eitaa logo
🇱🇧فن امینی خواه
420 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
182 ویدیو
93 فایل
اى خداوندى كه واپس نمى‏‌زنى ارمغانى را كه به پيشگاهت آرند، هر چند خرد و بى‏‌مقدار باشد، و هيچ كارى را بى‏‌اجر نمى‏‌گذارى، هر چند ناچيز باشد. اى خداوندى كه اندك عملى را مى‏‌پذيرى و بر آن پاداش میدهی. کانال دوم: https://eitaa.com/mahsolaat_farhangi_saaleh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 مروری بر حدیث کساء، بخش اول ▫️عَن فاطِمَهَ الزَّهراء بِنتِ رَسولِ اللّهِ: راوی فاطمه زهرا است. ▫️دَخَلَ عَلَیَّ اَبی رَسولی اللّه فی بَعضِ الاَیّام: پدرم رسول الله یک روزی وارد شد و فرمود: ▫️اَلسّلامُ عَلیکِ یا فاطِمَه: گفتم: عَلیکَ السَّلام. پیغمبر فرمود: ▫️اِنّی اَجِدُ فی بَدَنی ضُعفاً: بدن من کمی دچار ضعف شده. (چرا در این حالت ناتوانی و ضعف پیامبر، آیه تطهیر نازل شده؟) ✍🏻 فاطمه (سلام‌الله‌علیها) پناه می‌برد به خدا از ناتوانی پدرش، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از ایشان یک روپوش یمانی می‌خواهد و فاطمه برایشان می‌آورد. -مرا با آن بپوشان (تو مرا بپوشان! تو مرا گرم کن! تو به من برس!) غرق تماشای پیامبر می‌شود: ▫️وَ اِذا وَجهُهُ یَتَلَالَوُ کَاَنَّهُ البَدر: دیدم چهره مانند ماه شب چهارده می‌درخشد. کمی گذشت به نوبت فرزندانم حسن و حسین آمدند. (معلوم می‌شود پیامبر در اندرونی و خلوت حضور داشتند) ✍🏻 هر دو در نهایت احترام و ادب به فاطمه‌ زهرا (سلام‌الله‌علیها) سلام کردند؛ فاطمه این گونه جوابشان را داد: سلام نور چشمم! سلام میوه‌ی دلم! (عشق می‌بارد. عصاره خلقت‌اند این پنج نفر، دل هایشان یکی است.) سپس پرسیدند: ▫️اِنّی اَشُمُّ عِندَکِ: (نمی‌گوید در خانه، بلکه می‌گوید) از جانب تو، رائحه طیبه و بوی خوشی را استشمام می‌کنم؛ انگار این بوی پیغمبر است! -فاطمه فرمود: بله جد شما زیر کسا است! ▫️فَاَقبَلَ الحَسَنُ نَحوَ الکِساء: ابتدا حسن و بعد از لحظاتی حسین به سمت کسا رفتند و سلام کردند و اجازه‌ی ورود به کساء را از پیامبر خواستند.(رفتار‌ها و دل‌ها همه، شکل هم هستند! این نشان از اجتماع قلوب دارد ) ⬅️ پیامبر با الفاظی چون؛ "شافِعَ اُمَتی و یا صاحِبَ حَوضی" اجازه ورود به کساء را می‌دهند. ✨ نکته: حوض محل اجتماع است.
⚜️ حدیث زندگی، بخش دوم
🔰 ادامه مروری بر حدیث کساء (۲) ▫️فَاَقبَلَ عَندَ ذلِکَ اَبُوالحَسَنِ عَلِیُّ بنُ اَبیطالِب: عشق عالم آمد؛ عشق رسول الله آمد؛ علی وارد شد! ▫️اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا بِنتَ رَسُولِ اللّه: (چه عشقی است بین علی و فاطمه...و این عشق به کجا ها که نمی‌انجامد...چه فرجام تلخی داشت این عشق...) ⬅️ نکته: نمی‌گوید سلام همسر من! مادر فرزندان من! بلکه می‌گوید: سلام دختر رسول الله! ▫️سلام ای امیرالمومنین نکته: (نمی‌گوید همسر عزیزم شوهرم) ▫️بوی برادرم و پسر عمویم رسول الله می‌آید! -نَعَم ها هُوَ مَعَ وَلَدَیکَ تَحتَ الکِساء: (نمی‌گوید بچه‌هایمان) فرمود: رسول الله پیش بچه‌هایت است. ▫️علی نزدیک کساء می‌شود، سلام می‌کند و از پیغمبر اجازه می‌خواهد! ▫️وَ عَلَیکَ السَّلام یا اَخی وَ یا وَصِیِّی وَ خَلیفَتی وَ صاحِبَ لِوائی: سلام بر تو ای وصی من؛ خلیفه من؛ پرچم دار من -قَد اَذِنتُ لَک: اجازه دادم و علی وارد کساء می‌شود.
⚜️ حدیث زندگی، بخش سوم
آقای پزشکیان ناراحتند که چرا هنگام زیارت، چند نفر برای ایشان شعار مرگ بر منافق سر داده اند. آقای پزشکیان! شاید بخاطر این بوده است که احساس کرده اند موی دماغشان هستید.