#شهیدانه
در آشپزخونه غرق حال و هوای خودم مشغول کار بودم که محمدرضا با صدای بلند گفت: مادر! نگاه کردم و دیدم دم درب ورودی ایستاده اومد توی آشپزخونه و شروع کرد به چرخیدن دور من و میگفت: مادر حلالم کن... مادر حلالم کن. گفتم: آخه چیکار کردی که حلالت کنم؟
گفت: وقتی اومدم صداتون کردم متوجه نشدید. بعد با صدای بلند صداتون کردم. حلالم کنید اگه صدایم رو روی شما بلند کردم...
خاطره ای از زندگی سردار شهید محمد رضا عقیقی
منبع: کتاب همسفر تا بهشت 1 ،صفحه 94
@omidgah
13.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیشنهاددانلود
دخترااا ببینند!
دوستیدختروپسر
ازنظردخترامقدمهازدواجِ
وازنظرپسراجایگزین
ازدواج !
همینقدرتفاوت..
حالاهیتوجیهکنکهدوستمدارهواسم میمیره
@omidgah
- ازقشنگترینلحظہهـٰا؟!
+اونوقتیکهبینِنامحرمهاچشماشو
میندازهپایینبهحرمتِچشمایِخوشگلِ مھدیِزهرا(:"
#امام_زمان
@omidgah
#رزقشبانھ
۱۴صلواتهدیہمےکنیم
جهتتعجیلدرفرجامامزمان"عج"
بهنیت #شهیدحسنرجائیفر