هدایت شده از معهد الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
1️⃣ یک روایت واحده داریم، خیلی عجیب است، آقایان ما هم توجّه نکردهاند. «بالمُدّ الأوّل» [الموطّأ، ج 1، ص 419، ش 241؛ المصنّف ابن ابیشیبه، ج 3، ص 474، ش 3 و ج 8، ص 350، ش 225]. کار به اختلاف بین ابوحنیفه و مالک برگشت. شاگرد ابوحنیفه رایش عوض شد، رای استادش را ول کرد و به رأی مالک رفت که مدّ از این مقداری که استادم میگوید کمتر است؛ چون در مدینه آمد و عملاً دید این یک مدّی را از زیر عبایش در آورد و گفت: پدرم از پدرش گفته: زمان رسول اللّه (ص) مدّ ما این بود. دید همۀ اینها با هم یکنواخت است. معلوم شد مدّ مدینه در زمان رسول اللّه (ص) کوچکتر بوده.
2️⃣ مشکل اساسی در این تعریفها این است که عنصر فنّی کمتر در آنها مراعات شده است. عنصر فنّی: اوّلاً مسئلۀ زمان است که مثلاً کدام تعریف از کجا شروع و بعد چه شد. به آن روح زمان هم نگاه و بررسی در زمان بشود. دوم این است که نکتههای فنّیاش هم گفته شود.
حالا مثلاً فرض کنید کلمۀ «نوع» و «صنف» و اینها را آوردند شاید به این خاطر بود که این اصطلاحات یواشیواش در عالم فقه وارد شد؛ چون می دانید که نقل کردهاند حتّی در متعارف حوزههای دینی آن زمان منطق هم نمیخواندند و میگویند: غزالی اوّلین کسی است که منطق را در زمینههای حوزه های دینی آورد، و لذا این تعابیر منطقی («نوع» و «صنف» و...) در کلمات شیخ طوسی و... پیدا نمیشود. تعابیر کلامی در کلامشان هست، امّا این تعابیر منطقی در کلامشان پیدا نمیشود. اصلاً نیست؛ چون میگویند: متعارف هم نبوده.
تا جایی که من خبر دارم اوّلین کسی که در میان علمای ما این اصطلاحات معقولی را به فقه کشاند مرحوم فخرالمحقّقین (صاحب «جامع المقاصد») است. این هم که شهید این جا میآورد چون شاگرد فخر است. حال باید بتوانیم بعد از تبیین تاریخ مسئله نقّادی کنیم که مثلاً اینکه بیاییم تعبیر به «صنف» و «نوع» کنیم اصلاً نکتۀ خاصّی ندارد و تازه باید توجیه کنیم و بگوییم: مراد از «نوع» این و مراد از «صنف» آن است. خب چرا آدم لفظ «نوع» را به کار ببرد که بعد بگوید: مراد این است؟!
پس اوّلاً عبارت باید دقیقاً گفته شود. ثانیاً تبیین شود. ثالثاً اگر نقدی دارد به آن متوجّه شود. رابعاً هم طریقی که به ذهن میآید که برای سلوک درست باشد آن طریق بیان شود.
( حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی الموسوی حفظه الله ، خارج فقه ، 24/ 8/ 1401 )
@doroos_erfanian
به نظر ما مرحوم کلينى با درايتى خاص، مقدارى از تُراث صحيح خطّ غلوّ را هم داخل کتابش کرد. البته بعداً آهسته آهسته خطّ غلوّ از بين مى رود و اين تقسيم بندى را ديگر نداريم؛ چرا؟ من احتمال مى دهم چون: اوّلاً، مرحوم کلينى، قسمت صحيح را آورده؛ ثانياً، با تشکيل خلافت فاطمى ها در مصر [خط غلو جذب آن شد]، چون خطّ غلوّ سياسى دنبال حکومت بود، حکومت هم اوايلش خوب بود و بعد، آن هم به فساد افتاد؛ يعنى خطّ غلوّ، جذب مصر شد و خطّ غلوّ شيعه، منحل شد؛ دو تا حادثه همزمان.
به نظر من اين، انقصام خطّ غلوّ است. ديگر ما بعد از شيخ (حتّى بعد از کلينى) نمى گوييم اين ميراث است. بعدها خطّ اخباريگرى و اصوليگرى آمد؛ امّا اين دو تا خط، مساوى با خطّ غلوّ و اعتدال نيست و من فکر مى کنم که مرحوم کلينى به دو لحاظ با خطّ غلوّ حساب مى شد: يکى نقد تُراث هاى آن و دومى با لوازمش.
🏠@ostadmadadi
💢کتاب شناسی
سه جلسه درس استاد مددی پیرامون «تفسیر علی بن ابراهیم قمی»👇
جلسه اول
جلسه دوم
جلسه سوم
🏠@ostadmadadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢مقدمات علم اصول
💠 تفاوت تخصیص با جمع فریضه و سنت
📚 درس خارج اصول ۱۴۰۱٫۹٫۱۶ 🏠@ostadmadadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢مقدمات علم اصول
💠 اقوال در استصحاب 📚 درس خارج اصول ۱۴۰۱٫۹٫۱۶ 🏠@ostadmadadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢مقدمات علم اصول
💠 جایگاه استصحاب در علم اصول/تفاوت آن با قیاس
📚 درس خارج اصول ۱۴۰۱٫۹٫۱۶ 🏠@ostadmadadi
💢رجال
💠 احمد بن الحسین
أحمد بن الحسين عند الاطلاق منصرف است به پسر حسین بن سعید. حسین بن سعید اهواز بوده و اواخر به قم می آید و پسرش به قم می آید. احتمال می دهیم با غلات رابطه داشته چون متهم است به مذاهب فاسده و تضعیف شده است. با غلاتی که خط سیاسی داشته اند مرتبط بوده است. مرد ملایی بوده گفته اند از جمیع مشایخ پدرش نقل کرده جز یکنفر. ظاهراً کوچک بوده پدرش او را برده نزد مشایخ اجازه گرفته است. احتمال دارد، با حسین بن همدان خصیبی یا نصیری های شام رابطه داشته است. این زمان به غلو سیاسی می خورد. به احمد بن الحسین می توان اطمینان کرد. اما به لحاظ عملی و سلوک خارجی کارش مشکل شده است.
شاید در کتب اربعه هیچ روایتی از ایشان نداشته باشیم ولی در غیر کتب اربعه مخصوصاً کتب شیخ صدوق از او زیاد نقل شده است. عیجب است که پدر به آن بزرگواری ، ولی نقل روایت از خودش کم داریم.
#احمد_بن_حسین
🔸فهرست اسامی
🏠@ostadmadadi
💢نظام قانونی فقه و اصول [8]
💠 فضای هفتم : فضای ملاکات
فضای دیگر، فضای ملاکات است که بیشتر اهل سنت روی آن کار کردهاند و آن را «فقه مقاصد» خوانده اند و اجمالاً در روایات ما قبول نشده است. اهل سنت هم در استفاده از این فضا خیلی اختلاف دارند؛ عدهای خیلی به آن مراجعه کردهاند، حتی در عبادات که تعبدی است نیز استفاده کردهاند، 1️⃣ البته مشهور بین اهل سنت حتی احناف - مع اختلاف حدوده - این است که عبادات و حدود و دیات قیاس بردار نیست و به اصطلاح توقیفی هستند. این تعمیم معنا در فضای ملاک مطرح میشود که اسم دیگرش میشود «قیاس». مخالفین این فضا میگویند: اگر معنا عام بود خود شارع با لفظ عام بیان میکرد، قاعده آنها این است که: «لا تعرف الملاکات الا بالخطابات». مشکل اصلی قیاس این است که معنا اوسع از لفظ است. اینکه یک ملاک را اثبات کنیم با اینکه نتیجه در حکم شرعی بگیریم متفاوت است. 2️⃣
1️⃣ «مثلاً آیا در انتقال حالتی به حالت دیگر در نماز سکوت لازم است یا تکبیر؟ در بعضی کتب احناف گفتهاند: مستحب است که «الله اکبر» گفته شود، چرا که همه حالات نماز با یاد خدا باشد و در همه حالات، ذکر خدا مطلوب است. این در حقیقت اثبات یک حکم با ملاکات است.»
2️⃣ «در مثال سابق، اینکه همه حالات نماز به یاد خدا باشد صحیح است ولی اینکه به یاد خدا بودن به چیست؟ خضوع با سکوت بهتر است یا ذکر؟ اینجا قضاوت مشکل است.»
🏠@ostadmadadi
مباحث اعتبارات.rar
1.09M
مجموعه حدود 50 جلسه تقریر درس استاد در سال 97 که به بحث اعتباریات پرداخته اند.
🏠@ostadmadadi
استاد مددی
🏠@ostadmadadi
متن حاضر، تدوین هفده جلسه درس خارج فقه حضرت آیتالله سید احمد مددی زیدعزه است که پیرامون «نظام قانونی» بهعنوان نظام زیرساختی علم اصول و فقه ارائه شده است. این جلسات از تاریخ 28/9/1394 الی 5/11/1394 برگزار گردیده است.
این بحث ازآنجا حائز اهمیت است که به «تکامل روش تفقه» معطوف بوده و دارای ابداعات و افق گشاییهای متعددی است که بر پایهها و ریشههای علم «اصول» و - در مرتبه بعد- «فقه» تأثیرگذار است. ازاینرو نسبت به آن دسته از نوآوریهای عرصه فقاهت که به یک مسأله یا موضوع خاص محدود است، اهمیت مضاعف دارد.
شاید بتوان عصاره این دیدگاه را چنین تقریر نمود که: آنچه تاکنون زیربنای فقه و اصول قرار گرفته است، عمدتاً فرهنگ و ارتکازی بوده که نسبت میان عبد و شارع را مبتنی بر فضای «عبد و مولا» تصویرسازی میکرده است. اما امروزه با تکامل جوامع بشری و ارتقاء تناسبات اجتماعی به سطح «نظام قانونی»، میتوان دریافت که شریعت خاتم نیز هرچند در سطح «ادبیات»، برخی مختصات فضای «عبد و مولا» را لحاظ کرده، اما بنیان آن بر «نظام قانونی» استوار است. البته «نظام قانونی» شارع مقدس، برمحور عنصر «ولایت» است و ازاینرو با نظامات اجتماعی متداول، تمایز دارد. دستیابی به «نظام قانونی ولائی» نیازمند نوع دیگری از تفقه است که «فقه ولائی» نام دارد.
از ویژگیهای این دیدگاه، وجود تطبیقات فقهی و اصولی فراوان در ضمن بحث است که به فهم بهتر این نظریه کمک شایانی میکند. ازآنجاکه این بحث در خلال موضوع «اخذ اجرت بر واجبات» طرح گردیده است، بیشتر مثالها پیرامون همین مساله و تحلیل از «وجوب» است.
روش تنظیم بحث بدین شکل بوده است که ابتدا متن جلسات از سایت نشر درسهای ایشان دریافت شده و سپس با اعمال ویرایش مختصر، مطالب آن فهرست زده شد. سپس با رجوعی مجدد و جابجایی حلقههای مختلف بحث، سعی شد کل متن دارای سیری منطقی و منظم گردد. ازاینرو از متن درس، مطلبی حذف نشده و صرفاً چینش مطالب تغییر پیداکرده و برخی نکات حاشیهای و استطرادی به پاورقی منتقلشده است.
🏠@ostadmadadi
تأثیر اختلاف گفتمان در استنتاجات اصولی.pdf
511.6K
💠 تاثیر اختلاف گفتمان در استنتاجات اصولی
محمد غفوری نژاد
کاظم دلیری
📚فصلنامه فقه و اصول، دانشگاه فردوسی مشهد، دوره 53، شماره 1 - شماره پیاپی 124، خرداد 1400،صفحه 115-99
🏠@ostadmadadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 تفاوت تخصیص و حکومت در نظام قانونی
💢نظام قانونی فقه و اصول [9]
💠 فضای هشتم : فضای قانونی
فضای هشتم فضای قانونی - یا به تعبیر عربی «الأجواء الشرعیة» یا «الأجواء القانونیة»- است، این فضا در کلمات قدمای اصولیون نیز کموبیش هست ولی در این دو قرن اخیر که مسائل قانون و فضای قانونی شکل خاصی یافته است بهصورت جدیتر مطرح شده است. در فضای قانونی، قانون خودش واقعیتی مییابد. مخالفت با قانون، بهعنوان ظلم بر مولا مطرح نیست بلکه بهعنوان ظلم بر خود انسان مطرح است. در این طرح - بر خلاف رأی کلامی اشاعره که قانون و شریعت را تابع مصالح و مفاسد نمیدیدند بلکه تابع جعل شارع میدیدند- قانون، مصالح و مفاسد دارد و علاوه بر آن قوانین نظام خاصی دارد. همچنین باید نوعی «سنخیت» میان قوانین باشد که در روابط «عبد و مولا» چنین تسانخی مطرح نبود.
🏠@ostadmadadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢اصول فقه احکام حکومتی ۱
💠 فقه استنباطی و فقه ولایی 📚 درس خارج اصول ۱۴۰۱٫۹٫۳۰ 🏠@ostadmadadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢اصول فقه احکام حکومتی ۲
💠 تاریخ علم اصول 📚 درس خارج اصول ۱۴۰۱٫۹٫۳۰ 🏠@ostadmadadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢اصول فقه احکام حکومتی ۳
💠 رویکرد های مختلف پیرامون ولایت 📚 درس خارج اصول ۱۴۰۱٫۹٫۳۰ 🏠@ostadmadadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢اصول فقه احکام حکومتی ۴
💠 پرسش و پاسخ 📚 درس خارج اصول ۱۴۰۱٫۹٫۳۰ 🏠@ostadmadadi
💢نظام قانونی فقه و اصول [10]
💠 فضای هشتم : فضای خاص شریعت
در مجموع سه عرف وجود دارد؛ 1. عرف عام، 2. عرف خاص که همان عرف حقوقی و قانونی است و 3. عرف اخص که عرف مخصوص ادبیات شریعت است. [گاهی الفاظ دارای ظهورات خاصی در شرع هستند] مثلاً لفظ تحریم، اگر در قرآن آمده باشد از همة انواع تصرفات شما جلوگیری میکند، اما اگر همان لفظ تحریم در سنت آمده باشد، خصوص تصرف مناسب را مانع می-شود، مثلاً اگر در قرآن «إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیکمُ الْمَیتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ» آمد از آن حرمت شرب خون، حرمت خریدوفروش آن، مانعیت نماز و نجاست و مانعیت طواف استفاده میشود چون معنای تحریم در کتاب این است که شما از همة جهات آن محروم هستید و هیچ نحوه ارتباطی بین شما و آن باقی نمیگذارد، ولی اگر در سنت آمد که «حرم علیکم الدم»، این به معنای حرمت شرب است. این را اصطلاحاً «ادبیات قانونی خاص به شریعت» میگویند که بگوییم: لفظ تحریم در کتاب یک معنا میدهد، همان لفظ اگر در سنت باشد معنای دیگر میدهد و آثار این دو باهم فرق میکند.
( استاد مددی، این مورد را در عداد فضاهای پیشین بیان نکردهاند اما از آنجا که در خلال مباحث متعددی از آن سخن گفته و به آن ارجاع میدهند میتوان آن را به عنوان فضای نهم در نظر گرفت. همچنین در پاسخ به سؤال نگارنده (در تاریخ ۲۷/۱۱/ ۱۳۹۸) طرح آن را به عنوان فضای نهم ممکن دانستند. )
🏠@ostadmadadi
متنی که تقدیم می شود👇مجموعه نکاتی است که استاد آیت الله سید احمد مددیزیدعزه در خلال مباحث درسی خود پیرامون تاریخ سیاسی ائمه (ع) بیان فرموده اند که سعی شده است به صورت منفک از موضوع فقهی و اصولی، تجمیع و تنظیم گردد. آنچه در این متن آمده است عمدتاً از مباحث استاد مددی در بحث «المساله الثانیه: جوائز السلطان و عماله» از کتاب مکاسب است که از تاریخ «یکشنبه 12 اردیبهشت 1395» الی «سه شنبه 17 اسفند 1395» در 96 جلسه بیان فرمودند.
این اندیشه در صدد اثبات یک سیاست و راهبرد کلی در سیره 250 ساله حیات ائمه (ع) است که چگونه درصدد ولایت و سرپرستی جامعه شیعی بوده اند. از این رو این بحث را می توان زیرمجموعه نظریه «فقه ولایی» حضرت استاد دانست که معرفی آن نیازمند مجال دیگری است. همچنین لازم به تأکید است که ملاک گزینش این نکات، بعد سیاسی اجتماعی تاریخ ائمه (ع) است، لذا دیگر ابعاد تاریخی همچون تاریخ حدیث، مصادر، رجال و... حذف شده است. در نهایت آنچه به دست آمده یک پیش نویس اولیه از این طرح است که می بایست با دیگر مباحث استاد، تکمیل گردد. نام این مجموعه را از آنجا که به بعد سیاسی حیات ائمه (ع) می پردازد، «سیر تاریخ سیاسی» و از آنجا که یک تدبیر الهی پشت دست این سیر تاریخی وجود دارد، «سیر تاریخی الهی» می توان نام نهاد که عنوان دوم، از فرمایشات استاد اخذ شده است.
🏠@ostadmadadi