آدم نرمال!
محمدکاظم انبارلویی
دکتر محمود سریعالقلم، پژوهشگر حوزه توسعه، علوم سیاسی و تاریخ معاصر ایران است . او استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی است. او صاحب تألیفات زیادی در حوزه نظام بینالملل، حقوق بینالملل و روابط بینالملل است.
او دارای مدرک فوق دکترای روابط بینالملل از دانشگاه اوهایو و دکترای روابط بینالملل از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است. از مقامات علمی او هرچه بگوییم حق آن را نمیتوانیم ادا کنیم!
اگر بخواهیم بدانیم در نشستهای داووس چه میگذرد میتوانیم به یادداشتهای او که یک پای ثابت در این نشستهاست مراجعه کنیم.
دوست داشتم او در مورد حادثه 50 روز اخیر عملیات طوفانالاقصی که یک رونمایی از شکلگیری جغرافیای جدید سیاسی غرب آسیاست و ظهور علنی و عملی محور مقاومت در به زیر کشیدن هژمونی آمریکا و رژیم صهیونیستی یادداشت یا سخنرانی از او ببینم و یا بشنوم.
تا اینکه در تاریخ 11 آذر 1402 در صفحه شخصیاش در تلگرام یک مطلب خوب ،
اخلاقی و ادیبانه تحت عنوان «30 ویژگی یک فرد نرمال» یافتم!(1)
به برخی از این ویژگیها که در زیر اشاره میکنم دقت فرمایید:
1- آدم نرمال در رانندگی از فرعی به اصلی ، کامل میایستد بعد حرکت میکند.
2- آدم نرمال آنقدر آشغال را در دست خود نگه میدارد تا سطل زباله را پیدا کند.
3- آدم نرمال در صندلیهای پشت تاکسی، پاهای خود را جمع میکند تا دو نفر دیگر راحت بنشینند.
4- آدم نرمال با دو نفر دیگر در عرض پیادهرو راه نمیرود و سد راه عبور دیگران نمی شود.
5- آدم نرمال از راه رفتن روی برگهای پاییزی و صدای خش خش آنها لذت می برد.
6- آدم نرمال چراغهای روشن اضافی را در محل سکونت و محل کار خود خاموش میکند.
7- .....
تا اینجای کار آدم غیرنرمال از خود سؤال میکند آیا برای کشفیات فوق نیازی بود ایشان رنج سفر به آمریکا را متحمل شود و چندین مدرک در حوزه حقوق بینالملل ، روابط بینالملل و نظام بینالملل بگیرد. آنهم در فضای خونین غرب آسیا که صهیونیستها بچهکشی راه انداختهاند و با بمبارانی به استعداد 2 بمب اتمی خانههای مسلمانان فلسطینی را روی سرشان خراب میکند ، استاد تمام یکی از برجستهترین دانشگاههای کشور در خصوص مختصات آدم نرمال قلم فرسایی کند.
شاید به من خرده بگیرند ، ایشان در 30 ویژگی حتما مسائلی که مربوط به روابط بینالملل و حقوق بینالملل است مطالبی گفتهاند و شما سانسور کردید بله گفتهاند به موارد زیر توجه کنید:
1- آدم نرمال حتی دشمنان خود را با آقای ... خانم ... خطاب میکند.
2- آدم نرمال به همه کشورها، ملتها ونهادهای ملی آنان احترام میگذارد.
3- آدم نرمال تاریخ میخواند تا انتظارات خود را بر واقعیتها منطبق کند.
4- آدم نرمال با توجه به واقعیتهای جهان امروز به کثرتگرایی فکری اعتقاد دارد.
5- آدم نرمال در کش و قوسهای میان هیجان و فکر ، بر خود مسلط است.
6- آدم نرمال در جهان فوق العاده زیبای امروز برای موسیقی، هنر، سینما و تئاتر وقت میگذارد.
بنده نه از حقوق بینالملل و نظم بینالملل و نه از روابط بینالملل اطلاعی دارم و نه توفیق نشستن در سر کلاسهای این استاد گرانقدر را داشتم.
از شاگردان او میخواهم توضیح دهند یک عالم و دانشمند که برخی ایشان را در مرتبت پروفسوری میبینند توضیح دهند در شرایطی که فریادهای جگر خراش
کودکان و زنان و مردان سالخورده زیر بمبارانهای وحشتناک رژیم صهیونیستی در غزه به گوش مردم آزاده جهان در 5 قاره رسیده و آنها را به خیابانها کشانده است سخن از آدم نرمال در این ابعاد آن هم در این فضای خون آلود منطقه غرب آسیا که مذکور افتاد چه معنی میدهد؟!
اکنون که نظم جهان در غرب آسیا به هم ریخته، قدرتهای نوظهور در جهان یک جانبهگرایی آمریکا و سه کشور شرور اروپایی را زیر سؤال برده است ، چه کسی باید نظم جدید را توصیف کند و از انسان نرمال سخن گوید؟!
و بالاخره سؤال کلیدی آن است کسی که با این بار دانش که کمر هر عالمی را خم میکند در مورد ویژگیهای آدم نرمال در فضای کنونی چنین سخنانی به میان میآورد آیا خود یک «آدم نرمال» ببخشید «استاد نرمال» است؟!
ای کاش وی پس از خواندن این نقد مشفقانه دو کلمه هم در مورد مفاهیمی چون «ستم عریان» ، «خشونت محض» ، «جنایت جنگی بیسابقه» و صهیونیستها و جایگاه رژیم اشغالگر قدس در تهدید صلح جهانی قلمی کنند.
پی نوشت:
1- به نقل از سایت انصاف نیوز
https://eitaa.com/omid_klid_njat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پاسخ جالب رهبر انقلاب به یک شبهۀ مشهور در مورد مسئله فرزند آوری
⭕️ شما که میگید فرزند زیاد، خب اگر زیاد شدند، نمیتونیم تربیتشون بکنیم
https://eitaa.com/omid_klid_njat
#علم_و_پژوهش
#انقلاب_اسلامی #اسلام_ناب
#جامعه_اسلامی #دانشجو
#کنشگری #آرمانخواهی
✅ دانشجوی تراز انقلاب اسلامی
🔶 دانشجو و دانشگاه شأن و جایگاهی دارد که واقعاً بنا به فرموده شهید بهشتی مؤذن جامعه است که اگر خواب بماند نماز امت قضا میشود. دانشجوی تراز انقلاب اسلامی یک سری ویژگیهایی دارد که باعث میشود تا جدای از آن که در مسیر علمآموزی قدم بر میدارد بلکه در تمدنسازی و جامعهپردازی هم ایفاگر نقشی بیبدیل باشد.
🔶 دانشجوی تراز انقلاب اسلامی روی ریزترین پدیدههای سیاسی دنیا فکر میکند نظر میدهد تحلیل میکند. دانشجوی تراز انقلاب اسلامی رابطه پایدار و ثابتی با خداوند متعال دارد با خدا حرف میزند فقط از خدا میخواهد بر خدا توکل میکند مناجات دارد اهل دعا و توسل است. دانشجوی تراز انقلاب اسلامی با قالبها و نوآوریهای علمی خود بنای یک جامعه آباد و عادلانه مبتنی بر تفکرات و ارزشهای انقلابی و اسلامی را بالا میبرد.
🔶 رهبر عظیمالشان انقلاب اسلامی انتظاری که دارد این است که دانشجوی انقلابی یک دانشجوی روشنفکر تمامعیار مسلمان و متدین باشد. با خدا باشد و ارزشهای اسلامی را پاس بدارد. دانشجوی تراز انقلاب باید در کنار علمآموزی، عدالتخواهی و آرمانگرایی و آزاداندیشی داشته باشد.
🔶 دانشجوی تراز باید مطالبهگر باشد باید نسبت به اجرای صحیح و درست و اصولی قانون اساسی، ارزشهای اسلامی و آرمانهای انقلاب اسلامی از جامعه، از مسئولان و دستگاههای حاکمیتی مطالبه کند. دانشجوی تراز انقلاب اسلامی باید تولید علم کند. از مرزهای کنونی علم نیز پیشروی کرده و با خلاقیت خود و با نبوغ خود به سراغ علوم جدید و دانش نو و فناورانه باشد. دانشجوی تراز انقلاب اسلامی سیاستزده نیست بلکه سیاستگراست یعنی جدای از بازیهای سیاسی، یک درک ژرف و عمیق از پدیدههای سیاسی و قدرت فهم و درک و تحلیل مسائل سیاسی را دارد. این دانشجو شجاعت دارد از هیچ چیزی هراس ندارد صاف و صادق و پاکیزه دل است حرفش را صریح و روشن و شفاف میزند. در صورتی که بفهمد که اشتباه کرده است هم میپذیرد چرا که به دنبال آموختن است نه به دنبال لجاجت.
🔶 جنبش دانشجویی از بدو تولد خود ضد استکبار، ضد سلطه و ضد استبداد و خفقان و اختناق بوده و دائماً در حال مبارزه برای عدالتخواهی بوده است. جنبش دانشجویی تراز انقلاب اسلامی هم باید همواره به چنین ویژگیهایی متصف باشد. بنابراین همان طور که اگر دانشگاه، واقعاً دانشگاه باشد یک کشوری را میتواند به سعادت برساند، دانشجو نیز اگر دانشجو تراز انقلاب اسلامی باشد میتواند جامعهساز باشد میتواند امتی را از به بیراهه رفتن نجات دهد و کانون تحول و تعالی باشد.
https://eitaa.com/omid_klid_njat
#عدالت_و_مبارزه_با_فساد
#اقتصاد
#ارز
✅ پیشگیری اولویت مبارزه فساد
🔶 در هفتهای که گذشت اخبار پیرامون فساد بروز یافته در چای دبش، فضای افکار عمومی کشور را به شدت جریحهدار ساخت. در این خصوص و جزئیات پیرامون آن مباحث مختلفی طرح شده و مسئولان مربوطه نیز شفافسازی کلی را انجام دادند. بیان جزئیات نیز به دادگاه مربوطه و قوه قضائیه سپرده شده است.
🔶 به هر حال باید پیرامون فساد چای دبش چند نکته را مدنظر قرار داد:
🔶 در ابتدا توجه به این نکته ضروری و لازم است که دولت و قوه قضائیه در بالاترین سطح، به محض مطلع شدن از موضوع فساد، اقدامات لازم را برای کشف، شناسایی و مجازات اولیه برای عوامل مؤثر در پرونده در نظر گرفتند. در ادامه نیز با تشکیل پرونده قضائی متخلفان و مجرمان را به دادگاه معرفی نمودند. بر این اساس رویکرد و عملکرد نظام در مبارزه با فساد قابل تقدیر و ستایش است. در واقع همین مبارزه با فساد و مجازات مفسد حکایت از نبود فساد سیستمی در داخل کشور دارد؛ عزم جزم قوای سهگانه باعث شده است که هر شخصیتی فارغ از ملاحظات و مصالح مصطلح، اگر که متهم باشد به پای میز محاکمه میآورند. چه اینکه معاون اول برخی دولتها، وزرای متعدد و معاونین سازمانها و وزارتخانههای مختلف مجازات شدهاند.
🔶 نکته مهمتر، فارغ از اینکه کدام دولت مقصر بوده و اینکه چگونه این اختلاس شکل گرفته و جزئیات آن چیست، و مجازات عاملان چگونه خواهد بود، موضوع اصلی این است که چرا در زمینه تخصیص نرخ ارز، هر چند وقت یکبار، شاهد چنین فسادهایی هستیم؟ دستگاههای متولی قانونگذار و مبارزه با فساد باید بدانند که تا زمانی که بستر بروز فساد وجود دارد، شدیدترین اعدامها و مجازاتها نیز مانع از بروز چنین فسادهایی نخواهد شد. اساساً در خصوص فساد، موضوع اصلی پیشگیری از وقوع جرم و تخلف است. در واقع قانونهای مربوطه باید به گونهای باشد که مانع از ایجاد و شکلگیری بستر فساد زا باشد. از طرفی نهادهای نظارتی نیز باید فسادها را در ابتدای امر کشف و شناسایی کنند و مانع از گسترش آن شوند.
🔶 نکته سوم توجه به عواملی است که موجب شکلگیری فساد شده است. انحصاری بودن برخی بازارها و نبود سیستم رقابتی و شفافیت اطلاعاتی ناقص، موجبات ایجاد رانت را فراهم میکند. بروکراسی عریض و طویل دولتی و عدم مقرراتزدایی از مقررات دست و پاگیر در کنار محدودیتها و سهمیهبندیهای تجاری و ارزی و همچنین چند نرخی بودن ارز و سیستم غیر رقابتی و متمرکز بانکی نیز مزید بر علت شده است. از همه اینها مهمتر مشکلات ساختاری و تشکیلاتی در نهادهای نظارتی و فرآیندهای غیرکارشناسی و سالم در تخصیص اعتبارات ارزی و ریالی میباشد که رفته رفته فرآیند اصلاح این قوانین و رویهها توسط مجلس و دولت در حال انجام است.
https://eitaa.com/omid_klid_njat
18.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا رهبر انقلاب اسلامی می فرمایند نزدیک قله ایم ؟
ونرید انمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثین
https://eitaa.com/omid_klid_njat
#جنگ_شناختی
#جنگ_رسانه_ای
#روشنگری #اغتشاشات
✅ پشت پرده پروژه فحاشی
1⃣ خانمهای بازیگر لیندا کیانی، الهام حمیدی و متین ستوده اخیرا در متنهای جداگانهای به جریان فشاری اشاره کردند که در حوادث سال گذشته با تکفیر و فحاشی و تهدید آنها را مجبور به سکوت کردند تا جاییکه حتی نمیتوانستند برای پیروزی تیم ملی ابراز شادی کنند. همزمان رئیس شبکه ۴ سیما نیز در مصاحبهای گفته است که تعدادی از بازیگران ازجمله رامبد جوان و مهران مدیری ممنوعالتصویر نیستند، بلکه به جهت ترس از فحاشان جرات نمیکنند به تلویزیون برگردند.
2⃣ دوستی میگفت در حوادث سال گذشته با یکی از سلبریتیهای سینمایی گفتوگویی صمیمانه داشته و درباره مواضع شاذ او پرس وجو کرده است. اما پاسخ آن هنرمند جالب بوده و گفته است: «راستش علت این حرفهای من ایناست که من به طرف مقابل اعتماد ندارم. وحشیاند. میترسم بهخودم و یا خانوادهام آسیب بزنند. اما میدانم از سمت شما آسیبی نمیبینم.»
🔶 به همین سادگی. ریشه سکوت و حتی اعتراض و چه بسا بدگویی برخی از سلبریتیها را سال گذشته بررسی کنید به همین نقطه میرسید. خاطرم هست آنروز که رهبری در همان اوایل اغتشاشات درباره مواضع ساختارشکنانه سلبریتیها اظهارنظر میکردند فرمودند این مواضع مهم نیست و جدی نگیرید. آن زمان خیلیها متوجه نشدند.
3⃣ سال گذشته کافی بود یک سلبریتی حرف نزند؛ نه اینکه چیزی در دفاع از مردم و جمهوری اسلامی بگوید. کافی بود صرفا حرفی نزند و سکوت کند یا حتی در مواردی مثل پیروزی تیم ملی اظهار خوشحالی کند یا بخواهد مثلا فیلم جدید بازی کند یا در جشنواره جایزهاش را بگیرد یا کنسرت برگزار کند. همین بهانه کافی بود تا چنان در فضای مجازی روزش سیاه شود که به نفسنفس بیفتد. یک نمونه اخیرش اظهارات مرضیه برومند درباره جنایات غزه که چنان کردند و چنان تاختند که مجبور شد حرفش را پس بگیرد.
4⃣ سال گذشته بعد از حمله به مقر منافقین در آلبانی موسوم به اشرف۳، مشخص شد حداقل ۱۵۰۰نفر نیروی آموزش دیده در نفاق وظیفه داشتند ذیل پستها، فحاشی و هتاکی و تهدید به ترور و غیره کنند. بعدها وزارت اطلاعات گزارش داد بعد از مرگ خانم مهسا ظرف یکماه ۵۰هزار اکانت فیک با هویت جعلی در شبکه توییتر ایجاد شده است که وظیفهاش انبوهنمایی در جبهه ضدانقلاب است.
🔶 گزارش یک نهادنظارتی دیگر نیز در این رابطه اهمیت دارد. مطابق این دادهکاوی قبل از فوت خانم مهسا روزانه ۶۰۰کاربر به توییتر اضافه میشد و این عدد بعد از مرگ مهسا به روزی ۱۶هزار کاربر فیک رسیده است. همچنین ۲۹درصد کاربرانی که بعد مهسا تولید محتوا کردهاند ۸۰درصد تولیدات مرتبط با جنگهای خیابانی را در اختیار داشتهاند. ۱۱درصد این محتوا نیز مربوط به مجریان و کارکنان شبکههای ماهوارهای است و ۴۳درصد ریتوییتها برای عناصر اجارهای منافقین و شبکه منحوس پهلوی است.
5⃣ تا اینجای ماجرا روایت صحنه جنگ است. کل این پروژه طراحی شده را میگویند ایجاد مارپیچ سکوت رسانهای. هدف مارپیچ سکوت این است که افراد احساس کنند در اقلیتاند و اگر حرف بزنند باید هزینه دهند.
امروز روشن شده است پشت پرده جریان تهدید و فحاشی چه کسانی بودهاند. با این همه وظیفه افراد در شبکههای اجتماعی چیست؟ اولا مقهور این صحنهسازی رسانهای نشوند و دوم تلاش کنند این مارپیچ سکوت را به نفع انتشار حقایق بشکنند تا دیگران احساس اقلیت نکنند. چه آنکه امروز جریان دشمن به جایی رسیده است که به روشنی فهمیده در داخل بیاعتبار است و بارها پس از فراخوانهای کودکانهشان ابراز شکست و زبونی کرده است.
https://eitaa.com/omid_klid_njat
#عدالت_و_مبارزه_با_فساد
#رسانه
#روشنگری #جهاد_تبیین
✅ جنگ روایت ها به زبان ساده
🔶 سیزده سال قبل (مهر ۱۳۸۹) لطیفهای برگرفته از یک واقعیت در نیویورک روي خروجي يكي از سايتهاي اينترنتي قرار گرفته و در فاصلهاي كمتر از ۳۶ ساعت به پربينندهترين مطلب با ميليونها مراجعهكننده تبديل شد.
🔶 آن واقعیت این بود، در پارک مرکزی نیویورک سگی به کودکی حمله میکند، مردی که شاهد حادثه بود برای نجات کودک، خود را به روی سگ میاندازد و او را خفه میکند. خبرنگار نیویورک تایمز که ماجرا را از نزدیک میبیند به مرد میگوید: فردا تیتر اول نیویورک تایمز این است: "مرد شجاع نیویورکی جان پسری را نجات داد". مرد در جواب خبرنگار میگوید: "من نیویورکی نیستم" خبرنگار میگوید پس تیتر میزنیم: "آمریکایی قهرمان جان پسری را نجات داد". مرد میگوید: "ولی من آمریکایی نیستم، پاکستانیام".
🔶 فردا تیتر نیویورک تایمز این چنین شد: "یک مسلمان متعصب سگی را در پارک مرکزی خفه کرد! افبیآی احتمال میدهد القاعده در این جنایت دخیل باشد". در جنگ روایت ها، رسانه ها هستند که نقش محوری را در هدایت ذهن ها به سمت دلخواه بر عهده دارند و در واقع برداشت از روایت توسط مخاطب رسانه، همان برداشتی خواهد بود که صاحبان رسانه می خواهند.
🔶 یک مثال دیگر از یک حادثه یکسان در ایران و مثلا انگلستان، خبر؛ فرزندان فلان مقام بلندپایه سیاسی در انگلستان به دلیل فساد مالی تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند. آنچه رسانه های لندن نشین از این حادثه روایت می کنند؛ سیستم قضایی انگلستان بدون هیچ ملاحظه ای با فساد در هر سطحی که باشد برخورد می کند. خروجی این روایت برای جامعه آرامش بخش و ایجاد سرمایه اجتماعی می کند. حال اگر همین خبر در ایران اتفاق بیفتد، یعنی برخورد دستگاه قضایی با فساد فلان مقام مسئول یا بستگانش، روایت رسانه های معاند!، فراگیری فساد در ایران، القای به مخاطب که از بالا تا پایین همه غرق در فساد هستند. حال اینگونه روایت از چنین حادثهای با جامعه چه میکند؟
https://eitaa.com/omid_klid_njat
🟢 غذای روح
🔹 انسان در ناحیه روح و ضمیر عینا مانند بدن محتاج به تغذی است. اگر به بدن غذا نرسد لاغر میشود؛ اگر به روح نیز غذا نرسد لاغر و ناتوان میشود. غذای روح البته از جنس گندم و برنج و روغن نیست، غذای روح ، علم و عشق و امید و ایمان است.
🔸 اشتباه اصلی فرزند آدم که در جستجوی سعادت، جان به لب رسانیده همین است که تشنگی و احتیاج روح را میخواهد با سیر کردن جسم و بدن تأمین کند، یعنی جستجوی امر محالی را میکند. درست مثل این است که یک نفر گرسنه باشد و برای سیر شدن او به یک نفر دیگر نان بدهیم.
🔹 آری، آنچه احتیاج روح را رفع میکند و به او قوت و نیرو میبخشد و آرامش و اطمینان میدهد، ماده و مادیات نیست، معنویات است.
https://eitaa.com/omid_klid_njat
#انقلاب_اسلامی
#پیشرفت #الگوی_سوم_زن
#اسلام_ناب #استقلال_زن
✅ درباره مفهومِ استقلال زن
🔰 قسمت اول: تعریف و مختصات مفهوم
🔶 یکی از سرفصلهای پرتکرار این روزها درباره مبحث الگوی سوم، موضوع «استقلال زن» است. صرفنظر از کیفیتِ طرح چنین مفهومی از سوی برخی دوستان، معنای محقق شده حول این مفهوم نزد مخاطبانِ این مباحث (دانشجویان و دنبالکنندگان صفحات فعالان زنان در شبکههای اجتماعی) بسیار دور از حقیقت آن در ادبیات دینی و انقلاب اسلامی است.
🔶 پرسش اول و مهم ناظر به تعریف «استقلال» است. استقلال را وقتی با مفهوم متضاد آن توضیح بدهیم فهم آن بسیار ساده خواهد بود. مفهوم مقابل استقلال چیست؟ وابستگی، تبعیت، سایهنشینی، طفیلی بودن و... تمام این مفاهیم به عنوان متضادهای مفهوم استقلال، دلالت بر عدمِ امکانِ ارادهورزی، انتخابگری و عاملیت داشتن است. برای روشن شدن تعریف و سهولت درک آن ناگزیر از ذکر مثال هستم. آمار طلاق به انتخاب زنان در برخی از مناطق کشور به نسبت کلانشهرهایی چون تهران بسیار پایین است. آیا این آمار به تنهایی حاکی از تمایل بیشتر زنان آن مناطق به زندگی خانوادگی است؟ نه لزوما! در آن مناطق زنان غالبا تابعِ مردان خانواده بوده و اراده و انتخاب آنها ذیل ارادهی پدر، برادر، شوهر و یا حتی عمو و دایی است و آنها استقلالی برای محقق کردن انتخاب و اراده خود ندارند. در شهرهای بزرگ به دلیل تحول روابط خویشاوندی، سهم عاملیت و استقلال زنان افزایش یافته است.
🔶 پس میتوان استقلال را در یک صورتبندی ساده به معنای امکانِ ارادهورزی تعریف نمود. اساسا انقلاب مردمِ ایران در سال 57 در راستای تحققِ این امکان در مقیاس ملی و اراده جمعی بود. مردم ایران از سایهنشینی و تفوّق اراده بیگانگان بر اراده جمعی خود به ستوه آمده بودند و به شعار «استقلال» که امام خمینی (ره) سر داد متمایل شدند. استقلال به این معنا یک مطالبه فطری و جهان شمول است. حال باید پرسید آنچه که مراد انقلاب اسلامی و رهبران آن از مفهوم استقلالِ زن است، دقیقا به چه معناست؟
🔶 در نظریه جنسیتیِ انقلاب اسلامی اعتقاد بر این است که باید سهمِ ظرفیت و استعداد زنان برای حرکت جامعه را لحاظ و محقق نمود. یعنی مادامی که زنانگی امتداد اجتماعی پیدا نکند و محصور در چارچوبهای خانه بماند، تحول اجتماعی در مسیر تمدن اسلامی به نحو مطلوبی رقم نخواهد خورد. امتدادِ اجتماعی زنانگی یعنی زنان امکانِ ارادهورزی و تحققِ عاملیت خود را در عرصههای مختلف اجتماعی داشته باشند و انتخابهای آنها در مقیاس جمعیِ زنان ذیل و حاشیهی اراده دیگران نباشد.
🔶 این تعریف از استقلال زن، چیزی غیر از تعاون و همافزاییِ زن و مرد در جامعه و خانواده است. تعاون و همکاری در تحقق اهداف جامعه امری مسلّم و به جای خود. اما بسترسازی و ایجاد مسیری برای ارادهورزی زنان در سیاست، در هنر، در علم، در اقتصاد و... چیزی بیش از معاونتِ زنان ذیلِ سازههای مردانه است. تالیفِ مستقل یک اثر فرهنگی، هنری و اجتماعی معنای تامّ ارادهورزی و عاملیت است. وگرنه در طول تاریخ، همواره زنان با مردان در تحقق اهداف مشترک خود همافزایی داشتهاند.
🔶 استقلالِ انسانی در تعریف انقلاب اسلامی یک قید مهم و تعیینکننده نیز دارد و آن امکانِ ارادهورزی انسان ذیل اراده خداوند و ولایتِ امتدادیافته اوست. در نگاهِ توحیدی، استقلال و عاملیت انسان ذیل اراده خداوند تعریف میگردد و هرگونه عاملیتی خارج از چارچوب اراده الهی، تمنّای طاغوت است. چه ارادهی فمینیستیِ زنانه و چه مردسالاری عرفی و تاریخی. هم گفتارِ خانهنشینی زن خروج از چارچوبِ اراده الهیست و هم باور به «فرزندآوری مانع پیشرفت است». هردو ناقضِ استقلالِ حقیقیِ زن هستند.
🔶 تفاوت نگاهِ انقلاب اسلامی درباره استقلال زن با گفتارهای فمینیستیِ مشابه در کجاست؟ چرا تلقیِ برخی از دوستانِ مدعی گفتمان الگوی سوم از استقلال زن، در ساحتِ بینالاذهانیِ مخاطبان با رویکردهای فمینیستی مشابه قلمداد شده است؟ چرا از این نحوه طرح مفهوم استقلالِ انسانی به عنوان بنیادیترین باور در جهانبینی توحیدی، نوعی صنفیگری استشمام میگردد؟
🔶 همچنین باید درباره این بیشتر بحث کرد که تالیِ باورِ توحیدی به استقلال زن در ساحت حکمرانی چیست؟ حکمرانیِ انقلاب اسلامی در تمامی عرصهها براساس اعتقاد به استقلالِ انسانی و بهویژه استقلال زن دستخوشِ چه تغییرات رویکردی و ساختاری خواهد شد؟ و پرسشهای مهم دیگری که انشالله درباره آن بیشتر خواهم نوشت.
https://eitaa.com/omid_klid_njat
#انقلاب_اسلامی
#پیشرفت #الگوی_سوم_زن
#اسلام_ناب #استقلال_زن
#هویت
✅ درباره مفهومِ استقلال زن
🔰 قسمت دوم: غیریتها و سوءبرداشتها
🔶 مخاطب این یادداشت کسانی هستند که در اتمسفر الگوی سوم زیست میکنند. در یادداشت اول به تعریف مفهوم استقلال زن در نگاه انقلاب اسلامی پرداختم و در این یادداشت سعی دارم مرز میان این تعریف با دیگریهای آن را روشن کنم. در حالت کلی کاربرد صفت استقلال برای انسان از دو حالت خارج نیست. گاه استقلال صفتی برای فرد است یعنی در مقام توصیف امر جزئی قرار دارد. مثلا «فلانی فرد مستقلیست» و گاهی استقلال قرار است وصف امر کلی باشد. مثل «استقلال ملت ایران در برابر بیگانگان» این دو مقام توصیف دارای تفاوتهای دقیقی هستند که باید لحاظ شوند.
🔶 «استقلال زن» آنگاه که در مقام توصیف امرِ کلیست، طرحی ناظر به اراده جمعی دارد که به لحاظ تاریخی بسیار مهم است. بگذارید یک مثال بزنم: موضع حضرت آقا درباره 7 اکتبر چه بود؟ اینکه طوفانالاقصی یک عملیات کاملا فلسطینی بود. یعنی به رسمیت شناختنِ استقلال ملت فلسطین و حماس در تحقق «اراده جمعی» خود. استقلال زن نیز به این معنا، توجه به امکانِ تحقق «زنانگی» و ارادهی برخاسته از آن در جامعه دارد. ارادهای که فقدِ تاریخی جوامع بشری محسوب میگردد.
🔶 استقلال زن بهمثابه زمینه و پیشنیازِ ارادهورزیِ زنانه، در گفتمانهای زن شرقی و زن غربی یا غایب است یا مقلوب (قلب شده). تحجر با تصغیرِ زن و اعتبارزدایی از اراده و انتخاب او، و فمینیسم با استحاله یا هضم اراده او در نظمِ کورجنسِ مدرن، هر دو متهمان اصلیِ غیبتِ اراده زن در صحنهی تاریخسازی و جامعهپردازی به شمار میروند. تنها الگوی سوم و نگاه اصیل انقلاب اسلامی به جامعه، تاریخ و جنسیت است که استعدادِ پردازش چنین نظام معنایی حول مفهوم «استقلال انسانی» را دارد.
🔶 اما آنجا که استقلال در مقامِ توصیف امر جزئیست، هیچ تفاوتی میان «زنِ مستقل» و «مردِ مستقل» وجود ندارد. اینجا موصوف انسان است. فردِ انسانی در جهانبینی اسلامی دارای استقلال و اراده است و چارچوب انتخابهای او را «حدودالله» تعیین میکند و اراده هیچ فرد دیگری بر او تفوق ندارد. اما واضح است که ما در جوامع انسانی صرفا با افراد و ارادههای فردی طرف نیستیم بلکه با «موقعیت» های اجتماعی نیز مواجهایم. موقعیتهایی نظیر رئیس و مرئوس، استاد و دانشجو، پزشک و بیمار، پدر و فرزند و...
🔶 مناسبات حاکم بر موقعیتهای اجتماعی دارای منطق متفاوتی با نسبتهای فردیست. احمد و سعید در مقام فردی دارای دو حیثِ ارادی مستقل و در عرض یکدیگر هستند اما اراده سعید در موقعیتِ پدر بر اراده احمد در جایگاه فرزند تفوق و برتری دارد. نسبت میان این دو در محیط کار ممکن است کاملا برعکس باشد. یعنی اینجا اراده احمد (فرزند) به عنوان رئیس به اراده سعید (پدر) در جایگاه کارمند، در چارچوب مناسبات اداره تفوق دارد. اینها اقتضائات زندگی اجتماعیست و دلالت بر نفی استقلال فردی ندارد.
🔶 در جهانبینی اسلامی تمام این مناسبات در چارچوب حدود الهی معتبر هستند. بر همین اساس، فرزندی که باید نزد والدین خاکسار و مطیعِ محض باشد، درباره اطاعت از امر والدین در معصیتِ خدا «استقلال» دارد. یا کارمندی که در چارچوب مقررات اداره باید تابع رئیس باشد درباره امر رئیس به رشوه گرفتن استقلال دارد. یعنی نه فرزند میتواند دستور پدر را توجیهی برای معصیت خدا بداند و نه کارمند دستور رئیس را. اساسا انسان دارای اراده و و مستقل خلق شده که در محضر خداوند پاسخگو باشد.
🔶 لذا در این مقام وقتی سخن از استقلال زن میکنیم ناظر به این معنا نیست که ما در مناسبات خانواده با دو اراده در عرض هم مواجهایم. اراده مرد و اراده زن. خیر! این دو اراده در مناسبات خانواده در طول یکدیگر و در نسبتی متکامل با هم قرار دارند. گاه اراده مرد بر اراده زن تفوق مییابد و گاه اراده زن است که اراده مرد را معیّن میکند و این اقتضای زندگی خانوادگی و التزام به مصالح آن است. اینجا لازم است به نکته مهمی متذکر شویم. «استقلال زن» در مقیاس امر جزئی، گاهی غلطانداز است.
🔶 یعنی آنجا که استقلال زن به مثابه وصف فرد یا موقعیتی خاص استعمال میشود، بسیار در مظان سوءتفاهم و غلتیدن در قلمرو معناییِ گفتمان زن غربی یا فمینیستی است. استقلال زن در این معنا که اساسا دالِّ تهی گفتمان زن شرقی محسوب میشود. لذا الگوی سوم در این موقف صرفا با فمینیسم نقطه تلاقی دارد. مفهوم استقلال زن در نظام معنایی فمینیستی تمهیدی برای «تقابل» و دوئیتِ زن و مرد است و اسم رمزی برای تعمیقِ شکافهای موقعیتی در خانواده و تخاصمات صنفی در جامعه به شمار میرود. حال آنکه این مفهوم در ادبیات الگوی سوم ارمغانی جز «اتحاد هویتی» به همراه ندارد.
https://eitaa.com/omid_klid_njat