eitaa logo
دروس استاد احدی حفظه الله تعالی
112 دنبال‌کننده
44 عکس
10 ویدیو
136 فایل
این کانال جهت نشر دروس خارج فقه و اصول استاد می باشد. ارتباط با ادمین sd1251356@
مشاهده در ایتا
دانلود
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙️️️️📗📙📗📙📗📙📗📙️️️️ @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 ۹۷/۹/۷ ۳۲ اشکال عمومی بر جمیع ادله حجیت خبر چند تاست. اشکال اقا ضیا و جوابش گذشت. : ادله حجیت خبر شامل اخبار مع الواسطه نمی شود مثلا شیخ می گوید اخبرنی مفید مفید گوید اخبرنی صدوق و او گوید اخبرنی سفار و او از امام عسکری نقل می کند ادله حجیت خبر فقط همآن اولین سلسله را شامل می شود یعنی همآن شیخ را شامل می شود اما بقیه را شامل نمی شود این دو اشکال را می توآن به دو تقریب بیآن کرد: 1- محور و عنصر اصلی ایه نبا سیره عقلا روایات حجیت خبرواحد، خبر بدون واسطه است چون در ایه نبا دارد که در خبر فاسق تبین واجب است و در خبر عادل تبین لازم نیست. یا سیره عقلائی بر حجیت خبر عادل است . عادلی که نزد قاضی شهادت می دهد . اساسا دائره این ادله را می گویند ربطی به اخبار با واسطه ندارد 2-: حکم تاخر طبعی از موضوع دارد و موضوع تقدم طبعی ازحکم دارد (مثل واحد و اثنین) لذا حکم بدون موضوع محال است اثنین بدون واحد محال است . احکام دو قسم آند احکام انشائی و احکام فعلی. در احکام انشائی باید موضوع مفروض الوجود باشد لازم نیست که الآن در خارج موضوع محقق باشد مثل الصلاه واجبه شارع در مقام انشا وجوب را برای صلاه انشا می کند چه در خارج مکلفی باشد یا نباشد. اما در : موضوع باید محقق الوجود باشد مثل سفرحج زمانی واجب می شود که استطاعت خارجی محقق شود. نسبت بین موضوع و محمول نسبت علت و معلول نیست چون خیلی وقت ها موضوع هست ولی حکم نیست محمول نیست اگر نسبت علت و معلول باشد امکان ندارد که علت باشد و معلول نباشد و همچنین نسبت بین موضوع و محمول نسبت مقتضی و مقتضا هم نیست از این جهت می گوئیم که تاخر محمول از موضوع تاخر طبعی است تقدم موضوع بر محمول تقدم طبعی است چون نسبت بینشآن نسبت علی و معلولی نیست و مقتضی و مقتضا هم نیست. در اینجا موضوع کلمه خبر است و محمول حجه است الخبر حجة تاخر حجیت از خبر طبعی است تقدم موضوع بر محمول لازم است آنچه الخبر حجه را تشکیل می دهد انشا نیست بلکه آنچه الخبر حجة را تشکیل می دهد خبرهایی است که در خارج از ائمه ع برای ما نقل می کند(بحث ما الآن در مقام خارجی است که محقق الوجود است نه بحث انشا) این مفاد و معنا شامل اخبار مع الواسطه نمی شود بلکه شامل خبر بدون واسطه می شود بلکه همآن اول سلسله را می گیرد یعنی فقط شیخ را شامل می شود چون وقتی خبر شیخ تحت ادله حجیت رفت معنایش این است که خبر شیخ حجة موضوعش می شود خبر الشیخ و محمولش هم حجة است. معنای حجیت چیست؟ > یعنی صدّق العادل. یعنی تصدیق عادل واجب است این معنا و حکم خبر مفید را هم می گیرد چون آنها هم عادل آند منتهی اشکالش این است که خبر شیخ موضوع حجیت به معنای صدق العادل بود و قبل از امدن حکم وجود داشت اما خبرهای بعدی و واسطه های بعدی را به توسط صدق العادل موضوع ساختم و ما گفتیم که هرگز محمول سازنده موضوع خودش نیست در حالی که باید موضوع قبلا مفروض الوجود یا محقق الوجود باشد. خلاصه دو تقریب این شد که تقریب اول اخبار مع الواسطه را می گوید ربطی به ادله حجیت خبر واحد ندارد و در تقریب دوم می گوید که اصلا واسطه ها موضوع خبر نیستند بلکه حکم ، موضوع خودش را ساخته خودش قبلا موضوع نداشته است. : از نظر شیخ آنصاری و فقها کلیه اخبار مع الواسطه به نوعی بلا واسطه آند چون شیخ طوسی بدون واسطه از مفید نقل می کند و مفید بدون واسطه از صدوق و او بدون واسطه از صفار و او بدون واسطه از امام عسکری نقل می کند علاوه براین این واسطه ها خبر واحد نیستند بلکه متواتر آند مخصوصا برای ما امروزی ها که مثلا قریب به 50 نفر از صدوق نقل می کنند که واسطه ها از احاد بودن در امده آند ثالثا ملاک حجیت خبرعادل در تمام اخبار مع الواسطه هست ملاک حجیت خبر عادل این است که عدالت او به ما وثوق می دهد که این روایت از امام معصوم صادر شده و جعلی نیست این ملاک هم در خبر شیخ است و هم خبر مفید و هم خبر صفار فرقی ندارد . 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫🔴🔵⚫🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /10/23 @ostadahadi : به شده است: 1) : وجود علم اجمالی است تقریب این وجه؛ در اینجا ما دو تا داریم : أ‌. علم اجمالی کبیر ب‌. علم اجمالی صغیر اما علم اجمالی کبیر اینست که؛ ما اجمالا میدانیم احکام شرعیه در روایات (همین روایاتی که در دست ماست) و بین تمامی امارات شرعیه اعم از شهرت فتوایی، شهرت روایی، اجماع محصل، اجماع منقول، اولویت ها . پس دایره علم اجمالی ما بسیار وسیع است از این جهت به این علم اجمالی کبیر میگویند هم شامل روایات شد هم شهرت ها هم اجماعات هم اولویت ها جمیع امارات را شامل شد. و اما علم اجمالی صغیر این است که؛ ما علم اجمالی داریم به وجود احکام شرعیه در همین روایاتی که از ائمه (ع) صادر شده و به ما رسیده است دامنه این علم اجمالی کوچک شد دیگر شامل امارات نمیشود فقط شامل روایات صادره از ائمه میشود و ما اجمالا میدانیم که این روایات وافی به معظم فقه است لذا میتوانیم در هر کجا که شک کردیم اصول نافیه جاری کنیم و آن حکم را برداریم و مخالفت قطعیه هم لازم نمی آید. پس دوتا علم اجمالی شد. ازآنجایی که ماعلم تفصیلی به احکام شرعی نداریم و تفصیلا نمیدانیم که احکام شرعیه چه مقداری است 500 تا 400 تا بیشتر یا کمتر . عقل میگوید چون علم تفصیلی به وجود احام شرعیه در این روایات نداریم به هر خبری که مظنون الصدور است عمل کنیم . چراکه تحصیل واقع از راه علم تفصیلی برای ما ممکن نیست . پس از نظر عقل خبر واحد ثقه حجت شد چون علم تفصیلی به صدور روایات و احکام شرعیه نداریم لذا چاره نداریم که به خبر مظنون الصدور عمل کنیم و آنها پناه ببریم. اگر بپرسید علم اجمالی کبیر چه میشود؟ در پاسخ میگوییم علم اجمالی کبیر توسط علم اجمالی صغیر منحل میشود چون نسبت به روایات هم علم اجمالی صغیر هم علم اجمالی کبیر مشکلی ندارد نسبت به شهرت یا اجماع منقول و سایر امارات شک می کنیم که ایا احکام شرعیه در اینها وجود دارد یا نه؟ این شک را شک بدوی می گویند علم اجمالی توسط شک بدوی منحل میشود چرا؟ چون اگر علم تفصیلی پیدا میشد هم علم اجمالی کبیر هم علم اجمالی صغیر منحل میشد . ولی چون علم تفصیلی پیدا نشد علم اجمالی کبیر بواسطه علم اجمالی صغیر و شک بدوی منحل میشد. نظیر اینکه در یک گله گوسفند علم اجمالی دارید بوجود گوسفند غصبی در سیاه و سفید . بینه آمد 20 گوسفند سیاه را جدا کرد و اینها را غصبی دانست نسبت به بقیه گوسفندها شک کنید که آیا غصبی است یا نه؟ مثلا این گوسفند سفید غصبی است و آن گوسفند و.. شک میشود . قاعده حل جاری است و آن علم اجمالی کبیر منحل میشود علم اجمالی کبیر ( اینکه بین سیاه و سفید عده ای از سیاهها غصبی است ) در اینجا هم نظیر همین است. چون علم تفصیلی نیست ما این مشکل را داریم. اینها مبانی شیخ و آخوند است که شیخ در رسائل گسترده بحث کرده. 4 تا اشکال بر این علم اجمالی دارد: 1- اشکال عدم انحصار است میفرماید اگر دایره علنم اجمالی محدود به همین اخبار بود این علم اجمالی میتواند بعنوان یک وجه عقلی اخبار آحاد ثقه را حجت کند. ولی دایره علم اجمالی منحصر به اخبار نیست اعم از اخبار و شهرت واجماع است تمامی امارات را شامل میشود . چرا؟ (مهم) زیراما به دنبال کشف احکام واقعیه هستیم میخواهیم احکام واقعیه را امتثال کنبم لذا باید احتیاط کنیم به همه امارات عمل کنیم . مثلا اگر 500خبر را کنار گذاشتیم و عمل به آن کردیم امتثال واقعی حاصل نشد .چرا چون علم اجمالی به وجود احکام شرعیه در بقیه امارات داریم. لذا باید احتیاط کنیم هم به روایات غیر مشهوره عمل کنیم هم به روایات ضعیفی که شهرت فتوایی دارد عمل کنیم هم به اجماعات قدما عمل کنیم تا با این احتیاط یقین پیدا کنیم و احکام واقعیه را امتثال کردیم. پسثابت شد که علم اجمالی منحصر در روایات نیست و دامنه اش وسیع است. این اشکال میتواند باز تاب داشته با شد چون دلیل عقلی است 2- ..اشکال برآن نتیجه ای است که از دلیل عفلی گرفته شد نتیجه این استدلال این بود که کل خبر مظنون الصدور حجت است باید به آن عمل بشود و از این را خبر ثقه را حجت می کند.
سعید دینی 📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙 ⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴 @ostadahadi 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 /12/14 @ostadahadi بر اشکالی است که اقای وحید دارند: شما فرمودید درموضوع امارات شک نیست ولی در موضوع اصول عملیه شک وجود دارد این فرق درست نیست چون هم اصول و هم امارات حکم ظاهری می اورند و موضوع حکم ظاهری عدم العلم است وعدم العلم یعنی شک، پس در موضوع هردو شک وجود دارد استاد: این اشکال وارد نیست چون در موضوع امارات شک نیست بلکه در مدلول امارات شک است اما در موضوع اصول عملیه شک است مثل لا تنقض الیقین یالشک یا مثل رفع مالا یعلمون محل جریان استصحاب و برائت شک است ولی محل جریان امارات مثل خبرثقه ظواهر الفاظ کتاب و سنت شک نیست مدلولش شک است نه موضوعش یعنی احتمال می دهیم که از ظاهر الفاظ قران خلاف واقع فهمیده باشیم مثلا از فتیمموا صعیدا طیبا جواز تیمم بر مطلق وجه الارض را فهمیدیم در حالی که احتمال دارد فقط خاک را شامل شود و سنگ و شن و رمل و ...را شامل نشود پس ما در مدلول شک داریم نه در موضوع 3اشکال_سوم: از : حکمی که اصول عملیه می اورد فرمودید که تاخر طبعی از حکم واقعی دارد و حکم واقعی طبعا مقدم برحکم ظاهری است اشکال مااین است که تقدم و تاخر طبعی در جائی است که متاخِرنیاز به متقدم دارد در وجودش محتاج به متقدم است ولی متقدم در وجودش محتاج به متاخر نیست مثلا تاخر اثنین از واحد طبعی است چون وجود اثنین محتاج به واحد است اما وجود واحد محتاج به اثنین نیست لذا در دعای امام سجاد است که یا وحدانیّة العدد خدا را همان واحد عددی می داند چون محتاج به اثنین نیست که شرک شود. با این قاعده تصویرتقدم و تاخر طبعی بین حکم واقعی و حکم ظاهری نامعقول است چون وجود حکم ظاهری محتاج به وجود حکم واقعی نیست چه بسا ممکن است مساله ای حکم ظاهری داشته باشد ولی حکم واقعی نداشته باشد بله برمبنای کسانی که می گویند هیچ واقعه ای خالی از حکم واقعی نیست می توان وجود حکم ظاهری را محتاج به حکم واقعی دانست ما دراین مبنا هم قائل به تاخر طبعی حکم ظاهری از واقعی نیستیم چون براین مبنا اجتماع حکم واقعی با ظاهری یکی از موضوعات اصول است که باید بحث کنیم چگونه حکم واقعی یک شیئ حرمت است و حکم ظاهری یک شیئ برائت است و چگونه قابل جمع است ؟ اگر تقدم و تاخر طبعی بود دیگر این بحث نمی اید . یا مثلا حکم واقعی وجوب است اما حکم ظاهری اش استحباب است. اما در طرح مبحث برائت مرحوم اخوند ابتدا اصول عملیه را تعریف کرده وگفته که ینتهی الیه المجتهد بعد الفحص والیاس عن الظفربالدلیل. اما توضیح مطلب 1- چرا ینتهی الیه گفت؟ چون فقیه در طریق استنباط احکام تارة واجد ادله است مثل ایه روایت و اخری فاقد ادله است اصول عملیه مربوط به قسم دوم می شود جایی که مالانص فیه است و فقیه متحیر است لذا قواعدی را برای رفع تحیر و ابلاغ وظیفه تدوین کرده اند این قواعد دو دسته است أ‌. یک دسته قواعدی است که حد وسط قیاس استنباط واقع می شود مثل هذا ما اخبر به الثقه و کل ما اخبر به الثقه فهو حجة فهذا واجب العمل. ب‌. اما گاهی قواعدی اند که حد وسط قیاس واقع نمی شوند بلکه خودش حکم و وظیفه است مثل برائت و استصحاب نسبت به این قواعد ینتهی الیه به کار می رود یعنی مجتهد به این قواعد منتهی می شود یعنی حد وسط استنباط قرارنمی دهد در راه استنباط به کار نمی برد این قواعد را در مسیر استنباط نمی اندازد فقط برای رفع تحیراصول عملیه را در زندگی خودش و مقلدینش به کار می اندازد لذا اصول عملیه واسطۀ در اثبات و ثبوت نیست بلکه فقط برای رفع تحیر است. 2- چرا قید مجتهد دارد؟ چون اصول عملیه دو قسم است یک اصول عقلیه مثل برائت عقلی و دوم شرعیه مثل استصحاب . این اصول زمانی جاری می شود که باید فحص از دلیل کنید درکتب اربعه بگردید و اگر دلیلی پیدا نشد به سراغ اصول بروید کار فحص و یاس از عوام برنمی خیزد بلکه از فقها برمی خیزد. پس کار کار مجتهد است که باید بفهمد لذا قید مجتهد را اورد. 🌷🍃 🌾🌷🍂 🍃🌾🌷🍃 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴