#رزق‌شبانھ ۱۴‌صلوات‌هدیہ‌مے‌کنیم جهت‌تعجیل‌در‌فرج‌امام‌زمان‌"عج" به‌نیت‌ #شهید‌‌‌‌‌‌‌‌‌کاکائی‌مقدم

-بہ‌نام‌تو🌱 -یا‌مَلجَــا‌ڪُل‌ِّمَطرود

السلام‌علیڪ‌یااباعبداللّٰه‌الحسین🌱

السلام‌علیڪ‌یا‌صاحب‌الزمان✋🏾

کوله‌ پشتیش‌‌ را گرفتم‌‌‌ در دستم! تا‌ بغض‌‌ِ چشم‌هایم را دید گفت: قول‌ دادی‌ بی‌تابی‌‌ نکنی! من‌‌ هم‌‌ قول‌‌ میدم‌ زود‌ برگردم همیشه‌‌ قولش، قول‌‌ بود سه‌‌ روز‌ از‌ رفتنش‌‌ نگذشت‌ که‌‌ برگشت‌ اما با پلاکی‌ سوخته🕊 #همسر‌شهید #شهید_مهدی‌طهماسبی @omidgah

#شهیدانه شهید سیدمجتبی نواب‌صفوی وسط سخنرانی‌اش گفت: برام یه شمع بیارین. شمع رو که آوردند، روشن کرد و گفت: درِ اتاق رو کمی باز کنین. در اتاق که باز شد، شعله‌ی شمع، با وزش باد کمی خم شد. سید مجتبی گفت: مومن مثل این شعله شمع است و معصیت و گناه حتی اگه به اندازه وزش نسیمی باشه، مومن رو به طرف چپ و راست منحرف کرده و از صراط الهی دور می‌کنه. @omidgah

#پای‌درس‌دل #اقای‌مجتهدي‌تهراني: وضو مي‌گيري، اما در همين حال اسراف مي‌کني نماز مي‌خواني اما با برادرت قطع رابطه مي‌کني روزه مي‌گيري اما غيبت هم مي‌کني صدقه مي‌دهي اما منت مي‌گذاري بر پيامبر و آلش صلوات مي فرستي اما بدخلقي مي کني دست نگه دار بابا جان! ثواب‌هايت را به کیسه ی سوراخ نریز @omidgah

آنان‌ڪه‌یڪ‌عمرمُرده‌اند، در‌یڪ‌لحظہ‌شهیدنخواهندشد! شهادٺ‌یڪ‌عمرِزندگی‌ست نه‌یڪ‌لحظہ‌اٺفاق..:)🌿 @omidgah

خدا‌میداند‌در‌دلهایتان‌چه‌می‌گذرد :))) #خوشنویسی @omidgah

#رزق‌شبانھ ۱۴‌صلوات‌هدیہ‌مے‌کنیم جهت‌تعجیل‌در‌فرج‌امام‌زمان‌"عج" به‌نیت‌ #شهید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جهان‌ارا

آقای علامه طباطبایی (ره) سراسر لطافت بود ، لطافت این مرد به جایی رسیده بود که به عمرش دعوا نکرده بود . زمانی که ما در قم بودیم این بچه های قم از هشت سالگی دوچرخه ٢٨ سوار می شدند ، از بغل رکاب می زدند ، یک بچه ای آمد ، زد علامه را لت و پار کرد ، افتاد رو زمین ، حالا ما باشیم چه می گوییم ، خیلی آدم خوبی باشیم یک چیزی می گوییم دیگر . این آقا بلند شد ، خیلی راحت، اول رفت سراغ بچه ، گفت: طوریت نشد؟! گفت: نه، گفت: الحمدلله، خداحافظ. ⁣لطافت لازم است، تا لطافت حاصل نشده منتظر چیزی نباشی ها! ... #استاد_فاطمی‌نیا @omidgah

#پای‌درس‌دل دلبستگی به دنیا انسان را عوض می‌کند؛ پَست می‌کند. بعضی‌ها خیال می‌کنند خانه گرفته‌اند، خانه آن‌ها را گرفته؛ ماشین گرفته‌اند، ماشین آن‌ها را گرفته؛ ماشین خریده‌اند، ماشین آن‌ها را خریده؛ خیال می‌کنند سیگار می‌کشند، سیگار آن‌ها را می‌کِشَد. . [ کتاب‌عطش‌حضور حاج‌اسماعیل‌دولابی ] @omidgah

-بہ‌نام‌تو🌱 -یا‌مَلجَــا‌ڪُل‌ِّمَطرود

السلام‌علیڪ‌یااباعبداللّٰه‌الحسین🌱

السلام‌علیڪ‌یا‌صاحب‌الزمان✋🏾

عاشقان‌حسین(ع) این کلیپ رو ببینید.... نه یکبار ...بلکه ده بار.... :)💔 -اگه‌دلت‌لرزید‌بگو‌یاحسین #پیشنهاد_دانلود #حسین‌جانم @omidgah

چرا‌دست‌دادن‌با‌نامحرم‌گناه‌وحرام‌است⁉️ #پیشنهاد_دانلود @omidgah

#شهیدانه سه‌ماه پیکر مطهرش بر روی زمینی از جنسِ نمک، که معروف به کارخانه نمک بود ماند و تنش کبود شده‌بود.. وقتی دفترچه‌ای که همیشه همراهش بود را پیداکردند، معلوم شد با دست‌خط خودش روی اولین صفحه نوشته بود خدایا..! دوست دارم آنقدر بدنم روی زمین بماند تا مرا پاک گردانی..!🕊 #شهید‌علی‌خوش‌لهجه @omidgah

#استاد_فاطمی‌نیا : خواهش میکنم حاضرجواب نباشید..! من به جوانها میگویم دیرنمیشود..! بعدا جواب بدهید کمی تامل کنید... حاضر جوابی بعضی وقتها آدم را محروم‌میکند..! • • #تلنگر! @omidgah

:))))

#شهیدانه بعد از شهادت همسرم «شهید محمدعلی پلنگی کتولی» هر سال، فامیل دور هم جمع می شدیم و مراسمی می گرفتیم. در یکی از این سال ها که گوشت سهمیه بندی شده بود، و به سختی پیدا می شد، به هر دری که زدم، و هرجا که سفارش کردم، گوشت پیدا نکردم، به ذهنم رسید که عدس پلو بدون گوشت درست کنم، یا برای مدتی مراسم را عقب بیندازم. از طرفی هم از این که نمی توانستم مراسم ساده ای بگیرم، خیلی ناراحت بودم. شب با ناراحتی خوابیدم، همسرم را در خواب دیدم که آمد و گفت: «زهرا اصلاً نگران نباش، همه را دعوت کن و مراسمت را بگیر، فردا همه چیز درست می شود». صبح که شد اول وقت، یکی در زد. در را باز کردم، یک نفر غریبه بود. یک ران بزرگ گوشت به من داد و گفت: «این را بگیر و مراسمت را برگزار کن». من می خواستم قیمت گوشت بپرسم که او خداحافظی کرد و رفت.  -به‌نقل‌از‌همسر‌شهید #شهید‌محمدعلی‌پلنگی‌کتولی @omidgah

از‌دیگران‌میترسی‌اما‌از‌خدا‌نه؟ حاج محمد اهل امر به معروف و نهی از منکر بود، یعنی همیشه سعی در ارشاد و راهنمایی دیگران  داشت، بخصوص در مورد نزدیکانش.  یادم می آید یک بار من خیلی راحت در یک مجلس مهمانی شروع کردم به غیبت کسی. وقتی از مجلس برمی گشتیم، محمد گفت:" می دانی که غیبت کردی. حالا باید برویم در خانه شان و تو بگویی این حرف ها را پشت سرش زده ای." گفتم:" این طوری که آبرویم می رود!" گفت:" تو که از بنده ی خدا این قدر می ترسی و خجالت می کشی، چرا از خدا نمی ترسی؟" این حرفش باعث شد من دیگر نه غیبت کننده باشم نه شنونده ی غیبت. #شهیدمحمدگرامی #شهیدانه @omidgah

#رزق‌شبانھ ۱۴‌صلوات‌هدیہ‌مے‌کنیم جهت‌تعجیل‌در‌فرج‌امام‌زمان‌"عج" به‌نیت‌ #شهید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌محمد‌گرامی