا در شب قدر، در #حقیقت_احیای_دل است؛ نه صرف بیدار ماندن ظاهری.
اصل این است که انسان در این شب برای لحظاتی نیز شده از خواب غفلت بیدار شود و دلش را احیا کند، حیات ببخشد.
همان که امیر المومنین(علیه السلام) به فرزندش امام حسن (علیه السلام) فرمود: 《احی قلبک》 یعنی قلبت را زنده بدار.
این است که انسان اگر بتواند شب قدر، با خود خلوتی داشته باشد و با عبادات و نماز و دعا عروجی حاصل کند و طهارتی کسب نماید، توانسته است در حد خود شب قدر را احیا کند.
عطر ملکوت؛ دفتر چهارم؛ ص ۹۹
#ماه_رمضان
@olamaorafa
✅ تذکراتی برای شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان
🔹این شبها را شب «احیاء» هم مینامند. احیاء یعنی زنده کردن، زنده نگهداشتن. در فارسی هم میبینید ترجمهاش را شبزندهداری آوردهاند و چه تعبیر عالیی است! این تعبیر میخواهد بگوید که یک وقت هست شب برای ما مرده است و یک وقت هست شب برای ما زنده است.
🔹چطور میشود که شب مرده باشد یا شب زنده باشد؟ بستگی دارد که ما چگونه باشیم، وقتی که انسان مانند یک لاشه بیفتد؛ سر شب میخورد، بعد هم خستگی و کسالت و سیری، تا صبح میافتد مثل لاشهای که فقط نفس میکشد، او دیگر حیات ندارد؛ خودش مرده است، شبش هم قهراً مرده است. از آن بدتر این است که انسان نخوابد ولی شب را در زیر صفر بگذراند، به فسق و فجور و گناه و معصیت بگذراند. این از مردن یک درجه هم پایینتر است، زیر صفر است.
🔹و اما شب را زنده نگهداشتن به این است که انسان خودش در آن شب زنده باشد یعنی حیات معنوی داشته باشد. حیات معنوی انسان به یاد خداست. به هر اندازه و در هر حالت که قلب انسان از خدا غافل نباشد انسان زنده است؛ روزش زنده است شبش هم زنده است. و هستند و بودهاند انسانهایی که در خواب هم زندهاند، یعنی خواب و بیداری برای آنها علی السویّه است. در عین اینکه میخوابند و همان استفاده جسمانی که ما از خواب میبریم- یعنی رفع کسالت- آنها هم میبرند، ولی این خوابْ مشاعر آنها را از کار نمیاندازد یعنی در عالم خواب هم بیدارند، یعنی وقتی هم که خواب هستند چون خدا هرگز از قلب آنها بیرون نمیرود خوابشان هم بیداری است. در کوچه راه میروند باز هم زندهاند، در مغازه هستند معامله میکنند مشغول کسب و کار خودشان هستند باز هم زنده هستند، یعنی هرگز کسب و کار و شغل و گرفتاری و غم و غصه و چک و سفته و امثال اینها آنها را از خدا غافل نمیکند. روزشان بیدار، شبشان هم بیدار.
🔹حال، ما در سال لااقل یکی دو سه شب را به عنوان تشبّه به اولیای خدا زنده نگه داریم یعنی واقعاً کوشش کنیم که در این شبها تمام شب را به یاد خدا بسر ببریم، حالت توبه و استغفار داشته باشیم، برای خودمان از خدا چیز بخواهیم؛ این خودش یعنی یاد خدا. به همین شکل به یاد خدا باشیم که دائماً از خدای متعال بخواهیم و مسئلت بکنیم. یکی از بزرگان میگفت (چه نکته خوبی!) ما همیشه وقتی دعا میکنیم به خدا میگوییم خدایا به ما بده، هیچ وقت دعا نمیکنیم خدایا از ما بگیر، در صورتی که ما به این دعا بیشتر احتیاج داریم؛ ما به آن چیزهایی که خدا باید از ما بگیرد بیشتر احتیاج داریم تا آن چیزهایی که بخواهد به ما بدهد. تا اینهایی که از ما باید بگیرد از ما نگیرد هیچ چیز قابل دادن نیست. ما باید بگوییم خدایا این حب جاه و مال را از ما بگیر، این حسادتها را از ما بگیر، این کینهها و عقدهها را از ما بگیر، این کدورتهای قلبی را از ما بگیر، این پردهها را از جلو چشم ما بردار؛ به این «بگیر» ها بیشتر احتیاج داریم تا به اینکه چه را به ما بده. اول آنچه باید از تو بگیرند آنها را بیرون بریز، آنگاه بگو بده. آن وقت است که دعای تو مستجاب میشود و «بده»ها به اجابت مقرون میشوند.
🔹نکته دیگر این است هیچ وقت چیزی را بر خدا حتم نکنید، یعنی نگویید خدایا فلان چیز را به هر حال من میخواهم، من کار ندارم حکمت اقتضا میکند یا نه، مصلحت است یا مصلحت نیست. ادب عبودیت اقتضا میکند که انسان از خدا بخواهد و وقتی که انسان از خدا چیز میخواهد، اول این را باید بخواهد: خدایا این قلب من را هدایت کن که از تو آن چیزی را بخواهد که حکمت و مصلحت است و الّا من خیلی اوقات گمراه میشوم، چیزهایی برای خود میخواهم که نباید بخواهم. چه دعای بزرگی است!
🔹در نهجالبلاغه میفرماید: «خدایا اگر زمانی من گنگ و لال شدم نفهمیدم از تو چه باید بخواهم، خدایا اگر از مطلوب واقعی خودم کور شدم، چشمهایم آن مطلوبهای واقعی خودم را ندید و چیزهایی را دید که اصلًا نباید من به اینها توجه کنم، خدایا اولین دعای من این است که با آن لطف و کرم خودت دست به قلب من بینداز و دل مرا هدایت کن که بفهمم چه بخواهم، مرا به مصالح خودم راهنمایی کن. از کرم تو و از لطف عمیم تو اینها عجیب و چیز تازهای نیست»(1). یعنی تو چقدر لطف داری که بسیاری از اوقات اصلًا قلب من را خودت هدایت کردهای که من چه از تو بخواهم، اینها هم جزء لطف های توست. یکی از شرایط دعا، همین ایمان به لطف عمیم پروردگار است و اینکه رحمت پروردگار بیمنتهاست و اینکه انسان هر اندازه عاصی و گناهکار باشد اگر به مانند یک بنده تائب و بندهای که تصمیم گرفته است دیگر نافرمانی نکند به درگاه الهی قدم بگذارد محال و ممتنع است که پروردگار او را از در خانه خودش دور کند.
1- فیض الاسلام،خطبه 218
(این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.)
📚آشنایی باقرآن،جلد 9،صفحه54
@olamaorafa
⭕️ یک ذکر مشکل گشا و یک خاطره
👈 اگر حاجت مهمی داری، این ذکر تو را حاجت روا میکند!
✔️ استاد ابوالحسنی منذر(ره) 🔻
1️⃣ یکی از شاگردان مرحوم استاد فلسفی (ره) نقل میكرد: من يكی از اين طوطیهای كاسكو داشتم كه خيلی تربيت شده بود و كارهای بسيار خوشمزه ای ميكرد؛ یعنی ما را ميخنداند و مايۀ سرگرمي و نشاطمان بود. كاسكو از خانواده طوطي است با رنگ خاكستري و دم قرمز اما صحبت كه مي كند، مثل آدم حرف ميزند. مي فهمد و مي خندد. مثلاً يك روز آمد پشت در خانه مان و صدا زد: «كت، شلوار، نيمدار... ميخريم». ما فكر كرديم فروشندۀ دوره گردي است كه در كوچه فرياد ميزند. مادرم گفت: برويد ببينيد كيست و چي براي خريد و فروش دارد؟ ما رفتيم بيرون و ديديم كسي نيست، گفتيم لابد رفته است. جالب اين است، در اين مدت كه دنبال فروشنده ميگشتيم، كاسكو كاملاً ساكت بود و چيزي نميگفت! بعد كه برگشتيم، پس از دقايقي، باز صدا بلند شد: «كت، شلوار، نيمدار...». مجدداً دنبال صدا دويديم، باز ديديم كسي نيست و رفته است. بالاخره فهميديم فروشنده اي در كار نيست و اين جناب كاسكو است كه ما را سر كار گذاشته است! سناريو را هم آن چنان هوشمندانه اجرا ميكرد كه دستش را نمي خوانديم! خلاصه، ما و خانواده به او انس بسياري پيدا كرده بوديم.
2️⃣ باری، یک روز دزد، كاسكوی ما را به سرقت برد و ما هرچه از طريق آگاهی و شهربانی، موضوع را تعقيب كرديم، ردّ پايی از حيوان نيافتيم. من خيلی ناراحت بودم. آقاي فلسفي فهميد، روزي به من گفت: آقا، آن كاسكو پيدا شد؟ گفتم: نه. گفت: من چيزي به شما ياد ميدهم. نذر كن، پيدا ميشود. گفتم: چه چيزي؟ گفت: خانه ما، اوايل امر، كوچه سوختون (واقع در حوالي چهارراه مولوي) بود. به خانه ما رفت و آمد زياد ميشد و علما و شخصيتها به آنجا مي آمدند؛ اما خانۀ مناسبي نبود و ظرفيت و امكانات لازم را براي پذيرايي از آنان نداشت. من دنبال خانه مي گشتم. نذر كردم؛ همين خانه اي كه در خيابان ري واقع است پيدا شد. پرسيدم نذرتان چه بود؟
👈 گفت: نذر كردم
۱۲ هزار بار ذکـر شریف ٭٭يــــا علـــــــي ٭٭ بگويم.
خانۀ خيلي مناسب و خوب و بزرگ، و داراي اندروني و بيرونيِ جدا و مستقل، پيدا شد. فرمود: تو هم چنين نذري بكن، كاسكو پيدا ميشود!
3️⃣ سخنِ گرمِ فلسفی در من أثر كرد. همانجا با خود نذر كردم كه اگر كاسكو پيدا شد، ۱۲هــزار بار يـــا عــــلي بگويم. مدتي حضور آقاي فلسفي نشستم و از خدمتشان بهره بردم. سپس از حضور ايشان مرخص شده به سوي منزل حركت كردم. صبر نكردم به منزل برسم؛ همانجا در خيابان، از مغازه يك آشنا، به اداره آگاهي (كه آن موقع، در ميدان توپخانه بود)، شعبة هفت، تلفن زدم و به سرهنگ هدايت (رئيس شعبه) كه از موضوع اطلاع داشت، گفتم: آقا، خبري از كاسكوي ما نشد؟ گفت: آقا، پاشو بيا، كه كاسكو پيدا شده!
4️⃣ سريع رفتم و كاسكو را گرفتم و به خانه آوردم. فردايش به آقاي فلسفي زنگ زدم و گفتم: گمشدۀ ما پيدا شد! فرمود: آقا، حالا نذر را ادا كرديد؟ گفتم: بله آقا. صبح پس از نماز، ذكر يا علي را تماماً گفتم. بعدها، موارد ديگر نيز كه مشكلي برايم پيش آمد و اين نذر را كردم، صد در صد نتيجه گرفتم و به بركت ذكر «يا علي»، گره از مشكلم گشوده شد».
📙 برگرفته از مقاله بر ستیغ سخن، به قلم استاد ابوالحسنی منذر (ره)، فصلنامه تاریخ معاصر ایران.
#اللهــــم_عجــــل_لـــــولیک_الفـــــــرج
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📩 رهبر انقلاب خطاب به دانشجویان: ده برابر این نقصهایی که گفتید هم وجود دارد اما انتظار فرج یعنی همه سختیها قابل برطرف شدن است
✏️ انتظار فرج یعنی سختیها همه قابل برداشته شدن، برطرف شدن است. نه اینکه بنشینید انتظار بکشید، دل شما باید گوش به زنگ باشد. انتظار فرج یعنی انتظار برطرف شدن همهی نقصهایی که شما الان گفتید. ده برابر این هم نقص وجود دارد که شما نگفتید. انتظار فرج یعنی این، یعنی آماده بودن، فکر کردن، بنبست نپنداشتن. بنبستانگاری خیلی چیز بدی است. ۱۴۰۲/۰۱/۲۹
🖼 #دیدار_دانشجویان
💻 Farsi.Khamenei.ir
🌕توصیه ای مهم برای ایام پایانی ماه رمضان
💠آیتالله فاطمی نیا :
🔹️از اولياء الهی سينه به سينه ، يک يادگاری دارم كه عمل به آن بركات فراوانی دارد.
ماه مبارك رمضان ، اين ضيافت الهی را با يك زيارت جامعه ي كبيره به اخر برسانيد .
در اثر اين عمل اين ضيافت چنان رنگين خواهد شد كه آثارش از عقول ما خارج است و روزی به كار خواهد آمد كه آن روز هيچ چيز ديگري به كار نخواهد آمد.
🔻انتشار این پست ها حسنه جاریه هست و کپی با هر عنوانی از مطالب کانال جایز می باشد،حتی حذف آدرس و لگو کانال موردی ندارد.
#رمضان_مهدوی
#کانون_مهدوی_خادمان_امامزمان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
هدایت شده از باغ گل امام محمد باقر علیه السلام
7.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥خداحافظ ای ماه دوست داشتنی...
🌙#وداع
#رمضان
وداع جانسوز آیت الله آقا مجتبی تهرانی با ماه مبارک رمضان
🎙#آیت_الله_آقا_مجتبی_تهرانی
⏱#سخنرانی_کوتاه
📺#تصویری
@Ttmhabasaleh1
💠🔹استاد فاطمی نیا (ره)
در ماه رمضان خیلی مراقب باشیم
در این ماه بايد پرواز كنيم
نورانیت کسب کنیم
اگر كسی نورانیتی در اين ماه كسب كند
و آن را به ماه رمضان ديگر برساند
عاقبت بخير میشود
اينطور نباشیم که بعد از ماه رمضان
عبادت و طاعت را تعطيل كنيم
نورهای كسب شده را
بعد از ماه رمضان حفظ کنید.
#ماه_رمضان
@olamaorafa
💡نمیتوان قرآن را دست گرفت و به همه فحش داد
▪️ #آیتالله_جوادی_آملی، مرجع عالیقدر تقلید در دیدار با مدیرمسئول مجله نقد اندیشه:
🔺اگر میخواهید #انسانی زندگی کنید، باید جهانی فکر کنید. کسی بدون جهانبینی نمیتواند کشوری را اداره کند. قرآن متعلق به همه بشریت است و منحصر به طبقه و گروه خاصی نیست.
🔺اساس کار قرآن «نَذِيراً لِلْبَشَرِ» است: با بشریت کار دارد و فقط به ایران و غیر ایران کاری ندارد. بنابراین، نمیتوان #قرآن را دست گرفت و به همه فحش داد و با همه دعوا کرد.
🔺برخی آقایان خیال میکردند که #علوم_انسانی و اسلامی یعنی یک مجلهای چاپ کنیم و عکس امام و رهبری را اول آن بگذاریم! این #اسلاممالی است، نه اسلامی! حالا عکس و امام و رهبری خوب، اما اکتفا به این که کاری را دینی نمیکند. #اسلام_مالی نباید کرد.
🔺باید #اندیشه را زنده کرد، چون علم پوسیده و دانشگاه و حوزه پوسیده و سردخانهای، عالم تربیت نمیکند.
این گفتگو در شماره آینده مجله #نقد_اندیشه منتشر میشود.
#اللهُــــمَّ_عجــــل_لـــــولیک_الفـــــــرج
🌾🍂
🍃🌺🍂
🇮🇷🌎 @olamaorafa
💐🌾🍀🌼🌷🍃 🍂
┄┄┅┅✿🍃❀💜❀🍃✿┅┅┄┄
* #قرآن #اشک #روزه
🔻لطافت، نقطه شروع حركت است؛ در مقابل لطافت، ثِقل نفسانی است.
ثقل و سنگینی، نفس را منجمد می کند؛ یخ زدگی و افسردگی به نفس می دهد.
🔸نفس یخ زده دست و پایش بسته است و نمی تواند سفر کند.
لطافت، نفس را آزاد می کند.
لطافت نفس، از راه های متعددی به دست می آید؛ از جمله گریه خیلی تاثیر عجیبی در لطافت نفس دارد.
🔹هیچ چیزی مانند گریه نفس را لطیف نمی کند و از ثقل و انجماد در نمی آورد.
اگر انسان دید گریه اش نمی گیرد بداند مشکلی دارد.
گریه خیلی موثر است.
🔸همچنین قرآنِ نیمه شب، در لطیف شدن نفس خیلی موثر است . همچنین روزه خیلی موثر است؛ روزه ممکن است خُلق انسان را تنگ و سخت کند ولی عجیب ثقل و غلظت نفس را می شکند و به نفس لطافت می دهد.
🔹این سه قضیه داروی تام و تمامی برای لطافت هستند. قرآنِ نیمه شب، گریه و روزه.
امکان ندارد کسی این ها را داشته باشد و نفسش منجمد بماند.
🔸نفسی که لطیف شد امکان جدا شدن و تجردش حاصل می شود و آن سفری که هدیه تجرد است نصیبش می شود...