ﮐﺎﺵ ﺗﺎ ﺩﻝ می گرفت ﻭ می شکست
ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ !
ﮐﺎﺵ می شد ﺭﻭﯼ ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﮐﻤﺎﻥ
ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻤﺎﻥ !!!
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻗﻠﺐ ﻫﺎ ﺁﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻏﻢ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﻝ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﮐﺎﺵ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪگی
ﺗﺎ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻗﺎﺏ ﺑﻨﺪﮔﯽ
ﮐﺎﺵ می شدﮐﺎﺵ ﻫﺎ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻏﺼﻪ ﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ
ﺭﺩ ﭘﺎﯼ ﮐﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮد..
ﮐﺎﺵ می شدﺯﻧﺪگی ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ...
ﻻﺍﻗﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺭﺍ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ...
ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﺮعکس می چرﺧﯿﺪ ﻭ ﻣﻦ...
ﺑﺮﺗﻨﻢ می شد ﮔﺸﺎﺩ ﺍین ﭘﯿﺮﻫﻦ...
ﺁﻥ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ، ﮐﻮﺩﮐﯽ ، ﺳﺮﻣﺸﻖ ﺁﺏ...
ﭘﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯾﻢ جای ﺧﻮﺍﺏ...
ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻭﻥ ﻣﯿﮑﺮﺩم ﺍﺯ ﺩﻟﻮﺍﭘﺴﯽ...
ﺩﻝ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺩست ﻫﺮ ﮐﺴﯽ...
ﻋﻤﺮ ﻫﺴﺘﯽ ، ﺧﻮﺏ ﻭ بد ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ...
ﺣﯿﻒ ﻫﺮﮔﺰﻗﺎﺑﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ ! !
💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدونستین سال ۱۹۰۳ اسکیت ها این شکلی بودن😄
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
زنی در حال ورزش صبحگاهی در تهران، پاییز ۱۳۷۱
💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
خانه قدیمی خراب شد و خانههای جدید از دل خاکها سر برآورد،
همه چیز عوض شد و هیچ چیز مثل قبل نماند
مادربزرگ دیگر مثل قبل نمیخندید...
انگار چند سال پیرتر شده بود،
خانه جدید یجورایی با خودش غم آورده بود و تنهایی و دلتنگی نیمه شب
خانه قدیمی که خراب شد انگار شادی و آسایش و دلخوشی را هم با خودش برد،
آن دورهمی های شاد و گرم و صمیمی
انگار کارگرها با بیل و کلنگشان به تن تکیده رویاها و خاطراتمان افتاده بودند،
راستش من فکر میکنم یک چیزهایی نباید خراب شوند،
چیزهایی مثل خانههای قدیمی
که خراب کردنشان روح و روان ما را برای همه عمر زخمی میکند...
💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوشه ای از زندگی ناب روستایی
خونش فقط🤩
💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
#حکایت_قدیمی
روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید .
حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند. روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد.
به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب هم به او بدهید. حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی. ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند، حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت!
همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند! حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟
کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید.
حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟
سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود.
حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم، در یک شب بارانی که درِ رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حقّ این باران و رحمتت، مرا حاکم نیشابور کن! و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم، هنوز اجابت نشده، آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟!
یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد. حاکم گفت: این هم قاطر و پالانی که می خواستی، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی! فقط می خواستم بدانی که برای خدا، حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد!
🔺"نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــیمُ" : "بندگانم را آگاه کن که من بخشنده ی مهــــربانم !"
این ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد. از خدا بخواه، و زیاد هم بخواه. خدا بی نهایت بخشنده و مهربان است و در بخشیدن بی انتهاست و به خواسته ات ایمان داشته باش❣️🌸
💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی در 👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
هر چایی که دم میشود مُمِد حیات است و چون هورت کشیده شود؛ مفرح ذات
پس در هر استکان چایی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب...
💯دههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
حمل کولر آبی با فولکس، سال ۱۳۷۴
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
#قاب_قدیم
💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه سبزی بیشتر از همه دوست داری
....من نعنا
💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
طبقه بندی دختران در قدیم
بر روی دختران در قدیم این طبقه بندی بود که دختر بین نه تا ده سال را خانمچه، دوازده تا سیزده ساله را نوچه از سیزده تا پانزده ساله را غنچه و از آن به بعد به ترتیب گلچه و بعد گنده میگفتند.
هفده تا هجده ساله را ترشیده و بیست سالگی به بعد را پیر دختر حساب
می کردند, که مگر مرد زن مُرده و مردان کامل و سالخورده باید به سراغشان بروند.
اگر چه دختران ده، دوازده ساله فقیر هم به ازدواج مردان پیر و فرتوت در میآمدند.
بی گناهانی را مردان سالمند هوسباز گرفته پس از چندی رهایشان ساخته و دیگری را میآوردند و اینان نیز به ازای محرومیتهای پیش آمده و از لج خانواده که چنین بختی را برایشان فراهم کرده بودند بعد از مدتی با این و آن سر و سری یافته و از در و بام دریچه خانه به کفتر پرانی* با پسران محل نرد عشق میباختند.
کفتر پرانی= خود نشان دادن از در و بام از آنجا که خانه های آن زمان غیر مشرف بوده و زنان و دختران هرزه به هوای رخت پهن کردن و امثال آن به پشت بام می رفتند و خودی نشان میدادند و اینکه کبوتر از بام باید پرواز داده شود.
تهران قدیم ، جعفر شهری
💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم ميخواهد به كودكي برگردم ؛
دور از هیاهوی جهان....
#نوستالژی
💯دههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
هدایت شده از تبلیغات پر بازده💯
💢 گرفتار مواد هستی اما خسته شدی؟
🔺تحمل درد و خماری نداری؟
🔺بارها ترک کردی اما بازم برگشتی ؟
🔺 پیام بده تا بهت بگم چیکار کنی❗️
@moshaver_sahar
@moshaver_sahar
☎️ 09115604931
💢 عزیزانی که فرد معتاد در خانه و خانواده دارن لینک عضویت زیر را لمس کنید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1385759416C7b4c772179
یکشنبه ۴ آذرمـاهتون بخیر❤️
هــــر روز آغـــــاز
یک تغییر و شروع
یک هیجـان اسـت
خــدایا دریـچـه ی
شــادی بـی پـایـان
خوشبختی ، سلامتی
و روزی پر برکت را
به روی همه باز کن
الهی آمین🙏🏻
💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیشب که همه خوابیدیم
۱۵۷ هزار نفرمون صبح دیگه بیدار نشدن
اما شما هنوز نفس میکشید
و این یعنی
ماموریت شما هنوز تمامنشده
💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
چنان نمــــاند...
✓چنین نیز هم نخــــواهد ماند....
💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
تصویری از جلسه حضرت آیتالله خامنهای و فرماندهان ارتش در دوران دفاع مقدس
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
تصویری از یک درویش در تهران
سال ۱۳۶۳
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
🍂اینجوری خونتونو قشنگ کنین :)
همینقدر شیک و ساده
💯ما اینجاخاطراتتونرو زندهمیکنیم
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
به تو سلام میکنم
کنار خیال تو مینشینم
و در خلوت تو عاشقی آغاز میشود...
💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
صف اتوبوس در تهرانِ نیم قرن قبل، عکس از هریسون فورمن
[خیابان فردوسی، ابتدای خیابان منوچهری]
تیپ و پوشش متوسط مردم را ببینید از دیپلماتهای الان هم مرتب تر و زیباتر هستند...
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
تصویر بالا جمعی از کودکان ایران را
در اولین مهد کودک کشور نشان میدهد.
این کودکستان توسط خانم "برسابه
هووسپیان" از ارامنه ایرانی در دهه ۳۰
خورشیدی در خیابان "معتمد الدوله" با
مجوز وزارت فرهنگ تاسیس شده است
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
این اعجاز چایِ خانهیِ مادر بزرگ چیست؟
عطرش
طعمش
چرا بهشتی ست؟
💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
#حکایت_قدیمی
*اصالت چیست*
گویند روی درب قصر شاه، لڪه سیاهے افتاده بود. خادمین دربار نتوانستد لڪه را از بین ببرند
تا اینکه مرد فقیری از موضوع مطلع شد گفت من مے دانم چرا درب قصر سیاه شده است
مرد فقیر را به قصر بردند او به پادشاه گفت داخل درب قصر،ڪِرمے لانه دارد ڪه مشغول خوردن آن است!
پادشاه به او خندید وگفت: مردک !مگر مے شود داخل درب، ڪرم زندگے ڪند؟
مرد گفت من یقین دارم که چنین است
پادشاه گفت بسیار خوب!
دستور مے دهم درب را بشڪنند اگر ڪرمے نباشد، گردنت را مے زنم
مرد پذیرفت
چون درب را شڪافتند دیدند ڪِرمے زیر قسمت سیاهے لڪه رنگ وجود دارد.
پاسخ او شاه را خوش آمد و دستور داد مرد فقیر را به آشپزخانه برده مقدارے از پس مانده غذاها به او بدهند!
روز بعد شاه سوار بر اسبش از کنار مرد رد می شد به او گفت این بهترین اسب من است، نظر تو چیست؟
مرد فقیر گفت شاید در سرعت بهترین باشد ولے ایرادے نیز دارد پادشاه سوال ڪرد اے مرد بگو ببینم چه ایرادے دارد؟
گفت: این اسب حتی در اوج دویدن هم ڪه باشد اگر رودخانه اے ببیند به درون آب مے پردپادشاه باورش نشد!
براے اثبات ادعاے او، سوار بر اسب از ڪنار رودخانه گذشت
ناگهان اسب با دیدن رودخانه، سریعا خودش را درون آب انداخت
پادشاه از دانایے مرد فقیر متعجب شد و
دستور داد ڪه مجدداً به عنوان پاداش از پس مانده غذاها به مرد فقیر بدهند.
روز بعد خواست تا او را بیاورند
وقتے فقیر را نزد پادشاه آوردند ؛ از او پرسید:
مردک بگو دیگر چه مے دانے؟
مرد ڪه به شدت ترسیده بود گفت:
مے دانم ڪه تو شاهزاده نیستی!!
پادشاه به خشم آمد و او را به زندان افڪند
ولے چون دو مورد قبل را درست جواب داده بود
در پے ڪشف واقعیت نزد مادر شتافت و گفت:راستش را بگو من ڪیم این درست است ڪه شاهزاده نیستم؟!
مادر بعد از ڪمے طفره رفتن گفت:حقیقت دارد پسرم! من و شاه از داشتن بچه بے بهره بودیم
و از به تخت نشستن برادرزاده هاے شاه هراس داشتیم؛
وقتے یڪے از خادمان دربار تو را به دنیا آورد، تو را از او گرفتیم و گفتیم ما بچه دار شده ایم
بدین صورت پادشاه از راز شاهزاده نبودن خود باخبر شد !!
پادشاه بار دیگر مرد فقیر را خواست و از سِرّ داناییش پرسید.....
مرد فقیر گفت: علت سیاهے درب را از آنجایے فهمیدم ڪه تا چیزے از درون خراب نشود از بیرون تباه نمے شود!
علاقه اسب به آب را از پشمی بودن پاهایش فهمیدم. یحتمل در دوران ڪُره گی در چراگاه از شیر گاومیشے تغذیه ڪرده لذا بخاطر ناثیر آن شیر به آب تنے علاقمند است.
پادشاه پرسید :
اما"""اصالت""" مرا چگونه فهمیدی؟!
فقیر گفت:
من پاسخ دو سئوال مهم زندگیتان را دادم
ولے تو به جاے پاداش مناسب، غذاے پسمانده به من دادے
چون این ڪار تو را دور از ڪرامت یک شاهزاده دیدم
فهمیدم تو شاهزاده نیستی
✓یادمان باشد بنیادی ترین ""خصایص ما انسان ها ذاتی"" است
هیچگاه آدم های ڪوچک با قرار گرفتن در جایگاه بزرگ، بزرگ نمے شوند همچنان که بزرگ زادگان در مقام کوچک، ڪوچک نمے شوند
نه هرگرسنه اے، فقیراست
و نه هر بزرگے، بزرگوار
✓مهم ""اصالت"" و ""ریشه""" آدماست
و اینڪه
در چه مڪتب و مسلڪے و در چگونه محیطے تربیت یافته اند!!
من از روییدن خار سر دیوار دانستم
که ناکس، کس نمیگردد از این بالا نشستنها
من از افتادن نرگس به روی خاک دانستم
که کس، ناکس نمیگردد از این افتان و خیزانها
👤صائب تبریزی
💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
پس از جنگ جهانى اول اقتصاد آلمان شديدا نزول كرد و مارك آلمان به حدى بى ارزش شد كه مردم به جاى زغال سنگ؛ اسكناس در اجاق آشپزخانه ميسوزاندند...
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
راست گفتی سهراب
دلخوشی ها کم نیست ،
مثلِ یک سفره ی باز
تکه نانی حلال
مادری دلخوشِ فرزندانش
و لبخند پُر مهر پدر
آری دلخوشی ها کم نیست...
💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f