1-بیات اصفهان در قرائت تحقیق اجرای استاد نصیرپور فسایی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir

2-بیات اصفهان در قرائت ترتیل اجرای استاد نصیر پور فسایی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir

3-بیات اصفهان در تواشیح یاحبیبی، یا رسول الله، یا ابا الزهرا صلواة الله علیک و آل مولی اجرای استاد نصیرپور فسایی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir

4-بیات اصفهان در اذان اجرای استاد نصیرپور فسایی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir

پژوهش متین رضوانی پور در اذان سنتی عراق، مقام نهاوند. این اذان در مقام نهاوند مطابق با آواز بیات اصفهان خوانده شده است https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir

5-بیات اصفهان در مولودی بر نور خدا، عصمت کبری صلوات بر دخت نبی، ام أبیها صلوات بر آنکه بود شفیعه روز جزا همتای علی حضرت زهرا صلوات ************* بوی گلها عالمی را مست و حیران می کند دیدن مهدی هزاران درد درمان می کند مدعی گوید که با یک گل نمی گردد بهار فاطمه دارد گلی عالم گلستان می کند اجرای استاد نصیرپور فسایی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir

#مدح حضرت زهرا(س) #سید مهدی میرداماد #فارسی #بیات اصفهان https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇

☘مدح حضرت زهرا (س) نور زهرا شد و منور شد شب قدر نبی مقدر شد نه خدیجه به دامنش آورد بلکه زهرا خدیجه آور شد در زمان حیات این خانوم هیجده بار صبح محشر شد آب در صورت تو خود را شست بعد در فقه ما مطهر شد فاطمه در نسیم چون دم زد نفس هرگلی معطر شد تا که ناموس حق نزول کند چشم هر پنجره مشجر شد روز تکمیل خلقت زهرا خستگی از تن ملک در شد هرکه نزدیک‌تر به فاطمه بود رتبه اش پله پله بهتر شد پسر فاطمه حسین شد و پدر فاطمه پیمبر شد فاطمه به خودش بلی گفت و علی از آن به بعد حیدر شد مصطفی بعد بعثتش اما فاطمه قبل خویش کوثر شد کفة مرد‌ها که سنگین گشت فاطمه جلوه کرد دختر شد با نبی و علی و اولادش فاطمه با همه برابر شد زیر پایش بهشت جاوید است بعد این جمله زود مادر شد #مدح حضرت زهرا (س) به مناسبت روز مادر #سید مهدی میرداماد https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir

#اجرای سبک با نوای ملکوتی مرحوم حضرت استاد سلیم موذن زاده اردبیلی #بیات اصفهان #امام زمان(عج) #ترکی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇

یا مهدی ای منجی عالم هایانداسان گل بو جهانه اَیا شه مجلَّل حالیمی گل ایله آقا محوَّل سروریم-رهبریم -شه اکبریم هجرونده گل یاندوم مه انوریم سنسیز من نیلیوم گوله بیلمیرم بیر یانه گئدیب یا گَله بیلمیرم گوزوم یاشین یوزدن سیله بیلمیرم (آیریلیق -آیریلیق- آمان آیریلیق هربیر درد دن اولار یامان آیریلیق) گوزلرونده مولا گوزوم قالیبدور اورگیمده نیسگیل سوزوم قالیبدور یانمیشام سنسیز من کوزوم قالیبدور (آیریلیق -آیریلیق- آمان آیریلیق هربیر درد دن اولار یامان آیریلیق) آیریلیقدان قلبیم اولوب شکسته آغلاماقدان اولدوم داها من خسته قدملرون گل بو گوزومون اوسته (آیریلیق -آیریلیق- آمان آیریلیق هربیر درد دن اولار یامان آیریلیق) گل قورتار منی بو غم و محنتدن بلکه سیلیم گوزوم یاشین عزتدن قالخیزیم باشیمی آقا شوکتدن (آیریلیق -آیریلیق- آمان آیریلیق هربیر درد دن اولار یامان آیریلیق) یوسف فاطمه هایاندا قالدین منسیز پس کاشانه هایاندا سالدین اورگیمی آقا ازلدن آلدین (آیریلیق -آیریلیق- آمان آیریلیق هربیر درد دن اولار یامان آیریلیق) عاشقم من سنه آقا بلبل تک ناز ائدورسن منه نیه بیر گل تک بو هجران ائدوب منی بیر کول تک (آیریلیق -آیریلیق- آمان آیریلیق هربیر درد دن اولار یامان آیریلیق) پرده ی غیبتدن آقا عیان اول بقیع و کربلایه بیر سال یول اورگیمدن آقا محن اوخین یول (آیریلیق -آیریلیق- آمان آیریلیق هربیر درد دن اولار یامان آیریلیق) #اجرای سبک با نوای ملکوتی مرحوم حضرت استاد سلیم موذن زاده اردبیلی #بیات اصفهان #امام زمان(عج) #ترکی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir

6-بیات اصفهان در شروع مداحی یا رب الحسین، بحق الحسین.... https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir

7-بیات اصفهان در روضه یه روز پیغمبر، وارد خانه زهرا شد، دید زهراش داره گریه می کنه (آخه پیغمبر طاقت دیدن گریه فاطمه رو نداره) خیلی برا پیغمبر سخته دیدن گریه دخترش زهرا، پیغمبر طاقت دیدن گریه زهرا رو نداره، دخترم چشماتو گریان نبینم، چرا گریه می کنی عزیزم؟ گفت بابا یا رسول الله، این بچه ای که در شکم منه با من حرف می زنه! گفت چی میگه اینجوری دلتو برده؟ گفت بابا هی صدا می زنه یا اماه أنا الغریب! مادر من غریبم، یا اماه أنا المظلوم، مادر من مظلومم، اما از امروز صبح، دیگه یه حرفی داره با من می زنه، چی میگه؟ هی صدا می زنه یا اماه أنا العطشان، پیغمبر ، شروع کرد به گریه کردن، نشست کنار دخترش زهرا. گفت دخترم این بچه ای که در شکم شماست اسمش حسینه. تو یه سرزمینی به نام کربلا دعوتشون می کنن، در بین دو نهر آب، سر از بدن پسرت جدا میکنن. گفت بابا ! یا رسول الله،آیا اون زمان شما هستید یا نه! گفت نه. گفت آیا باباش علی هست؟ گفت نه. آیا من که مادرشم هستم اون زمان کربلا؟ گفت نه! آیا داداشش امام حسن هست؟ نه! صدای ناله زهرا بلند شد،بابا پس چه کسی میخواد حسین منو یاری کنه؟ و کمک کنه. گفت دخترم، خدا به حسین یه خواهر میده اسمش زینبه، این زینبت هم به جای جدش پیغمبره، هم به جای باباش علیه، هم به جای تو یا زهرا. باید بیاد کربلا. من نمی‌دونم ، پیغمبر، دیگه این حرفو زده با زهرا یا نه، که زینبت میاد میگه حسینم، می خوام زیر گلوتو ببوسم،به جای تو زیر گلوی حسینو می بوسه زینب، حالا که دلت شکست، دستاتو بالا بیار، سه مرتبه یا حسین... https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir