eitaa logo
"اوپال؛ opal"
241 دنبال‌کننده
23 عکس
2 ویدیو
0 فایل
ترشحاتِ ذهنِ من! بدنبال افکارم می‌دوم و ندایِ مغزم را طی می‌کنم؛ این مغزِ من است؛ مغزی شلوغ، پر از افکار..🌿 -و نابغه‌ای که درون خود می‌پوسد- - کپی به هیچ عنوان، چه در ایتا چه در برنامه‌های دیگه.
مشاهده در ایتا
دانلود
افسانه‌‌ای قدیمی می‌‌گوید: آسمان به‌رنگ غروب درمی‌‌آمد که خورشید تاج طلایی‌‌اش را بر سر گذاشت، زیباترین لباسش را پوشید و دل به دریا زد. با دیدنش آذرخشی از چشمان زمین جهیدن گرفت اما چندان دوام نیافت. خورشید بی‌‌مقدمه پرسید: «آیا مرا به همسری خود برمی‌‌گزینی؟» زمین پوزخند زد: «ای وای! چه بانوان افسانه‌‌ای و چه ساحره‌‌های شرور که به خواستگاری من آمدند و یک به یک همه را دستِ خالی برگرداندم.» خورشید پرحرارت‌تر ادامه داد: «قصه‌‌ی من با دیگران فرق می‌‌کند. من... من همان شانس طلایی‌‌ام که به سوی تو بال گشوده‌‌ام.» زمین با همان لحن قبلی گفت: «چه خیال‌‌ها! تو می‌‌دانی هرکی عاشق من می‌‌شود، چه‌چیزی نصیبش می‌شود؟» نفس خورشید بند آمد و ساکت ماند. زمین گفت: «هیچ... هیچ‌چیزی به دست نمی‌‌آورد. یک زمین بی‌آرزو، خاموشی مطلق. زمینی که تو می‌‌بینی دوست دارد خودش را دور بریزد.» و حرف آخر را زد: «به من نمی‌‌آید نقش همسر را بازی کنم.» سخن که به این‌جا رسید، قلب خورشید از غم فشرده شد. زمین آهسته زمزمه کرد: «در قلب من روح زندگی جریان ندارد. یک قلب یخی به‌چه درد تو می‌‌خورد؟ زودتر از این‌جا برو چون می‌‌خواهم در تنهایی خودم بسوزم.» خورشید سعی کرد نظر زمین را برگرداند: «زندگی از زندگی به‌وجود می‌‌آید، دریغ از تو! من قول می‌‌دهم به تو زندگی ببخشم.» و با شوری وصف‌‌ناپذیر ادامه داد: «قلبت را به من بده تا لایه‌‌های تاریکی را از آن بزدایم و با قلبی یک‌دست جایگزین سازم.» زمین شانه بالا داد: «بی‌فایده‌‌ است. در سینه‌‌ی من قلبی نیمه‌مرده می‌‌تپد.» و به دو سو سر تکان داد: «گاهی شک می‌‌کنم که آیا اصلاً قلبی در سینه دارم یا نه.» خورشید اصرار کرد و منتظر ماند. زمین سماجت خورشید را که دید، علی‌رغم دودلی و بی‌‌میل پذیرفت: «فقط یک روز!» خورشید خندان شد و قلبِ زمین را چون شیء مقدسی در دست گرفت. زمین هشدار داد: «یادت باشد! قبل از تو خواستگارهای دیگری هم بوده‌‌ا‌‌ند که دستِ خالی از نزد من برگشتند.» خورشید محکم گفت: «منتظرم بمان.» و پرسید: «اگر موفق شدم همراه من می‌‌شوی؟» زمین باز هم شانه بالا داد. خورشید قلب زمین را با عشق در میان سینه‌‌اش، همان‌‌جایی جای داد که همه‌چیز در چشم‌به‌‌هم‌زدنی می‌گدازد. آن‌گاه با خود زمزمه کرد: «هدیه به زمین عزیزم!» صبحگاهان خورشید آن قلب گداخته‌‌ را و نیز درختچه‌‌ای شاداب را به رسم هدیه به نزد زمین آورد و با شوری خاص زبان گشود: «وقتی ما خوشحالیم قلب‌‌های ما هم به هم وصل می‌‌شوند.» و مشتاقانه منتظر ماند. زمین، ابتدا قلب را به سینه‌‌اش برگرداند، سپس درختچه را در باغچه‌‌ی کوچکی کاشت آن‌گاه به خورشید لبخند زد.
در افسانه‌ها ذکر شده: ستاره‌ای وجود داشت که درخشان ترین و بزرگ ترین ستاره‌ی هستی بوده. در آسمان‌های سرزمین‌های افسانه‌ای ماهی وجود نداشت و تنها درخشش این ستاره روشنی شب را کافی بود. در ادامه گفته می‌شد این ستاره به دنبال نیمه‌ی خود از زمان تولد طی چندین میلیون سال نوری تمام کهکشان‌ها را به جست‌وجو پرداخته تا اینکه حوالی زمین آن را پیدا و در خود جذب می‌کند. درخشان ترینِ تاریکِ آسمان‌ها می‌شود، فرمانروای درخشان شب. این افسانه پایان تلخی دارد؛ در واقع این رخداد مرگ ستاره ی جستوگر را در پی دارد. زیرا ستاره جذب شده، با وجودِ عاشقِ ستاره‌ی جستوگر پیوند نخورده و باعث منفجر شدن ستاره بزرگتر میشود و سپس از تکه های معلق ستاره ی عاشق جدا شده و به مسیر خود ادامه می‌دهد. کائنات تکه ای از ستاره‌ی عاشق را به ماه تبدیل می‌کنند. "به همین دلیل می‌گویند هر کسی مدت زیادی به ماه خیره شود مجنون می‌شود!"
jonyJONY_Star_128.mp3
زمان: حجم: 2.6M
Моя мечта - сорвать звезду, подарить тебе ее, чтобы она освещала тебе путь. رویای من اینه که یه ستاره از آسمون بردارم و به تو بدمش، تا بتونه راهتو روشن کنه… - Я буду искать в твоих глазах покой и суть. من تو چشمای تو دنبال وجود و آرامش میگردم:))
هدایت شده از "اوپال؛ 𝗈𝗉𝖺𝗅″
"سَمی‌ترین مردها، اونایی هستن که عشقو در وجود زنی بیدار می‌کنن بدونِ این که واقعا قصد دوست داشتنِ اون زنو داشته باشن."
چنل تلگرام https://t.me/oooOPAL
نزد بسیاری از ملل ازمنه باستان آب به معنی نیروی حیات بوده‌است و لاجرم شایسته پرستیدن. پرستش آب در میان ارمنیان نیز متداول بوده و آن را مانند خدائی می‌پرستیده‌اند. برای پرستش آب مجسمه هائی ساخته می‌شد به صورت اژدها، مار بزرگ و ماهی که جملگی سمبول آب بوده‌اند. در اساطیر ارمنی برای آب و رود و دریا و باران الهه‌ای به نام «نار» پرستیده می‌شد که معنی روح آب از آن اراده می‌شد. مردم به هنگام خشکسالی مترسکی به شکل زن می‌ساختند که «نورین» نامیده می‌شد و آن را در روستاها می‌گرداندند و آواز مخصوصی می‌خواندند تا باران ببارد.
افسانه ها میگن اگه کلاغ سفیدی توی شهر دیده بشه به معنی آغاز یه حکومت جدیده!
گل مورد یا مورت؛ به عنوان گل عشق ، توی یونان باستان نام برده میشد و توی دین زرتشت به عنوان گل مقدسیه که نماد اهورا مزداس!
یه افسانه هست که می‌گه؛ اگه کسی یهویی به دلت نشست، حتما توی باطنش یه چیزی هست که صدات کرده یا صداش کردی! اون چیز از جنس توئه و تو انگار سال هاست که می شناسیش...✨
‏تو زبان کردی، یه واژه هست به اسم "مقن" یعنی آدمی که گوشه‌گیر و کم‌حرفه؛ آدمی که خسته‌ست و حوصله‌ی آدمای جدید رو نداره و زیاد اجتماعی نیست، ولی دیگران فکر میکنن که خودش رو می‌گیره و گوشت تلخ به نظر میاد!
-بزرگترین دروغِ تاریخِ بشریت؛ ″سفر به ماه!″ ببینید، چهل‌و‌شیش سال پیش ناسا و شوروی سعی کردن انسان‌ها رو به سطح ماه برسونن؛ آمریکا ″ظاهرا″ که این کارو کرد ولی یجورایی داره ثابت میشه که این ″غیر ممکنه!″ خب اصلا این تئوری از کجا بوجود اومد؟ کتابِ -ما هرگز به ماه نرفتیم- به نوشته‌ی -ویلیام چارلز کایسینگ- شروع کننده‌ی این تئوری بود.. توی کتاب نوشته شده که احتمال رفتن به ماه ۰٫۰۰۱۷ درصد هست و فرود ساختگی خیلی آسون‌تر از فرود واقعی هست! انجمن زمین تخت(که بعداً قراره راجب زمینِ تخت حرف بزنیم)یکی از اولین سازمان‌هایی بود که این رو قبول و تائید کرد و ناسا رو متهم به این دروغ کرد! در نظریه‌ها؛ دیوید کروز (کارمند پردازش تصویر) گفته که «قادر هست جاهایی که از نورافکن استفاده شده رو تعیین کنه» همین‌طور گفته که «با توجه به فاصله دوربین و با رهگیری پرتوها، نورافکن‌ها در فاصله ۲۴ تا ۳۶ متری، سمت راست دوربین قرار داره» که این با میزان روشنایی بخشی از لباس فضایی منطبق‌ـه خب این جور در نمیاد! نورافکن‌های فیلم‌برداری روی ماه؟ فرود روی ماه ″با سرنشین″ غیر ممکنه! چون‌که کلی چیز توی فضا هست که این امکان رو نمیده و مانع این میشه.. مثل؛ شراره‌های خورشیدی، بادهای خورشیدی، خروج جرم از تاج خورشیدی، پرتوهای کهکشانی و... خب بزارید به نظریه‌های دانشمندا بپردازیم؛ بزرگترین دانشمند جهان در زمینه موشک‌ها، در اون زمان یعنی در دهه ۶۰ و چهل سال گذشته! به ناسا این رو گفته که «علم و تکنولوژی، از رفتن انسان به ماه، حداقل تا سی سال آینده ناتوانه!» و از طرفی؛ ناسا تمامی علم رو زیر پا گذاشته! چرا؟ خب فاصله خورشید تا زمین ۹۳۰۰۰۰۰۰ مایل هست.. بنا به گفته هندو، ماه ۸۰۰۰۰۰ مایل دورتر از خورشیده.. یعنی ماه با زمین ۹۴۰۰۰۰۰۰ مایل تقریبا فاصله داره؛ برای طی این فاصله ۹۱ ساعت زمان لازمه، با سرعت یک میلیون مایل در ساعت! خب این غیر ممکنه! یک میلیون مایل در ساعت؟ نمیشه! این غیر ممکنه حتی با محاسبه دانشمندا.. و یچیز دیگه.. در حال حاضر برای یک شاتل فضایی ۶۶ ساعت طول می‌کشه تا ۱۸۵ مایل رو طی کنه، خب؟ حالا ناسا تو چهل سال پیش اومده گفته که ۵۵ ساعت طول کشید تا دویست هزار مایل بره! ینی چیییییی؟ الان با این همه تکنولوژی و پیشرفت از چهل سال پیش هنوز تو ۶۶ ساعت میشه ۱۸۵ مایل رفت؛ بعد تو چهل سال پیش که همچین تکنولوژی‌هایی نبود تو ۵۵ ساعت دویستتتتتت هزارررر مایل رفته؟ ناسای عزیز، چی زده بودی؟ خب میرسیم به بحث بعدی.. ناسا ادعا کرده که همه‌ی مدارک و فیلم‌ها و همچنین.. تکنولوژی‌ای که باهاش تو چهل سال پیش رفتن رو ماه از بین رفته و بعد چهل سال.. با این همه پیشرفت علم نمیتونن برش گردونن! چطوری؟ اینو دیگه برید از ساقیشون بپرسید یکم واضع‌تر بگم.. ناسا چند سال پیش گفت که مدارک، عکس‌ها و فیلم‌هایی که از رفتن به ماه وجود داشت همش گم شد! دقت کن؛ «گم» «شد»! و این نوارهای گم شده شامل چیا بودن؟ اصلی‌ترین و با کیفیت‌ترین ویدئو‌ها از فرود به ماه! اصن جور در نمیاد لنتی چطور همچین چیزای مهمی گممممم شدن؟ و راستی اینم بگم که حدودا ۴۵ تا هم پاک شدن که گفتن آره تونستیم همرو برگردونیم ولی.. با بدترین و پایین‌ترین کیفیت! خب؟ برای چی همه چی یهویی باید پاک بشه اونم فقط چیزای خیلی باکیفیت که همه چیز توش معلومه و بعد همشون با پایین‌ترین کیفیت پیدا بشن! اینم گفتن که برنامه کار و طراحی و نقشه‌ها و ماشین‌ها همشون.. یهویی گم شدن! و بعد چهللل سال هنوز نتونستن چیزیو حتی شبیه به اون بسازن!
-بزرگترین دروغِ تاریخ بشریت؛ ″سفر به ماه!″ خب اصلا چرا تصمیم به همچین چیزی گرفته شد؟ آمریکا و شوروی داشتن سعی میکردم که (فکر کنم تو یسری مسابقات) انسان رو بفرستن ماه.. شوروی توی اون زمان خیلیییییییییی از آمریکا جلوتر بود ولی.. نتونست! یعنی لحظه آخر نشد، کلی مانع وجود داشت و همچین چیزی امکان نداشت! اونوقت آمریکا و ناسا خیلی سریع و خیلی راحت انجامش دادن؛ وای این خیلی منو میخندونه😂😭 یو‌اس‌اس نتونست این کارو بکنه پس آمریکا و ناسا هم نمیتوننننننن! یو‌اس‌اس خیلی از آمریکا جلوتر بود! خیلییییییی! یچیز دیگه هم هست.. توی ماه یسری امواج خلیییی خطرناک هست، این امواج اجازه عکس گرفتن رو نمیدن! الان در حال حاضر با تکنولوژی‌های جدید میتونن به سختی عکس بگیرن.. حالا فکرشو بکن، چهل سال پیش! کلی عکس با کلی کیفیت گرفته شدن! جور در میاد؟ نه! خب نمیدونم اینو شنیدید یا نه.. ناسا وقتی تونست ″مثلا″ اون کارو انجام بده، چندین تا سنگ که میگه سنگ‌هایی هستن که روی ماهن رو آورد و به کشورهای مختلف هدیه داد! یکی از این کشورها هلند بود؛ هلند روی این سنگ آزمایش انجام داد و چیشد؟ معلوم بود که اون مال زمین بوده و در اصل یه تیکه چوب بوده که فسیل شده و تبدیل شده به سنگ😂😂 و میدونید بدترین و تلخ‌ترین قسمت این ماجرا کجاست؟ ده‌ها نفر، واسه سرپوش گذاشتن روی این دروغ ″کشته شدن!″ اره، مردن! و نه بر اساس مرگ طبیعی! بزارید از شیوه مرگ و اسم اون ها.. یادی کنیم؛ -تئودور فریمن (کشته شده در یک هواپیمای T-38 که در اکتبر ۱۹۶۴ توسط برخورد پرنده اتفاق افتاده‌است). -الیوت سی و چارلز باست (سانحه T-38 در فوریه ۱۹۶۶، در هوای نامناسب). -کلیفتین ولیامز (کشته شده در T-38 در اکتبر ۱۹۶۷) -گاس گریسوم، ادوارد هیگینز وایت و راجر بی. چافی (آتش‌سوزی آپولو ۱ در ژانویه ۱۹۷۱). ادوارد گیونز (تصادف ماشین در ژوئن ۱۹۶۷) -مایکل جی آدامز (در سانحه نورث آمریکن ایکس-۱۵. او خلبان آموزشی بود، نه یک فضانورد ناسا، اما ایکس-۱۵ را به بالای ۵۰ مایلی زمین برد) -رابرت هنری لورنس جونیور (سانحه لاکهید اف-۱۰۴ استارفایتر دسامبر ۱۹۷۶ بعد از مدت کوتاه انتخاب شدن توسط * نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا برای آزمایشگاه چرخان در مدار همراه با انسان) -توماس بارون (کارمند نورث امریکن اوویشن که در ۲۷ آوریل ۱۹۶۷ بر اثر برخورد اتوموبیل با قطار مرد) -برایان دی ولچ، کارمند ارشد روابط عمومی ناسا و کارگردان سرویس‌های رسانه‌ای، بعد از چند ماه گذشتن از نمایش برنامه‌ای که ادعاهای توطئه را کم ارزش نشان می‌داد، در سن ۴۲ سالگی و در عین جوانی بر اثر حمله قلبی مرد. نظریه پردازان توطئه فهمیدند که سن وی به‌طور عجیبی کم بوده و احتمالاً در سکته قلبی عمدی در کار بوده‌است. به‌طور مثال در اثر استرس شکنجه یا بر اثر مصرف بعضی داروها. مرگ برین ولچ به اتهام جعل مربوط است زیرا او یکی از پرده گشایان ادعاهای جعلیست. -گریگوری نیلوبو (خودکشی فوریه ۱۹۶۶) -ولادمیر کاماروف (سانحه سایوز-۱ آوریل ۱۹۶۷) -یوری گاگارین (سانحه میگ-۱۵ مارس ۱۹۶۸) -پاول بلیایف (عوارض بیماری ژانویه ۱۹۷۰) -گئورگی دوبروولسکی، ولادیسلاف وولکوف و ویکتور پاتسایف (سانحه سایوز-۱۱ ژوئن ۱۹۷۱) -همچنین رئیس اصلی برنامه فضایی آن‌ها سرگئی کارالیوف بر اثر بیماری مرد میبیند؟ واسه یه دروغ چند نفر آدم کشته شدن؟ دنیای خیلی قشنگی داریم، نه؟