📂 نامه عاشقانه شهید حاج قاسم سلیمانی به همسرش در روز زن. https://eitaa.com/joinchat/3388473549Cfb19e9e285

🕊 #اذان_ظهر https://eitaa.com/joinchat/3388473549Cfb19e9e285

💠 ماجرای اذان درخواستی شهید جاوید حاج قاسم سلیمانی در سوریه 💥چه شد که امروز از مَأذَنه‌های شهر سُنی نشین حلب سوریه 🍀أشهَدُ أَنّ عَلیاً ولیُّ الله 🍀پخش می شود؟ راوی: حجت الاسلام دیانی https://eitaa.com/joinchat/3388473549Cfb19e9e285

📖 تلاوت سوره‌ی کوثر 💫 💦💧کوثر ، همان چشمه‌ای ست که از عرش جوشید! و آرام آرام، زلال و مخفی و لطیف، در تمام تاریخ جریان یافت! تا اینکه روزی نزدیک، تمام جهان را در اقیانوس وجودِ آخرین جلوه‌اش، به تطهیر برساند! https://eitaa.com/joinchat/3388473549Cfb19e9e285

🌴 از کتب شیعه و اهل سنت روایت های متعددی وارد شده که بعد از ازدواج حضرت خدیجه با رسول خدا ص، زنان قریش مکه او را تحریم کرده و هرگونه ارتباطی را قطع کردند ولی خدیجه کبری س با فاطمه زهراء سلام الله علیها که در شکمش بود مانوس بود و با او حرف می زد: 💐 هنگامى كه خديجه به فاطمه حامله شد، در شكم وى با او صحبت مى كرد، او اين جريان را از پيامبر خدا پنهان مى داشت، روزى حضرت بر او وارد شد و ديد بدون اينكه در خانه كسى باشد خديجه صحبت مى كند، پرسيد با چه كسى صحبت مى كردى؟ پاسخ داد با كودكى كه در شكم دارم، او با من صحبت مى كند، حضرت فرمود: اى خديجه تو را بشارت مى دهم، اين دخترى است كه خداوند او را مادر يازده جانشين من قرار داده است كه بعد از من و بعد از پدرشان مى آيند. در ادامه روایت آمده است : بعد از لجاجت مشرکین مکه با رسالت حضرت محمد ص و در خواست معجزه شق القمر ، حضرت خدیجه نگران بود ولی فاطمه زهراء از شکم مادر ندا داد: نگران و ناراحت نباش حق با پدرم هست و او پیروز میدان خواهد بود . 💥 و هنگام تولد آن بانوی آسمانی جهان به نور وجودش روشن گردید. 📚 کتاب اسرار الفاطمیه تالیف مسعودی صفحه ۱۴۷. https://eitaa.com/joinchat/3388473549Cfb19e9e285

#چشم_برزخی #ملکوت_افراد #باطن_اشیاء #اِلهی_اَرِنِی_الاَشیاءَ_کَما_هِیَ #قاضی_طباطبایی ✍ زنده ماندن فرزند علامه طباطبایی با سفارش #علامه_قاضی: 💠 علامه طباطبایی می‌فرمود: من و همسرم از خویشاوندان نزدیک مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی بودیم؛ او در نجف برای صله رحم و تفقد از حال ما، به منزل ما می‌آمد. ما کراراً صاحب فرزند شده بودیم، ولی همگی در همان دوران بچگی فوت کرده بودند، روزی مرحوم قاضی به منزل ما آمد در حالی که همسرم حامله بود و من از وضع او آگاه نبودم؛ موقع خداحافظی به همسرم گفت: 🍀 دختر عمو! این بار این فرزند تو می‌ماند، و او پسر است و آسیبی به او نمی‌رسد، و نام او «عبدالباقی» است. من از سخن مرحوم قاضی خوشحال شدم؛ خدا به ما پسری لطف کرد و بر خلاف کودکان قبلی، باقی ماند و آسیبی به او نرسید و نام او را «عبدالباقی» گذاردیم. https://eitaa.com/orfeerfan 🌷کانال عرف عرفان 🌷