بیست ُهشتمین روز چله#زیارت_عاشورا🌿
هدیه به ارباب به نیابت از شهید نوید
التماس دعا...
سلام خیلی ممنونم از کانال بسیار خوبتون🌷 میشه لطفا فامیلتون رو بگین
_________
سلام و نور
خواهش میکنم ،لطف و عنایت شهداست.
یه بنده ی خدا😅
تمرین کن یه جوری زندگی کنـی که
وجودت بشـه منبعِ آرامـشِ دیگران..
از خــدا محبـت جــذب کـن و بــرای
بندگانش خـرج کن؛ ایـن زیـبـا تریـن
تجارتِ دنیاست
#استادفاطمینیا
گاهی در کنار فامیل و دوستان، از کارهای خوب کیوان و عبادات او تعریف می کردم و برایش دعا می کردم. همه ی آشنایان احسنت می گفتند و برایش دعا می کردند، اما کیوان به شدت ناراحت می شد و در عین احترام می گفت: « مادرجان!خواهش می کنم این حرف ها را نزنید، می ترسم با این حرف های شما شیطان در وجود من حلول کند، و این عبارات باور من شود. از شما خواهش می کنم از این پس هرگز از من تعریف و ستایش مکن».
شهید کیوان آقا محمدقلی قدسی
[منبع: کتاب سیرت شهیدان]
4_6023591431052986758.mp3
9.18M
🎙؛ #میثم_مطیعی'
ز غربت تو مدینه غوغاست
زائرت امشب حضرت زهراست💔
روضه خانگی - امام باقر(ع) - 644.mp3
14.45M
🎙در دو روز زندگیم غربت فراوان دیده ام...
🔻روضه #امام_باقر(ع)
⏱ #بیش_از_ده_دقیقه | 18:38
👤حاج سید رضا #نریمانی
💡 کانال روضههای کوتاهِ کاملِ خانگی
@RozeKhanegee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدم خوب اینطوریه
اگه کسی گمان خوب بهش داشته باشه
گمان اورو خراب نمیکنه:)
____________
https://eitaa.com/maljakhat
مَلجَــــــا
_
رفته بودم قوچان بهش سر بزنم. گفتم یک وقت پولی، چیزی لازم داشته باشد. دم در پادگان یک سرباز به م گفت « حسین تو مسجده » رفتم مسجد. دیدم سرباز ها را دور خودش جمع کرده، قرآن می خوانند نشستم تا تمام شود. یک سرهنگی آمد تو، داد و فریاد که « این چه وضعشه ؟ جلسه راه انداخته ین ؟ »حسین بلند شد؛ قرص و محکم. گفت « نه آقا ! جلسه نیس. داریم قرآن می خونیم. » حظ کردم. سرهنگ یک سیلی محکم گذاشت توی گوشش. گفت « فردا خودتو معرفی کن ستاد. » همان شد. فرستادندش ظفار، عمان. تا شش ماه ازش خبر نداشتیم. بعدا فهمیدیم.
[یادگاران،کتاب شهید خرازی]