eitaa logo
آموزش گام به گام مداحی
996 دنبال‌کننده
189 عکس
124 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر کانال لطفاً نقطه نظرات و انتقادات خود، راجع به نحوه چینش مطالب و... و حتی سؤالات خود را با ما در میان بگذارید تا در اولین فرصت رسیدگی شود.باتشکر @Shahrokh99 برای رفتن به اول کانال اینجا کلیک کنید.👇👇 https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir/4
مشاهده در ایتا
دانلود
روزِ .. خوش میلاده .. بازم .. دلا آباده .. شکر ، خدا تو قلبم .. عشقِ شما رو داده شکرِ خدا که شیعۀ مولاییم شکرِ خدا که بچۀ زهراییم ... تمومه دلخوشیِ من همینه یه روزی زائرتشم تو مدینه میبینم روز رو که تو حجازیم داریم سقفِ حریمتُ میسازیم چشه ما دخیلِ کرَمِ توِ ، مادر جان خونۀ مادریم حرمِ توِ ، مادر جان «یا زهرا .. یا زهرا ... یا زهرا ...» مادر .. خدا میدونه دوست داره ، دله دیوونه انگار .. که شاهِ خیبر بازم .. لباش خندونه ضربانِ قلبِ من همش می خونه دنیا بدونه فاطمه زندونه گره خورده دلم با دلِ زهرا بی بی ممنونتم الحمدالله تمومِ افتخارم اینه والله بلاگردونتم الحمدالله پایِ تو همیشه دله ما میمونه یازهرا کم میاره اگه به خدا میخونه یا زهرا «یا زهرا .. یا زهرا ... یا زهرا ...» نام پدر همیشه به دنبالِ مادر است خیرالعمل محبتِ زهرا و حیدر است یا زهرا .. یا زهرا .. https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
Hanif Taheri _babolharam.mp3
4.64M
زنی سنگین زیبا ویژۀ ایام تخریب بقیع به دستِ وهابیت و آل سعودِ ملعون به کربلایی حنیف طاهری جلوۀ جنت به چشم خاکیان دارد بقیع یا صفاىِ خلوتِ افلاکیان دارد بقیع گر حصارِ کعبه را جبریل دربانى کند صد چو موسى و مسیحا پاسبان دارد بقیع گر چه با شمع و چراغ این آستان بیگانه است الفتى با مهر و ماه آسمان دارد بقیع میتوان گفت ازگلاب گریه اهل نظر بى نهایت چشمۀ اشکِ روان دارد بقیع گرچه مىتابد بر او خورشیدِ سوزان حجاز از پر و بالِ ملائک سایبان دارد بقیع فاطمه بنتِ اسد عباس عم، اُم البنین این همه همسایه عرش آستان دارد بقیع در پناهِ مجتبى در ظلِ زین العابدین ارتباط معنوى با قدسیان دارد بقیع باقر علم نبى و صادقِ آل رسول خفتهاند آنجا که عمر جاودان دارد بقیع قرنها بگذشته بر این ماجرا اما هنوز داغ هجده ساله زهراىِ جوان دارد بقیع شب که تنها میشود با خلوت روحانىاش اى مدینه انتظار میهمان دارد بقیع شب که تاریک است و در بر روى مردم بستهاست زائرى چون مهدىِ صاحب زمان دارد بقیع شاعر : محمد حسین بهجتی (شفق) . https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
حمله کرد خالد ابن ولید (لعنت الله) همه فرار کرده بودن .. یه عده پِیِ غنیمت ،یه عده لشکرُ دیدن از پشت داره هجوم میاره جنگی که پیروز شده بودن ،مغلوبه شد .. همه فرار کردن ،پیغمبر محاصره شد .. هیچ کسی نموند ،تک و تنها امیرالمومنین ایستاد پیشانیِ پیغمبر شکست .. دندانِ مبارک شکست ..تنها کسی که ایستاد و یه تنه دور پیغمبر میگشت امیرالمومنین بود .. نود زخمِ کاری به بدن آقا رسید ولی از پا ننشست .. آسمانی ها مبهوتِ جنگِ علی شدن .. انقده تک و تنها دورِ پیغمبر گشت خطاب اومد همه شنیدن این ندا رو منادی بین زمین و آسمان ندا داد : لا فَتی اِلاّ عَلی لا سَیفَ اِلاّ ذُوالفَقار .. این برا امروز بوده .. یه تنه ایستاد جانِ پیغمبرُ نجات داد .. زخم هاشُ بی بیِ ما حضرت زهرا مرهم می گذاشت بعدِ جنگِ اُحد ؛ پرستارِ علی ابن ابیطالب فاطمه بود .. هر زخمی رو مرهم میذاشت میگفت علی جان ان شالله جبران کنم .. دست مریزاد علی چه کردی امروز .. جانِ بابایِ منو نجات دادی .. ان شالله جبران کنم .. یه گریز بزنم برگردم .. فرمود علی جان ان شالله عمرم باقی باشه برات جبران کنم .. میدونی کجا جبران کرد .. وقتی دستایِ علی رو بستن .. داشتن میبردنش سمتِ مسجد .. حائل شد ، کمرِ مولا رو گرفت .. صداش بلند شد .. ای کعبه خودم دورِ سرت میگردم پروانۀ شمعِ سحرت میگردم امروز به جبرانِ نود زخم احد بنگر که چگونه سپرت میگردم *رکنی بود حمزه .. بیخود نبود نامش شد حمزۀ سیدالشهدا فاطمه (س) با این که آسیب دیده بود ،با این که پهلوش شکسته .. بازو آسیب دیده .. میاد سرِ قبرِ حمزه .. ببین چه مقامی داره فاطمه میاد اونجا حرفاشُ بزنه آرام بشه .. خودِ مولا وقتی داشتن میبردنش سمتِ مسجد ( میخوام مقامِ حمزه جا بیفته ، بدونیم امشب برا کی داریم گریه میکنیم ) انقدر مقام بالاست اسدالله علی ابن ابیطالب دارن میبرنش ، یه نفر از اونایی که اسم برده جلو درِ خونه ،حمزۀ سیدالشهداست .. فرمود حمزه اگه تو بودی اینا جرات نمی کردن درِ خانۀ ما رو آتش بزنن .. بعد از اینی که پیغمبر فرمود عمویِ من گریه کن نداره ، زن ها همه کشته هاشونُ رها کردن ،برا حمزۀ سیدالشهدا گریه کردن .. رسم شد تو مدینه هرکی کشته ای می داد ، شهیدی می داد اول برا حمزۀ سیدالشهدا گریه می کردن بعد برا شهید خودشون .. در غزوۀ اُحد چو اُحد بود پا به جا تا عاقبت ز حربۀ وحشی زپا فتاد دشمن همین به کشتنِ او اکتفا نکرد در فکرِ مثله کردنِ آن پارسا فتاد جسمش درید و دیگر اجزایِ او برید قلبش به دستِ هندۀ شوم دغا فتاد این قرعۀ ستم که ز تزویر هنده بود آوخ به نام حمزۀ شیر خدا فتاد *مثله کردن بدنُ .. نوشتن با اجزایِ بدنِ حمزه گردن بند درست کرد به گردن انداخت ..* هر کس برفت تا خبر آرد به مصطفی زان کشته در کنارِ وی از غم ز پا فتاد *هرکی میومد بدنُ میدید دیگه نمی تونست برگرده .. * تا خود پیمبر آمد و چون حال حمزه دید زد ناله آنچنان که طنین در فضا فتاد *نشست شروع کرد گریه کردن یه وقت خبر آوردن یا رسول الله خواهرش داره میاد .. عمۀ شما صفیه خانم داره میاد .. خودش جلو دوید فرمود عمه برگرد .. اگه میشه شما بالاسرِ برادر نیا .. ( نمیشه که )خواهره .. خبرِ شهادتُ شنیده ولی تا بدنُ نبینه دلش آرام نمیشه .. فرمود عمه جان شرط داره .. اول فرمود عبا بندازن رو بدنِ حمزه .. انقدر رشید بود پاهایِ حمزه از زیرِ عبا بیرون آمد ، فرمود خار و خاشاکِ بیابون هارو جمع کردن حتی خواهر پاهایِ برادرم نبینه .. عمه جان شرط داره ، اگه میخوای بدنُ زیارت کنی عبارو کنار نمیزنی .. اگه می خوای بدنُ ببوسی از رویِ عبا .. بغل میکنی از رو عبا .. (چه بدنی ؟..) تازه این بدنی که مثله شده سر در بدن داره ...* در شرح این مصیبت جانسوز ناگهان دل در هوای واقعه ی کربلا فتاد وقتی که راه قافلۀ غم نصیب شام برکشتگان بی سر دشت بلا فتاد *راوی میگه همچین که این زن و بچه رو از کنارِ کشته ها رد میکردن دونه دونه از رو ناقه ها می افتادن ...* وقتی که چشم زینب کبری به قتلگاه بر جسم نورِ دیدۀ خیرالنسا فتاد بی اختیار نعرۀ هذا حسین او سر زد چنان که آتش ازو در جهان فتاد شاعر : موید پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
Hanif Taheri Shab 21 Ramezan 98-03.mp3
4.05M
بابا .. از تو سَرُ ز مادرِ من سینه ای شکست تا صبح حشر بر سر و بر سینه میزنم جدم که نیست در بر تو ، مادرم که نیست دارم برایِ چند نفر سینه میزنم من در مدینه یاد گرفتم که هیچ وقت زخمی که شد عمیق مداوا نمی‌شود گر چند ضربه هم زده بودند باز هم پیشانی تو بیش از این وا نمی شود *وصیت هاشُ کرد ، دخترِ دیگه .. باباییِ .. با عجله اومد کنارِ بستر بابا .. بابا اُمِّ أیمَن یه حرفایی به من زده ، میخوام از زبانِ خودت بشنوم .. چی گفته دخترم؟!..* گفتند گفته ای که مرا کوچه میبرند میخواهم از بیانِ خودت بشنوم ، بگو گفتند گفته ای که تماشام می کنند میخواهم از زبانِ خودت بشنوم ، بگو بابا خودت بگو سر بازار میروم؟!!! بابا خودت بگو که گرفتار می شوم بابا خودت بگو به سرم سنگ میزنن بابا بگو بدونِ علمدار میشوم *فرمود اُمِّ أیمَن درست گفته .. یه روزی تو رو میارن تو این کوفه .. ولی به عنوان یه شاه بانو دیگه نمیارنت .. با زن و بچه ی اسیر میای تو این کوفه .. سال ها گذشت ، تا آوردنش تو کوفه داشت حرف میزد و خطبه میخواند ، یه وقت دید یه صدایِ آشنا داره میاد ، سر و از محمل بیرون آورد دید سرِ ابی عبدالله رویِ نیزه ... صدا زد ای هلالِ یک شبۀ زینب .. بابام گفته بود منو اسیر میکنن ، سر از بدنِ تو جدا میکنن ما رو شهر به شهر میگردنن .. ولی دیگه کسی نگفته بود سر تو رو به نیزه ها میزنن ... * ای جانِ من، به نیزۀ اعدا چه می کنی؟! آغوش توست جانِ من ، آنجا چه میکنی؟ حسین ... https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_6023649645039715671.mp3
1.28M
‍ ویژۀ میلاد حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علهیا مادر .. خدا میدونه دوست داره ، دله دیوونه انگار .. که شاهِ خیبر بازم .. لباش خندونه ضربانِ قلبِ من همش می خونه دنیا بدونه فاطمه زندونه گره خورده دلم با دلِ زهرا بی بی ممنونتم الحمدالله تمومِ افتخارم اینه والله بلاگردونتم الحمدالله پایِ تو همیشه دله ما میمونه یازهرا کم میاره اگه به خدا میخونه یا زهرا «یا زهرا .. یا زهرا ... یا زهرا ...» عالم .. شده خاطرخواه وا شد .. گلِ آل الله افتاد .. قمر از چشمام خورشید .. رسیده از راه مادر شیعه ها تویی یا زهرا ذکرِ نجات ما تویی یا زهرا تموم انتظارا به سر اومد گلِ یاسمن پیمبر اومد قدم گذاشته رو چشای دنیا عروسِ بی بدیل حیدر اومد 2 از بالا بالاها ستاره میباره باز امشب به پایِ علی و حسن و حسین و زینب «یا زهرا .. یا زهرا ... یا زهرا ...» روزِ .. خوش میلاده .. بازم .. دلا آباده .. شکر ، خدا تو قلبم .. عشقِ شما رو داده شکرِ خدا که شیعۀ مولاییم شکرِ خدا که بچۀ زهراییم ... تمومه دلخوشیِ من همینه یه روزی زائرتشم تو مدینه میبینم روز رو که تو حجازیم داریم سقفِ حریمتُ میسازیم چشه ما دخیلِ کرَمِ توِ ، مادر جان خونۀ مادریم حرمِ توِ ، مادر جان «یا زهرا .. یا زهرا ... یا زهرا ...»
روزِ .. خوش میلاده .. بازم .. دلا آباده .. شکر ، خدا تو قلبم .. عشقِ شما رو داده شکرِ خدا که شیعۀ مولاییم شکرِ خدا که بچۀ زهراییم ... تمومه دلخوشیِ من همینه یه روزی زائرتشم تو مدینه میبینم روز رو که تو حجازیم داریم سقفِ حریمتُ میسازیم چشه ما دخیلِ کرَمِ توِ ، مادر جان خونۀ مادریم حرمِ توِ ، مادر جان «یا زهرا .. یا زهرا ... یا زهرا ...» مادر .. خدا میدونه دوست داره ، دله دیوونه انگار .. که شاهِ خیبر بازم .. لباش خندونه ضربانِ قلبِ من همش می خونه دنیا بدونه فاطمه زندونه گره خورده دلم با دلِ زهرا بی بی ممنونتم الحمدالله تمومِ افتخارم اینه والله بلاگردونتم الحمدالله پایِ تو همیشه دله ما میمونه یازهرا کم میاره اگه به خدا میخونه یا زهرا «یا زهرا .. یا زهرا ... یا زهرا ...» نام پدر همیشه به دنبالِ مادر است خیرالعمل محبتِ زهرا و حیدر است یا زهرا .. یا زهرا .. https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir