وقتی میگیم شیرزن دقیقا از چی حرف میزنیم؟
در سال ۱۳۵۹ پس از حمله عراق به روستای اوازین گیلانغرب، مردم به دره های اطراف فرار میکنند. دختری که در آن زمان فقط ۱۸ سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش جهت تهیه غذا به روستا باز میگردند.
اما در طول راه پدر و برادرش ضمن درگیری با عوامل عراقی کشته میشوند. او هم با عراقیها درگیر میشود و در پی برخورد با دو سرباز عراقی بدون داشتن سلاح گرم، با تبر پدرش با آنها درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با تمام تجهیزات جنگی اسیر میکند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل میدهد. نام او فرنگیس است. فرنگیس حیدرپور
💯 کانال دنیای قدیم ایتا👇
@oldaxs
@oldaxs
@oldaxs
هدایت شده از تبلیغات پر بازده💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرصت طلایی رفع موهای سفید تا عید🎖
بیش از ده هزار کلیپ رضایتمندی از دکتر سعادت💯
👉👉bam30.com/ads/landings/2f14-642d
✔️رنگ مو و استفاده از مواد شیمیایی علاوه بر عوارضی مثل ریزش مو،کاملا موقتی و نیاز به تکرار و هزینه دارد
ولی این تیم پزشکی با راهکار خانگی سفیدی موهارو از ریشه درمان کرده و برای سالها شمارو از رنگ مو و روشهای موقتی بی نیاز میکنه
همین حالا مشاوره رایگان بگیر و درمان رو شروع کن😊👇
bam30.com/ads/landings/2f14-642d
bam30.com/ads/landings/2f14-642d
#حکایت_قدیمی
مردی خانه بزرگی خرید. مدتی نگذشت خانه اش آتش گرفت و سوخت. رفت و خانه دیگری با قرض و زحمت خرید. بعد از مدتی سیلی در شهر برخاست و تمام سیلاب شهر به خانه او ریخت و خانهاش فرو ریخت.
شیخ را ترس برداشت و سراغ عارف شهر رفت و راز این همه بدبیاری و مصیبت را سوال کرد.
ابو سعید ابوالخیر گفت: خودت میدانی که اگر این همه مصیبت را آزمایش الهی بدانیم، از توان تو خارج است و در ثانی آزمایش مخصوص بندگان نیک اوست.
شیخ گفت: تمام این بلاها به خاطر یک لحظه آرزوی بدی است که از دلت گذشت و خوشحالی ثانیهای که بر تو وارد شده است.
شیخ گفت: روزی خانه مادرت بودی، از دلت گذشت که، خدایا مادرم پیر شده است و عمر خود را کرده است، کاش میمرد و من مال پدرم را زودتر تصاحب میکردم.
زمانی هم که مادرت از دنیا رفت، برای لحظهای شاد شدی که میتوانستی، خانه پدریات را بفروشی و خانه بزرگتری بخری. تمام این بلاها به خاطر این افکار توست.
مرد گریست و سر در سجده گذاشت و گفت: خدایا من فقط فکر عاق شدن کردم، با من چنین کردی اگر عاق میشدم چه میکردی؟؟!! سر بر سجده گذاشت و توبه کرد.
💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید
@oldaxs
@oldaxs
@oldaxs
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
15.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا