eitaa logo
دروس استاد احدی حفظه الله تعالی
111 دنبال‌کننده
44 عکس
10 ویدیو
136 فایل
این کانال جهت نشر دروس خارج فقه و اصول استاد می باشد. ارتباط با ادمین sd1251356@
مشاهده در ایتا
دانلود
خارج فقه نجاسات جلسه61.mp3
6.34M
خارج فقه نجاسات خون زیر پوست. جلسه61
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوستان توجه داشته باشند فایل های صوتی دروس همیشه روز بعد ساعت 7 در کانال بارگذاری خواهد شد انشاءالله. در ضمن روزهای یکشنبه30دی، دوشنبه و سه شنبه هفته آینده به مناسبت دهه فاطمیه تعطیل میباشد.
این است این دلیل شما ظن به صدور روایات را اثبات نکرد بلکه ظن به خود حکم را اثبات کرد درحالیکه مقصود ما از وجه عقلی این بود که روایات منقوله در کتب معتبره را حجت کنیم هر روایتی که ظن به صدورش داریم عقلا حجت است دلیل شما این بود. بلکه دلیل شما می گوید حال که علم اجمالی داریم بوجود احکام شرعیه در این روایات منقوله پس ظن پیدا می کنیم به این احکام شرعیه و هر کجا ظن به احکام شرعیه حاصل شد باید احتیاط کرد و به آن عمل کرد درحالی که میخواستیم از وجه عقلی به حجیت اخبار ثقه برسیم که آیا این خبرها حجت است یا نه؟ 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /10/23 @ostadahadi : به شده است: 1) : وجود علم اجمالی است تقریب این وجه؛ در اینجا ما دو تا داریم : أ‌. علم اجمالی کبیر ب‌. علم اجمالی صغیر اما علم اجمالی کبیر اینست که؛ ما اجمالا میدانیم احکام شرعیه در روایات (همین روایاتی که در دست ماست) و بین تمامی امارات شرعیه اعم از شهرت فتوایی، شهرت روایی، اجماع محصل، اجماع منقول، اولویت ها . پس دایره علم اجمالی ما بسیار وسیع است از این جهت به این علم اجمالی کبیر میگویند هم شامل روایات شد هم شهرت ها هم اجماعات هم اولویت ها جمیع امارات را شامل شد. و اما علم اجمالی صغیر این است که؛ ما علم اجمالی داریم به وجود احکام شرعیه در همین روایاتی که از ائمه (ع) صادر شده و به ما رسیده است دامنه این علم اجمالی کوچک شد دیگر شامل امارات نمیشود فقط شامل روایات صادره از ائمه میشود و ما اجمالا میدانیم که این روایات وافی به معظم فقه است لذا میتوانیم در هر کجا که شک کردیم اصول نافیه جاری کنیم و آن حکم را برداریم و مخالفت قطعیه هم لازم نمی آید. پس دوتا علم اجمالی شد. ازآنجایی که ماعلم تفصیلی به احکام شرعی نداریم و تفصیلا نمیدانیم که احکام شرعیه چه مقداری است 500 تا 400 تا بیشتر یا کمتر . عقل میگوید چون علم تفصیلی به وجود احام شرعیه در این روایات نداریم به هر خبری که مظنون الصدور است عمل کنیم . چراکه تحصیل واقع از راه علم تفصیلی برای ما ممکن نیست . پس از نظر عقل خبر واحد ثقه حجت شد چون علم تفصیلی به صدور روایات و احکام شرعیه نداریم لذا چاره نداریم که به خبر مظنون الصدور عمل کنیم و آنها پناه ببریم. اگر بپرسید علم اجمالی کبیر چه میشود؟ در پاسخ میگوییم علم اجمالی کبیر توسط علم اجمالی صغیر منحل میشود چون نسبت به روایات هم علم اجمالی صغیر هم علم اجمالی کبیر مشکلی ندارد نسبت به شهرت یا اجماع منقول و سایر امارات شک می کنیم که ایا احکام شرعیه در اینها وجود دارد یا نه؟ این شک را شک بدوی می گویند علم اجمالی توسط شک بدوی منحل میشود چرا؟ چون اگر علم تفصیلی پیدا میشد هم علم اجمالی کبیر هم علم اجمالی صغیر منحل میشد . ولی چون علم تفصیلی پیدا نشد علم اجمالی کبیر بواسطه علم اجمالی صغیر و شک بدوی منحل میشد. نظیر اینکه در یک گله گوسفند علم اجمالی دارید بوجود گوسفند غصبی در سیاه و سفید . بینه آمد 20 گوسفند سیاه را جدا کرد و اینها را غصبی دانست نسبت به بقیه گوسفندها شک کنید که آیا غصبی است یا نه؟ مثلا این گوسفند سفید غصبی است و آن گوسفند و.. شک میشود . قاعده حل جاری است و آن علم اجمالی کبیر منحل میشود علم اجمالی کبیر ( اینکه بین سیاه و سفید عده ای از سیاهها غصبی است ) در اینجا هم نظیر همین است. چون علم تفصیلی نیست ما این مشکل را داریم. اینها مبانی شیخ و آخوند است که شیخ در رسائل گسترده بحث کرده. 4 تا اشکال بر این علم اجمالی دارد: 1- اشکال عدم انحصار است میفرماید اگر دایره علنم اجمالی محدود به همین اخبار بود این علم اجمالی میتواند بعنوان یک وجه عقلی اخبار آحاد ثقه را حجت کند. ولی دایره علم اجمالی منحصر به اخبار نیست اعم از اخبار و شهرت واجماع است تمامی امارات را شامل میشود . چرا؟ (مهم) زیراما به دنبال کشف احکام واقعیه هستیم میخواهیم احکام واقعیه را امتثال کنبم لذا باید احتیاط کنیم به همه امارات عمل کنیم . مثلا اگر 500خبر را کنار گذاشتیم و عمل به آن کردیم امتثال واقعی حاصل نشد .چرا چون علم اجمالی به وجود احکام شرعیه در بقیه امارات داریم. لذا باید احتیاط کنیم هم به روایات غیر مشهوره عمل کنیم هم به روایات ضعیفی که شهرت فتوایی دارد عمل کنیم هم به اجماعات قدما عمل کنیم تا با این احتیاط یقین پیدا کنیم و احکام واقعیه را امتثال کردیم. پسثابت شد که علم اجمالی منحصر در روایات نیست و دامنه اش وسیع است. این اشکال میتواند باز تاب داشته با شد چون دلیل عقلی است 2- ..اشکال برآن نتیجه ای است که از دلیل عفلی گرفته شد نتیجه این استدلال این بود که کل خبر مظنون الصدور حجت است باید به آن عمل بشود و از این را خبر ثقه را حجت می کند.
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /10/23 @ostadahadi اگر قطره خونی داخل دیگ آبگوشت بیفتد حکمش چیست؟ روایات دربارۀ آبگوشت این را پاک می دانند. چند توجیه دراین باره بیان شده: 1- : این مربوط به جایی است که آبگوشت کر بوده به این توجیه مخالف با تعلیل امام است چون امام علت طهارت آبگوشت را کریت نمی داند بلکه تبخ می داند براثر اینکه اتش ان خون را در درون آبگوشت مستهلک کرد حکم به طهارت می شود لذا حمل حدیث بر کریت خلاف تعلیل است 2- -دوم: روایات طهارت آبگوشت را حمل بر تقیه کنیم به درست نیست چون روایت اولی که سندش ضعیف بود حسن بن مبارک مجهول است و حسین بن مبارک هم مجهول است و محمدبن موسی ربعی هم که ملعون است قمی ها اورا لعن می کردند و می گفتند او غالی است وغلو می کند واما روایت دوم و سوم صحیح السنداند ولی با روایت دیگر متعارض نیست. حمل بر تقیه در صورتی است که روایت صحیح با روایت معتبر دیگری متعارض باشد در حالی که اینجا متعارض نیست . 3- -سوم: دم را حمل بر دم طاهر کنیم چنانکه اقای خوئی فرمود وفیه؛ در این روایات دم کنار خمر و نبیذ امده قطعا خوردن خمرالنبیذ حرام است پس سوال از جواز اکل نیست بلکه سوال از نجاست است ایا قطره خون یا شراب داخل آبگوشت بریزد این غذا را نجس می کند یا نه؟ امام دربارۀ خون فرمودند نه نجس نمی کند چون الدم تاکله النار نجاست دم را مردم می دانستند از نجاست دم سوال نشد بلکه از منجسیت این دم سوال شد لذا در روایت علی بن جعفر تصریح می کند که الف رتل ماء هزار سطل اب دراین دیگ بود معنایش این است که ایا این اب گوشت که اب مضاف است با یک قطره خون نجس می شود یا نه؟ 4- : از امام ره فرمودند این تعلیل خلاف ظاهر عرفی است چون در عرف اگر کل اب تبخیر شود استحاله نامیده می شود ولی آبگوشت که کل اب تبخیر نمی شود تا بگوئید استحاله شده است. : منظور از تاکله النار استهلاک و استحاله نیست بلکه منظور از اکل طبخ است یعنی این آبگوشت پخته شده واین پخته شدن را امام ع ملاک طهارت می داند چون پخته شدن کاملا بو و مزه و رنگ نجاست را می گیرد و جوهره وجودی خون را عوض می کند شاهدش این است که در صحیحه علی بن جعفر فرموده که اذا طُبخ فکل فلا باس پس امام مرادش از اکل اتش این است که ان را می پزد. 5- : اگر هم صحیحه حکم به طهارت آبگوشت کند سیرۀ متشرعه او را رد می کند و: چگونه سیرۀ متشرعه حلیت اکل این آبگوشت را رد می کند درحالی که بزرگانی مثل شیخ مفید و طوسی و سلار که نزدیک به عصر امام عسکری هستند حکم به طهارت دادند؟! 6- : خوئی: معارضه ایجاد کرده بین این دو روایت و روایت وضو و: تعارض وحدت موضوع می خواهد موضوع بحث ما دم مطبوخ است ولی موضوع اب وضو دم غیر مطبوخ است امام درانجائی که قطره خونی داخل اب وضو بیفتد اجتناب از این اب را واجب کرد چون مطبوخ نیست و استحاله نشده است اما دراینجا امام ع به اعتبار اینکه استحاله شده و این آبگوشت پخته شده امام ع حکم به طهارت کرد شاهد ما کلمه عن رجل رؤف هست یعنی خون دماغ شد وتقطر یک قطره از ان خون داخل ظرف ابش افتاد امام فرمود لا یعنی نمی توانی وضو بگیری. این که تعارض نشد . نسبت عموم من وجه درست کرد در حالی که اینگونه نیست : به نظرما به جای کلمه منجس خط بکشیم و بنویسیم بل لا یکون منجسا للصحاح روایات صحاح ای صحیحه ابن اعرج و علی بن جعفر. البته ریشه اش فقط تعبد است و ممکن است عقلا نپذیریم. مسألة 12): إذا غرز إبرة أو أدخل سكّيناً في بدنه أو بدن حيوان، فإن لم يعلم ملاقاته للدم في الباطن فطاهر، و إن علم ملاقاته لكنّه خرج نظيفاً فالأحوط الاجتناب عنه ؛ اگر سوزن در بدن انسان فرو کنند یا چاقو در بدن انسان یا حیوان فرو کنند نمی داند که ایا ملاقات با خون در درون بدن کرد یا نه؟ حکم به طهات این سوزن و چاقو می شود چون قاعده طهارت جاری است و استصحاب طهارت جاری است و اصل عدم ملاقات جاری است ولی اگر می داند این سوزن با خون در درون بدن ملاقات کرد ولی سرسوزن پاک است دراینجا احتیاط واجب اجتناب از این سوزن است به اینجا هم باید بنویسیم که فالاقوی الحکم بطهارته چون قبلا گفتیم مادامی که خون در باطن است نجس نیست وقتی از درون حیوان بیرون امد نجس است و چون سوزن الوده به خون نیست پاک است مگر اینکه سر سوزن الوده به خون باشد پس وجهی برای احتیاط نیست. الان در طب سوزنی معمولا جاهایی فرو می کنند که خون ندارد ایا لازم است فتوا دهیم که انها را بشویند وجهی ندارد. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /10/24 @ostadahadi : این علم اجمالی تنها اخباری که اند ثابت می کنند اما شامل اخباری که اند شامل نمی شود پس این دلیل شما اخص از مدعا شد مدعای ما اثبات حجیت خبرواحد هم در خبری که مثبت حکم است و هم در خبری که نافی حکم است. ولی دلیل شما فقط اثبات حجیت خبری که مثبت حکم است می کند چون دلیل شما این بود که ما علم اجمالی به وجود احکام شرعیه در اخبار صادره از معصومین عهم در همین کتب معتبره داریم. علم اجمالی هم نمجز تکلیف است و به حکم عقل باید احتیاط کرد عقل در جایی حکم به احتیاط می دهد که مثبت حکم باشد نه نافی حکم لذا دلیل اخص از مدعا شد : هدف ما از اثبات حجیت خبردو چیز است: 1- را از کار بیندازیم مثل اصالة العموم و اصالة الاطلاق 2- را هم باید از کاربیندازیم چون هرجا خبر ثقه باشد اصول عملیه محلی ندارد اما هدف اول: با این علم اجمالی درست در نمی اید یعنی نمی توانیم اصل عموم و اطلاق را با این علم اجمالی از کار بندازیم چون علم اجمالی دلیل عقلی است دلیل عقلی فقط وجوب عقلی می اورد نه وجوب شرعی وجوب عقلی یعنی دفع عقاب محتمل در حالی که جلو لا عموم را وجوب شرعی می گیرد نه وجوب عقلی واما هدف دوم را نمی توان با علم اجمالی محقق کرد چون با علم اجمالی فقط می توانیم از عقاب محتمل فرار کنیم اما نمی توانیم از اصول عملیه فرار کنیم چون اصول عملیه شرعیه است مثل لا تنقض و برائت شرعی لذا علم اجمالی فقط می تواند احتیاط عقلی را ثابت کند اما نمی تواند اصول را از کار بندازد چه عملیه و چه لفظیه . : علم اجمالی منحصر در خصوص اخبار شد در حالی که ما می دانیم که احکام شرعیه در جمیع امارات وجود دارد لذا چرا علم اجمالی را فقط به اخبار و روایات منحصر کردید؟! در کفایه: این مقدار روایاتی که در کتب معتبرۀ ما امده است وافی به معظم ابواب فقه است لذا این علم اجمالی صغیر ان علم اجمالی کبیر را منحل می کند پس با قید به مقدار وافٍ بمعظم الفقه اشاره به اشکال شیخ داشت به شیخ می خواهد بگوید که این مقدار روایات در احکام فقهی کافی است و نیازی به سایر امارات نیست پس سایر امارات را به رخ ما نکش. توضیح مرحوم خوئی بر کلام اخوند هست . . لکن از مصباح الاصول بیان می کنیم ج 2: داریم 1.علم اجمالی : دایرۀ این علم وسیع است و شامل همه شبهات می شود در هر حکمی از احکام و در شیئی و موضوعی از موضوعات شک کنید خالی از حکم شرعی نیست پس باید احتیاط کنیم 2.علم اجمالی : مال امارات معتبره و غیر معتبره است چون می دانیم برخی از این امارات مطابق با واقع است و برخی مطابق با واقع نیست و اجمالا می دانم که در اینها حکم شرعی وجود دارد لذا باید احتیاط کنیم 3.علم اجمالی : همان علم اجمالی به وجود احکام در روایات کتب معتبره است علم اجمالی دوم علم اجمالی اولی را منحل می کند و علم اجمالی سوم علم اجمالی دوم را منحل می کند پس باید در اطراف روایات احتیاط کنیم هر حکمی را که روایات نقل کرده¬اند اگر مخبرش ضعیف نبود، انرا اخذ کنیم و اگر مخبرش ضعیف بود احتیاط کنیم سوال: میزان انحلال چیست و چه مقداری دارد؟ در جلسۀ بعد ان شاءالله. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /10/24 @ostadahadi : مرحوم سید بین خونی که از لابلای دندان خارج می شود و بین خونی که از بیرون وارد دهان می شود فرق گذاشت اولی را حکم به طهارت و جواز بلعیدن کرد در صورتی که خون در آب دهن مستهلک شود ولی دومی را حکم به احتیاط در اجتناب از آب دهن کرد وشستن دهان را اولی دانست بسیاری از بزرگان بعد از ایشان مخالف این فرق هستند. بین این دو صورت فرقی قائل نیستند چون دلیل لفظی بر نجاست دم باطن وجود ندارد از طرفی دیگر ایا این دم منجس شیئی هست؟ دلیلی نداریم براینکه خونی که از لای دندان به دهان می ریزد آب دهان را نجس می کند پس نه عمومی است و نه اطلاقی لذا دم چه از بیرون وارد دهان شود و چه از دندان خارج شود در صورتی که مستهلک در آب دهان شود موضوعش تغیر می شود و دیگر به ان دم نمی گویند بلکه به ان آب دهان می گویند لذا پاک است پس ما دلیلی بر منجسیت دم در دهان نداریم بلکه دلیل، عکسش را می گوید مثلا از امام سوال کردند که کسی شراب خورد آب دهان این فرد به لباس ما اصابت کرد ایا این لباس پاک است یا نجس است امام فرمود لیس بشیئ. در جای دیگر فرمود لا بأس. درست است شراب نجس است ولی منجس دهان نیست امام منجسیتش را برداشت. لذا دلیل نمی شود اگر چیزی نجس باشد حتما باید منجس هم باشد باید دلیلی بیاید تا این منجسیت را برای ما اثبات کند. وسائل ج 2 کتاب الطهاره باب 39 حدیث 1و2 : دارد: 1)خونی زیر ناخن یا پوست بدن منجمد شد نجس است چون عمومات ادلۀ نجاست دم حیوان، شاملش می شود و این دم مصداق ان عمومات و اطلاقات ادله است مثل حرمت علیکم الدم . این دم زائد است لذا نجس است و دم باطن نیست 2)اگر پوست پاره شود آب قلیل به این دم منجمد اصابت کند آب نجس می شود لقاعدة الانفعال. که آب قلیل به مجرد ملاقات با نجس منفعل می شود .الماء اذابلغ قدر کر لم ینجسه اما اگر قلیل باشد به مجرد برخورد با نجاست منفعل می شود. 3)با وجود خون زیر ناخن یا پوست وضو گرفتن جایز نیست باید ان خون را خارج کند به دو جهت: اولا اگر ملاحظه کنید آب وضو آب قلیل است واگر این آب به ان خون خشکیده برسد نجس می شود و مبطل وضو هست.هذا اولا. ثانیا این دم مانع رسیدن آب به بشره است و ایجاد حیلولت می کند لذا حتی اگر غسل یا وضوی ارتماسی کند در کر یا جاری بازهم وضو محقق نشده است 4)اگر دراوردن این خون منجمد حرجی بود در اینجا فقها دو دسته اند یک دسته می گویند وضو جبیره بگیرد و عده دیگر می گویند تیمم کنند . : بل التیمم احوط. مبنای این دو قول دلیل جبیره است ایا دلیل جبیره اطلاق دارد و هر عضوی را شامل می شود یا فقط شامل زخم و شکستنی می شود؟ ان اندازه که در روایت امده زخم و شکستنی و جرح است برخی از فقها از این روایت اطلاق فهمیدند لذا این مورد را هم حکم به جبیره دادند ولی به نظر ما اطلاق به دست نمی اید و جبیره را قبول نداریم. 5)اگر گوشت کوبیده شده زیرش باشد نه خون منجمد کما هوالغالب. اکثرا گوشت کوبیده شده است نه خون. در اینجا پاک است نیازی به جبیره یا تیمم نیست. : ما کما هو الغالب را قبول نداریم بلکه بیشتر دم منجمد است بل کونه من اللحم المرزوز نادر جدا. اقای خوئی هم همین را دارد. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوستان توجه داشته باشند فایل های صوتی استاد همیشه روز بعد ساعت 7 در کانال بارگذاری میشود انشاءالله. در ضمن هفته آینده تاریخ 30دی روز یکشنبه و دوشنبه و سه شنبه به مناسبت دهه فاطمیه دروس استاد تعطیل میباشد. التماس دعا
خارج فقه نجاسات جلسه62.mp3
5.02M
خارج فقه نجاسات. کلب و خنزیر. جلسه62
خارج فقه نجاسات جلسه63.mp3
6.62M
خارج فقه نجاسات کلب و خنزیر جلسه63
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /10/25 @ostadahadi چیست؟ قاعده اش این است که معلوم بالاجمال ما در علم اجمالی صغیر مقدارش کمتر از علم اجمالی کبیر نباشد مثلا اجمالا یقین به 5 گوسفند غصبی درمیان گله 1000تایی داریم واجمالا میدانیم که 5گوسفند مغصوب مال گوسفند سیاه است نه سفید. دراینجا علم اجمالی اولی بواسطه علم اجما لی دوم منحل میشود چون اگر بینه ای بیاید 50 تا گوسفند سیاه را جدا کند وبگوید اینها غصبی است نسبت به هر گوسفندی از هزار گله شک کنم شک ما شک بدوی میشود لذاعلم اجمالی کبیر به علم اجمالی صغیر و شک بدوی منحل میشود. حال اگر مقدار علم اجمالی دوم 3تا بود انحلال صورت نمیگیرد چون مقدار علم اجمالی دوم کمتر از علم اجمالی اول است . این میزان قاعده انحلال است که به این صورت پیاده میشود علم اجمالی کبیر به وجود احکام شرعیه در جمیع امارات داریم ولی علم اجمالی صغیر به وجود احکام در روایات کتب معتبره داریم منتهی به مقداری است که تکلیف شرعیه مارا کافی است. لذا نسبت به هر حکمی از احکام معتبره شک کنم شک من شک بدوی میشود و شک بدوی منحل میشود پس روایات در کتب معتبره ما عقلا حجت است چون وافی به مقدار تکالیف شرعیه ماست با این بیان هم اشکال اول ودوم و هم سوم شیخ رد شد باقی میماند اشکال چهارم. این بود که؛ این وجه عقلی برای ما اثبات میکند که عمل به روایات کتب معتبره بکنیم ولی اثر دیگری ندارد. آیا میتواند جلوی اصول لفظیه وعملیه را بگیرد؟ نه نمیتواند باید طوری دلیل رابر حجیت خبر ثقه اقامه کنیم که بتواند این خبر جلوی اصاله الاطلاق وعموم رابگیرد. یعنی اثر این حجیت باید این باشد عام را تخصیص میزند مطلق را تقیید میزند . دراین جا که در جواب از این اشکال نیاز به است 1- صورت اول؛ خبر حکم الزامی را اثبات میکند یعنی مضمون خبر وجوب یا حرمت است واصل عملی نافی تکلیف است واین اصل از اصول غیرمحرزه است. اصل غیر محرزه تارة عقلی است مثل برائت عقلیه دلیل آن قبح عقاب بلا بیان است. اخری برائت شرعیه است مثل رفع مالا یعلمون اگر مستند حجیت خبر ایه یا روایت یا سیره عقلائیه باشد این خبر بر برائت شرعیه ورود پیدا میکند چرا؟ چون خبر بیان است ولا بیان را وجدان می برد به برکت تعبد می برد واگر مستند خبر علم اجمالی باشد در این جا وجود خبر ثقه مانع جریان برائت عقلیه وشرعیه میشود یعنی این اصل مقتضی جریان دارد ولی خبر ثقه نمی گذارد جاری شود واگر برائت شرعیه باشد ومستند خبر ایه وروایت باشد خبر ثقه بر برائت شرعیه حکومت دارد یعنی شرعا موضوع و مقتضی را از جریان برائت می گیرد. پس نتیجه حجیت خبر 3جیز شد: أ‌- ورود بر برائت عقلیه دارد ب‌- حکومت بربرائت شرعیه دارد این دوتا درصورتی است که مستند خبر آیه و روایت باشد. ت‌- خبر برای هر دو برائت مانع ایجاد می کند این در صورتی است مستند خبر وجه عقلی باشد. این در صورتی است که مستند عمل خبر اج جمالی باشد. 2- صورت دوم؛ خبر حکم الزامی را ثابت میکند واصل محرزه بر نفی حکم و تکلیف وارد شد. مثل استصحاب عدم . استصحاب از اصول محرزه است یعنی با اجرای استصحاب می توانیم موضوعی را اثبات کنیم اما با برائت نمی شود. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی 📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙 ⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴 @ostadahadi 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 : علم 3 قسم است: 1/علم عقلی: اصول و فقه و ...است. در علم عقلی پیامبر خیلی تاکید کرد 2/ علم السری هم هست که همان علم باطن هست فالهما فجورها و تقواها علم سر است. قران نسبت به دو علم گوید فما لهولاء القوم لا یفقهون حدیثا این صحابه پیامبر حرف ما را نمی فهمند لذا گویند سواء ادعوتمونی ام صامتون شما چه ساکت باشید یا مارا دعوت کنید ما چیزی نمی فهمیم فهم قلوب لا یفقهون ...علی ع می فرماید صورتش انسانی است اما دلش حیوانی است. 3/ علم الحال است . عقد یعنی رابطه محمول و موضوع لذا گویند عقد و قضیه که این محمول را برای این موضوع ثابت می کند. اما عقیده این است که ضروروت محمول برای انسان را در دل انسان گره بزند بنفسی انت من عقید ...حتی انهایی که دلشان به زهد گره خورده انها هم مثل امام زمان نمی شوند عالم بی عمل عقد دارد ولی عقید را ندارد بعد از اینکه دل انسان گره خورد ان وقت به علم الحال می رسد شهید اول در ذکری: مستحب است در نماز اگر گریه ندارید تباکی داشته باشید . ابن فارس: مثل ساقه خشک نباشید بلکه دلتان مثل ساقه تر باشد که به طرف نماز و ..پیچ بخورد و نشکند. درس اخلاق برای رسیدن به علم الحال است. امروزه فقط مداحی هست اما رسیدن به علم الحال نیست. عالم می تواند علم الحال را به ما منتقل کند لذا پیامبر فرمود بدترین زمان ان وقتی است که دل خشک شود و نشانه اش به تعبیر امام صادق این است که اشک چشم خشک شود. اصحاب پیامبر: در نماز ما می شنیدیم که قلب پیامبر مثل دیگ می جوشید. یا امام صادق ع دربارۀ زراره و محمد بن مسلم و حمران بن اعیَن می فرماید بشَّرنی من المخبتین . در جه مخبتین بالاست . بهشت عدن وسط است. مخبتین و محسنینو مکرمین و ...دور انها هستند بعد نوبت شهدا می رسد به من بشارت دادند که اینها از مخبتین هستند. در مدینه پخش شد که امام صادق زراره را تکذیب کرده زراره ناراحت شد محمد بن مسلم را دید که چه شده؟ برویم نزد اقا . اقا به استقبال انها امد گفتند اقا شما مارا تکذیب کردید؟ فرمود بله. چون انها نفوذی منصور دوانیقی بودند جان شما در خطر بود. فقاهت به معنی الاخص درش بسته شده عالم عقلی و سری و علم الحال نداریم. مرحوم گلپایگانی و اراکی در نمازشان تباکی داشتند. علم ما گاهی عقد شده اما عقید نشده برای ما علم الحال نشدهو مرحوم بروجردی در مجلس بحث بیهوش شد گفتند که چه شد؟ گفت مگر نشنیدید که سخنران چه گفت؟ گفت ان الزلزلة الساعة .....این هم سراست و عم عقید است و هم حال است.علم الحال اقای کوهستانی بود که مازندران را منقلب کرد. بچه ها فوتبال بازی می کردند وقتی انها رامی دید منقلب می شد که با سر امام حسین هم بازی کردند . او علم الحال داشت. شیخ در الغیبه نوشته وقتی ایات قیامت را می خوانید منقلب شوید. الذین هم فی صلاتهم خاشعون. علم الحال تعطیل شده. طمانینه برای علم الحال است.) 🌷🍃 🌾🌷🍂 🍃🌾🌷🍃 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
سعید دینی 📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙 ⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴 @ostadahadi 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 /10/26 @ostadahadi این است که؛ روایت، حکم الزامی را بیان می کند در مقابلش استصحاب که از اصول محرزه است حکم و تکلیف را برمیدارد مثلا علم اجمالی به نجاست احدالانائین داریم حالت سابقۀ هردو طهارت بود برای هرکدام از این دو کاسه استصحاب بقای طهارت داریم مبنای همۀ علمای اصول، عدم جریان این دو استصحاب است منتهی در کیفیت مبانی فرق می کند ما قائل به عدم جریان استصحابین هستیم نه از ان جهت که مقتضی ندارد بلکه از ان جهت که مانع دارد مانعش این است که اگر استصحاب طهارت جاری کنیم تناقض لازم می اید از یک طرف علم اجمالی به نجاست احد الانائین داریم خطاب اجتنب عن النجس شاملش می شود از سوی دیگر استصحاب طهارت داریم که لا تجتنب جاری می شود لذا تناقض پیش می اید این است که عدم جریان استصحاب طهارت دراینجا بخاطر نبود مقتضی است چون علم وجدانی بر خلاف حالت سابقه داریم صدر حدیث با ذیل حدیث تعارض می کنند و تساقط می کنند صدر حدیث، لاتنقض الیقین بالشک است یعنی استصحاب طهارت را جاری کن یقین به طهارت داری انرا نشکن. ذیل همان حدیث دارد که بل انقضه بیقین آخر و ما در اینجا علم وجدانی به نجاست احدهما داریم پس این علم، یقین سابق مارا نقض می کند لذا دراین مورد، حدیث استصحاب بخاطراینکه صدروذیلش تعارض می کند مقتضی جریان ندارد. : مضمون خبر و اصل، هردو حکم الزامی است دراینجا اگران اصل اصل غیر محرز باشد مثل قاعده اشغال دراینجا مشکلی نداریم یعنی دلیل حجیت خبر، دلیل عقلی است که همان علم اجمالی باشد اصالة الاشتغال هم دلیل عقلی است چون عقل می گوید اشتغال یقینی یقتضی برائت الیقینیه مشکلی نداریم اما اگر اصل اصل محرز بود دراینجا همان دو مبنای سابق پیاده می شود به نظرما استصحاب مقتضی جریان دارد ولی مانع دارد مانعش همان تناقض بین اجتنب و لا تجتنب است مثلا علم اجمالی به نجاست احدهما داریم حالت سابقه هردو نجاست بود دراینجا دو استصحاب نجاست جاری ا ست پس در هردو تا اجتنب دارم در حالی که علم اجمالی به نجاست احدهما دارم یعنی نسبت به یکی اجتنب دارم نه نسبت به هردو در اینجا استصحاب جاری نیست بخاطراینکه مانع دارد ولی شیخ و نائینی می گویند عدم جریان استصحاب بخاطرنبود مقتضی است چون انقضه بیقین اخر در دلیل استصحاب شامل علم اجمالی می شود پس علم اجمالی ناقض حالت سابقه می شود لذا دیگر دو استصحاب جاری نمی شود 🌷🍃 🌾🌷🍂 🍃🌾🌷🍃 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
3- روایات: در روایت امده است که اگر این سگ بیرون از دریا زندگی نمی کند و داخل دریا زندگی می کند نجس نیست صحیحه عبدالرحمن ابن حجاج از امام سوال کرد انما هی کلاب تخرج من الماء سگی است که از اب بیرون می اید و قال ابوا عبدالله ع اذا خرج من الماء تعیش خارجتا من الماء ایا به عنوان اینکه در ساحل زندگی می کند از اب خارج می شود گفت نه بلکه در اب زندگی می کند امام فرمود لیس به بأس. اشکالی ندارد ما قاعده داریم که تعلیق حکم بر وصف مشعر علیت است مثلا المسکر حرام لانه مسکر یا اکرم العالم لانه عالم.دراینجا هم امام ع حکم به طهارت سگ را معلق بر زندگی سگ در اب کرد پس دلیل پاک بودن سگ این است که بحری است لذا شامل خوک بحری هم می شود و می توانیم از این تعلیل تعمیم را بفهمیم و بگوئیم خوک دریایی هم همین حکم را دارد و پاک است. 🌷🍃 🌾🌷🍂 🍃🌾🌷🍃 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
سعید دینی 📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙 ⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴 @ostadahadi 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 /10/25 @ostadahadi السادس، و السابع): الكلب و الخنزير البريان دون البحري منهما. و كذا رطوباتهما، و أجزاؤهما از نجاسات؛ است: 1- سگ و خوک خشکی نجس اند ادلۀ فقها در این باره 1) دلیل اول؛ اجماع علمای شیعه و سنی است مثلا ابن زهره گوید و یدل علی نجاسته اجماع الطائفه یا علامه درتذرکره: ذهب الیه علمائنا و نیز در کتاب المغنی ج 1 ص 52 اهل سنت اینجا هم ادعای مسلمین کرده 2) دلیل دوم؛ روایات مستفیضه: چند مورد از تعابیر ان ذکر می شود ان الله لم یخلق خلقا انجس من الکلب امام فرمود لا والله لا والله انه نجس وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْوُضُوءِ مِمَّا وَلَغَ الْكَلْبُ فِيهِ وَ السِّنَّوْرُ أَوْ شَرِبَ مِنْهُ جَمَلٌ أَوْ دَابَّةٌ أَوْ غَيْرُ ذَلِكَ أَ يُتَوَضَّأُ مِنْهُ أَوْ يُغْتَسَلُ قَالَ نَعَمْ إِلَّا أَنْ تَجِدَ غَيْرَهُ فَتَنَزَّهَ عَنْهُ. (وسائل الشيعة ؛ ج1؛ بَابُ طَهَارَةِ سُؤْرِ السِّنَّوْرِ وَ عَدَمِ كَرَاهَتِه ص 165) صحیحه ابن مُسکان حکم به طهارت کرده لذا باید ببینیم ایا این صحیحه توان معارضه با روایات مستفیض را دارد یا نه؟ ابن مسکان عن ابی عبدالله ع قال سالته عن الوضو مما ولق الکلب فیه آبی که سگ در ان اب لیس زده ایا اتوضا منه می توان از ان وضو گرفت فرمود نعم الا ان تجد غیره مگر اینکه نجاست دیگری مثل خون در ان ببینی و تنزه عنه خودت را از ان دور کن. لذا از نظر ظاهر این صحیحه با ان روایات مستفیضه در تعارض است راه حل هایی بیان شده: أ‌. راه حل وسائل الشیعه ج 1 ص 165 20 جلدی ها صحیحه ابن مسکان را حمل بر تقیه کرده «أَقُولُ: حُكْمُ الْكَلْبِ هُنَا مَحْمُولٌ عَلَى التَّقِيَّةِ أَوْ عَلَى بُلُوغِ الْمَاءِ كُرّاً لِمَا سَبَقَ فِي حَدِيثِ أَبِي بَصِيرٍ وَ غَيْرِهِ وَ قَالَ صَاحِبُ الْقَامُوسِ الْكَلْبُ كُلُّ سَبُعٍ عَقُورٍ وَ غَلَبَ عَلَى هَذَا النَّابِحِ انْتَهَى أَقُولُ: فَيُمْكِنُ حَمْلُهُ عَلَى السِّبَاعِ غَيْرَ الْكَلْبِ وَ الْخِنْزِيرِ.» : این حرف مشکل دارد چون اجماع اهل سنت هم بر نجاست سگ است در مغنی هم ذکر شد. لذا حمل بر تقیه درست نیست. ب‌. راه حل _دوم؛ از حاج اقا رضا همدانی در مصباح الفقیه ص 544قدیمی: حمل بر کریت اب کرد یعنی اگر سگ دران اب لیس زد و امام وضو گرفتن از ان اب را اجازه داد بخاطراین است که ان اب کر بوده وبعد راه حل خودش را به روایت ابی بصیر استشهاد کرده است که عن ابی عبدالله ع لا یشرب سور الکلب الا ان یکون حوضا کبیرا یستسقی منه مگر حوض بزرگی باشد که از ان اب بخورد می توان از ان وضو گرفت : به نظر ما یان حمل خوبی است و قوی است مخصوصا که شاهد دارد ان قلت اگر کسی اشکال کند که جمله الا ان تجد غیره شامل اب قلیل می شود و ربطی به اب کر ندارد قلت: اولا سائل فقط از ولوق کلب نپرسید بلکه از شرب جمل و دابه هم پرسید روایت ابی بصیر قرینه است براینکه الا ان تجد غیره استثنای از شرب کلب نیست بلکه استثنای از شرب جمل یا دابه است چون شرب دابه یا جمل اب را نجس نمی کند ولو اینکه قلیل باشد مگر اینکه در این اب نجاست پیدا شود مضافا براینکه اگر الا استثنای از هرسه باشد حتی کلب، دراین صورت اشاره به تغییربو یا طعم یا مزۀ اب اشاره دارد که اگر یکی از این 3مورد تغییر کرد باید از این اب اجتناب کرد و وضو نگرفت ت‌. راه حل_سوم؛ صاحب جواهرو مرحوم حکیم: این روایت ابن مسکان را دور بیندازیم چون اصحاب ما از عمل به این روایت اعراض کردند و مخالف با اجماع مسلمین است بین جواب 3 با 2 این است که بنابرجواب2 تعارض را پذیرفتیم و راه حلش این است که سگ در اب کر لیس زده لذا نجس نشده اما بنابر جواب 3 تعارض مستقر نشده از اول این روایت را دور انداختیم فرع_دوم؛ سگ و خوک دریایی پاک هستند به 3 دلیل 1- انصراف اطلاق ادلۀ نجاست سگ و خوک به بحری ما قاعده داریم که المطلق عند الاطلاق ینصرف الی فرد الشایع در اینجا فرد شایع سگ و خوک بری است نه بحری چون معقد اجماع فقهاست همه فقها مرکز اجماعشان که گره خورده بر سر سگ و خوک خشکی گره خورده 2- حقیقتا نام سگ بر سگ دریایی و نام خوک بر خوک دریایی درست نیست چون سگ دریایی سرش مثل اسب می ماند لذا اسم سگ و اسم خوک براینها گذاشتن اسم با مسمایی نیست و کشف از حقیقت ذات و مسمی نمی کند
سعید دینی 📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙 ⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴 @ostadahadi 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 /10/26 @ostadahadi دربحث قبل بیان شد اگر چکش مثلا روی ناخن بخورد و خون مردگی ایجاد شود تازمانی که باز نشده نیاز به بیرون اوردن نیست اما اگر روی ان باز شد باید بیرون اورده شود. دربارۀ رطوبت و اجزای سگ و خوک حکمش چیست مثلا اب دهنی که از سگ و خوک یا موی سگ و خوک و...چه حکمی دارند مشهور فقها حکم به نجاست کرده اند به لحاظ اینکه ادلۀ نجاست سگ و خوک اطلاق دارد هم شامل گوشت می شود و هم شامل بقیه اجزا می شود. فقط در مساله مخالف مرحوم سید مرتضی در کتاب ناصریات و علامه مجلسی در بحار الانوار است . در کتاب الناصریات که پاسخ به سوالات است فرموده پاک اند. استاد: ملاحظه کردیم و دیدیدم که بر طهارت دارند 1- اجزای مالاتحله الحیات جزئیت ندارد وقتی اجزا جزئیت نداشته باشد پاک است مثلا مو جزء حیوان نیست ناخن جزء حیوان نیست 2- روایت: صحیحۀ زراره است عن الحبل یکون من شعر الخنزیر یستوی به الماء من البئر به امام صادق گفتم طنابی که با ان دلو را می بندن برای کشیدن اب چاه استفاده می کنم ان طناب از موی خنزیر بافته شده ایتوضا من ذلک الماء می توانم از این اب وضو بگیرم؟ فقال ع لا باس. در حدیث دوم پسر زراره حسین بن زراره عین همین روایت را دارد. وسائل باب 11 اب مطلق حدیث 2و3 3- صاحب مدارک : سید مرتضی اجزای سگ و خوک را با اجزای میته قیاس کرد همانطوری که اجزای مردار اگر روح نداشته باشند پاک است همچنین اجزای سگ و خوک اگر روح نداشته باشند پاک است مثل مو و ناخن : به نظرما هر 3 دلیل مخدوش است اما ایشان نفی جزئیت مو از اجزا کرد در حالی که شرع و لغت و عرف همگی مورا جزء بدن می دانند . شاهدش این است که در باب دیه اگر کسی موی سر کسی را از بین ببرد دیه گذاشته اند پس معلوم می شود موی سر شرعا جزئیت دارد والا معنا نداشت که برای ان دیه قرار دهند. شهید اول در ذکری ج 4 ص 11 تباکی در نماز را مستحب می داند اما فرمود صحیحه زراره را بیان کرد که اجزای غیر ماتحله الحیات از اجزای خوک و سک پاک است : نقد ما بر سید مرتضی این است که در اینجا اصلا بحث طهارت و نجاست نکرد بحث مطلق الانتفاع کرد یعنی ایا از این موی خنزیر می شود برای طناب سازی درست کرد؟ اینکه فرمود می شود وضو بگیریم قرینه است که در ذهن راوی این مو نجس است و قطرات اب درون دلو می چکد پس حدیث اشاره به مطلق الانتفاع دارد و دنبال نجاست نیست شاهد ما حدیث است که از سلیمان اسکاف سالت ابا عبدالله ع عن شعر الخنزیر یحترز به قال لا باس به ایا از موی خوک باید دوری کرد فرمود نه. بعد فرمود لکن یغسل یده اذا اراد ان یصلی یا شخصی به نام برد اسکافی گوید من کارگاه بافندگی دارم از موی خوک استفاده می کنم وقت نماز می رسد یادم می رود که دستانم را بشویم با همان دست نماز می خوانم ایا نمازم باطل است فرمود نه. بعدا دستت را بشوی. این قیاس مع الفارق است چون نجاست خنزیر ذاتی است اما نجاست میته عارضی است قیاس عارضی به ذاتی قیاس مع الفارق است مثلا گوسفند پاک است وقتی به مرگ طبیعی بمیرد نجس می شود نجاست این گوسفند عارضی است و ذاتی نیست یعنی به سبب موت حکم به نجاست گوسفند شد لذا اگر ذبح شرعی می شد پاک می بود ایه حرمت علیکم المیتة ...نجاست عارضی را می گیرد در همان آیه نمی توانیم استفاده کنیم برای نجاست موی این گوسفند مرده یا شاخ این گوسفند مرده. چون این مو و شاخ گوسفند حیات ندارد روح ندارد تا اطلاق موت بران شود مادامی که اطلاق موت بر چیزی نشود نمی توان حکم به نجاست عارضی کرد استاد: فتوای سید در عروه را می پذیریم -چهارم: بچه ای از سگ و خوک متولد شد در اثر اینکه با هم مباشرت کردند یا اینکه سگ و خوک با حیوان دیگری مباشرت کردند دراینجا فرمودند اگر صدق اسم بران بچه کند نجس است مثلا بگویند این بچه شکل سگ یا خوک است نجس است ولی اگر شکل حیوان حلال گوشت بود یا اصلا شک هیچ حیوانی نبود و نمونه خارجی نداشت مرحوم خوئی می فرماید زمان من اتفاق افتاد. در این صورت پاک است. منتهی احتیاط این است که اجتناب کنید گرچه اسم خوک یا سگ بران صدق نکند. 🌷🍃 🌾🌷🍂 🍃🌾🌷🍃 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴