eitaa logo
می آوریمش
647 دنبال‌کننده
273 عکس
68 ویدیو
11 فایل
امام زمان آمدنی نیست آوردنی است فاطمه سادات نمازی 09399117558 09903528902 آیدی من @namazi1367
مشاهده در ایتا
دانلود
حاجت دارها کجای خیابان ایستادند؟؟؟ چند بار تمام امکانات لازم را بسیج کردند و اعلام عمومی و کلی زحمت و دردسر اما با استقبال کم، و سردی رفتار مخاطبان، خستگی توی تنشان میماند، ولی دیشب انگار همه آن چند کنفی جبران شد. 😍 کلی نوجوان دوچرخه سوار با بادکنک، موتورسوار، ماشین پشت ماشین و ماشین صوت با سرعت بیست سی تا براه افتادند دور تا دور شهر رضویه شور و شعف و نشاط میلاد امام مجتبی علیه السلام را به خانه های مردم رساندند. قبلا توی مجالس اهل‌بیت حاجت‌ میگرفتیم، حالا هنگام نورافشانی و جیغ و دست و هورا ی بچه ها، و بوغ بوغ کاروان شادی 😁 بین این جمعیت، نوجوانانی که مسئولیت داشتند، دیدنی بودند، انگار بادیگارد رئیس‌جمهور شدند، مسئول فندک، مسئول چهارپایه، مسئول بادکنک و... امام مجتبی چه خاطره زیبایی از دیشب ساختند... @omkarrar
یک قدم رو به تمدن اسلامی وقتی وارد عرصه اشتغال‌زایی برای نيازمندان شدیم، با تصور حجم بالای کار، کمربند همت را خیلی محکم بستیم😁 اما رفته رفته بیشتر به این باور رسیدیم که فرهنگ کار و تلاش، در همه اقشار، بسیار ضعیف است. تقصیر کسی هم نیست، روحیه عمومی و جمعی اینگونه شکل گرفته است. یک طرح جامع و کامل نوشتیم، برای نجات نسل بعدی از این بلیه بزرگ خانمان سوز "سستی و کم‌کاری" (دوست ندارم بگویم تنبلی) خدا لطف کرد با ساعتها بحث و بررسی و تبادل نظر، زمان‌بندی و گامهای اجرایی آن را روی کاغذ آوردیم. حالا شده هلو بپر تو گلو.😋 به حول و قوه الهی اول خودمان پیاده میکنیم. و بعد قدم به قدم به عزیزانی که متن طرح را برای مطالعه خریدند گزارش مصور نیز می‌دهیم. انشاالله. این طرح را به فروش میگذاریم، تا با درآمد آن، کمی از هزینه ابتدایی اجرای آن را تامین کنیم. هرکس مشتاق است طرح پیشنهادی ما را بشنود، یا جمعی را میتواند همراه کند، و یا هرکس مایل است در این اقدام زیبا و خیرخواهانه مشارکت کند، بسم الله 😍 شماره کارت تجارت 5859831131277385 نمازی پس از واریز اطلاع دهید. 09903528902 نمازی 💐تبرکی فقط 14 هزار تومان 💐 @Omkarrar
فقط بزرگوارانی طرح را خریداری میکنند که می‌توانند حدس بزنند در چه کار بزرگی چه خیر ماندگاری را پایه‌گذاری کردند، و مشارکت شان برای بچه های جهادی چه دلگرمی دلچسبی خواهد شد ... @Omkarrar
یکی میل به نوشیدنی خنک دارد یکی دمنوش داغ یکی شیرکاکائو می‌پسندند یکی شیرخرما و یکی هم آب طالبی 😋 برکت در جمعيت است، یعنی من از هرکدام یک قورت میخورم، شیرمادر میشود وششمی را نیز سیراب می کند. @Omkarrar
چیزی شنیدم که انقدر بهتم زد، تا دقایقی بدنم سرد شده بود. مثل بچه ها دستم را گذاشتم روی سرم ببینم شاخ درآمده یا نه. الان یکم بهترم. عمدا امشب این مطلب را گذاشتم، یکم احساس کوچکی مان واقعی شود، شنیدم جمعی مرد، مردانه شب قدر 19م با هم قرار گذاشتند ، خانه و ماشینشان را ببخشند، و در راه خدا انفاق کنند. صفر شدن را مزه کنند و از نو باهم شروع کنند. بخدا سوگند، فرزندان روح الله، سربازان سیدعلی، از هر آنچه در دنیاست، قيمتي تر اند، شکر خدایی را که دل این بنده هایش را بقدر آسمان ها بزرگ کرده. و بین ما زمینیان جایشان داده، تا از برکت وجودشان بلا از ما بگرداند... @Omkarrar
خدایا ما را از مرگ نجات بده🤲 @omkarrar
زنگ تفریح وسط موج های زرد و سفید کرونا توی وضعیت واتساپ یکبار نوشتم چقدر دلم میخواد رسم کنم تقسيم میزبانی رو یکی غذا بپزه یکی خونه رو مرتب کنه همچنین مهمونی هایی حتی اگر هرشب باشه خسته کننده نیست. نمیدونستم کل فامیل ما چک میکنند نوشته های منو😍 یک افطاری پسرخاله ام همه رو دعوت کرد سمت ما، هرکس غذاشو آورد، یکی سوپ شیر یکی سوپ جو یکی گندم، یکی کتلت سیب زمینی یکی کباب شامی همه از غذای همدیگه خوردند و کیف کردند، اون شب بهممون خیلی خوش گذشت الحمدالله.☺️ دیشب هم تولد عموم بود، این وری ها هم نوشته های منو می‌خوندند و من نمیدونستم😌 یکی کیک گرفت یکی بستنی یکی فلافل سرخ کرد خونش یکی دوغ خرید یکی کشک و بادمجون، حتی عمو کوچکم فقط سس خرید. برای میزبان فقط جاروی قبل و بعدش موند. انقدررررررخوش گذشت الحمدالله.😍 خدا رحمت کنه مادربزرگ هامو هميشه میخوندن: قربون دست بسیار هم در خوردن هم در کار پ. ن. فرهنگ‌سازی بهمین سادگی @omkarrar
یک اردوی خانوادگي برگزار کردیم الحمدالله خیلی عالی بود با نفری 10 هزار تومان صبح تا عصر توی یک باغ با وجود سختی های اجرایی، اما چقدر به همه خوش گذشت الحمدالله... @omkarrar
می آوریمش
یک اردوی خانوادگي برگزار کردیم الحمدالله خیلی عالی بود با نفری 10 هزار تومان صبح تا عصر توی یک باغ ب
صاحب باغ شماره کارت داده😕 یعنی باید نفری دوتومان دیگه بگیریم از این حدود 50 نفر اگر دستمون بهشون نرسید از جیب بذاریم، شما خواستید اردو ببرید اول شماره کارت صاحب باغ رو بگیرین، حتی اگر رفیق باشه 😄
دیروز تولد سید عمار بود ما تا حالا برای هیچکدام شان تولد نگرفتیم، اما یه هدیه کوچک گاهی میگیریم. کرار یه گلدون کوچک سه تومنی، مامانم یه تفنگ حباب ساز، مامانی یک تیشرت عمه اش یه مدادرنگی منم هدیه تولد سید عمار برای سیدعلی اکبر یه کامیون خریدم 😳😄 سیدعمار اینا رو دست گرفته بود همینجوری با خودش همه جا میبرد مراقب بود کسی دست نزنه  مینشست دستش بود بلند میشد همراهش بود همش همراهش راه میبرد با خوشحالي  و دیگه بهیچ چی توجه نمی‌کرد، نه تلوزیون نه صحبت های ما نه هیچی هی نگاهش میکردم میگفتم توی دلم : ای خدا منم انقدر بچه و نادونم وقتی یچیزی و دوست دارم؟؟؟؟ خندم میگرفت وای خدایا، چقدر اهل معرفت بما می‌خندن و ما نمی‌فهمیم. دلمون خوشحاله با چی؟! @omkarrar
🌹گلبانی🌹 خیلی ها تو خونه شون گلدون دارن، یا آکواریوم ماهی، یا توی یه قفس، فنچ و مرغ عشق وقناری یا جوجه ومرغ و خروس و یا... خلقت آدميزاد اینطوریه از اینکه یکی کنارش نفس بکشه خوشحاله، از اینکه در جریان رشد یکی دخیل باشه حس خوبی پیدا میکنه. خودش و مفید میبینه، یادمه همون اوایل عروسی گفتم :گلی بلبلی گاوی گوسفندی مرغی شترمرغی بچه ای چیزی، نمیدونم یچی بگیرید من بزرگ کنم. لطف خدا رفتیم بجایی که از دکه جلو بیمارستان گل مصنوعی بخریم، از خود بیمارستان بچه خریدیم بزرگ کردیم و لذتشم میبریم، (تجربه خوبی بود چندتا دسته گل دیگه هم از خدا طلب کردیم ) نمیخوام بچه رو با اون قابل رشد های دیگه مقایسه کنم، میخوام بگم جنس لذتش یکیه، خلاصه از همون زمان فهمیدم "آدم پرورش دادن" یه طعمی داره که هیچ گل و سنبلی نداره. دوستانِ برای من، گلدون های دل من اند، که حتما باید ازشون سر بزنم، احوال بپرسم، اونها برای ادامه حیات در دل من، به این همه رسیدگی نیاز دارند، برم، بیان، آمارشون و داشته باشم. کاری کمکی ، حداقل گلدوناشون و که میتونم آب بدم، بدردشون بخورم. دعا که میتونم برای مشکلات شون بکنم. این از دوست و همسایه، فامیل که جای خود، دیگه مستحب نیس واجبه. ما پنج روز خضری بودیم در خونه بعضی ها چند بار رفتم تا بلاخره دیدمشون، حالا یکی دیگه باشه میگه پیاده با بچه بغل توی آفتاب چه واجب کرده، بشین بچه داری تو کن زیر باد کولر. حالا کاش دست پر میرفتم جایی، حتی یه شاخه گل یا گلدون کوچک هم نمیتونستم دست بگیرم، بچه بغلم بود،سعی می‌کردم انقدر انرژی مثبت بدم که این دست خالی رو بپوشونه. با بی امکاناتی محض، مهمونی گرفتیم، تو یک سوئیت کوچک. ینی دقیقا یکی از بالا نگاه کنه میگه چه واجب😏 چکارکنم دوست ندارم گلدون های دلم پژمرده بشن(حدود هفده هجده تا دوستی رو بروزرسانی کردم با رعایت اصول بهداشتی 😉) چقدر آدمها، معنای محبت رو میفهمند، مزاحمت نیست، حقیقتا با شادی ما شاد میشن، وقتی بچه هاشون توی نقاشی، گل و درخت ودریا میکشن هدیه میدن بهم، ینی محبت دل من بهمه اعضای خانواده میزبان منتقل شده، اگر حال دل کسی خوب نیست شاید گل هایی کنارش درحال پژمردن اند و اون حواسش نیست، پ. ن.1 تو سیره نبوی شهید مطهری خوندم پیامبر "خفیف المؤونه" بودن، یعنی راحت میگرفتن، راحت جایی میرفتن راحت مهمونی میگرفتن، هرجا شد استراحت میکردن، هرچی شد میخوردن و سخت نمی‌گرفتن، البته بگم سختم هس سخت نگیری ولی درست رفتار کنی،😄 چون دیگه یوقت میبینی زیادی ول کردی، بچه داره خاک گلدون صابخونه رو مشت مشت میخوره از گشنگی😱 ولی آقا کل اسلام همینه میگن سخت نگیر اما شایسته و پسندیده رفتار کن، روت و سفت بگیر اما دیدت باز باشه چشات و ببند اما همه جا و همه کس و همه چیز و بادقت نگاه کن. پ. ن. 2 یکی از بزرگترین آفت های عصر ارتباطات، اینه که ارتباطات رو کم کرده. خواهشا سنجیده در برابرش مقاومت کنید. آفت نزندتون. 😊 @omkarrar
پدر همسرم که به رحمت خدا رفتند،غیر از عزت و آبرو و احترام، کارهای خیرشان هم به بچه ها ارث رسید، مثلا همسرمن مسؤولیت مرکز نیکوکاری و توانمندسازی رهروان اهل بیت رو برعهده گرفتند، حجم مراجعات، و همینطور کمک های مردمی حقیقتاً قابل توجه است. باید هدفمند شود. و الا مسیر این کمک ها، ولو چندبرابر شود، هیچ رشدی برای مددجویان نخواهد داشت. شنیدیم گناباد یک مرکز نیکوکاری موفق در زمینه توانمندسازی مددجویان دارد، رفتیم تا از نزدیک آشنا شویم و کارشان را ببینیم. یک زن و شوهر جوان بودند(طلبه هم نبودند😊) که حدودا چهارسال از شروع کار خیریه‌ شان میگذشت. از اسکاچ و لیف و تخم مرغ سفالی رنگ زدن و ترشی و خیارشور شروع کردند ، کم کم زیاد کردند کم کم گسترده تر، حالا چند تا کارگاه‌ خیاطی دارند گروه خدماتی دارند کارگاه سفال کارگاه شیرینی پزی خیلی فعال و مستعد کارهای جدید دیگر. بزرگواران! با یک لیوان هم توی یک حوض، آب بریزید، بالاخره یک روزی پر می‌شود ننشینید! @Omkarrar
می آوریمش
پدر همسرم که به رحمت خدا رفتند،غیر از عزت و آبرو و احترام، کارهای خیرشان هم به بچه ها ارث رسید، مثلا
ان شاء الله به زودی خبرهای خوشی از مرکز نیکوکاری اینجا هم خواهید شنید. 😊
ده سال پیش وارد کار کتاب که شدم برای اولین بار در عمرم رمان خواندم و رمان های زیااااااادی خواندم، فقط بخاطریکه بدانم به چه مخاطبی چه کتابی بدهم. یکشنبه اولین جلسه از دوره‌ کار و رحمت بود. کنار بقیه نشستم برای اولین بار لیف بافتم😳 یعنی خانواده م که هیچ خودمم باورم نمیشه 😁
امروز سالروز شهادت بزرگمردمصطفی چمران است. این معرفی رمان را چهارسال پیش نوشتم: صدای افتادن یک قوطی خیلی کمرنگ از کنار گوشم رد شد.. صدای انفجارهای نبعه اما مهیب تر ... عمار و کریمه به تکاپو افتاده بودند پشت مبل... من بشدت دلواپس کشته ها و زخمی ها... و سرنوشت "امل" صدای شرشر آب را شنیدم... اشکهایم همینطور میریزد و دستمال کاغذی بعدی... با افتادن حسن از سقف مینی بوس  یک لحظه کتاب از دستم افتاد.. فرود آمدم ایران، مشهد، عبدالمطلب، منزل خودمان، پشت مبل، قوطی خالی و عسل های لابلای اسباب بازی ها ،روی زمین... دویدم سمت شیر آب، عمار و دستهای پرعسل و کف پاهای عسلی و فرش در مسیر آشپزخانه...تاااا آرنج کریمه  فریاد هایم را سانسور میکنم...😱😭😡 دیروز صبح این کتاب را شروع کردم تا دقایقی دیگر انشاالله تمام میشود نمیدانم بروم  سراغ تنبیه بچه ها یا تمیز کردن خانه ۳۴ تومن عسل و ۲۶ تومن مرد رویاها این ها که چیزی نیست، فدای سرت آقامصطفی فقط خدا میداند چقدر از شناختنت خوشحالم @Omkarrar
برای میلاد ولی نعمتمون دوست داریم برای سلامتی ارباب، آش درست کنیم دم خونه ها با کتاب بدیم. هرکس دوست داره مشارکت کنه بسم الله خدا قبول کنه 6037997323568965