eitaa logo
مَلجَــــــا
282 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
17 فایل
‌﷽ ما نه از رفتن آنها، که ازماندن خویش دلتنگیم! #شهید‌سید‌مرتضی‌آوینی •همسایه ⸤ @shahid74m ⸣ 「 @maljakhat 」خوشنویسی ملجا• •تنها راه ارتباطی: https://daigo.ir/pm/1HaxEU ོ کپی‌حلال‌بھ‌شرط‌ذکر۳صلوات‌ جهت‌تعجیل‌درفرج‌‌‌و‌شادےارواح‌طیبه‌ےشهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
-مقام‌معظم‌رهبری ما مظلومیم ، اما قوی هستیم مثل مولایمان امیر‌المؤمنین.. امیرالمؤمنین مظلوم‌ترین بود اما قـوی‌ترین ..♥️! -@omidgah
| ۱۴‌صلوات‌هدیہ‌مے‌کنیم جهت‌تعجیل‌در‌فرج‌امام‌زمان‌"عج" به‌نیت‌
هدایت شده از مَلجَــــــا
-بہ‌نام‌تو🌱 -یا‌مَلجَــا‌ڪُل‌ِّمَطرود
هدایت شده از مَلجَــــــا
السلام‌علیڪ‌یااباعبداللّٰه‌الحسین🌱
هدایت شده از مَلجَــــــا
السلام‌علیڪ‌یا‌صاحب‌الزمان✋🏾
26.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حق‌ندارید‌با‌مذهبی‌ها‌حرف‌بزنید...👆🏼'! -@omidgah
『💍 | 』 من در تلفنم، نام همسرم را با عنوان "شهید زنده"‌ذخیره‌کرده بودم؛ یک‌روز‌اتفاقی‌آن‌را‌دید‌و‌درباره‌علتش‌سوال‌کرد! به ایشان‌گفتم: آنقدر‌جوانمردی‌و‌اخلاق‌در‌شما‌می‌بینم و عشق‌شهادت‌داری‌که‌برای‌من‌شهید‌زنده‌ای قبل‌ازرفتنش‌برای‌آخرین‌بار‌صدایم زد و گفت: شماره‌اش‌را‌بگیرم وقتی‌این‌کاررا‌کردم،دیدم‌شماره‌مرابا‌عنوان "شریک‌جهادم و‌مسافر‌بهشت" ذخیره کرده بود گفت: از‌اول‌زندگی‌شریک‌هم‌بوده‌ایم و تا آخر‌خواهیم‌بود‌و‌فکر نکنی‌دوری از‌شما‌برایم‌آسان‌است‌اما‌من‌با‌ارزش‌ترین دارایی‌ام‌را‌به‌خدا‌می‌سپارم‌و‌می‌روم. آنقدرمراباخانواده‌شهداانس‌داده‌بود که آمادگی‌پذیرفتن‌شهادت‌ایشان‌را‌داشتم ‌شام‌غریبان‌امام‌حسین‌علیه‌السلام‌بود که درخیمه‌محله‌مان شمع‌روشن‌کردیم ایشان‌به‌من‌گفت‌دعا‌کنم‌تا‌بی‌بی‌زینب‌ قبولش کندمن‌هم‌وقتی‌شمع‌روشن‌می‌کردم، دعا‌کردم‌اگر‌قسمت‌همسرم‌شهادت‌بود،من‌نیز‌ به‌شهداخدمت‌کنم‌و‌منزلم‌رابیت‌الشهداقراردهم -به‌نقل‌از‌همسر ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌  ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌-@omidgah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من‌دلم‌می‌خواهد‌کربلا‌دفن‌شوم...! خاطره‌ای‌زیبا‌و‌شنیدنی‌ از‌زبان‌حاج‌قاسم... -@omidgah
گاهے‌وقتا‌‌که‌دلت‌گرفته‌ دنبال‌یکے‌میگردی‌که‌باهاش‌صحبت‌کنے‌ ولےهیچ‌کسو‌پیدا‌نمیکنے... اون‌موقع‌‌به‌جای‌شکایت‌،باید‌خدارو‌شکر‌کنے چون‌همه‌رو‌ازت‌گرفته‌که‌خودش‌ حرفا‌تو‌بشنوه.. مگه‌داریم‌از‌این‌خدا‌مهربون‌تر؟!(:♥️✨
هدایت شده از ڪمے‌حرف(=
-نظر -انتقاد -پیشنھاد↯シ https://harfeto.timefriend.net/16368722410074
「✨|」 -ربنا‌آتنا‌نگاه‌فاطمه"سلام‌الله‌علیها- -@omidgah
』 رهبر‌انقلاب‌صبح‌امروز‌در‌دیدار‌جمعی‌از پرستاران‌و‌خانواده‌شهدای‌سلامت: زینب‌کبری‌سلام‌اللّه‌علیها‌توانست‌به‌همه‌تاریخ و‌همه‌‌جهان‌نشان‌بدهد‌ظرفیت‌روحی‌و‌عقلی عظیم جنس زن را. زینب‌کبری‌توانست‌نشان‌بدهد‌علوّ‌مرتبه‌ی‌زن‌و عظمت‌قدرت‌روحی‌و‌عقلانی‌و‌معنوی‌زن را. زینب‌کبری‌سلام‌اللّه‌علیها‌دو‌نکته‌را‌نشان‌داد. یک‌نکته‌اینکه‌زن‌میتواند‌اقیانوس‌عظیمی‌باشد از‌صبر‌و‌تحمل.‌دوم‌اینکه‌زن‌میتواند‌قله‌بلندی‌باشد از خردمندی و تدبیر. شما روایت کنید حقایق جامعه‌ خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را. اگرشما روایت نکنید دشمن روایت میکند؛ شما اگر انقلاب و دفاع مقدس را روایت نکنید دشمن روایت میکند، هرجور دلش میخواهد. توجیه میکند، دروغ میگوید، ۱۸۰ درجه با این خلاف واقع، جای ظالم و مظلوم را عوض میکند. شما اگر حادثه‌ی تسخیر لانه‌ جاسوسی را روایت نکنید که متأسفانه نکردید، دشمن روایت میکند و کرده؛ روایتهای دروغ. این کاری است که ما باید انجام بدهیم، این وظیفه‌ جوانهای ما است. -@omidgah
| ۱۴‌صلوات‌هدیہ‌مے‌کنیم جهت‌تعجیل‌در‌فرج‌امام‌زمان‌"عج" به‌نیت‌
‹🌙 .✨› گل نرگس نکند مهر ز ما برداری داغ دیدار رخت بر دلما بگذاری -@omidgah
هدایت شده از مَلجَــــــا
-بہ‌نام‌تو🌱 -یا‌مَلجَــا‌ڪُل‌ِّمَطرود
هدایت شده از مَلجَــــــا
السلام‌علیڪ‌یااباعبداللّٰه‌الحسین🌱
هدایت شده از مَلجَــــــا
السلام‌علیڪ‌یا‌صاحب‌الزمان✋🏾
tobe-javan_۲۰۲۱_۱۲_۱۱_۱۲_۱۰_۱۸_۸۳۱.mp3
3.41M
ماجرای‌عنایت‌حضرت‌زهرا'سلام‌الله‌علیها" به‌جوان‌لوتی‌که...! -@omidgah
』 -امام‌صادق‌علیه‌السلام هنگامی‌که‌حضرت‌موسی(ع)‌مشغول‌مناجات‌با پروردگارش‌بود،مردی‌رادیدکه‌در.زیر‌سایه‌عرش الهی‌در‌نازونعمت‌است،عرض‌کرد:‌ خدایا‌این‌کیست‌که‌عرش‌تو‌بر‌او‌سایه‌افکنده‌است؟خداوند‌متعال‌فرمود:‌او‌نسبت‌به‌پدر‌و‌مادرش نیکوکاربودوهرگزسخن‌چینی‌نمی‌کرد. -بحارالانوار.ج⁷⁴.ص⁶⁵ . -@omidgah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『📚| 』 کتاب‌ نوشته‌مریم‌بصیری‌یک رمان‌تاریخی‌است‌با‌محوریت.زندگی‌حضرت آمنه‌مادر‌پیامبر‌اسلام.این‌کتاب‌روایتی‌است زندگی‌این‌بانوی‌بزرگواروازدواجش‌با‌پدر پیامبر.نام‌کتاب‌عروس‌قریش‌هم‌اشاره‌به‌ایشان دارد. -------- -برشی‌از‌کتاب🖇' آمنه کاری نداشت که بکند. ماه‌ها بود که گرما مردم مکه را گداخته بود و آمنه کاری نداشت جز آنکه در عطش آبی خنک و هوایی خنک‌تر به شانهٔ پنجره تکیه بزند و از اتاق بالاخانه به کوچه بنگرد. تازه دستش به قفل پشت پنجره رسیده بود. برای دیدن گوشه‌ای از کعبه باید روی پنجهٔ پاهایش می‌جست تا لته‌های پنجره را باز می‌کرد و از میان مشبک‌های چوبی آن سرک می‌کشید. همیشه هم فقط می‌توانست کنجی را ببیند که کوه ابوقبیس از پشتش قد کشیده بود. تیغ‌های تیز آفتاب از میان پنجره به اتاق سرک می‌کشید و در دستان دختر فرومی‌رفت. دلش برای خنکای باران تنگ شده بود، برای وقتی که اول بار بارش باران را دیده بود. بِرّه گفته بود در مکه باران نمی‌بارد و اگر ببارد سیل‌آسا در میان بازوان سنگی شهر چرخ می‌خورد و در میان خانه‌ها می‌چرخد. آمنه همان یک باری که باریدن باران را دیده بود از آبی که در میان کوچه‌ها می‌چرخید، لذت برده بود. چقدر دوست داشت چون پدرش زیر شُرشُر ناودان کعبه بایستد و باران عطش وجودش را سیراب کند. -@omidgah
هدایت شده از °|حوالےتو|°
دلی را نشکن ڪه اگر شکسته شد قابل التیام نیست، چنانچه اگر ظرف سنگینی شکست، با لحیم اصلاح نمیشود... @mah_e_shahid