eitaa logo
"اوپال؛ opal"
241 دنبال‌کننده
23 عکس
2 ویدیو
0 فایل
ترشحاتِ ذهنِ من! بدنبال افکارم می‌دوم و ندایِ مغزم را طی می‌کنم؛ این مغزِ من است؛ مغزی شلوغ، پر از افکار..🌿 -و نابغه‌ای که درون خود می‌پوسد- - کپی به هیچ عنوان، چه در ایتا چه در برنامه‌های دیگه.
مشاهده در ایتا
دانلود
https://eitaa.com/tarashohZ04/139 لبخند- بلی، ممنونمممم
https://eitaa.com/we_was_trash/537 قبلا اینو دیده بودم* و این خیلیی خوب بود و خوشحالم کرد؛ ممنونم"
𝐌𝐚𝐧 𝐅𝐢𝐧𝐝𝐢𝐧𝐠 𝐭𝐡𝐞 𝐆𝐚𝐩 𝐭𝐡𝐫𝐨𝐮𝐠𝐡 𝐭𝐡𝐞 𝐇𝐞𝐝𝐠𝐞 (𝟐𝟎𝟐𝟎) -𝐌𝐚𝐫𝐤 𝐄𝐝𝐰𝐚𝐫𝐝𝐬 " 𝘍𝘰𝘳 : @oooOPAL2 𝘍𝘳𝘰𝘮 : @MemoryOfTheArt_2 "
https://eitaa.com/stormmm/203 لبخنددد- این خیلی خوشحالم کرد و ممنونم✨
اسطوره‌ای کهن می‌گوید که نخستین شب زمستان، شب تولد ایزد مهر یا همان میترا بوده است. کسی که با تاریکی و خشکسالی جنگید تا روشنایی و حاصلخیزی بر زمین حکمفرما شود.
درون غاری در دل کوه‌های البرز، در ظلمات مطلق، میترا به دنیا می‌آید. می‌گویند او از آناهیتا زاده شد که او را ایزدبانوی باروری دانسته‌اند. یعنی این زن که به گفته باستان‌شناسان، در صحنه تاج‌ستانی شاه ساسانی از مهر، پشت سرش ایستاده. زایش میترا، روایات متعددی دارد؛ برخی او را زاده از سنگ می‌دانند و عده‌ای هم او را برآمده از گل نیلوفر، همان ‌نقش معروفی که به دفعات در نقش‌برجسته‌های هخامنشی دیده می‌شود. مثلا اینجا در دست داریوش هخامنشی که بر تخت سلطنت نشسته. گرچه برای تولد مهر روایات گوناگون گفته شده، اما در یک‌ چیز هم‌عقیده‌اند؛ اینکه مهر در نخستین شب زمستان به دنیا آمد. همان شبی که آن را شب یلدا می‌نامیم؛ طولانی‌ترین شب سال. مهر، دشمن شب و سرما بود. دشمن اهریمن تاریک. او زاده زمستان بود، اما به هرکجای زمین که پا می‌گذاشت، آن‌جا را روشن و گرم می‌کرد تا زمستان به سمت بهار برود. مهر، به که جوانی رسید، قصد کرد گاوی را قربانی کند تا طبق باور قدما، خونش به شکوفایی و آفرینش زمین کمک کند و نیروهای شر و اهریمن را براند. گاو تنومند، از دست مهر گریخت، اما کلاغ و سگ جایش را به مهر نشان دادند و مهر یا همان میترا، گاو را به غار خود برده و با دشنه‌ای گلوی او را برید. خون این گاو باعث بارور شدن زمین و برآمدن گندم و رویش درختان شد، اما اهریمن هم بیکار ننشست. او زمین را تاریک و بی‌بار می‌خواست، پس به فرمان او مار و عقرب و مورچه، خون گاو را مکیدند تا به زمین نریزد. آن‌ها نطفه گاو را آلوده کردند، اما مهر دوباره خون را بر زمین جاری و نطفه را پاک کرد تا از آن نخستین انسان‌ها به دنیا بیایند؛ یعنی مشی و مشیانه. مهر از لحظه تولد خود با اهریمن نبرد می‌کرد. نبردی بین روشنایی و تاریکی؛ سرمای بی‌حاصلی و گرمای رویش. اهریمن، مسبب خشکسالی و بلایای طبیعی است و مهر، بانی عشق و زندگی و باروری. مهر هر آنچه آموختنی بوده، از ساختن خانه و به بار آوردن محصول و چرای دام، به آدمیان آموخت و در شب یلدایی دیگر، گاوی دیگر قربانی کرد و پس از ضیافت شامی با همراهان، با ارابه‌ای چهارچرخ به آسمان رفت. شاید خود خورشید می‌شود و شاید خورشید از او نور می‌گیرد. هرچه هست، پس از شب یلدا، روزها بلندتر می‌‌شود و شب‌ها کوتاه‌تر.‌..
افسانه‌ای در کرمان و خوزستان و ... هست که روایت دارد از شخصی بنام قارون! فردی ثروتمندی که به قارون مشهور است، کاروانی از شتر به همراه دارد که روی آنها هیزم گذاشته است، قارون که خود را به شکل مردی هیزم شکن در آورده است گرداگرد خانه‌ها می‌گردد و به اعضای خانه‌هایی که در سال قبل نیکوکار بوده‌اند هیزم‌هایی می‌دهد که صبح روز بعد تبدیل به طلا می‌شوند. هر کس شب یلدا را تا نیمه شب بیدار نباشد از هدیه قارون محروم می‌ماند!
شب یلدا را شب میلاد خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ هم می‌دانند. دربارهٔ آن دو روایت عمده رایج است. اول آنکه در این شب مهر، میترا یا آن‌چنان‌که در اوستا و نوشته‌های پادشاهان هخامنشی آمده، میثرَه (Mithra) به جهان بازمی‌گردد. او که از ایزدان باستانی هند و ایرانی است ساعات روز را طولانی کرده و در نتیجه برتری خورشید پدیدار می‌شود.
چنل ناشناس؛ @ooooOPAL
https://eitaa.com/my_nepenthe/4006 این خیلی خوب بود و خوشحالم کرد و ممنونم✨
استرداد و لالایی‌هاش رو که فراموش نکردید؟))
بچه‌هااا دیشب، ساعت 1:43 ... نهمین ماهِ اوپال:)) بغلتون میکنم*