eitaa logo
شکوفه های باغ انتظار
112 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1هزار ویدیو
49 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از زنگ دانایی
🎉 🌺 سلام ما بچه ها🙌 به روح پاک آقا💫 امام جعفر صادق🌟 امام شیشم ما🌸 مکتب ما شیعه ها🕌 پیروی راه اوست🕋 ما بچه های شیعه👦 خیلی اونو داریم دوست💝 🌼🌼🌸🌹🌸🌼🌼 💐ولادت (علیه السلام) مبارک باد. 🔔کانال زنگ دانایی👇 🔶➖➖➖➖➖ @zange_danaei ➖➖➖➖➖🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فراموش کردی... 🤔 در چوبی را هل داد. در باز شد. وارد حیاط شد. بز سیاه که زیر درخت انجیر بسته شده بود، با دیدن او مع مع کرد. «ابامُهزَّم لبخند زد و جلو رفت. دوتا گوش بز را توی دستهایش گرفت. گوشهای بلند بز، مثل دو تکه ی نمد بود، سلام بر خوشگل گوش نمدی ام! مثل این که گرسنه ای، آره؟ بعد رفت مقداری علف از کنار انباری حیاط برداشت و جلوی بز گذاشت. مادرش در خانه را باز کرد. کوزه ی آب را از گوشه ی ایوان برداشت. نگاهی به پسرش ابومُهزَّم کرد. ابومُهزَّم سلام کرد. مادر با اخم، آهسته لبش جنبید. از دست پسرش ناراحت بود و رفت توی خانه. ابومُهزَّم نگاهی به شاخه های درخت انجیر کرد. انجيرها هنوز سبز بودند. آن وقت از پله ها بالا رفت. کم کم داشت هوا تاریک می شد. مادر چراغ را روشن کرد. بعد رفت توی ظرف بزرگ گلی، مقداری آرد و آب ریخت و جلوی چراغ نشست. ابومُهزَّم کتاب را از زیر لباسش بیرون آورد و روی تاقچه ی گلی گذاشت. آرام آمد کنار مادر نشست. نگاهی به مادر کرد. هنوز اخمهایش توی هم بود: «سلام مادرجان!» 😍 و سرش را جلو برد و صورت مادر را بوسید. مادر با اخم گفت: «خودت را لوس نکن!» بعد صورتش را به طرف دیگر گرفت، تا لبخندش را پسرش نبیند. مادرجان ببخشید! از کار صبحم معذرت می خواهم و دوباره مادر را بوسید.😘 رفتارت درست نبود؛ آن هم جلوی دیگران! صبح سر موضوعی عصبانی شده بود و بر سر مادرش فریاد کشیده بود. بعد متوجه خدمت کار دم در شد. خدمت کار امام صادق علیه السلام بود. پیغامی برایش آورده بود. ابومُهزَّم گفت: «می دانم مادر! اشتباه کردم. 😔 ...👇
این را به امام صادق عليه السلام هم گفتم.» چی؟ مگر او هم از این موضوع اطلاع داشت؟ 😨 بله مادرجان! امروز وقتی کلاس تعطیل شد، امام به من گفت: چرا با مادرت این جوری رفتار کردی؟» خیلی خجالت کشیدم! 😥 مادر همين طور که خمیر درست می کرد، توی فکر رفت. لبخند روی صورتش دیده می شد.😊 پنجه های خمیری اش را پاک کرد و گفت: «پاشو کمک کن تا تنور را روشن کنیم!» ابامُهزَّم همراه مادر بلند شد. چند شاخه هیزم در تنور ریخت. هیزمها شعله کشیدند. مادرش در حالی که چشم به شعله های آتش داشت، پرسید: «گفتی امام از جریان امروز ما خبر داشت؛ اما نگفتی درباره ی من دقیقا چه گفت!» . آه مادرجان! گفتم که... یعنی فقط گفت: «چرا با مادرت این جوری رفتار کردی»، یا چیزهای دیگری هم گفت؟ تو را به خدا بگو! دوست دارم بیشتر بدانم. امام فرمود: «چرا با مادرت تندی کردی؟😔 فراموش کردی که مادرت، مدت نه ماه وجودش را خانه ی امن تو کرد؟ پس از تولدت آغوشش را گاهواره ی گرم تو قرار داد و تا دو سال از شیره ی جانش نوشیدی؟ پس دلش را به دست بیاور و دیگر با او تندی و بدرفتاری نکن!» چه خوب پسرم! خیلی خوشحالم که شاگرد و دوست امام صادق علیه السلام هستی، حتما سلام مرا به او برسان😍 بعد در حالی که خمیر را تکه تکه و گلوله گلوله می کرد، سرش را جلو برد و پسرش را بوسید. هر دو خندیدند.😍☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از زنگ دانایی
11.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 🌺 کمک کردن (علیه السلام) به نیازمندان 🔷 🔔کانال زنگ دانایی👇 🔶➖➖➖➖➖ @zange_danaei ➖➖➖➖➖🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از زنگ دانایی
🔷 🤲چرا باید دعا کنیم؟ همان طور که ما به آب💧 و غذا 🍝نیاز داریم ،به حرف زدن🗣 به دیگران نیز نیاز داریم. وقتی ما با دوستانمان حرف می زنیم احساس شادی 🙂می کنیم و غم و غصه هایمان را از یاد می بریم. 🕋البته بهترین دوست ما خداست. چه خوب است که گاهی هم با این دوستمان حرف بزنیم. حرف زدن با خدا هم خیلی شیرین است🍯😊. به این کار دعا🤲 می گویند. 🌸خدا هیچ وقت از شنیدن حرف های ما خسته نمی شود. اگر ما روزی صد بار هم با او حرف بزنیم باز هم به حرف هایمان گوش می دهد. 📿حرف زدن با خدا ما را از ناامیدی و افسردگی نجات می دهد و 😈شیطان را از ما دور می کند. 👤ما هنگام دعا و گفتگو با خدا می توانیم خواسته هایمان را نیز با او در میان بگذاریم. اگر او خواسته ما را هم انجام ندهد، از پاداش های بهشتی اش به ما می بخشد. پس دعا و درخواست از او هیچ وقت بی فایده نیست.😃 🌸 (صلی الله علیه وآله) علاقه زیادی به دعا و گفتگو با خدا داشت. حرف زدن با خدا برای پیامبر از حرف زدن با هر دوست و رفیقی شیرین تر بود. 🔔کانال زنگ دانایی👇 🔶➖➖➖➖➖ @zange_danaei ➖➖➖➖➖🔶
29.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹زندگی حضرت (ص) 🔶قسمت پنجم (قسمت پایانی) 🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از زنگ دانایی
Project_10-25_SD.mp3
3.58M
📖 شهادت (شهید محمد حسین فهمیده) 🌷 🔔کانال زنگ دانایی👇 🔶➖➖➖➖➖ @zange_danaei ➖➖➖➖➖🔶