eitaa logo
omatanvasata امةوسطا
376 دنبال‌کننده
519 عکس
0 ویدیو
1 فایل
پایگاه مطالعات جریان های جهان اسلام امةوسطا آدرس وب سایت : https://omatanvasata.com/ ارتباط با مدیر کانال: @Seyedabdollah11
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 اجماع مسلمین بر مشروعیت سفر به نیت زیارت قبور!!! محمد باغچیقی یکی از مهم ترین اختلافات میان وهابیان و امت اسلامی، در مسئله مشروعیت شد رحال به نیت زیارت قبور است. بدین صورت که وهابیان سفرکردن با هدف زیارت قبور را امری حرام می دانند ولیکن مسلمانان چنین سفری را نه تنها مشروع می دانند(1) بلکه بدان نیز ملتزم بوده اند. چنانکه ابن حجر هیتمی می نویسد: «کما ارجع العلماء علی مشروعیه الزیاره و السفر الیها، کذلک اجمع المسلمون من العلماء و غیرهم علی فعل ذلک، فان الناس لم یزالوا من عهد الصحابه و الی الیوم یتوجهون من سائر الآفاق الی زیارته (صلی الله علیه وآله) قبل الحج و بعده و یقطعون فیه – ای فی سفر الی زیارته (صلی الله علیه وآله) مسافات بعیده شاقه و ینفقون فیه الاموال و یبذلون المهج معتقدین ان ذلک من اعظم القربات و من زعم ان هذا الجمع الکثیر العظیم علی تکرر الازمنه مخطئون فهو المخطی المحروم.» (2) همانطور که علما بر مشروعیت زیارت و سفر به نیت آن متفق القول هستند همانطور نیز مسلمانان بر انجام چنین سفری اجماع دارند. بدین صورت که مسلمین از عصر صحابه تا به امروز همواره از نقاط مختلف دنیا برای زیارت قبر مطهر نبوی (صلی الله علیه وآله) به مدینه مشرف شده و در راستای انجام چنین سفری، مسافات طولانی را پیموده اند و اموال فراوانی را خرج کرده اند. دلیل اینکه مسلمین برای سفر به نیت زیارت قبر مطهر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) این همه زحمت را متحمل می شوند این است که آنان، زیارت آنحضرت و سفر برای تحقق چنین زیارتی را از بزرگترین عوامل قرب به سوی پروردگار تلقی می کنند. از این رو اگر کسی سفر به نیت زیارت قبور را امری خطا و اشتباه بخواند، در حقیقت خودش خطاکار و محروم خواهد بود. 📌 پی نوشت : ۱.بن باز در این باره تصریح می کند: «والزيارة الشرعية تجوز لكن من دون سفر، من دون شد الرحل إذا كان في البلد نفسه زاره في البلد، أما أن يشد الرحل يسافر لأجل زيارة القبر، هذا لا يجوز؛»؛ فتاوى نور على الدرب، ج۲، ص۳۴۲ ۲. هیتمی، ابن حجر، الجوهر المنظم فی زیاره القبر الشریف النبوی المکرم، ص۳۸، قاهره، مدبولی، چاپ اول، ۲۰۰۰م.
اسناد
💠 مشروعیت طلب شفاعت از اموات در نگاه ابن حجر هیتمی!!! پر واضح روشن است که در آئین وهابیت، بسیاری از امور مشروع و مرسوم میان مسلمانان، ممنوع شمرده شده اند. طلب شفاعت از اموات از جمله همین امور است که وهابیان آن را امری غیرشرعی، بلکه از نواقض اسلام دانسته اند.[۱] حال آنکه در عصر زندگانی صحابه، بسیاری از مردم به حرم مطهر نبوی (صلی الله علیه وآله) مشرف شده و از ایشان شفاعت طلب می کردند. ادامه مطلب...👇 🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی : ✔️ وب سایت : omatanvasata.com ✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata ✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
💠 مشروعیت طلب شفاعت از اموات در نگاه ابن حجر هیتمی!!! محمد باغچیقی پر واضح روشن است که در آئین وهابیت، بسیاری از امور مشروع و مرسوم میان مسلمانان، ممنوع شمرده شده اند. طلب شفاعت از اموات از جمله همین امور است که وهابیان آن را امری غیرشرعی، بلکه از نواقض اسلام دانسته اند.[۱] حال آنکه در عصر زندگانی صحابه، بسیاری از مردم به حرم مطهر نبوی (صلی الله علیه وآله) مشرف شده و از ایشان شفاعت طلب می کردند. نکته قابل توجه آن است که صحابه نیز طلب کنندگان شفاعت را مورد نکوهش قرار نمی دادند. چنانکه ابن حجر هیتمی در برخی از آثارش بسیاری از این ماجراها را نقل کرده است. در ادامه به عنوان نمونه به یکی از این ماجراها که توسط هیتمی نقل شده است اشاره می شود: «وروی بعض الحفاظ عن ابی سعید السمعانی انه روی عن علی (کرم الله وجهه) انهم بعد دفنه (صلی الله علیه وآله) بثلاثه ایام جاءهم اعرابی فرمی نفسه علی القبر الشریف (علی ساکنه الصلاه و السلام) و حثا من ترابه علی راسه و قال: یا رسول الله قلت فسمعنا قولک و وعیت عن الله سبحانه و تعالی و ما وعینا عنک و کان فیما انزل الله علیک قوله تعالی «و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما» و قد ظلمت نفسی و جئتک تستغفر لی ربی فنودی من القبر الشریف انه قد غفر لک»[۲] بعضی از حفاظ از ابی سعید سمعانی و او نیز از امیرالمومنین (علیه السلام) چنین نقل کرده اند: پس از دفن رسول خدا (صلی الله علیه وآله) شخصی اعرابی به حرم نبوی (صلی الله علیه وآله) مشرف شد و پس از قرائت آیه شریفه «و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما»، از حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) شفاعت طلبید و عرض کرد: من به خودم ظلم کرده ام (یعنی گناهانی مرتکب شدم) و لذا به سوی شما آمده ام تا برایم در نزد خدا استغفار کنی. (اینجا بود که) از قبر ندا آمد بخشیده شدی. 📌 پی نوشت : ۱. چنانکه در جزوه نواقض الاسلام محمد بن عبدالوهاب، طلب شفاعت به عنوان دومین ناقض اسلام که منجر به خروج از دین می شود، معرفی شده است: «الثاني: من جعل بينه وبين الله وسائط يدعوهم ويسألهم الشفاعة ويتوكل عليهم فقد كفر إجماعا.»؛ حمد بن عبدالوهاب، نواقض الاسلام، ص۲، عربستان، وزارة الشؤون الإسلامية والأوقاف والدعوة والإرشاد، چاپ اول، ۱۴۱۰ ق. ۲. هیتمی، ابن حجر، الجوهر المنظم فی زیاره القبر الشریف النبوی المکرم، ص۹۵ و ۹۶، قاهره، مکتبه مدبولی، چاپ اول، ۲۰۰۰م.
اسناد
💠 تصریح ابن حجر هیتمی بر دلالت آیه ۶۴ سوره نساء بر مشروعیت شد رحال از منظر وهابیان، سفر به نیت زیارت قبور امری حرام و ممنوع است.[۱] حال آنکه ادله متعددی بر مشروعیت شد رحال (یا همان سفر به نیت زیارت قبور) دلالت می کنند. آیه ۶۴ سوره مبارکه نساء از جمله این ادله است که ابن حجر هیتمی از علمای معروف اهل سنت در راستای تبیین دلالت آیه مذکور بر جواز سفر به نیت زیارت قبور چنین تصریح می کند:«ان زیارته (صلی الله علیه وآله) مشروعه مطلوبه بالکتاب والسنه والاجماع الامه وبالقیاس. اما الکتاب فقوله تعالی: “ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما” دلت علی حث الامه علی المجی الیه (صلی الله علیه وآله) والاستغفار عنده واستغفاره لهم وهذا لا ینقطع بموته .… ان الایه الکریمه طالبه للمجی الیه من بعد ومن قرب بسفر وبغیر سفر»[۲] زیارت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) امری مشروع و مطلوب است که مشروعیت آن بواسطه قرآن کریم، سنت، اجماع امت و قیاس قابل اثبات است. ادامه مطلب...👇 🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی : ✔️ وب سایت : omatanvasata.com ✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata ✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
💠 تصریح ابن حجر هیتمی بر دلالت آیه ۶۴ سوره نساء بر مشروعیت شد رحال محمد باغچیقی از منظر وهابیان، سفر به نیت زیارت قبور امری حرام و ممنوع است.[۱] حال آنکه ادله متعددی بر مشروعیت شد رحال (یا همان سفر به نیت زیارت قبور) دلالت می کنند. آیه ۶۴ سوره مبارکه نساء از جمله این ادله است که ابن حجر هیتمی از علمای معروف اهل سنت در راستای تبیین دلالت آیه مذکور بر جواز سفر به نیت زیارت قبور چنین تصریح می کند:«ان زیارته (صلی الله علیه وآله) مشروعه مطلوبه بالکتاب والسنه والاجماع الامه وبالقیاس. اما الکتاب فقوله تعالی: “ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما” دلت علی حث الامه علی المجی الیه (صلی الله علیه وآله) والاستغفار عنده واستغفاره لهم وهذا لا ینقطع بموته .… ان الایه الکریمه طالبه للمجی الیه من بعد ومن قرب بسفر وبغیر سفر»[۲] زیارت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) امری مشروع و مطلوب است که مشروعیت آن بواسطه قرآن کریم، سنت، اجماع امت و قیاس قابل اثبات است. در قرآن کریم، مشروعیت زیارت حرم مطهر نبوی (صلی الله علیه وآله) و سفر به سوی آن، با آیاتی همچون آیه ۶۴ سوره نساء «و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما» اثبات می شود. این آیه بر آن دلالت دارد که گناهکاران می توانند به محضر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مشرف شده و از آنحضرت بخواهند که برایشان استغفار فرماید. مسلما با رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) این مسئله پایان نمی یابد بلکه پس از وفات ایشان نیز مسلمانان می توانند به حرم مطهر نبوی (صلی الله علیه وآله) مشرف شده و از ایشان درخواست کنند تا برایشان استغفار نماید. ……. بنابراین آیه محل بحث، آیه ای عام است پس تشرف به حرم مطهر نبوی (صلی الله علیه وآله)، خواه از راه دور باشد یا نزدیک، با سفر کردن توام باشد یا بدون سفر کردن، تحت شمول آیه بوده و لذا امری مشروع به حساب می آید. 📌پی نوشت : ۱. در کتاب «فتاوی اللجنه الدائمه» چنین می خوانیم: «لا يجوز شد الرحال لزيارة قبور الأنبياء والصالحين وغيرهم، بل هو بدعة»؛ الدویش، احمد، فتاوی اللجنه الدائمه، ج۱، ص۴۳۱، رياض، رئاسة إدارة البحوث العلمية والإفتاء، بی تا. ۲. هیتمی، ابن حجر، الجوهر المنظم فی زیاره القبر الشریف النبوی المکرم، ص۱۷ و ۱۸، قاهره، مدبولی، چاپ اول، ۲۰۰۰م.
اسناد
💠 درخواست عمر بن خطاب از کعب الاحبار برای سفر به نیت زیارت قبر مطهر نبوی (صلی الله علیه وآله) وهابیان شد رحال (سفر) برای زیارت قبور را امری نامشروع و حرام دانسته و عموم مسلمین را از آن منع می کنند.[۱] حال آنکه به تصریح علما، محدثین و مورخین اسلامی، صحابه نه تنها بر سفر به نیت زیارت قبور پایبند بوده اند بلکه از دیگران نیز می درخواست می کردند تا برای زیارت حریم مطهر نبوی (صلی الله علیه وآله) به مدینه سفر کنند. ادامه مطلب...👇 🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی : ✔️ وب سایت : omatanvasata.com ✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata ✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
💠 درخواست عمر بن خطاب از کعب الاحبار برای سفر به نیت زیارت قبر مطهر نبوی (صلی الله علیه وآله) وهابیان شد رحال (سفر) برای زیارت قبور را امری نامشروع و حرام دانسته و عموم مسلمین را از آن منع می کنند.[۱] حال آنکه به تصریح علما، محدثین و مورخین اسلامی، صحابه نه تنها بر سفر به نیت زیارت قبور پایبند بوده اند بلکه از دیگران نیز می درخواست می کردند تا برای زیارت حریم مطهر نبوی (صلی الله علیه وآله) به مدینه سفر کنند.چنانکه ابن حجر هیتمی ماجرایی را به شرح ذیل نقل کرده است: «و یستدل ایضا بفعل عمر بن الخطاب فانه لما صالح اهل البیت المقدس وقدم علیه کعب الاحبار و فرح عمر باسلامه. قال له: هل لک ان تسیر معی الی المدینه و تزور قبر النبی (صلی الله علیه وآله) وتتمتع بزیارته (صلی الله علیه وآله)، فقال: نعم یا امیرالمومنین انا افعل ذلک، فلما قدم عمر بن الخطاب المدینه اول ما بدا بالمسجد وسلم علی رسول الله (صلی الله علیه وآله) وهذا ایضا یفهم انه قصد المسجد والسلام علی النبی (صلی الله علیه وآله) یوذن بان شد الرحل کذلک مطلوب، وفعل عمر له اقوی الآن واوفی دلیل ایضا، لان اتیان المدینه عندهم امر لا یکون و فیه دلیل علی سنه الزیاره وتاکدها»[۲]؛ از جمله ادله ای که بر مشروعیت سفر به نیت زیارت قبور دلالت می کند ماجرایی است که عمر بن خطاب آن را انجام داده است بدین سان که وقتی کعب الاحبار پس از فتح بیت المقدس توسط مسلمین، اسلام آورد، عمر از مسلمان شدن او خوشحال شد و به او گفت: آیا می توانی با من برای زیارت قبر مطهر نبوی (صلی الله علیه وآله) به مدینه سفر کنی؟ کعب الاحبار این پیشنهاد را پذیرفت و با مسلمانان راهی مدینه شد. وقتی عمر بن خطاب به مدینه وارد شد ابتدا به سوی مسجد النبی (صلی الله علیه وآله) رفت و حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) را زیارت کرد. این ماجرا به خوبی نشان می دهد شد رحال برای زیارت قبور امری مطلوب است و فعل عمر بن خطاب، از مهم ترین ادله برای اثبات این مدعاست. 📌پی نوشت: ۱. عبدالله بن جبرین در این باره چنین تصریح کرده است: «وقد ورد النهي عن شد الرحال لغير المساجد الثلاثة: المسجد الحرام والمسجد النبوي والمسجد الأقصى، فيدخل في النهي سائر البقاع والقبور»إ بن جبرین، عبدالله، فتاوی فی التوحید، ص۲۴، دارالوطن، چاپ اول، ۱۴۱۸ ق. ۲. هیتمی، ابن حجر، تحفه الزوار الی قبر النبی المختار، ص۷۱، دارالصحابه للتراث، چاپ اول، ۱۴۱۲ ق.
اسناد
💠 بررسی حکم ذبح برای غیر خداوند متعال از نگاه وهابیت تکفیری وهابیت تکفیری مسلمانان را بخاطر اموری همچون استغاثه، و طلب شفاعت، نذر و ذبح برای غیر خداوند متعال و … بدون قید و شرط تکفیر می کنند بدون این که تفصیلی در این مسائل قائل باشند که این امور با نیت الوهیت و ربوبیت موجب کفر و شرک است. بسیاری از وهابی ها ذبح را به صورت مطلق عبادت شمردند لذا کسی ذبح را برای غیر خداوند متعال انجام دهد مشرک به شرک اکبر و خارج از ملت اسلام است. ادامه مطلب...👇 🌐 وب سایت و کانال های ارتباطی : ✔️ وب سایت : omatanvasata.com ✔️ تلگرام : https://t.me/omatanvasata ✔️ایتا : https://eitaa.com/omatanvasata
💠 بررسی حکم ذبح برای غیر خداوند متعال از نگاه وهابیت تکفیری نویسنده: سید مصطفی عبدالله زاده[۱] مقدمه وهابیت تکفیری مسلمانان را بخاطر اموری همچون استغاثه، و طلب شفاعت، نذر و ذبح برای غیر خداوند متعال و … بدون قید و شرط تکفیر می کنند بدون این که تفصیلی در این مسائل قائل باشند که این امور با نیت الوهیت و ربوبیت موجب کفر و شرک است. بسیاری از وهابی ها ذبح را به صورت مطلق عبادت شمردند لذا کسی ذبح را برای غیر خداوند متعال انجام دهد مشرک به شرک اکبر و خارج از ملت اسلام است. محمد بن عبدالوهاب در بحث «العبادة وأنواعها» می نویسد: «ومن ذلك الذبح: فلا يجوز لأحد أن يذبح إلا لله وحده، كما قرن الله بينهما في القرآن في قوله تعالى: {قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ لا شَرِيكَ لَهُ[۲]} والنسك هو: الذبح، وقال: {فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ[۳]}»[۴]؛ و از آن عبادت ذبح است: پس ذبح برای هیچ کسی غیر از خداوند جایز نیست چنانچه خداوند بین آن دو (ذبح و برای خداوند) در قران قرین قرار داد و در قول خداوند: (بگو: مسلماً نماز و قربانیم و زندگی کردن و مرگم برای خدا پروردگار جهانیان است) و نسک به معنای ذبح است و خداوند فرمود: (پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى كن). محمد بن عبدالوهاب در جای دیگر می نویسد: «وأن الذبح لغير الله كفر والذبيحة حرام»[۵]؛ ذبح برای غیر خدا کفر است و گوشت قربانی حرام است. صالح فوزان هم بعد از آیه ۱۶۲ سوره انعام می نویسد: «ما يستفاد من الآية: أن الذبح لغير الله شركٌ أكبر لأنه قرَنه بالصلاة، فكما أن من صلى لغير الله فقد أشرك فكذلك من ذبح لغيره فقد أشرك»[۶]؛ چیزی که از آیه استفاده می شود: ذبح برای غیر خداوند شرک اکبر است چون خداوند ذبح را قرین نماز قرار داد پس همچنانکه کسی نماز برای غیر خداوند بگذارد مشرک می شود پس همچنین کسی برای غیر خداوند ذبح کند مشرک می شود. او در ادامه بعد از آیه ۲ سوره کوثر می نویسد: «مناسبة الآية للباب: أن الذبح عبادة يجب إخلاصها لله، وصرفها لغيره شرك أكبر. ما يستفاد من الآية: ۱- أن الذبح لغير الله شرك أكبر؛ لأنه عبادة، وصرف العبادة لغير الله شركٌ أكبر. ۲- أن الصلاة والذبحَ من أعظم العبادات»[۷]؛ مناسبت آیه در باب این است که ذبح عبادت است و فقط باید برای خداوند انجام گیرد و انجامش برای غیر خداوند شرک اکبر است. آنچه که از آیه استفاده می شود: ۱. این که ذبح برای غیر خداوند شرک اکبر است چون ذبح عبادت است و انجام عبادت برای غیر خداوند شرک اکبر است. ۲. این که ذبح و نماز از بزرگترین عبادات شمرده می شوند. در فتاوی لجنه آمده: ومن صرف نوعا من أنواع العبادة نذرا أو ذبحا أو غير ذلك لغير الله يعتبر مشركا مع الله غيره … وكل من اعتقد من المكلفين المسلمين جواز النذر والذبح للمقبورين؛ فاعتقاده هذا شرك أكبر مخرج عن الملة يستتاب صاحبه ثلاثة أيام ويضيق عليه فإن تاب وإلا قتل»[۸]؛ و کسی که نوعی از انواع عبادت همچون نذر یا ذبح یا غیر این دو را برای غیر خداوند انجام بدهد غیر خداوند را با خداوند شریک قرار داده است … و هر کسی از مکلفین از مسلمانان معتقد به جواز نذر و ذبح برای اهل قبور باشد پس اعتقادش شرک اکبر است و خارج از ملت اسلام است، تا سه روز توبه داده می شود و بر او سخت گرفته می شود پس اگر توبه کرد توبه اش پذیرفته می شود و اگر توبه نکند کشته می شود. بن باز ذبح را جزو عبادات شمرده است و ذبح برای غیر خدا را شرک اکبر می داند و به این دو آیه (سوره انعام و کوثر) استدلال می کند[۹].
بن عثیمین در جای متعدد آورده که ذبح عبادت است و انجامش برای غیر خدا شرک اکبر و فاعلش خارج از ملت اسلام است[۱۰]. البته بن عثیمین در برخی از جاها خلاف مبنایش ذبح برای غیر خداوند را به صورت مطلق شرک نمی داند و قائل به تفصیل است. او می گوید: «إذا ذبح الإنسان خروفاً أو غيره من بهيمة الأنعام ليتصدق به عن شخص ميت فهذا لا بأس به، وإن ذبح ذلك تعظيماً لهذا الميت وتقرباً إلى هذا الميت كان شركاً أكبر، وذلك لأن الذبح عبادة وقربة، والعبادة والقربة لا تكون إلا لله … فيجب التفريق بين المقصدين: فإذا قصد بالذبح أن يتصدق بلحمه ليكون ثوابه لهذا الميت فهذا لا بأس به … وأما إذا كان قصده بالذبح لفلان التقرب إليه وتعظيمه فهو شركٌ أكبر؛ لأنه صرف شيئاً من أنواع العبادة لغير الله تعالى»[۱۱]؛ اگر کسی گوسفند یا حیوان دیگری را ذبح کند تا از طرف میت صدقه بدهد، اشکالی ندارد و اگر به احترام و بزرگ شمردن این مرده و نزدیک شدن به این مرده آن را ذبح کند، شرک اکبر است چون ذبح عبادت و موجب قرب است و عبادت و تقرب فقط برای خداوند است … پس باید بین این دو قصد، فرق گذاشت: اگر قصد دارد با ذبح، گوشتش را صدقه بدهد تا ثوابش به میت داده شود، اشکالی ندارد … و اما اگر قصدش از ذبح برای فلانی، تقرب و بزرگ شمردن او باشد، این ذبح شرک اکبر است؛ زیرا چیزی از اقسام عبادت را برای غیر خداوند متعال انجام داده است. بررسی ادعای وهابی ها و ادله آنها در پاسخ ادعای وهابیت گفته می شود: اولا در تعریف عبادت قصد ربوبیت و الوهیت دخیل است یعنی عملی عبادت شمرده می شود که به نیت ربوبیت و الوهیت خداوند متعال باشد چنانچه در آیات متعدد[۱۲]، عبادت مترتب بر ربوبیت خداوند متعال است و مفسرین اهل سنت و شیعه همچون طبری، آیت الله خوئی (رحمه الله) و دیگران در تعریف عبادت، ربوبیت را دخیل می دانند[۱۳]. بنابراین در تعریف عبادت، نیت ربوبیت و الوهیت دخیل است و اگر عملی همچون سجده، نذر، ذبح و … بدون نیت ربوبیت و الوهیت غیر، برای غیر واقع شود شرک محسوب نمی گردد. بنابراین اگر ذبح برای غیر خداوند واقع شود و به نیت ربوبیت و الوهیت مذبوح له باشد در این صورت شرک محسوب می گردد و همین نکته از آیات و روایات بدست می آید که ذبح برای مهمان، ولیمه عروسی، عقیقه، تجارت، خوردن و … نه تنها شرک نیست بلکه مستحب و گاهی واجب هم می گردد چنانچه حضرت ابراهیم (علیه السلام) برای مهمانان خود گوساله ای را ذبح کرده است. خداوند متعال در آیه ۶۹ سوره ابراهیم می فرماید: «وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ»؛ و به راستی فرستادگان ما ابراهیم را مژده آورده، سلام گفتند، او هم گفت: سلام [بر شما] و درنگ نکرد تا گوساله ای بریان [برای آنان] آورد. همچنین در آیات ۲۶ و ۲۷ سوره ذاریات می فرماید: «فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ – فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ»؛ سپس پنهانی به سوی خانواده خود رفت و گوساله فربه (و بریان شده‌ای را برای آنها) آورد، پس آن را نزدیکشان برد [ولی دید نمی خورند]؛ گفت: مگر نمی خورید؟ در این دو آیه بیان شده که حضرت ابراهیم (علیه السلام) گوساله ای را برای مهمانان خود ذبح کرده و گوشتش را طبخ کرد و برای آنها آورده است. پس معلوم می شود ذبح از اعمال عادی است زمانی که به نیت ربوبیت و الوهیت مذبوح له باشد شرک محسوب می گردد ولی ذبح برای مهمان بدون چنین نیتی مستحب است و شرک شمرده نمی شود. همچنین در آیات ۷۱ و ۷۲ سوره یس آمده که ذبح حیوان برای خوردن و تجارت جایز است و جزو اعمال عادی است و عبادت شمرده نمی شود: «أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ – وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ»؛ آیا کافران ندیدند که بر آنها به دست (قدرت) خود از جمله آفریدگان چهارپایانی خلقت کردیم تا مالک آنها شوند؟ و چهارپایان را برای آنان رام کردیم که برخی از آنها مرکب سواری آنان هستند و از [گوشت] برخی از آنها می خورند. علاوه بر این آیات در روایات هم آمده که برای مهمان و ولیمه عروسی ذبح مستحب است: یک: در صحیح بخاری از انس آمده که پیامبر (صلی الله علیه وآله) برای عروسی خودش ولیمه داد: «عَنْ أَنَسٍ، قَالَ: «مَا أَوْلَمَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلَى شَيْءٍ مِنْ نِسَائِهِ مَا أَوْلَمَ عَلَى زَيْنَبَ، أَوْلَمَ بِشَاةٍ»[۱۴]؛ از انس که گفت: نبی اکرم (صلی الله علیه وآله) برای هیچ یک از همسرانش به اندازه زینب ولیمه نداد. چنانکه برای جشن عروسیش یک گوسفند ذبح کرد.
روایت هم حسن است چنانچه البانی ذیل این روایت آن را تصحیح کرد[۲۴]. لام در «لام سعد» برای جهت انتفاع است یعین ثوابش برای ام سعد است و الا هدف و غایت این کند چاه برای خداوند متعال است و سعد بن عباده با این بیان مشرک نشده چون لام برای جهت انتفاع است نه غایت. بنابراین اگر کسی ذبح بکند برای نبی، این برای جهت انتفاع است نه این که غایت و هدف نبی باشد. علمای اهل سنت هم به این نکته تذکر دادند که لام در «الذبح للنبی» برای جهت انتفاع است نه این که کسی نبی (صلی الله علیه وآله) را رب یا اله بداند چنانچه قضاعی شافعی می گوید: «من استخبر حال من يفعل ذلك من المسلمين وجدهم لا يقصدون بذبائحهم ونذورهم للأموات إلاّ الصدقة عنهم وجعل ثوابها لهم»[۲۵]؛ هركس كه حال كسي كه از مسلمانان اين كار را انجام مي دهد، مورد مطالعه قرار دهد در مي يابد كه ايشان از نذر و قرباني خويش براي مردگان غير از صدقه دادن از ايشان و فرستادن ثوابش براي آنها قصدي ندارند. داود بن سلیمان نقشبندی در رد بر وهابیت تکفیری هم به این نکته اشاره کردند[۲۶]. حتی بن عثیمین وهابی هم می گوید: «إذا ذبح الإنسان خروفاً أو غيره من بهيمة الأنعام ليتصدق به عن شخص ميت فهذا لا بأس به … فيجب التفريق بين المقصدين: فإذا قصد بالذبح أن يتصدق بلحمه ليكون ثوابه لهذا الميت فهذا لا بأس به»[۲۷]؛ اگر کسی گوسفند یا حیوان دیگری را ذبح کند تا از طرف میت صدقه بدهد، اشکالی ندارد … پس باید بین این دو قصد، فرق گذاشت: اگر قصد دارد با ذبح، گوشتش را صدقه بدهد تا ثوابش به میت داده شود، اشکالی ندارد. اما این که بن عثیمین می گوید: ذبح عبادت است و برای تقرب به خداوند است و اگر برای تقرب و تعظیم غیر خداوند (مذبوح له) انجام قرار گیرد، شرک اکبر است. در پاسخ گفته می شود: اولا: این کلام بن عثیمین (عبادت بودن ذبح به صورت مطلق) با عبارات دیگرش که بیان شده نمی سازد یعنی بن عثیمین دچار تناقض شده: از یک طرف می گوید ذبح عبادت است و برای غیر خداوند واقع نمی شود از طرف دیگر می گوید ذبح برای مهمان و ولیمه عروسی و تجارت و خوردن واقع می شود در حالی که ذبح برای مهمان و ولیمه عروسی و … برای تقرب به خداوند نیست بلکه احترام و اکرام غیر خداوند متعال است و این نشان می دهد ذبح به صورت مطلق عبادت نیست بلکه به نیت شخص بر می گردد. همچنین بن عثیمین چنانچه بیان شده قصد را دخیل در عبادت بودن ذبح می داند. از یک طرف می گوید ذبح به قصد تقرب به خدا واقع می شود و از طرف دیگر می گوید ذبح برای نبی یا ولی به عنوان این که ثوابش به آن مرده برسد جایز است. ثانیا: برخی از اعمال (نماز، روزه و …) ذاتا عبادت شمرده می شود و جزو امور تعبدی هستند و بدون نیت و قصد قربت، تکلیف به این عمل ساقط نمی گردد و برخی از اعمال (دفن میت، نجات دادن غریق، طهارت لباس، احترام به پدر و مادر و ذبح و …) جزو امور توسلی شمرده می شوند و عمل بدون نیت و قصد تقرب، واقع می شود و دائر مدار قصد قربت ونیت نیست و زمانی عبادت شمرده می شود به نیت قصد قربت عمل شده باشد. شاطبی می نویسد: «إِنَّ الْأَعْمَالَ بِالنِّيَّاتِ، وَالْمَقَاصِدَ مُعْتَبَرَةٌ فِي التَّصَرُّفَاتِ مِنَ الْعِبَادَاتِ وَالْعَادَاتِ، وَالْأَدِلَّةُ عَلَى هَذَا المعنى لا تنحصر. وَيَكْفِيكَ مِنْهَا أَنَّ الْمَقَاصِد تُفَرِّقُ بَيْنَ مَا هُوَ عَادَةٌ وَمَا هُوَ عِبَادَةٌ، وَفِي الْعِبَادَاتِ بَيْنَ مَا هُوَ وَاجِبٌ وَغَيْرُ وَاجِبٍ، وَفِي الْعَادَاتِ بَيْنَ الْوَاجِبِ وَالْمَنْدُوبِ، وَالْمُبَاحِ وَالْمَكْرُوهِ وَالْمُحَرَّمِ، والصحيبح وَالْفَاسِدِ، وَغَيْرِ ذَلِكَ مِنَ الْأَحْكَامِ، وَالْعَمَلُ الْوَاحِدُ يُقْصَدُ بِهِ أَمْرٌ فَيَكُونُ عِبَادَة، وَيُقْصَدُ بِهِ شيء آخر، فلا يكون كَذَلِكَ، بَلْ يُقْصَدُ بِهِ شَيْءٌ فَيَكُونُ إِيمَانًا، وَيُقْصَدُ بِهِ شَيْءٌ آخَرُ فَيَكُونُ كُفْرًا، كَالسُّجُودِ لِلَّهِ أَوْ لِلصَّنَمِ»[۲۸]؛ اعمال به نیّت‌ها بستگی دارد، و مقاصد در عبادات و عادتات که از تصرفات هستند معتبر می‌باشد و دلایل بر این معنا در شمار نمی‌آید و از آن دلایل همین برای تو کافی است که: مقاصد بین واجب و مندوب و مباح و مکروه و حرام و صحیح و فاسد و دیگر از احکام، فرق می‌گذارد. و یک نوع عمل است و با آن قصد امری می‌شود و عبادت محسوب می‌شود و از همان عمل قصد چیز دیگری می‌شود و عبادت محسوب نمی‌شود، و یا از آن عمل قصد چیزی می‌شود و ایمان محسوب می‌شود و از همان عمل قصد چیز دیگری می‌شود و کفر محسوب می‌شود؛ مانند سجده برای خداوند و برای بت.