Amir Kermanshahi - Cheshmato Beband 1 (128).mp3
4.6M
برویهجاۍخلوت...
چشتاٺوببند...
این مداحےروپلےڪن...
ببینحالتچقدرخوبمیشھ...
التماسدعا...✨
ᴹᴬᴸᴶᴬ'⇜
فعالیتامروزروتقدیممےڪنیم
بهساحتمقدساهلبیتطهارت
"علیہالسلام"و
#شهیدمصطفےصدرزاده🖤'-
#معرفےشھید ⸾ #محرم
شهید #علےاڪبردهقان از رزمندگان دفاع مقدس بود بود که عشق به امام حسین علیه السلام کار او را بدانجا رساند که آرزویش شهادتی همچون مولایش سیدالشهدا بود. حجه الاسلام صادقی سرایانی، از راویان دفاع مقدس نقل می کند که وقتی شهید دهقان و عده ای از برادران رزمنده در جاده بصره-شلمچه در حال حرکت بودند، در پی انفجار های پیاپی دشمن، شهید علی اکبر دهقان از پشت مورد اصابت گلوله قرار گرفت، در همان لحظه همرزمانش که می خواستند به سرعت از منطقه دور شوند متوجه می شوند، در حالیکه بدن این بزرگوار بدون سر می دود، سرش چند دقیقه ای یا حسین گویان روی زمین می غلتید. تمام ده یا پانزده نفری که آنجا بودند دیگر یارای جمع آوری پیکر را نداشتند...
همه داشتند گریه میکردند…
به پیشنهاد یکی از رزمنده ها کوله پشتی اش را باز کردند و وصیت نامه ی این بزرگوار را گشودند.
❲ ألسلام علی الرأس المرفوع
خدایا من شنیده ام که امام حسین (ع ) با لب تشنه شهیدشده ، من هم دوست دارم این گونه شهید بشم…
خدایاشنیده ام که سر امام حسین (ع ) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم ازپشت بریده بشه…
خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع ) بالای نیزه قرآن خونده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دونم که بتونم با اون انس بگیرم و بتونم بعد مرگم قرآن بخونم، ولی به امام حسین (ع ) خیلی عشق دارم… دوست دارم وقتی شهید میشم سر بریده ام به ذکر یاحسین یاحسین باشه…
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است ❳
ᴹᴬᴸᴶᴬ'↸
ازاینپسقصدداریمهرروز
درکاناݪشهیدعزیزےرومعرفے
ڪنیمبابیانخاطرہایےازایشان
شماهماگرمایلیدمیتونینبافرستادن
نامرفیق یابرادرشهیدتوندرناشناسمارودراین
امریارےبفرمایید :)🌿
#برگیازخاطرات
شلوار یخ زده و پاهاے خونی
⚘آخرین مسئولیتش فرمانده دسته بود. در والفجر 8 از ناحیه دست و شڪم مجروح شد، اما ڪمتر ڪسے میدانست ڪه او مجروح شده است.
اگر ڪسے در باره حضورش در جبهه سوال میڪرد، طفره میرفت و چیزے نمیگفت.
⚘یڪدفعه در منطقه خواستیم از یک رودخانه رد شویم. زمستان بود و هوا به شدت سرد بود. شهید پلارک رو به بقیه ڪرد و گفت:" اگر یک نفر مریض بشود. بهتر از این است ڪه همه مریض شوند."
⚘یڪے یڪے بچهها را به دوش ڪشید و به طرف دیگر رودخانه برد. آخر ڪار متوجه شلوار او شدیم ڪه یخ زده بود و پاهایش خونے شده بود
#شهید_سیداحمد_پلارڪ♥️'-
-@omidgah'-
هدایت شده از °|حوالےتو|°
مطمئن باش هرڪسے با امام حسین رفیق بشه تغییر میڪنہ.🌱
- شهیدابراهیمهادی
هدایت شده از خوشنویسی | ملجا
یك نگاھت بہ من آموخت
ڪہ در حرفزدن چشم ها بیشتر از
حنجرھ ها مۍفھمند ... :)
#محرم
#عزیزبرادرم
#شهیدابراهیمهادے
ᴹᴬᴸᴶᴬ'-↸
مَلجَــــــا
-
دستهایم...
اگربرسینهنڪوبد...
چشمهایم...
اگردرعزاۍتوگریاننشود...
لبهایم...
اگرنامترانبرد...
پاهایم...
اگربراۍتوقدمبرندارد...
گوشهایم...
اگرپُرنشودازنالهۍغریبۍات...
بهچهدردۍمۍخورد؟!
من...
دورهایمرازدهام؛
ودوبارهآمدمسوۍطُ!
مرابپذیر!💔
#محرم
#حسینجانم
-ᴹᴬᴸᴶᴬ'⇠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- یا ایاعبداللھ
ما دیر رسیدیم ... 💔'
ماروتحویلبگیر،آقاجان✋🏾'
#استادپناهیان'🎙
ᴹᴬᴸᴶᴬ'↸
#تلنگرانھ ⸾ #محرم
#حاجحسینیکتا:
بچه ها! مراقب چشماتون باشید.
بچه ها! خیلی وقتا حواسمون به چشمامون نیست؛
خودمون خودمون رو چشم میزنیم! یا چشمامون چیزایی رو میبینه که نباید ببینه...
بچه ها! هنوز چشاتون خوشگل ندیده که دختره خودشو درست میکنه دلتون میره...
چقدر چشمتو از نامحرم نگه میداری؟!
بگو نگاهش نمیکنم تا جیگر #امامزمان خنک بشه... تا امام زمانمو ببینم
@omidgah
🥀 السّلام عليكَ يا طالِبَ ثارِ الأَنبياءِ وَ أَبنَاءِ الأَنبياءِ وَ الثّائِرَ بِدَمِ المَقتولِ بِكربلاء
🥀 سلام بر تو كه خون پیامبران و پسرانشان را طلب مى كنى و به خون خواهى مقتول کربلا برمى خیزى.
سلام بر قلب داغدارت آقای من ...
أللَّھُـمَ عَجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
#امامزمان
#امام_حسین
#محرم
-@omidgah'-
عاقبتتختمبہامامزمآن"عج"...!
ـ ـ ـ ـ ـ ـ
میدونیمعنیاینجملہیعنیچی؟!
یعنیاونقدریخوبباشید
کہخدابہعمرتونبرکتبده
مھدیفاطمہروببنید(:🌿
ـ ــ ـــ ــــ ـــــ ــــــ ـــــ ــــ ـــ ــ ـ
#اَللّٰھُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج♥️
#امامزمان
#محرم
-@omidgah'-
مَلجَــــــا
عاقبتتختمبہامامزمآن"عج"...! ـ ـ ـ ـ ـ ـ میدونیمعنیاینجملہیعنیچی؟! یعنیاونقدریخوبباشید کہ
عاقبتمونختمبهامامزمانعج :)
فعالیتامروزروتقدیممےکنیم
بهساحتمقدساهلبیتطهارت
"علیهالسلام"بهنیت
#شهیدحسینمعزغلامے🖤'-
#محرم
#معرفےشهید
#شهیدعلےعسگرے
خواهر شهید عسگری(فاطمه): همه زندگیاش خاطره بود. آخرین بار که به سوریه میرفت همه دم در ایستاده بودیم محو تماشای رفتنش بودیم، فراموش کردیم پشت سرش آب بریزیم. برگشت و با خنده گفت "آب پشت سرم نمیریزید" مادرم گفت "توکل بر خدا، راضیام به رضای خدا".
____________
سال اول که شهید شده بود، مادرم خیلی بیتابی میکرد. شب تولد حضرت معصومه(س) خواب علی را دیدم ازش پرسیدم "داداش بالاخره ازدواج کردی" گفت "آره 2 تا بچه هم دارم". برای مادرم تعریف که کردم کمی آرام شد.
______________
پدر شهید عسگری: یک روز خیلی دلتنگش شدم شماره موبایلش در سوریه را گرفتم کسی جواب نداد. شب خواب دیدم علی گوشیشو دستش گرفته بود و میگفت "بابا هرکس که به گوشی من زنگ بزنه من خودم جوابشو میدم :)
_____________
پدر شهید عسگری: سالی که نکوست از بهارش پیداست. علی از همان کودکی دنبال نماز، روضه و حقیقت بود. هیچگاه کار انحرافی از ایشان ندیدیم. دائمالوضو و اکثر روزها هم روضه بود. همه شیفته اخلاق و رفتارش بودند.
قبل از رفتن به سوریه در خواب امام حسین(ع) به علی گفته بود "تو باید از حرم خواهرم زینب دفاع کنی" و امام حسین(ع) وعده شهادت به فرزندم داده بود.
در روز حمله علی و همرزمانش از تیپ فاطمیون تا رسیدن نیروهای سپاه از حرم دفاع میکنند که در نهایت علی به شهادت میرسد
-@omidgah'-