eitaa logo
دروس استاد احدی حفظه الله تعالی
112 دنبال‌کننده
44 عکس
10 ویدیو
136 فایل
این کانال جهت نشر دروس خارج فقه و اصول استاد می باشد. ارتباط با ادمین sd1251356@
مشاهده در ایتا
دانلود
: صحیحه حلبی و بزنطی با موثقه ابن بکیر تعارض دارند موثقه بکیر مآنع است ولی صحیحه مرخِص است یعنی یکی اجازه مصرف میدهد و دیگری اجازه مصرف نمی دهد بین این دو تعارض است . میگویند که روآیات مرخص روآیات مآنعه را تخصیص می زنند یعنی عبارت اذا علمت آنه ذکی مربوط به غیر بازار است یعنی هرچیزی که از غیر بازار گرفتی مادامی که علم به تذکیه داری استفاده کن و مادامی که علم به تذکیه نداری استفاده نکن اما هرچه از بازار گرفتی استفاده کن چون اماریت دارد پس اماریت با تخصص ثابت شد. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
📚 شروع درس اخلاق در قم ⏰زمان:۱۴ آذر ماه بعد از نماز مغرب و عشاء 📍مکان: https://goo.gl/maps/jAZzFxpFEz52 ⛔️به علت مکان جلسه تنها حضور برادران ممکن است.
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 ۹۷/۹/۱۳ ۳۶ از راه تقدم و تاخر طبعی اشکال وحدت بین موضوع و حکم را حل کردند در جایی که رتبه یکی بر رتبه دیگری تاخر طبعی داشته باشد هردوتا به یک وجود موجود می شوند لذا اشکالی ندارد مثل وجود اثنین و واحد که دو وجود نیستند بلکه یک وجودند. به این راه حل اینجا پیاده نمی شود و محل جریان ندارد البته برهان درست است. چون مورد بحث ما جایی است که رابطه بین حکم و موضوع رابطه علت و معلول است . علت و معلول دو وجودند نه یک وجود آتش علت برای احراق است احراق معلول است هرکدام یک وجودی دارند. علت و معلول به یک وجود موجود نمی شوند. در اینجا حجیت خبر شیخ طوسی علت شده برای خبر مفید یعنی خبریت خبرمفید را درست کرد پس خبریت طوسی است به لحاظ اینکه خبر شیخ طوسی صدق العادل دارد وجود تصدیق خبرشیخ طوسی این است که اخبارشیخ طوسی از شیخ مفید واجب التصدیق باشد پس وجوب تصدیق سازنده عنوان خبریت خبرمفید است لذا دو وجود است به یک وجود نمی توان هردو تا را موجود کرد اگربخواهید با صدق العادل هم خبر شیخ طوسی و هم خبر شیخ مفید را حجت کنید همان اشکال وحدت حکم و موضوع برمی گردد و اشکال لا ینحل باقی می ماند راه حل دیگری دارد در حقیقت انشاء دو مبناست: 1- مبنای اول این است که حقیقت است خداوند حرمت خمر را ایجاد کرد وجوب نماز را ایجاد کرد. 2- مبنای دوم این است که حقیقت انشاء و است یعنی خداوند فرمود صلّ اراده خود را نسبت به نماز با صل ابراز کرد از این صل وجوب صلاه انتزاع می شود چنانکه با حرمت علیکم المیتة والدم کراهت و ناخوشنودی خود را از میته و خون ابراز کرد و از این فرمان ذهن ما حرمت را انتزاع کرد خداوند با حرمت مبغوضیت عمل را ابراز کرد و ما از این عنوان، حرمت را انتزاع کردیم و گفتیم خمر حرام است و ... است به نظر ایشان حقیقت حکم اراده و کراهت مبرِزه است جمیع احکام خمسه انتزاعی است. این مبنا مشکل اتحاد بین حکم و موضوع را حل میکند اگر حقیقت حکم ایجاد بود، اشکال وارد است و یک حکم نمی تواند موضوع خود را بسازد باید قبل از ایجاد حکم موضوع موجود باشد وحدت بین تاثیر و تاثر و علت و معلول لازم می آید ولی به حقیقت حکم ایجاد و جعل نیست تا اشکال شود که با یک جعل می خواهی موضوعات متعدده بسازی با الخبرحجة می خواهی هم خبر شیخ طوسی و هم مفید و هم صفار را موضوعش کنی؟ این نیست بلکه حقیقت یک حکم اراده مبرِزه است یعنی خداوند در صُقع ربوبی(خداوند ذهن ندارد به جای ذهن می گویند صقع) خبر عادل واجب التصدیق بود و از هر جهت حجت بود با ایه نبا ابراز کرد مفهومش صدق العادل است الخبر حجة است از این اراده مبرزه ما انتزاع می کنیم وجوب تصدیق خبر شیخ طوسی و شیخ مفید و صفار را. دیگر وحدتی لازم نمی اید چون انتزاعی است . در انتزاعیات وحدت و علت و معلول نمی اید. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 ۹۷/۹/۱۳ ۳۵ در جلسه قبل از طریق جمع عرفی و تخصیص توانستیم ید مسلم را حجت بدانیم اکنون به دوتا موید اشاره می شود یکی روایت فضیل و زراره و محمدبن مسلم هرسه نفراز امام باقرع درباره خریدن گوشت از بازار پرسیدند و گفتند که ما اعتماد به این قصابهای بازار نداریم و نمیدانیم شرائط ذبح را رعایت می کنند یا نه؟ عن الفضیل وزاره ...انه سالوا اباجعفر عن شراء اللحم من الاسواق ولا یدری ما صنع القصابون نمی دانیم چکار می کنند فقال ع کلوا بخورید اذا کان ذلک فی سوق المسلمین اگر بازار مسلمین است ولا تسال عنه لازم نیست از مسلمان بپرسی که شرائط را رعایت کردی یا نه؟ (وسائل کتاب اطعمه و اشربه باب جواز شراء اللحم من سوق المسلمین.) موید دوم عن حماد سمعت ابا عبدالله یقول کان ابی الی السوق فیشتری بها جبنا ...ولا یسال عنه پدرم به کسی پول می داد تا از بازار پنیر بخرد وقتی پنیر را می اورد پدرم بسم الله می گفت و میل می کرد و هیچ وقت سوال نمی کرد از چه کسی خریدی؟ (وسائل باب طهارت ما یشتری من المسلم ) در اماریت ید یک شرط لازم است و ان این است که ان مسلمان در این شیئی که در دستش است تصرف کرده باشد مثلا در یک پوستین نماز خوانده باشد یا خودش هم از این گوشت میل می کند یا خودش این پوستین را دست می زند ولی دستش را نمی شوید بلاخره یک تصرفی کرده باشد یا در معرض فروش قرار داده . می فرماید اذا کان علیه اثر الاستعمال . اثاری از استعمال او در ان باشد . سرش چیست که این شرط را گذاشت؟ دلیل حجیت ید مسلم دو چیز است: أ‌. دلیل لبی است: مثل سیره ، سیره قطعیه شرعیه بر حجیت ید مسلم است و سیره دلیل لبی است و قدر متیقن دارد که این است در این شیئ اثر استعمال باشد. ب‌. دلیل لفظی است مثل روایاتی که ذکر شد این روایات اطلاق ندارند بطوری که شامل مجهول الحال هم بشوند یا شامل مسلمانی شود که می دانیم او این جلود را ازکافر می خرد یا می دانیم که او در این جلود نماز نخوانده خودش استفاده نمی کند از انجائی که اماره کاشفیت دارد ید مسلم باید کاشف از تصرف و استعمال مسلم باشد ان قلت: درباره مسلمان مجهول الحال می توانید اصاله الصحه جاری کنید چون پیامبر فرمود ضع فعل اخیک علی احسنه کار برادر خودت را به زیباترین وجه حمل کن زمانی که استفاده این مسلمان از این جلد برای ما محرز نباشد مانعی ندارد که ما عمل او را حمل بر صحت کنیم همین اندازه که جلد در دست اوست یقینا جلد ناپاک و حرام نیست قلت: اصالة الصحه دو فرض و معنا دارد: 1. به معنای اصالة التمامیه است : این معنا در عقد بیع جاری است ایا عاقد این عقد را بطور کامل و صحیح خواند؟ بله . ایا معامله ایندو براساس عقد شرعی بود؟ بله. 2. به معنای صحت در قبال فاسد است : اگر گفته شود این مسلمان بر عمل او صحه بگذارید به معنای این است که این مسلمان کارهای منافی با شرع انجام نمی دهد شراب نمی خورد و زنا نمی کند و .... بنابراین معنا، جایی که مسلمان مجهول الحال و مشکوک الحال است نمی توانیم قاعده صحت جاری کنیم مثل اینکه نمی دانم این راوی کیست؟ ایا مبالات شرعی دارد یا ندارد در نقل خودش دروغ می گوید یا نه؟ اصل صحت جاری نمی کنیم بلکه باید برای ما حالش محرز شود. حد اقل احرازش این است که این جلدی که می فروشد ببینیم خودش هم مصرف می کند یا از همان گوشت می خورد لذا در روایت اسماعیل بن عیسی امام صادق فرمود واذا رایتم یصلون فیه فلا تسالوا عنه قید زده به اینکه اگردیدید در ان جلد نماز می خوانند سوال نکنید پس امام هم مقید به تصرف و استعمال کرد پس اگر مسلمانی از کافر جلدی می خرد و می دانیم که غالب گوشتها و جلدهای او از کافراست باید محرز شود که ذبح شرعی را مسلمان انجام داد نه کافربدون فحص و احراز حق ندارید اصالة الصحه جاری کنید چون به معنای اصالة التمامیه نیست بلکه به معنای صحت در مقابل فاسد هست. آیا اماریت ید مسلمان به اعتبار بازار مسلمین است یا اینکه اگر بازار هم نباشد ید مسلم اماریت دارد؟ بیشتر روایات ما مربوط به بازرا است و ما حجیت ید مسلم را از روایات بازار به دست اوردیم ولی یک روایت وارد شده از امام صادق ع درباره پنیر که حرفی از بازار نزده بلکه فرمود اگر از مرد مسلمان خریداری کنید حلال است و نفرمود از بازار مسلمین خریداری کنی. پس قید بازار مهم نیست بلکه ید مسلم اماریت دارد سئل ابا عبدالله ع عن الجُبُن وانه توضع فیه الانف من المیته پنیر مایه اش میته است قال ع لا یصلح ثم ارسل بدرهم قال اشتر من رجل مسلم ولا تساله عن شیئ خودش پول داد و از دست مسلمان بخرو سوال هم نکن
در روایت اسماعیل بن عیسی امده نباید فروشنده مجهول الحال باشد سالت عن ابی الحسن عن جلود الفرار ... من اسواق الجیل ایسال عن زکاته اذا کان مسلما غیر عارف ......پوست هایی را از شهرهای ایران می خریم ایا بپرسیم که این پوست تذکیه شده یا نه لکن او را نمی شناسیم قال ع امام فرمود علیکم انتم ان تسالوا عنه اذا رایتم المشرکون ....واذا رایتم یصلون فیه فلا تسالوالازم است اگر می دانید که مشرک هستند بپرسید از چه کسی خریده لکن اگر دیدی که مسلمین در ان نماز می خوانند لازم نیست سوال کنی. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سلام علیکم. دوستان توجه داشته باشند تمامی فایلهای صوتی دروس فقه و اصول امسال استاد در کانال بارگذاری شده است. برخی از مواقع قبل از خلاصه نویسی بارگذاری شده است. دوستان قبل از خلاصه نویسی ملاحظه بفرمایند موجود است. همچنین فایلهای صوت جلسه استاد صبح روز بعد در کانال بارگذاری خواهد شد.
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /9/97 عمومی حجیت خبر واحد: دو اشکال عمومی مهم در حجیت خبر واحد بود: 1-اشکال اول این بود که اگرادله حجیت خبر واحد را قبول کنیم اخبار مع الواسطه را شامل نمیشود چون اگر اخبار مع الواسطه را شامل شود لازم می‌آید اتحاد حکم و موضوع یعنی حکم سازنده موضوع خودش باشد البته همان بود لذا نظرات دیگر رد شد. 2-اشکال دوم این است که تعبد به حکم و مسأله ای یا باید مورد تعبد خود حکم شرعی باشد مثل تعبد به وجوب نماز جمعه و حرمت شرب خمر یا تعبد به موضوع حکم شرعی باشد مثل این که توسط استصحاب بقاء طهارت یا عدالت آثاری را مترتب می‌کنیم (جواز اقتدا) وقتی عادل شد جواز اقتدا و قبول شهادتش در دادگاه میآید لذا هرجا آثار شرعیه نبود تعبد بیمورد و بی‌معنا ست . این قاعده اینجا جاری نمیشود چون وقتی زراره خبر از وجوب نماز جمعه میدهد صدق العادل خبر زراره را شامل میشود چون خبرش موضوع اثر شرعی دارد اما خبر مفید و صفار نمیگیرد چون موضوع وجوب تصدیق نیست چون واسطه اند و چون اثر شرعی ندارد لذا ادله حجیت اخبار شامل مع الواسطه نمیشود. دادند: أ‌-اینکه ما از راه مشکل را حل میکنیم ملاک شمول خبر زراره عدالتش است این ملاک خصوصیت ندارد که فرد خاصی را شامل شود لذا القاء خصوصیت میکنیم و صدق العادل مشمول اخبار مع الواسطه میشود و حجت میشود مانند اوفوا با لعقود که شامل تمامی عقود میشود چه مؤمن چه کافر چه بین المللی و.. این جواب را قبول ندارند چون تنقیح مناط در صورتی که قطعی باشد حجت است نه ظنی مانند الخمر حرام لانه مسکر که همه مسکرات را شامل میشود یا عبدی که بدون اجازه مولا نکاح کرد امام صادق (ع) فرمود لانه عصی سیده و لم یعص الله اما تنقیح مناط در اینجا ظنی است. ب‌-اینکه ما در اینجا عدم قول به فصل بین وجوب تصدیق و سایر آثار جاری میکنیم. یعنی هر کس که تصدیق خبر عادل را جائز می‌داند بین احکام تفصیل نداد صدق العادل زراره را می‌گیرد اثرش وجوب نمازجمعه است صفار و مفید را هم می‌گیرد و اثرش وجوب تصدیق خبرشان است. : اینکه عدم قول به فصل حجت نیست چون اجماع منقول است و کاشف از رأی معصوم و حجت نیست بلکه قول به عدم فصل حجت است (اجماع مرکب) 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 14/9/97 که از به کشورهای اسلامی وارد می شود و از دست مسلمین می خریم چه حکمی دارند؟ دارد: 1.اگرجلدی فعلا دست کافراست ولی قبلا دست مسلمان بود در اینجا حکم به طهارت می کند از باب اینکه حکم ید مسلم را جاری می کند واین استصحاب را مرجح تقدیم ید مسلم بر ید کافر می داند «بل الظاهر ترجیح استصحاب حکم ید المسلم خصوص ید الکافر» : اگر علامت و قرائنی باشد که کافر از مسلمان خریداری کرده حجت است والا نه چون فعلا دست کافراست وید علامت ملکیت است ولو اینکه استصحاب ید مسلم جاری کنید چراکه با وجود بینه نوبت به اصل نمی رسد مگر اینکه قرائن و دلائلی باشد که مسلمان او را ذبح کرده و به کافر فروخته شاهد ما این است که در مساله قربانی آمده است که اگر قربانی را به منا نتوانستید ببرید می توانید در بین راه ذبح کنید و یک کاغذی بنویسید به قربانی بچسبانید مبنی براینکه این مذبوح صدقه است تا سرمایه داران از این استفاده نکنند بلکه فقرا و مساکین از ان استفاده کنند خبرالبختری قال قلت لابی عبدالله (ع) رجل ساق الهدی فعتب فی موضع لا یقدر علی من یتصدق به علیه و لا یبلغ انه هدی قال ینحره و یکتب کتابا انه هدی لیعلم من مر به انه صدقه. وسائل باب 31 از ابواب ذبح ح 1 و6 کتاب حج. 2.اگر جلد را مسلمان و کافر مشترک باشند مثلا فروشگاهی دارند که جلود می فروشند و هردو شریک اند . حکم به حلیت و طهارت کرده بخاطر ترجیح ید مسلم بر ید کافر. «لو فرض کونه فی یدهما معا لشِرکَةِ او غیرها تحقق التعارض بینهما و الترجیح لید المسلم لما عرفت » : قانون شرکت به نحو تساوی حق الشفعه قائل است مال الشرکه مشترک بین دو نفر است چگونه می گوئید که ید مسلم بر کافر ترجیح دارد؟! الا اینکه قرائنی باشد که با وجود این قرائن بتوان ید مسلم را ترجیح داد مثل اینکه مسلمان در جلود همین مغازه نماز می خواند. 3.اگر جلود قبلا دست کافر بود الان دست مسلمان است و غالب بازار هم بازار مسلمین است در این صورت حمل بر طهارت می شود به دلیل روایت اسحاق بن عمار عن العبد الصالح ع که فرمود اذا کان الغالب علیها المسلمین .... که بیان شد. 4.اگر کافر خبرداد که جلود دستش را از مسلمان خریداری کرد مثل کافری که بنک دار است و می دانیم که او راست می گوید و دروغ نمی گوید بلکه موثق است دراینجا کافر از باب اینکه ذوالید است می توان حکم به قبولی قول کافر کرد علاوه براینکه در روایت اسماعیل بن عیسی امام فرمود از فروشنده سوال کن ایا از مسلمان خریداری کردی یا نه؟ وقتی امام امر به سوال می کند لابد جواب اورا هم می پذیرد لازمه سوال، پذیرش جواب هم هست. : شرطش این است که عموم مردم خریداران به ایشان اعتماد دارند یا قرائنی وجود دارد که دروغ نمی گوید . اما (گوشتی که در طریق مسلمین و در بلاد مسلمین افتاده) چه حکمی دارد؟ آیا می توان استفاده کرد یا نه؟ به نظرفقها مطروحه درعرض مسلمین پاک است بشرط اینکه اثر استفاده مسلمان از این مطروحه باشد امام صادق (ع) از امام علی (ع) نقل می کند که در بین راه سفره ای است که نان و گوشت و تخم مرغ و پنیر زیادی هست ودرکنار این سفره هم گدایان هستند ایا اجازه خوردن داریم فرمود بله اگر خوردید و صاحبش امد که چرا خوردید باید غرامت دهید سائل پرسید که نمی دانیم سفره مسلمان است یا مجوسی امام یک قاعده کلی فرمود که هم فی سعة حتی یعلموا مردم نسبت به احکام حلال و حرام و طهارت و نجاست وسعت دارند برخودشان سخت نگیرند مگر اینکه علم به حرمت یا نجاست داشته باشند. سئِل عن سفرة وجدت فی الطریق مطروحة یکثر اللحم و خبزها و جبنها و بیضها و فیها مساکین فقال امیرالمومنین ...لانه یفسد و لیس له بقاء (از این روایت می توان استفاده کرد وسائل نقلیه که چپ می شوند و میوه دارند ودر وسط راه رها می شوند ایا می توان استفاده کرد یا نه؟ چون فاسد می شوند) و در اخر عبارت دارد که احتیاط واجب بر اجتناب است : با وجود این روایت جایی برای احتیاط باقی نمی ماند. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /9/97 اشکال بر ادله حجیت خبرواحد این بود که صدق العادل، خبر صفار را شامل می شود چون موضوع حکم شرعی است اما خبر مفید و صدوق را شامل نمی شود چون موضوع حکم شرعی نیست بلکه یک خبر است چون خودش که از امام عسکری نگرفته بلکه خبر را نقل می کند. مرحوم آخوند از راه عدم قول به فصل حل کرد و یکی هم از راه تنقیح مناط. : در فوائد الاصول: ایشآن از راه حل می کند. اینکه خبر باید اثر شرعی داشته باشد تا مشمول ادله حجیت خبرشود منظور، طبیعت اثر است نه اثر خاص مثل وجوب یا حرمت، طبیعت اثر شامل وجوب تصدیق هم می شود مفید، عادل است تصدیقش بر ما واجب است. یکی از مصادیق احکام و آثار شرعیه خبر صفار است که حرمت ازدواج با زنآن شوهر داد را گزارش داد و یکی از مصادیق آثار و احکام شرعیه وجوب تصدیق خبر مفید و صدوق است. به این راه مشکل ما را حل نمی کند چون است. کلی در خارج به توسط افرادش محقق می شود آیا خبر مفید خبر صدوق یکی از افراد کلی طبیعت اثر هست؟ اول باید ثابت شود تا طبیعت اثر هم اخبار مع الوااسطه را بگیرد وهم اخبار بی واسطه را. آن حدی که خبر مفید و صدوق می رسآند خبریت خبر است عنوآن خبریت برآنها صدق می کند که خبرالمفید خبر اما عنوآن وجوب التصدیق هم براو صادق است؟ وجوب تصدیق خبر وجدآنی را ثابت کرد مثل خبر شیخ طوسی اما خبر مع الواسطه که موضوعش به تعبد ثابت شد آیا او را هم شامل می شود؟ یک برهآن عقلی است عقل می گوید تعبد بدون اثر لغو است. ادله حجیت اخبار آحاد، کلیه خبرهای واحد عادل را حجت می کند چون همگی خبر از یک حکم شرعی می دهد خبر مفید بواسطه صدوق منتهی به حکم شرعی می شود خبر صدوق بواسطه صفار منتهی به حکم شرعی می شود به برهآن عقلی هر تعید و تنزیلی که منتهی به آثار شرعیه شود لغو نیست چه بلا واسطه باشد یا مع الواسطه. کسی که می خواهد این قاعده عقلی را پیاده کند باید مبنای خودش را روشن کند لذا مبآنی مختلف است: 1-یک مبنا این است کل واحد من خبر الشیخ و المفید و الصدوق و الصفار، جزء الموضوع للاثر. اثر چیست؟ وهو قول المعصوم ع . پس ما که در قرن 15 زندگی می کنیم قول امام برای ما توسط صفار حجت نشد بلکه واسطه های زیادی بود که هرکدام از آن واسطه ها جزء العله آند یعنی هرکدامشآن علت آند تا بفهمم ازدواج با زنآن شوهردار حرام است پس اخبار مع الواسطه از لغویت خارج شد چون هرکدامشآن در پیدایش حکم شرعی موثرند. این مبنای است. 2-مبنای دوم: این است که ما بین واسطه ها تلازم قائلیم یعنی مفید و صدوق متلازمین آند لازمه خبر مفید خبر صدوق است ولازم لا ینفک خبر صفار، خبر صدوق است ولازم هرسه تا خبر شیخ طوسی است و همین طور یدا به ید تا عصر ما . چون هریک از این اخبار مع الواسطه طریق آند تلازم در طریق دارند تا برسد به احکام واقعیه به قول امام عسکری ع و بقیه ائمه ع لذا کسآنی که اخبار آحاد را از باب طریقیت حجت می دآنند به این مبنا می توآنند اشکال برهآن لغویت را حل کنند. چراکه هر طریقی از طرق، اثر دارد اثرش این است که لازم دیگری است نه لازم عقلی که اشکال پیش اید. بلکه لازم شرعی است. (اگر کسی اشکال شود چه کسی این طریقی را حجت می دآند جواب: خبر مفید ظن نوعی است و کلیه ظنون شرعی حجت آند. وقتی میگوئیم طرق ، طرق وارد ظنون می شوند که حجت آند. ) در دررالفوائد ص 388 این را اخذ کرده. هم همین است. 3-مبنای سوم: امام خمینی ادله حجیت خبرواحد اخبار مع الواسطه را شامل می شود و فرقی بین مع الواسطه و بی واسطه نمی گذارد و لغویتی هم لازم نمی اید چون ظهور ایه نبا و ظهور روآیات عقلائی آند عقلای عالم در شمول ظهورات ادله حجیت فرقی بین اخبار مع الواسطه و بی واسطه نمی گذارند. این حرف این است که عقلا تعبد ندارند تعبد مال شارع است اگر بحث ما فقط در امور وجدآنیات بود عقلا می توآنند در امور وجدآنی نظر دهند اما بحث ما در امور وجدآنی و تعبدی است یک طرف موضوع وجدآنی است و یک طرف موضوع تعبدی است و در کار عقلا تعبد نیست لذا این اشکال سرجایش محفوظ است. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
ب: روآیاتی اند که صریحا دلالت بر نجاست جلد میته دارد ولو اینکه دباغی شوند مثل صحیحه علی بن ابی مغیره : به امام صادق عرض کردم که آیا از مردار می شود استفاده کرد فرمود نه. قلت لابی عبدالله المیتة ینتفع بها فقال لا قلت بلغنا رسول الله ...به ما رسیده که پیامبر از کنار گوسفند مرده ای رد شد و فرمود که از گوشتش نخورید ولی از پوستش استفاده کنید امام فرمود چنین حدیثی وارد شده لکن در ان دست بردند رسول خدا همسری داشت به اسم سوده دختر زعمه که گوسفندی داشت که از لاغری مرد چون این گوشت قابل استفاده نبود رسول الله فرمود زمانی که ذبح شرعی کنید استفاده کنید ای تذکا وقال رسول الله ص ماکان علی اهلها اذ لم ینتفعوا باهلها ..حقق ندارید که از گوشت وپوستش استفاده کنید . بعد امام صادق فرمود ای تذکا مگر اینکه گوسفند زنده را تزکیه کنند. مرحوم کاشانی در ذیل این روایت فرمودند که عدم جواز الانتفاع لا یستلزم النجاسته اینکه پیامبر فرمود حق استفاده از این گوسفند مرده را ندارید ملازمه با نجاست پوستش ندارد شماباید نجاستش راثابت کنید جواب: این توجیه مخالف با ارتکاز متشرع است ارتکاز متشرع این است که به کلی نجس و حرام است. همان وسائل ادرس قبلی ج: روآیاتی که ظهور در نجاست دارند مثل روایت موثقه سماعه که گفت از پوست درنده های حیوانات وحشی پرسیدم حضرت فرمود اگر تیر انداختید و نام خدا را گفتید از پوستش استفاده کن اما اگربخواهی از میته استفاده کنی حرام است . پس امام حرفی از دباغی نزد که با ان پاک شود در اینجا باید ببینیم که سند روایت چیست؟ روایت صدوق و فقه الرضا مرسله بودند وروایت حسین بن زراره قابل اعتماد نیست چون حسین توثیق ندارد لذا روآیات عدم مطهریت دباغ هم اقوا سند است و هم اظهرالداله است چون مخالف با رای عامه است اگر کسی این راه را قبول نکرد بینشان تعارض و تساقط می شود و هردو دسته روایت کنار می رود آیا این جلد میته بعد از دباغی نجس است یا نه استصحاب بقای نجاست جاری است . علاوه بر اینکه می توانیم به عموم ادله نجاست اخبار میته مراجعه کنیم. لذا فرمودن از ضروریات فقه است که دباغی از مطهرات نیست. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 17/9/97 مساله هفتم: ما یوخذ من ید الکافر او یوجد ...محکوم بالنجاسه گوشت هایی که از دست کافر یا بلاد کفار می گیرید محکوم به نجاست اند. به دو دلیل: 1.اصل عدم تذکیه جاری است . آیا استصحاب عدم تزکیه دلالت دارد براینکه ید کافر اماریت دارد؟ خیر. چون ممکن است گوشتی که در دست کافر است، مسلمانی انرا ذبح کرده باشد لذا صرف اینکه ید کافرباشد دلیل بر عدم تذکیه نیست بلکه ما بلحاظ اینکه شاهدی نداریم بر ذبح مسلمان اصل عدم تزکیه جاری می کنیم. 2.روایت اسحاق بن عمار از امام موسی بن جعفر پرسیده بود که آیا پوستی که از یمن می رسد از بلاد مسلمین می رسد چه حکمی دارد فرمود اگر غالبش مسلمان باشند فلا باس مفهومش این است که اگر بلاد مسلمین باشد فیه باس. یامثلا روایت اسماعیل که فرمود اذا رایتم المشرکین یبیعون فعلیکم المساله که آیا از مسلمان خریده یا از کافر. استثنا: الا اذا علم سبق ید مسلم علیه. اگر معلوم شود که این گوشت یا پوست سابقا دست مسلمان بود الان دست کافر است حکم به طهارت می شود. آیا دبّاغی از مطهرات است مثلا گوسفندی مرد و پوستش را کندند آیا با دباغی پوست گوسفند پاک می شود؟ علمای اهل سنت دباغی را از مطهرات می دانند ولی غالب علمای امامیه دباغی را از مطهرات نمی دانند فقط محقق کاشانی صاحب مفاتیح الشرایع ونیز ابن جُنید قائل به مطهریت دباغی اند. بین ایندو فتوا روآیات متعارض است: یک دسته از روآیات دباغی را مطهر می دانند مثل روایت حسین بن زراره عن ابی عیدالله ع فی جلد شاة میتة یُدَبَغ فی لبن او الماء فاشرب منه و اتوضا قال نعم وقال یدبغ وفینتفع به فلا یصلی فیه. عرض کردم که در پوست گوسفند میته اگر دباقی شود ان پوست را مشک درست کنم و شیر یا اب بریزم می توان از ان مشک استفاده کرد برای نوشیدن یا وضو گرفتن فرمود بله پوست های مرده را دباقی کنید و استفاده کنید فقط در انها نماز نخوانید. پس روایت صراحت در این دارد که دباغی مطهِر است. ونیز در فقه الرضا ص 333 دارد که زکات الحیوان ذبحه و زکات الجلود المیتةدباغة تزکیه حیوان ذبح شرعی است و تزکیه پوست های مردار دباغی کردن است. روایت سوم مرسله صدوق است سئل صادق ع عن جلود المیته یجعل فیها اللبن والماء و ...ماتری فیه از امام صادق در باره پوست های مردارپرسیده شد که در آن شیر و آب و روغن می ریزند حکمش چیست فرمود لا باس اشکالی ندارد بان تجعل فیها ماشئت هرچه می خواهی داخل آن بریز از آب یا شیر یا روغن و تتوضا منه و تشرب از آن بیاشام و وضو بگیر لکن لا تصلی فیها در آن نماز نخوان. امام در اینجا صحبت از دباغی نکرد مرحوم محقق کاشانی می نویسد یقینا اطلاق انتفاع از جلود میته انصراف دارد به ان جلودی که دباغی شده چون ائمه ع بر اساس روآیات استفاده ازجلود میته را حرام و نجس می دانند اتفاقا مرحوم صدوق در مقدمه من لا یحضر نوشتند که من این کتاب را می نویسم تا کتاب فتوای من باشد. من مثل بقیه نویسندگان نیستم که هر روایتی را که پیدا کردم در کتاب وارد کنم از این مقدمه استفاده می شود که صدوق هم قائل به طهارت جلد میته توسط دباغی است و دباغی را مطهر می داند عبارت صدوق این است ولم اقصد فیه قصدالمصنفین فی ما یراد ...بل قصدت الی ایراد ما افتی به و احکم بصحته و اعتقد فیه انه حجة فی ما بینی و بین ربی. دسته دوم: روآیاتی اند که دباغی را مطهر نمی دانند این روآیات 3 دسته اند الف: روایتی است که صحیحه هست ضمن اینکه دباغی را مطهر نمی داند به اهل سنت هم طعنه می زند و می فرماید اینها کار اهل سنت است که امام ندارند مثل روایت عبدالحمن ابن حجاج و ابی بصیرکه « خبر عبد الرحمن بن الحجاج: «قلت لأبي عبد اللّٰه (ع): إني أدخل سوق المسلمين- أعني: هذا الخلق الذي يدعون الإسلام- فاشتري منهم الفراء للتجارة فأقول لصاحبها: أ ليس هي ذكية؟ فيقول: بلى. فهل يصلح لي أن أبيعها على أنها ذكية؟ فقال (ع): لا، و لكن لا بأس أن تبيعها و تقول: قد شرط لي الذي اشتريتها منه أنها ذكية. قلت: و ما أفسد ذلك؟ قال (ع): استحلال أهل العراق للميتة و زعموا أن دباغ جلد الميتة ذكاته ..» علمای اهل عراق که سنی اند قائل اند که دباغی مطهر است حتی راضی نشدند به همین فتوا مگر اینکه نسبت دروغ هم به رسول خدا دادند که قائل به مطهریت دباغی شده. وسائل ج 2 کتاب طهارت باب 61 من ابواب نجاسه ح 3و4
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 ۹۷/۹/۱۸ یکی از آیاتی که دلیل بر حجیت خبر واحد گرفته اند آیه نفر (توبه/122) است. ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ. اصولیین پنج وجه در کیفیت دلالت آیه آورده اند: 1. مرحوم و در کفایه فرمودند از اطلاق انذار (در جمله لینذروا قومهم مطلق است) چه انذار افاده علم کند چه ظن، انذار مخبر عادل ظن می‌آورد و عمل به آن واجب میشود چون آخر آیه فرمود لعلهم یحذرون یعنی حذر از انذار واجب است وجوب از لعل بدست آمد شیخ دو دلیل بر وجوب حذر می‌آورد: أ‌. دلیل عقلی؛ چون اگر در مورد خداوند در معنای حقیقی اش استعمال شود مخالف علم خدا است بایستی لعل را از معنای ترجی به مطلق محبوبیت بگیریم وقتی حذر از انذار محبوب مولا باشد لازمه اش وجوب است چون حذر یا مقتضی دارد یا نه اگر اقتضا نباشد قهرا محبوب نخواهد بود و اگر مقتضی تمام باشد حذر واجب میشود. ب‌. دلیل شرعی: یعنی اجماع مرکب؛ هرکه از علما در خبر واحد قائل به محبوبیت حذر باشد قطعا به وجوب حذر فتوا میدهد چون هیچ فقیهی نگفته حذر واجب نیست درعین حال عمل به خبر عادل محبوب است و لذا محبوبیت عمل به خبر مستلزم وجوب حذر است. ( در بحث اوامر گذشت که گاهی صیغه های انشا با الفاظ تمنی و ترجّی و استفهام انشا میشود و گاهی نظیر صیغه إفعل برای طلب انشا میشود و گاهی برای اهانت و تعجیز انشا میشود) اینجا هم لعل در معنای حقیقی اش برای خداوند جائز نیست در مجمع البیان لعل را بمعنای وجب گرفت و قائل به مجاز شد ولی شیخ و آخوند لعل را بمعنای محبوبیت گرفتند اقرب المجازات محبوبیت است نه وجب. 2. این است که لولا تحضیضیه است دلالت بر لزوم و وجوب نفر برای فقاهت میکند در شرح کافیه میگوید «فمعنی حروف التحضیض إذا دخلت علی الماضی التوبیخ و اللؤم علی ترک الفعل و معناه فی المضارع الحضّ علی الفعل و الطلب » یعنی اگر لولا بر ماضی بیاید توبیخ و مذمت بر ترک فعل است و اگر بر مضارع بیاید بمعنای وادار کردن بر عمل و طلب است پس توبیخ برای نرفتن برای تحصیل فقه معنایش لزوم کوچ از وطن برای تحصیل فقه است سپس علت نفر را انذار قرار داد آنگاه حکم به محبوبیت حذر کرد دو معنا دارد: أ‌- ترسیدن ب‌- اجتناب و پرهیز از خطر مراد آیه معنای دوم است. هر سه واژه مطلق است: فلولا نفر مطلق است. لینذروا مطلق است. لیتفقهوا مطلق است. پس پرهیز از امور خطرناک واجب است چراکه اگر واجب باشد ولی مردم به إنذار ترتیب اثر ندهند لغویت لازم می‌آید و از خداوند حکیم لغو صادر نمیشود.نظیر قول زنان که قرآن آنان را از کتمان مافی الارحام نهی کرده و حرف زن در این زمینه قبول میشود چراکه اگر قبول قولش واجب نباشد و کتمان زن حرام باشد لغوبت لازم میآید و از خداوند حکیم لغو صادر نمیشود. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 ۹۷/۹/۱۸ مسألة- 9: السقط قبل ولوج الروح فيه نجس یکی از مسائلی که بسیار مهم است طهارت و نجاست جنین است. مرحوم سید در مساله 9 میفرماید: جنین قبل از دمیدن روح نجس است ولی این فتوا مخالف هم زیاد دارد. بسیاری از فقها جنین را بعد از دمیدن روح، اگر سقط شود نجس میدانند اما سقط جنین را قبل از دمیدن روح پاک میدانند. سه دلیل بر نجاست سقط گفته اند: 1. جنینِ سقط شده مصداق عنوان میته است بخاطر آنکه تقابل بین موت و حیات، تقابل عدم و ملکه است یعنی این جنین (من شأنه أن یکون قابلا لولوج الروح) ولی روح در او دمیده نشده به این اعتبار که قابلیت ولوج روح را دارد وقتی سقط شود میته گفته میشود و میته نجس است. : میته در مقابل مذکی است حیوانی که تذکیه شرعی نشده میته است تقابل بین میته و مذکی تقابل سلب و ایجاب است میته غیر مذکی است مذکی تذکیه شرعیه دارد. لذا میته میشود سالبه مذکی میشود موجبه . اما موت در مقابل حیات است نه در مقابل مذکی . بحث ما پیرامون غیرمذکی است. 2. جنین سقط شده قطعه ای از اجزا انسان است که از انسان جدا شده و اجزا جدا شده از حیّ در حکم میته هست. لذا نجس است. : هم صغری و هم کبری ممنوع است اما ممنوعیت صغری؛ سقط از اجزا مبانه از حی نیست بلکه مثل تخم مرغ در شکم مرغ است. اما ممنوعیت کبری؛ «کل جزءٍ مبانةٍ عن الحیّ لیس بنجس» مثل موی جدا شده از یک زنده نجس نیست اندام جدا شده از زنده نجس نیست. پس به کلی قبول نداریم که هرچیزی که از زنده جدا شود نجس است چون اجزائی که روح در آن دمیده نشده است نجس نیست ولو اینکه از حی جدا شود و به قول صاحب جواهر: اگر سقط، قطعه ای از حی باشد و کسی او را دست بزند باید غسل مس میت کند و لم یلزم به أحد. پس معلوم میشود که این قطعه در حکم تخم مرغ است . جواهر الکلام ج 5 ص 345. 3. مرحوم در مصباح الفقیه ج 1 ص 538 فرموده : در روایت معتبره آمده تذکیه جنین به تذکیه مادر است. ذکاة الجنین ذکاة أمّه و این عام است قبل ولوج روح و بعد ولوج روح را میگیرد. نتیجه اش این است که اگر قبلاز ولوج روح سقط جنین شود تذکیه نشده است لذا جنین هم تذکیه نشده و نجس است. : الاول: مبدأ پیدایش این اختلاف بر میگردد به مفسرین هم از قدما و هم از متأخرین. در تفسیر آیه «أحلّت لکم بهیمة الانعام» اختلاف است که آیا منظور از بهیمة الانعام خود چهارپایان هستند یا جنین انها. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 ۹۷/۹/۱۹ وجه سوم: به دلیل غایةالواجب واجبٌ آیه را دلیل بر حجیت خبر واحد گرفت وقتی نفر به مقتضای لولا واجب شد و إنذار بعنوان غایت واجب، واجب شد و حذر هم غایت انذار است باید واجب باشد چون معقول نیست مقدمه واجب باشد و ذی المقدمه واجب نباشد پس پذیرش خبر واحد واجب است. کاربرد برای غایت در قرآن فراوان است مانند لعلکم تتقون یا تفلحون یا مثل جمله أسلِم لعلک تُفلِح لعل برای غایت است . چیست؟ 1. وجه اول ناظر به ملازمه بین محبوبیت حذر عند الإنذار و بین وجوبِ حذر شرعا و عقلا بود. 2. وجه دوم ناظر به لزوم لغویت وجوب الإنذار در صورتی که حذر واجب نشود بود. 3. وجه سوم ناظر به ملازمه بین وجوب إنذار و وجوب حذر است بخاطر اینکه وجوب حذر غایت إنذار واجب است پس این سه فرق دارند. 4. در حاشیه رسائل ص 68 میفرماید بحسب عرف وجوب حذر مستلزم وجوب انذار نیست ولی وجوب انذار مستلزم وجوب حذر هست ولواینکه بین وجوب انذار و وجوب حذر عقلا و شرعا ملازمه نباشد و عرف میگوید اگر تورا کسی انذار کرد چون انذار واجاب است برتو لازم است آنرا قبول کنی و ترتیب اثر دهی. 5. _رسائل فرمود: اخبار کثیره ای دلالت بر تلازم وجوب انذار و وجوب حذر و ترتیب اثر بر خبر واحد به حکم آیه دارد مثلا در صحیحه یعقوب بن شعیب و عبدالاعلی دارد که اگر امام از دنیا رفت شیعیان منتظر بمانند تا عده ای بروند و معلوم کنند امام بعدشان کیست مائامیکه نافرین در طلبند هم نافرین و هم متخلفین معذورند اما بعد برگشت و خبر آوردنشان که امام جواد (ع) بعد امام رضا (ع) امام است حجت تمام است این روایات در ذیل آیه اثبات میکند که آیه در مقام وجوب حذر و وجوب ترتیب اثر به خبر عادل است هم انذار و هم حذر را واجب میکند بینشان ملازمه قائل است. آیا از آیه نفر میتوان برای تخصیص آیات ناهیه عمل به ظن کمک گرفت؟ بر دلالت آیه گرفت؟ 1- وجوب انذار معلوم است ولی آیا وجوب حذر مطلق است؟ خواه انذار علم بیاورد خواه ظن، حذر واجب است و باید ترتیب اثر داد؟ شیخ میگوید علم معتبر است نه ظن و ترتیب اثر به انذار منذر منوط به علم است چون آیه درصدد بیان وجوب نفر است یعنی عده ای از مردم به شغل و کار خود بپردازند و عده ای برای یادگیری فقه کوچ کنند آیه درصددبیان غایتش نیست شاید وجوب حذر مشروط به علم است اگر انذار علم بیاورد باید ترتیب اثر داد آیه میخواهد وجوب کفایی تحصیل فقه را بیان کند نه وجوب حذر را. اشکال را حل کرد فرمود : اطلاق آیه به دو راه ثابت میشود: أ‌- اصالة البیان؛ در شک به اینکه آیه در مقام بیان وجوب حذر است یا نه اصالة البیان جاری میکنیم و رفع شک میکنیم. ب‌- اهمال در وظیفه مکلفین: خداوند وظیفه مکلفین را مهمل نمی‌گذارد لذا مردم را دو دسته کرد عده ای بروند فقه یاد بگیرند و آموزش دهند و واجب است بر مردم که تن به آموزش دهند اگر بر مردم واجب نکنیم اهمال لازم میآید درحالیکه خداوند قبیح است وظیفه مردم را مهمل بگذارد لذا قطعا حذر اطلاق دارد هم صورت علم و هم صورت ظن به انذار را می‌گیرد. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
خارج اصول خبر واحد جلسه40.mp3
6.52M
خارج اصول ادله حجیت خبر واحد آیه شریفه نفر