eitaa logo
🕊💜ࢪٻحـــاݩھ‌اݪݩݕــۍ💜🕊
1هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
5.5هزار ویدیو
97 فایل
مآدرساداٺ!🙃 فڪرڪن‌مآ‌بچہ‌هاٺیم🙏 دسٺ‌محبٺ‌بڪش‌به‌سرمون؛🙃🙂🌹 اینجاهمہ‌مهماڹ‌حضرت زهرا س هستی زیرنظر مدافع حرم عمه سادات 😷 💚εαɖᵃT سادات الحسینی💚: @bs_hoseini
مشاهده در ایتا
دانلود
💫 ~اگر...✋🏻 تیر دشمن...💣•° جسم شہدا را شڪافت...‼️•• ~تیر بدحجابــے...🏹•° قلب آن ها را میدرد...💔•• شہدا شرمنده ایم):🍃😔 ‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌@oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛 ❤ @oshahid هل شدم و  گوشے از دستم افتادو رفت زیر صندلے داشت میرسید ب ماشیـݧ از طرفے هرچقد تلاش میکردم نمیتونستم گوشے و بردارم در ماشیـݧ و باز کرد سرشو آورد تو و گفت مشکلے پیش اومده دنبال چیزے میگردید❓❓❓ لبخندے زدم و گفتم:ن چ مشکلے❓❓❓فقط گوشیم از دستم افتاد رفت زیر صندلے خندید و گفت:بسیار خوب چند تا شاخہ گل یاس داد بهم و گفت اگہ میشہ اینارو نگہ دارید. با ذوق و شوق گلهارو ازش گرفتم وبوشون کردم و گفتم: مـݧ عاشق گل یاسم اصـݧ دست خودم نبود این رفتار خندید و گفت‌:میدونم خودمو جم و جور کردم ‌و گفتم:بلہ❓❓از کجا میدونید❓❓❓ جوابمو نداد حرصم گرفتہ بود اما بازم سکوت کردم اصـݧ ازش نپرسیدم براے چے گل خریده حتے نمیدونستم کجا داریم میریم مثل ایـݧ کہ عادت داره حرفاشو نصفہ بزنہ جوݧ آدمو ب لبش میرسونہ ضبط و روشـݧ کرد صداے ضبط زیاد بود تاشروع کرد ب خوندݧ مـݧ از ترس از جام پرید سریع ضبط و خاموش کرد  ببخشید خانم محمدے شرمندم ترسیدید❓❓❓❓ دستم و گذاشتم رو قلبم و گفتم: بااجازتوݧ اے واے بازم ببخشید شرمنده خواهش میکنم. گوشیم هنوز زیر صندلے بود و داشت زنگ میخورد بازم هر چقدر تلاش کردم نتونستم برش دارم سجادے گفت خانم محمدے رسیدیم براتوݧ درش میارم از زیر صندلے ب صندلے تکیه دادم نگاهم افتاد ب آینہ اوݧ پلاک داشت تاب میخورد منم ک کنجکاو... همینطورے ک محو تاب خوردن پلاک بودم ب آینہ نگاه کردم اے واے روسریم باز خراب شده فقط جلوے خودمو گرفتم ک گریہ نکنم سجادے فهمید رو کرد ب مـݧ و گفت: دیگہ داریم میرسیم دیگہ طاقت نیوردم و گفتم: میشہ بگید کجا داریم میرسیم احساس میکنم ک از شهر داریم خارج میشم دستے ب موهاش کشید و گفت بهشت زهرا.... پس واسہ همیـݧ دیروز بهم گفت نرم حدس زده بودماااا اما گفتم اخہ قرار اول ک من و نمیبره بهشت زهرا... با خودم گفت اسماء باور کـݧ تعقیبت کرده چے فکر میکردے چے شد با صداش ب خودم اومدم رسیدیم خانم محمدے..... بامــــاهمـــراه باشــید🌹 💍@oshahid💍 ❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در این جهان ب خدا تا رمق ب جان من است همیشه نام حسین بر سر زبان من است چ گویمش ڪ محمد ب وصف او فرمود منم از آن حسین و حسین از آن من است 💚صلی الله علیک یا ابا عبدالله @oshahid
مہـدے جـاڹ مہـر شمـا...همـاݧ ڪیمیایي است... ڪہ روزگار مـرا...قیمتي مي‌ڪند مڹ بہ اعتبـار محبت شمـا... نفس مي‌ڪشم سلام ... قرار دڸ بي قرار مڹ @oshahid
🌺🍃🌺🍃🌺 تویی هم مصطفی و هم محمد تو را در آسمان نامند احمد تو کانون صفا مرد یقینی تو عین رحمه للعالمینی @oshahid
{﷽} ✨💫قربان رفت و مانده بہ عید غدیر هفٺ ✨💫حاجے نشد ڪسے ڪہ بہ دور علے نگشٺ ✨💫قربان عاشقے ڪہ بہ صحراے ڪربلا ✨💫پاے علے ز اهل و عیال و ز سر گذشٺ 💚ياحیدرڪرار🍃🌸 ⬅️7روز_تا_عید_غدیر😍 @oshahid
💫 ••| نگاه شہید بہ سوۍ قلب توست ••| اگر راهۍ برایش باز کرده باشۍ ••| مۍآید ،در قلبت خانہ برمیگزیند ••|مۍماند تا تو را نیز شھـ❤️ـید کند :)😍 @oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘ 💫 + مراقبم باش . . . وَفے نَفْسے و َدينے فَاحْرُسْنے و در نفسم و دينم از من نگهبانے فرما... @oshahid
💠پيامبر اکرم (ص): ✨بیماران خود را ✨به وسیله صدقه و احسان ✨به فقرا علاج کنید، ✨زیرا صدقه دادن ✨و احسان نمودن، ✨بیماری ها و گرفتاریهای ✨شما را دفع می کند. 📚نهج الفصاحه، ص 325 @oshahid
به نفس های تو ❣ بند است ❣ مرا هر نفسی ❣ سایه ات کم نشود ❣ از سرمان ❣ " "😍💕❣💕 🌹 @oshahid
💫 ولایت_فقیه یعنی تا امام زمانت به کوفه نیامده... مسلم، ولی امر مسلمین است. اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ @oshahid
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛 ❤ رسیدیم خانم محمدے... @oshahid _نزدیک قطعه ے شهدا  نگہ داشت از ماشیـݧ پیاده شد اومد سمت مـݧ و در ماشیـݧ و باز کرد مـݧ انقد غرق  در افکار خودم  بودم کہ متوجہ نشدم _صدام کرد بخودم اومدم و پیاده شدم خم شد داخل ماشیـݧ و گوشے و برداشت گرفت سمت مـݧ و گفت: بفرمایید ایـݧ هم از گوشیتوݧ دستم پر بود با یہ دستم  کیف و چادرم و نگہ داشتہ بودم با یہ دستمم گلارو _گوشے تو دستش زنگ خورد تا اومد بده بہ من قطع شد و عکس نصفہ ای ک ازپلاک گرفتہ بودم اومد رو صفحہ از خجالت نمیدونستم چیکار کنم سرمو انداختم پاییـݧ و ب سمت مزار شهدا حرکت کردم @oshahid _سجادے هم همونطور ک گوشے دستش بود اومد دنبالم و هیچ چیزے نگفت همینطورے داشتم میرفتم قصد داشتم برم سر قبر شهید گمنامم اونم شونہ ب شونہ من میومد انگار راه و بلد بود و میدونست کجا دارم  میرم _رسیدیم من نشستم گلهارو گذاشتم رو قبر سجادے هم رفت کہ آب بیاره گوشیم هنوز دستش بود  @oshahid _از فرصت استفاده کردم تا رفت شروع کردم ب حرف زدݧ باشهیدم سلام شهید جاݧ میبینے ایـݧ همون تحفہ ایہ ک سرے پیش بهت گفتم کلا زندگے مارو ریختہ بهم خیلے هم  عجیب غریبہ عادت داشتم باهاش بلند حرف بزنم یہ نفر از پشت اومد سمتم و گفت: مـݧ عجیب و غریبم❓❓❓ سجادے بود واااااااے دوباره گند زدے اسماء از جام تکوݧ نخوردم اصلا انگار اتفاقے نیوفتاده روی قبرو با آب شست و فاتحہ خوند سرمو انداختہ بودم پاییـݧ خانم محمدے ایرادے نداره بهتره امروز دیگہ حرفامونو بزنیم تا نظر شما یکم راجب مـݧ عوض بشہ حرفشو تایید کردم _خوب علے سجادے هستم  دانشجوے رشتہ ے برق تو یہ شرکت مخابراطے مشغول کار هستم و الحمدوللہ حقوقم هم خوبہ فکر میکنم بتونم.... _حرفشو قطع کردم ببخشید اما مـݧ منتظرم چیزهاے دیگہ اے بشنوم با تعجب سرشو آورد بالا و نگام کرد بلہ کاملا درست میفرمایید دفہ ے اول تو دانشگاه دیدمتو.... صبور باشيد😉داستان ادامه دارد..... بامــــاهمـــراه باشــید🌹 💍@oshahid💍 ❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ اَسْئَلُكَ اَنْ تُحْيِيَ قَلْبِيـ برای دل شکسته‌ام یک،دو رکـعت گریه واجـب اسـتـ... ❤️ @oshahid
دلم گرفتہ ز دوران چرا نمے‌آیی امان ز چرا نمے‌آیی دلم ز غیبتت آقا ڪویر خشڪے شد ابر بهاران چرا نمے‌آیی... اَلَّلهُمَّ عَجِّل لِوَلیِڪــَ الفَرَج @oshahid
💚 هنگامِ سحر برمنبرے ازنور با یازده آیینہ بہ تفسیر علے بود از خاڪِ شاخہ انگور برآمد این معجزه تاڪ بہ اڪسیرِ بود 💞 @oshahid
💕💫 گُفته در قُرآنْ خُدا، آرامشَت با هَمسر است... كِي شود اين آيه‌اش مَشمولِ حالِ ما شود؟!😁😌😍 اِن شااءالله🤲 @oshahid
💫 بانُو جاטּ... ایـטּ را بِداטּ، تُـ♥️ڪہ با وَقار راهـ میرَوے... باد ڪِہ چادُرَت را پَریشانـ🌬 مےڪُنَد و تُو دَستـ🙌🏻 هایَت را نَذرِ مُرَتَب ڪَردَنَـ،😻،ـش مے ڪُنے... خُدا آنـ☝🏻 بالا قَدح قَدح غُرور مے فُروشَد به فِرِشتگانَشـ😇... ڪِہ این بود بَندِه اے ڪِہ گُفتَم سِجدِه اَشـ🌸 ڪنید... اَشرَف مَخلُوقاتَم را بِنگَریـ👀ـد ڪِہ چِہ عاشِقانِہ بَرایَم بندِگے مےڪُند... @oshahid
دوستان حاضرید هر روز با یه شهید بریم نماز😍 امروز با شهید مدافع حرم مرتضی عطایی💚 عزیز میریم❤️👆👆 حی علی الصلاه✅ بدووو نماز اول وقت💫 😷 🌟🌟🌟🌟🌟 @oshahid
✨ امیرالمومنین علی (علیه السلام): زن، گُل است... پس در همه حال، با او مدارا كن، و با او به نیکی معاشرت نما، تا زندگیت با صفا شود. 📚وسائل الشيعه، ج۱۴، ص ۱۲ @oshahid
هم صدا تسبیح با سجاده میگوید علی زاهد بین جاده میگوید یاعلی از جا بلندم می‌کند در مشکلات بی‌گمان هر که ز پا افتاده میگوید علی 💚 @oshahid
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛 ❤ @oshahid _دفہ ے اول تو دانشگاه دیدمتو... حدودا یہ سال پیش اوݧ موقع همراه دوستتوݧ خانم شایستہ بودید(مریم و میگفت) همینطور کہ میبینید  کمتر دخترے پیدا میشہ ک مثل شما تو دانشگاه چادر سرش کنہ حتے صمیمے تریـݧ دوستتوݧ هم چادرے نیست البتہ سوتفاهم نشہ مـݧ خداے نکرده نمیخـوام ایشـونو ببرم زیر سوال _خلاصہ ک اولیـݧ مسئلہ اے ک توجہ مـݧ رو نسبت ب شما جلب کرد ایـݧ بود اما اوݧ زماݧ فقط شما رو بخاطر انتخابتوݧ تحسیـݧ میکردم بعد از یہ مدت متوجہ شدن یہ سرے از کلاساموݧ مشترکہ _با گذشت زماݧ توجہ مـ نسبت ب شما بیشتر جلب میشد سعے میکردم خودمو کنترل کنم و براے همیـݧ هر وقت شمارو میدیم راهمو عوض میکردم و همیشہ سعے میکردم از شما دور باشم تا دچار گناه نشم _اما هرکارے میکردم نمیشد با دیدݧرفتاراتوݧ  وحیایے ک موقع صحبت کردݧ با استاد ها داشتید و یا سکوتتوݧ در برابر تیکہ هایے ک بچہ هاے دانشگاه مینداختن _نمیتونستم نسبت بهتوݧ بی اهمیت باشم دستم و گذاشتہ بودم زیر چونم با دقت ب حرفاش گوش میدادم و یہ لبخند کمرنگ روے لبام بود ب یاد سہ سال پیش افتادم مـݧ وروزهاے ۱۷-۱۸سالگیم و اتفاقے ک باعث شده بود مـݧ اینے ک الاݧ هستم بشم اتفاقے ک مسیر زندگیمو عوض کرد _اما سجادے اینارو نمیدونست برگشتم ب سہ سال پیش و خاطرات مثل برق از جلوے چشمام عبور کرد یہ دختر دبیرستانے پرشر و شوروساده  و در عیـݧ حال شاگرد اول مدرسہ _واسہ زندگیم برنامہ ریزے خاصے داشتم در طے هفتہ درس میخوندم و آخر هفتہ ها با دوستام میرفتیم بیروݧ از همـــوݧ اول خوانواده ے مذهبے داشتیم اما مـݧ خلاف اونا بودم _اوݧ زماݧ چادرے نبودم و در عوض با مد پیش میرفتم از هموݧ اول علاقہ ے خاصے بہ نقاشے داشتم و استعدادمم خوب بود همیشہ آخر هفتہ ها ک میرفتیم بیروݧ بچه ها کاغذو مداد میوردݧ  تا مـݧ چهرشونو بکشم _یہ روز ک با بچہ ها رفتہ بودیم بیروݧ مینا(یکے از بچه ها  مدرسہ )اومد همراهش یہ پسر جوون بود همہ ما جا خوردیم اومد سمت مـݧ و گفت سلام اسماء جاݧ بعد اشاره کرد ب اوݧ پسر جووݧ و گفت ایشوݧ برادرم هستن رامیـݧ رامیـݧ اومد سمت مـݧ  دستشو آورد جلو و گفت خوشبختم با تعجب بہ دستش نگاه کردم و چند قدم رفتم عقب مینا دست رامیـݧ و عقب کشید و در گوشش چیزے گفت ￿ک باعث شد رامیـݧ ازم معذرت خواهی کنہ گفتم خواهش میکنم و رفتم سمت بچه ها مینا اومد کنارمو  گفت اسماء جوݧ میشہ چهره ے برادر مـݧ  و هم بکشے❓❓❓ _خیلے مشتاقہ لبخندے زدم و گفتم ن عزیرم اولا ک مـݧ الاݧ خستم دوما مـݧ تا حالا چهره ے یه پسرو نکشیدم ببخشید رامیـݧ ک پشت سرما داشت میومد وسط حرفم پریدو گفت ایرادے نداره یه زماݧ دیگہ مزاحم میشیم بالاخره باید از یہ جایے شروع کنے مـݧ باعث افتخارمہ ک اولیـݧ پسرے باشم ک شما چهرشو میکشید _دست مینارو گرفت و گفت  پس فعلا و ازم دور شدݧ اوݧ شب خیلے ذهنم مشغول اتفاقاتے ک افتاده بود.... _اوݧ هفتہ بہ سرعت گذشت آخر هفتہ با دوستام رفتیم بیروݧ مشغول حرف زدݧ بودیم ک دوباره مینا ورامیـݧ اومد..... رامیـݧ پشتش چیزے قایم کرده بود... صبور باشيد😉داستان ادامه دارد.....😊 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 💍@oshahid💍 ❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•|🐥🌕|• •|وَبِجَنابِکَ اَنْتَسِبُ فَلا تُبعِدني|• •|وچہ‌خوشبختم‌من|• •|کہ تو‌رادارم () ♥️|• @oshahid
❣ می نویسم ز تو که شده ای بیقرارت شدم💓و صبروقرارم شده ای من که بی تاب ای همه تاب و تبم تو♥️همه دلخوشی لیل ونهارم شده ای @oshahid
✅ صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین 🌼 اول صبح با دو چشمِ پرآب ☘ السلام علیکَ یا ارباب 🌸 دلِ من مانده از حرم محروم 🍀 السلام علیکَ یا مظلــوم @oshahid
💫 مـا ارتـش زیـنبـیـه ی محـترمیـم😍 با چــادر خـود نمـاد بانـوی غمیـم🥺 هرچنـد به مـا جهـاد ممنـوع شـده😔 مـا چـادریان مـدافـعـان حـرمیـم😇 @oshahid