eitaa logo
خدایا 🕋 رهایم نکن🔗
3هزار دنبال‌کننده
32.7هزار عکس
28.3هزار ویدیو
54 فایل
حتما روزیت بوده بیای📩 اینجا خدایی شو،🕊️ دلت روشن میشه🔆 ❤️تازمانیکه سلطان دلت خداست 💛کسی نمیتوانددلخوشیهایت را ویران کند. 💙باخدا باش وپادشاهی کن. 💜بی خداباش،هرچه خواهی کن 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرنگهدارمن آنست که من می دانم شیشه را دربغل سنگ نگه می دارد ـ یک پزشک فلسطینی ویدیویی منتشر کرده است که در آن پدر و مادری از ترس مرگ فرزند خود آشفته و مضطرب به درمانگاه مراجعه می‌کنند، در همان لحظه پزشک کودک یک ساله را که گویا در حال خفگی‌ست، نجات می‌دهد. پدر و مادر این کودک با دیدن نجات یافتن فرزندشان سر از پا نمی‌شناسند. قدر پدر و مادرها رو بیشتر بدونیم خدا بهترين نگهبان است و اوست مهربانترينِ مهربانان و هر کس، کسی را زنده بدارد، چنان است که گویی تمام مردم را زنده داشته است. سوره مائده، آیه ۳۲ ‌ ‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌼خداوند برای دل پُری که داریم چه فرمودند؟ ✍بطری وقتی پر است و می‌خواهی خالیش کنی، خمش می‌کنی. هر چه خم شود خالی‌تر می‌شود. اگر کاملا رو به زمین گرفته شود سریع‌تر خالی می‌شود. دل آدم هم همینطور است، گاهی وقت‌ها پُر می‌شود از غم، غصه، حرف‌ها و طعنه‌های دیگران. قرآن می‌گوید: "هر گاه دلت پُر شد از غم و غصه‌ها، خم شو و به خاک بیفت." این نسخه‌ای است که خداوند برای پیامبرش پیچیده است: "ما قطعا می‌دانیم و اطلاع داریم، دلت می‌گیرد، به خاطر حرف‌هایی که می‌زنند. سر به سجده بگذار و خدا را تسبیح کن." 📚سوره حجر، آیات ۹۷ و ۹۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ❣️فردى در پيش حكيمى از فقر خود شكايت مى‌كرد و سخت مى‌ناليد. حكيم گفت: خواهى كه ده‌هزار درهم داشته باشى و چشم نداشته باشى؟ ❣️گفت: البته كه نه. دو چشم خود را با همه دنيا عوض نمى‌كنم گفت: عقلت را با ده‌هزار درهم، معاوضه مى‌كنى؟ گفت: نه گفت: گوش و دست و پاى خود را چطور گفت: هرگز... ❣️گفت: پس هم اكنون خداوند، صدها‌هزار درهم در دامان تو گذاشته است. باز شكايت دارى و گله مى‌كنى؟! بلكه تو حاضر نخواهى بود كه حال خويش را با حال بسيارى از مردمان عوض كنى و خود را خوش‏‌تر و خوش‌بخت ‏تر از بسيارى از انسان‌‏هاى اطراف خود مى‌‏بينى. ❣️پس آن‌چه تورا داده‏‌اند، بسى بيش‌‏تر از آن است كه ديگران را داده‌‏اند و تو هنوز شكر اين همه را به جاى نياورده، خواهان نعمت بيش‏‌ترى هستى...!!! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
آیت الله بهجت : اواخر که خدمت آیت الله قاضی میرسیدیم ، ایشان فقط می فرمود: (( نماز اول وقت )) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
از بزرگے پرسیدند فلسفه حرام بودن نگاه به نامحرم چیست؟ گفت: میبینے، میخواهے، به وصالش نمیرسے، دچار افسردگے میشوی! میبینے، شیفته میشوے، عیب هارا نمیبینے، ازدواج میڪنے، طلاق میدهی! میبینے، دائم به او فڪر میڪنے، از یاد خــدا غافل میشوے، از عبادت لذت نمیبری! میبینے، باهمسرت مقایسه میڪنے، ناراحت میشوے، بداخلاقے میڪنی! میبینے، لذت میبرے، به این لذت عادت میڪنے، چشم چران میشوے، درنظر دیگران خوار میگردی! میبینے، لذت میبرے، حب خدا دردلت ڪم میشود، ایمانت ضعیف میشود! میبینے، عاشق میشوے، از راه حلال نمیرسے، دچار گناه میشوی! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
☘داستان ☘ 💥یك خواب عجیب از پسر عبدالباسط قاری قرآن💥 🌸ماجراى خوابى كه فرزند استاد عبدالباسط درباره پدر بعد از وفاتش دیده قابل تامل است، شایان ذكر است كه محبت و عشق مصری ها به حضرت على علیه‏السلام، و خاندان اهل‏ بیت علیهم‏السلام، با وجود سنى ‏مذهب ‏بودن‏ مصریان مشهوراست. 👈نقل مى‏كنند كه: فرزند استاد عبدالباسط چندین بار پدر را در خواب مى‏بیند در حالى كه از وى مى‏خواهد به شهر نجف برود و تذكره ولایت امیرالمؤمنین على علیه‏السلام، را براى او از مراجع آن شهر تهیه كند. پسر در عالم خواب از او می پرسد كه چه نیازى به این تذكره دارد و او در جواب مى‏گوید: 🌹 قرآن مرا از رفتن به جهنم حفظ كرد. از این بابت نگران پدرت نباش، اما براى گذشتن از پل صراط و ورود به بهشت در حالى كه در آستانه آن قرار گرفته‏ ام یك چیز كم دارم و آن تذكره ولایت على علیه‏السلام است. برو و آن را برایم تهیه كن. 🌱فرزند استاد براى اجراى ماموریت پدر راهى نجف، مدفن امام على علیه‏السلام، مى‏شود. 📖 منبع: هفته ‏نامه عراقى « بدر» چاپ قم در تاریخ 27 رمضان سال 1418 برابر با 26 ژانویه 1999 در مقاله‏اى به قلم « لعیبى‏» با عنوان « پدرت را نجات بده‏» این ماجرا را به نقل از برخى خطباى عراقى از جمله خطیب معروف « سید عادل‏العلوى‏» بازگو كرده است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
از امام جواد(ع)سؤال شد: چيست؟ فرمودند: مرگ همان خوابست كه هرشب سراغ شما میاید جزآنكه مدت مرگ طولانیست وآدمى ازآن خواب بيدارنمیشود، جز روز قيامت 📚بحارالانوار ج۳،ص134 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
9.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☄ کلیپی تکان دهنده در مورد روز قیامت... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
آموزش مجازی کلاس نقاشی🙂 🎉🎉🎊🎊🎊🎉🎉🎊🎊🎊 ✅ ویژه دختران گلمون 😎😍 رده سنی ۳ تا ۱۵ سال به مدت ۴۰روز (۱۶جلسه) 😃😃🎊🎉 آموزش در پیام رسان ایتا 🎉🎊💥شروع کلاس از 4تیرماه 💥لینک کانال جهت عضویت: @naghashi1234 💥جهت ثبت نام به آیدی زیر مراجعه کنید:🌸 @Somayehmadmolil 💥فقط تا فردا 3تیرماه ثبت نام انجام میشود💫🌸🦋
؟ عبد الملک بن مروان، بعد از بیست و یک سال حکومت استبدادی، در سال 86 هجری از دنیا رفت. بعد از وی پسرش ولید جانشین او شد. ولید برای آن که از نارضایتی‌های مردم بکاهد، بر آن شد که روش دستگاه خلافت و طرز رفتار با مردم را تغییر دهد. به خصوص در مقام جلب رضایت مردم مدینه. که یکی از دو شهر مقدس مسلمانان و مرکز تابعین و باقی ماندگان صحابه ی پیامبر و اهل فقه و حدیث بود - برآمد؛ از این رو هشام بن اسماعیل مخزونی (پدر زن عبد الملک) را که قبلا حاکم مدینه بود و ستم‌ها کرده بود و مردم همواره آرزوی سقوط وی را می‌کردند از کار برکنار کرد. هشام بن اسماعیل در ستم و توهین به اهل مدینه بیداد کرده بود. همچنین سعید بن مسیب، محدث معروف و مورد احترام اهل مدینه را به خاطر امتناع از بیعت، شصت تازیانه زده بود و جام‌های خشن به وی پوشانده و پس از سوار کردن بر شتر، دور تا دور مدینه گردانده بود. به خاندان علی و مخصوصا سرور علویین، امام علی بن الحسین زین العابدین (ع)، بیش از دیگران بد رفتاری کرده بود. ولید، هشام را معزول ساخت و به جای او عمر بن عبد العزیز، پسرعموی جوان خود را که بین مردم به حسن نیت و انصاف معروف بود، به عنوان حاکم مدینه قرار داد. عمر برای باز شدن عقده ی دل مردم دستور داد هشام بن اسماعیل را جلوی خانه ی مروان محکم نگاه دارند و هر کس که از هشام بدی دیده یا شنیده، بیاید و تلافی کند. مردم دسته دسته می‌آمدند و دشنام و ناسزا و لعن و نفرین بود که نثار هشام بن اسماعیل میشد. امام (ع) به علویین فرمود: خوی ما این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از دشمن بعد از آن که ضعیف شد، انتقام بگیریم؛ بلکه اخلاق ما این است که به افتادگان کمک کنیم. هنگامی که امام (ع) با جمعیت انبوه علویین به طرف هشام بن اسماعیل آمد، رنگ در چهره ی هشام باقی نماند. هر لحظه انتظار مرگ را میکشید؛ ولی بر خلاف انتظار وی، امام طبق معمول با صدای بلند فرمود: سلام علیکم و با او دست داد و در حال او ترحم کرد و به او فرمود: اگر کمکی از دست من ساخته است، حاضرم! بعد از این جریان، مردم مدینه نیز شماتت کردن وی را متوقف کردند. گرت از دست برآید، دهنی شیرین کن مردی آن نیست که مشتی بزنی بر دهنی 📙داستان راستان 288/1 -291؛ به نقل از: بحار الانوار 17/11، 27. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
👌حديثی ساده و در عین حال ترسناک! 🌺 امام صادق علیه السلام: «مَنْ عَیرَ مُؤْمِناً بِذَنْبٍ لَمْ یمُتْ حَتَّی یرْکبَهُ». «کسی که مؤمنی را به گناهی سرزنش کند، نمیرد تا آن گناه را انجام دهد». 📙(وسائل الشيعه،ج۸ص۵۹۶). 🌹 خوبه به ذهنمون سنجاقش کنیم! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍀داستانی جالب .... بخوانید: 🔻گریه امیرالمؤمنین ؟! روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند: من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند. اصحاب پرسیدند چطور ؟ مولا فرمودند: آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند. ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت: شما دو توهین به من کردید; اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ، دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من "علی" فروش شوم؟ تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی "علی" عوض نمی کنم. آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست. ♦️مولا گریه می کردند و می فرمودند: به خدایی که جان "علی" در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست... سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده بودند . 📚الکافی، ج 8، •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•