eitaa logo
امیدانه 🌱
600 دنبال‌کننده
11هزار عکس
6.9هزار ویدیو
28 فایل
🔸از اهداف این رسانه🔻 *امید آفرینی *طرح مهارت های زندگی *طب سنتی کاربردی ارتباط با ادمین: @omidaneha
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 دادن به مردم در سخت ترین شرایط..🌱 💠 رهبر انقلاب: پیغمبر اکرم در سخت‌ترین شرایط، می‌فرماید که من کاخ کسریٰ را می‌بینم که شما می‌گیرید؛ من امپراتور روم را می‌بینم که شما شکست می‌دهید؛ 👈 یعنی ، اعتمادبه‌نفس... 👈چیزی که دشمن داره اون رو از دل های ما خالی میکنه وما نباید بزاریم که به هدفش برسه ✳️ کانال امیدانه🔻 https://eitaa.com/joinchat/3128557605Cb4a6594f1d
بوی پیراهن یوسف به وطن می آید رفت و بوی حسن می آید اشک هایی که چهل روزحسینی شده بود همه خون گشته و از لای کفن می آید 🔳 ص🖤🍂 ع🖤🍂 ✳️ کانال امیدانه🔻 https://eitaa.com/joinchat/3128557605Cb4a6594f1d
ساخت مسکن قوی دندان درد ▫️گل میخک       ۲ قاشق ▫️گلاب              ۱ لیوان ▫️سرکه طبیعی   ۱ استکان ▫️نمک دریا         ۲ قاشق 📜 ابتدا میخک را به مدت ۱۰ دقیقه داخل گلاب روی شعله ملایم بجوشانید و بعد سرکه و نمک را به آن اضافه کنید، هنگام دندان درد ۲ قاشق از این دارو را به مدت ۵ دقیقه داخل دهان نگه دارید، یا با دارو لثه ها را ماساژ دهید. ❄️ این دارو را می توانید درون شیشه در یخچال نگهداری‌ کنید. ✳️ کانال امیدانه🔻 https://eitaa.com/joinchat/3128557605Cb4a6594f1d
👈👉 ستارخان در خاطراتش می گوید: من هیچوقت گریه نکردم، چون اگر گریه می کردم آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست می خورد ایران شکست می خورد. اما در زمان مشروطه یک بار گریستم. و آن زمانی بود که 9 ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا. از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می خورد، با خودم گفتم الان مادر کودک مرا فحش می دهد و می گوید لعنت به ستارخان. اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت: "اشکالی ندارد فرزندم، خاک می خوریم، اما خاک نمی دهیم." آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد ... زنده و جاویدان باد نام کسانی که بخاطر عزت این مملکت و آب و خاک، جانانه ایستادند ... ✳️ کانال امیدانه🔻 https://eitaa.com/joinchat/3128557605Cb4a6594f1d
🦵 درمان و زانو استفاده از ترکیب زیر:👇 🥣 مواد لازم: یک مشت یک مشت یک مشت هر سه را در حدود سه لیوان آب، شب بخیسانید . صبح به مدت حدود ۲۰ دقیقه بجوشانید تا یک فنجان آب بماند. این مخلوط را صاف نموده و پس از سرد شدن یک فنجان آب را بنوشید. 🔆این عمل را یک روز درمیان جمعا چهار روز تکرار نمایید. (حتماً یک روز درمیان باشد) 🔆در صورتی که روز هشتم بهبودی کامل دست نیافت، بعد از یک هفته یک بار دیگر توصیه فوق تکرار شود. ✳️ کانال امیدانه🔻 https://eitaa.com/joinchat/3128557605Cb4a6594f1d
🌷🕊 ‏تا وقتی این پرچم شهید میده تاریخ انقضاء نداره 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌴 مقدس 🌷 🇮🇷 ✳️ کانال امیدانه🔻 https://eitaa.com/joinchat/3128557605Cb4a6594f1d
☕️دمنوش زنجبیل، لیمو و عسل یکی از نوشیدنی‌های بسیار مفید در هوای غبار‌آلود، دمنوش و است. 🔶 زنجبیل حجم بسیار بالایی از ترکیبات را در خود جای داده است و مصرف منظم آن در هوای غبارآلود می‌تواند احتمال سرفه و گرفتگی بینی را کاهش دهد. 🍯 موجود در این دمنوش هم به کاهش سرفه و بهبود شرایط گلو کمک می‌کند. 🍋 ویتامین C فراوان موجود در لیموترش باعث افزایش قدرت سیستم دفاعی بدن در برابر رادیکال‌های آزاد می‌شود و در مجموع این دمنوش می‌تواند از طریق تقویت سیستم ایمنی و کاهش التهاب در بدن باعث بهبودی در شرایط عمومی بدن در هوای آلوده شود. ✳️ کانال امیدانه🔻 https://eitaa.com/joinchat/3128557605Cb4a6594f1d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴🌲یک داستان یک تلنگر(۱۳۴)🌲🌴 ✅روایتی تکان دهنده و زیبا 🔴شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی و غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذراندم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگاه کردم، نوری را دیدم که از آن بالا با فاصله ای دور به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم که از جنس نوربود . ابهت و عظمت آقا مرا گرفت و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد.. 📘به نقل از: العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) ✳️ کانال امیدانه🔻 https://eitaa.com/joinchat/3128557605Cb4a6594f1d