کانال فرهنگی دانشکده علوم قرآنی اصفهان
⚫️السلام علیک یا ابا عبدالله⚫️ 🅾همراه با کاروان عاشورای حسینی🅾 ۷۲ قسمت(۱۱) بعد سخنان ابا عبدالله ع د
⚫️السلام علیک یااباعبدالله⚫️
🅾همراه با کاروان عاشورای حسینی 🅾
۷۲ قسمت(۱۲)
✅صبح عاشورا عمر سعد از میان لشکر بیرون آمد وبه سمت یاران امام ع تیر پرتاب کرد ویارانش نیز تیر پرتاب کردند.
✅عده ای از یاران امام ع شهید وزخمی شدند .،سپس امام حسین ع دستور جهاد صادر کرد،و اصحاب برای نبرد آماده شدند.
✅امام ع درخطبه ای مردم را نصیحت کرد که جنگ وخونریزی راه نیندازید.صدای گریه وشیون زنان وکودکان بلند شد.
✅امام ع به ابو الفضل وعلی اکبر دستور داد بروید آنها را ساکت کنید
امام ع بعد از حمد الهی به آنان گفت مغرور نباشید وگول دنیا رانخورید .
✅من فرزند دختر رسول خدا ص هستم . آیا کشتن من جایز است؟
🔴مگر نشنیدید که پیامبر ص فرمود: من وبرادرم سرور جوانان اهل بهشت هستیم ؟.
✅شمرملعون متوجه شد برخی از یاران عمرسعد درحال تأثیر پذیری هستند.،بلند صدازد تا مانع سخنان امام ع شود.
✅حبیب ابن مظاهر درآن لحظه شمر را نکوهش کرد وآنان را از ظلم بر حذر داشت .
ادامه دارد...
@olumqurani_esf
قضییه امان نامه ثابت کرد عباس هم که باشی برای جدا کردن تو از ولایت طمع خواهند کرد.
#السلام_علیک_یا_نافذه_البصیره
@olumqurani_esf
🔺پاسخ رهبر انقلاب به سوالی درباره «استفاده از عَلَم در مراسم عزاداری»
🔹پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری سوالی درباره استفاده از عَلَم در مراسم عزاداری و پاسخ رهبر انقلاب به آن را منتشر کرد:
سؤال:
🔹استفاده از عَلَم در مراسم عزاداری سیدالشهدا (علیه السلام) با قراردادن آن در مجلس عزا یا حمل آن در دسته عزاداری چه حکمی دارد؟
جواب:
🔹فی نفسه اشکال ندارد ولی نباید این امور جزء دین شمرده شوند.
@olumqurani_esf
کانال فرهنگی دانشکده علوم قرآنی اصفهان
⚫️السلام علیک یااباعبدالله⚫️ 🅾همراه با کاروان عاشورای حسینی 🅾 ۷۲ قسمت(۱۲) ✅صبح عاشورا عمر سعد از میا
⚫️السلام علیک یا ابا عبدالله⚫️
🅾همراه باکاروان عاشورای حسینی🅾
۷۲ قسمت(۱۳)
✅امام حسین خطاب به لشکر عمر سعد:
مگر من فرزند (علی ع )کسی نیستم که قبل از همه ایمان آورد؟
اگر حرفم را باور ندارید،از جابربن عبدالله انصاری ،ابوسعید خدری ، . ،زیدبن ارقم وانس بن مالک بپرسید:
✅ای شبث بن ربعی ، ای قیس بن اشعث ،ای حجاربن ابجر،وای زیدبن حارث ! مگر شما نبودید که برای من نامه نوشتید ،که برای دفاع از فرزند رسول خدا ص آماده اید!
افراد فوق نوشتن نامه را انکار کردند .
✅قیس بن اشعث ملعون گفت یا حسین ! بایزید بیعت کن تا با تو بخوبی رفتار شود .
✅امام حسین ع فرمود :
به خدا پناه می برم از لجاجت شما واینکه گفتار مرا قبول نمی کنید، وسخنانش را تمام کرد.
ادامه دارد...
@olumqurani_esf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو این شبا بده به من قولی
که اربعین کرببلا باشم
#نریمان_پناهی
#پیشنهاد_دانلود
@olumqurani_esf
مطیعی. ضرب شمشیر تو.mp3
7.24M
ضرب شمشیر تو شور محشر
قوت بازویت ارث حیدر
#تاسوعا
@olumqurani_esf
شاید کمتر کسی بداند شعر امشبی را شه دین در حرمش مهمان است...که سالیان است شب عاشورا در هیئات میخوانیم از پدر آیه الله العظمی بهجت یعنی مرحوم کربلایی محمود بهجت ،که در اینجا شعر را به صورت کامل قرار داده ایم.
@olumqurani_esf
کانال فرهنگی دانشکده علوم قرآنی اصفهان
شاید کمتر کسی بداند شعر امشبی را شه دین در حرمش مهمان است...که سالیان است شب عاشورا در هیئات میخوانی
شب وصل است و تبِ دلبری جانان است
ساغر وصل لبالب به لب مستان است
در نظر بازیشان اهل نظر حیران است
گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است
چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
«یارب این بوی خوش از روضة جان می آید؟
یا نسیمی است کزان سوی جهان می آید؟»
«یارب این نور صفات از چه مکان می آید؟»
«عجب این قهقهه از حورِ جنان می آید!»
یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است؟
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
«چه سَماع است که جان رقص کنان» می آید؟
«چه صفیر است که دل بال زنان می آید؟»
چه پیامی است؟ چرا موج گمان می آید؟
چه شکار است؟ چرا بانگ کمان می آید؟
چه فضائی است؟ چرا تیر قضا پران است؟
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
گوش تا گوش، همه کرّ و فرِ دشمنِ پست
شاه بنشسته، بر او حلقة یاران الست
«پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست»
چار تکبیر زده یکسره بر هر چه که هست
خیمه در خیمه صدای سخن قرآن است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
وَه از آن آیتِ رازی که در آن محفل بود
«مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود»
«عشق می گفت به شرح آنچه بر او مشکل بود»
«خم می بود که خون در دل و پا در گل بود»
ساغر سرخ شهادت به کف مستان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
این حسین است که عالم همه دیوانة اوست
او چو شمعی است که جانها همه پروانة اوست
شرف میکده از مستی پیمانة اوست
هر کجا خانه عشق است همه خانة اوست
حالیا خیمه گهش بزمگه رندان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
قل هوالله بزاید زلبش، رمز احد
لم یلد گوید و لم یولد و الله صمد
این تمنا ز احد در دل او رفته زحد:
می وصلی بچشان - تا در زندان ابد
بشکنم - از خم وحدت که چنین جوشان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
محرمان حلقه زده در پی پیغامی چند:
«چشم اِنعام مدارید ز اَنعامی چند»
«فرصتِ عیش نگه دار و بزن جامی چند»
که نماندست ره عشق مگر گامی چند
در بلائیم ولی عشق بلا گردان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
امشب است آنکه «ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند»
«با من راه نشین باده مستانه زدند»
«قرعه فال به نام من دیوانه زدند»
یوسفِ فاطمه را ننگِ جهان زندان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
هان که گوی فلک صدق به چوگان من است
ساحت کون و مکان عرصه میدان من است
دیدة فتح ابد عاشق جولان من است
هر چه در عالم امر است به فرمان من است
پیش ما آتش نمرود گلِ بستان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
«هان و هان ناقة حقیم» مجوئید حیَل
«تا نبرد سرتان را سرِ شمشیرِ اجل»
«پیش جان و دل ما آب و گلی را چه محل؟»
«کار حق کن فیکون است نه موقوف علل»
بی فروغ رخ او ، جان و جهان بی جان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
ظهر فردا عملِ مذهب رندان بکنم
«قطع این مرحله با مرغ سلیمان» بکنم
حمله بر شعبده از دولت قرآن بکنم
«آنچه استاد ازل گفت بکن»، آن بکنم
عاقبت خانه ظلم است که آن ویران است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
«نقدها را بود آیا که عیاری گیرند
تا همه صومعه داران پی کاری گیرند»
و به تاریکی شب ره به کناری گیرند
صادقان زآینة صدق، غباری گیرند
صحنة مشهد ما صحن نگارستان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
گفت عباس که: من از سر جان برخیزم
از «سر جان و جهان دست فشان برخیزم»
«از سر خواجگی کون و مکان برخیزم»
من