eitaa logo
پرسمان اعتقادی استاد محمدی
45.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.5هزار ویدیو
68 فایل
📌 پاسخ های استاد محمدی شاهرودی به سوالات و شبهات اعتقادی روز جامعه 🔴 ادمین تبادل 👇👇 تبلیغ نداریم❌ @Sardar69 پرسش از استاد محمدی👇 @osooledin_110 ✅ ارتباط با مشاور و کارشناس دینی 👇👇 @pasokhgo313 ⭕️ کانال های دیگر ما 👇👇 @kalamema @btid_org
مشاهده در ایتا
دانلود
20.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ سوال ⁉️ چرا امامت در شیعه مثل پادشاهان موروثی است؟ 🎙 استاد محمدی شاهرودی 🔗 https://btid.org/fa/vghadir 📎 📎 📎 پاسخ به سوالات اعتقادی شما 👇👇 @pasokhgo313 پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇 🔹🔸🔹🔸🔹🔸 ♨️ @ostadmohamadi
💢 حکایت زن بدكاره‏ 📌 امام باقر عليه السلام مى فرمايد: زنى بدكاره، به قصد آلوده كردن عده اى از جوانان بنى اسرائيل، مشغول فعاليت شد، زيبايى زن آن چنان خيره كننده بود كه گروهى از جوانان گفتند: اگر فلان عابد او را ببيند تسليم او خواهد شد. 🔹 زن سخن آنان را شنيد، گفت: به خدا قسم به خانه نمى روم مگر اين كه آن عابد را گرفتار بند شهوت كنم. 🔸 به هنگام شب بر در خانه عابد رفت و گفت: مرا راه بده، عابد از پذيرفتن آن زنِ تنها، در آن وقت شب امتناع كرد. زن فرياد برآورد: گروهى از مردان هرزه به دنبال منند و اگر مرا نپذيرى كارم به رسوايى مى كشد. عابد چون سخن او را شنيد، به خاطر نجات او در را باز كرد. همين كه آن زن وارد خانه شد، لباس از بدن درآورد. جمال زن و بدن خيره كننده همراه با عشوه و نازش عابد را مسحور كرد. پس دست به بدن زن زد، ولى ناگهان دست خود را كشيد و در برابر آتشى كه زير ديگ روشن بود قرار داد. زن به او گفت: چه مى كنى؟ جواب داد: دستى كه برخلاف خدا به اجراى عملى برخيزد سزاوار آتش است. زن از خانه بيرون دويد، گروهى از مردم بنى اسرائيل را ديد، پس فرياد زد: عابد را دريابيد كه خود را هلاك كرد. مردم به سراغ آن بنده خائف حق رفتند و با كمال تعجّب ديدند از ترس عذاب الهى دست خود را به آتش سوزانده است. 📚 عرفان اسلامى : 1/183 📎 پاسخ به سوالات اعتقادی شما 👇👇 @pasokhgo313 پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇 🔹🔸🔹🔸🔹🔸 ♨️ @ostadmohamadi
📆 تقویم روز 📌 چهارشنبه ☀️ ۲۲ تیر ۱۴۰۱ 🌙 ۱۳ ذی الحجه ۱۴۴۳ قمری 🎄 13 جولای 2022 میلادی ✨ مناسبت روز : . سالروز بزرگداشت خوارزمی [ریاضی دان و منجّم مسلمان ایرانی] (۲۳۲ هـ.ق) . سالروز رحلت میرزای شیرازی [صاحب فتوای تحریم تنباکو] (۱۳۳۸ هـ.ق) . سالروز رحلت علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی (۱۳۸۹ هـ.ق) . روز فناوری اطلاعات ▪️2 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام ▪️5 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم 📎 پاسخ به سوالات اعتقادی شما 👇👇 @pasokhgo313 پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇 🔹🔸🔹🔸🔹🔸 ♨️ @ostadmohamadi
🌹 آداب غدیر 🔻 قالَ الرِّضَا عَلَیهِ‌السَّلَامُ: «مَنْ فَطَّرَ فِيهِ صَائِماً مُؤْمِناً كَانَ كَمَنْ أَطْعَمَ فِئَاماً وَ فِئَاماً إِلَى أَنْ عَدَّ عَشْراً ثُمَّ قَالَ أَوَ تَدْرِی مَا الْفِئَامُ.» ✍️ امام رضا علیه‌السّلام فرمودند: هرکس در روز «عید غدیر» مؤمن روزه‌داری را اطعام کند مانند کسی است که «فئام» و فِئام را اطعام کرده باشد تا این‌که حضرت تا ده فئام شمرد؛ سپس فرمود آیا می‌دانی «فئام» چیست؟ 🔸 هر فئامی [معادل] صد هزار نفر است. 📚 اقبال الأعمال، ص 464. 📎 📎 📎 🖇 لینک مطلب: https://btid.org/fa/photogallery پاسخ به سوالات اعتقادی شما 👇👇 @pasokhgo313 پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇 🔹🔸🔹🔸🔹🔸 ♨️ @ostadmohamadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ شنیدید که میگن توبه باید توبه ی نصوح باشه؟ چه کسی بود؟ 👇👇 🍃نصوح نام مردی بود که شبیه زنان در صدا و قیافه بود به همین خاطر در حمام زنانه دلاکی و کیسه کشی می کرد تا میان زنان شهوت رانی کند. ☘چندین بار توبه کرده بود اما توبه خود را شکسته بود. بالاخره آوازه ی او طوری در شهر پیچیده شد که دختر پادشاه هم خواست نصوح او را دلاکی کند. 🔹بعد دلاکی، دختر پادشاه متوجه شد گوهر قیمتی اش گم شده؛ دستور داد تمام کارگران را بگردند وقتی نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوا شدن فرار کرد به خزینه حمام و در یک لحظه به خداوند التماس کرد و گفت: «خدایا من تا حالا خیلی توبه کرده ام و توبه ام را شکسته ام اگر از این مهلکه نجاتم دهی قول می دهم دیگر سراغ این کار نیایم». 🔸در همین حال که سربازان می خواستند او را بگیرند کسی از بیرون حمام صدا زد بیایید که گوهر قیمتی پیدا شد. 💯حال نوبت آن رسیده بود که نصوح به قول خود وفا کند. ♻️بعد این ماجرا درخواست های زیادی از دختر پادشاه و دیگر زنان برای دلاکی شد اما نصوح بهانه آورد که دستش علیل شده و نرفت و برای اینکه رسوا نشود به دل کوه پناه برد. 🌺شبی در خواب دید که شخصی به او گفت ای نصوح تو چگونه توبه کرده ای که گوشت و پوست تو از حرام روئیده شده است. همین که از خواب بیدار شد تصمیم گرفت سنگ های کوه را جابجا کند تا گوشت تنش را آب کند. 🍃بعد مدتی که مشغول کار بود چشمش به میشی افتاد که بی صاحب و گله بود از آن میش نگهداری کرد تا صاحبش پیدا شود آن میش زاد ولد کرد و زیاد شدند. 🔹کار بجایی رسید که نصوح درآن منطقه شهرکی ساخته بود و ثروتی به هم زده بود و آوازه ی او به پادشاه رسیده بود. 🔸پادشاه درخواست کرد که نصوح را ببیند اما نصوح از ترس رسوا شدن به پیش شاه نرفت؛ لذا شاه تصمیم گرفت خودش به نزد نصوح برود، اما قبل از رسیدن اجل مهلت نداد و از دنیا رفت. نصوح نیز در مراسم دفن او حاضر شد. ♦️پادشاه چون پسر نداشت نصوح را بهترین شخصی دیدند که به درد پادشاهی می خورد بعد مدتی دیگر با همان دختر پادشاه که دلاکی اش می کرد ازدواج کرد. ♥️ شب زفاف که رسید ناگهان شخصى بر او وارد شد و گفت “چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را پیش تو یافته ام، مالم را به من برگردان.” نصوح گفت : درست است و دستور داد تا میش را به او بدهند. 🎈 آن شخص گفت که چون میش مرا نگهبانى کرده اى هرچه از منافع آن استفاده کرده اى، بر تو حلال ولى باید آنچه مانده با من نصف کنى. نصوح گفت: درست است و دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منقول را با او نصف کنند. 🎁 آن شخص گفت: بدان اى نصوح، نه من شبانم و نه آن میش است بلکه ما دو فرشته براى آزمایش تو آمده ایم. تمام این ملک و نعمت اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد، و از نظر غایب شدند. پاسخ به سوالات اعتقادی شما 👇👇 @pasokhgo313 پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇 🔹🔸🔹🔸🔹🔸 ♨️ @ostadmohamadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ یادداشت 📌 «سدالابواب» و فضیلت امیرمومنان 🔸 در صدر اسلام و احداث مسجد نبوی در مدینه منوّره، اصحاب و بزرگان اسلام، هر کدام خانه‌ای در کنار مسجد ساخته و دری را برای عبور و مرور به مسجد گشودند. از آنجایی که مسجد حرمتی دارد و باید احکام آن رعایت شود، خداوند احکام مسجد را یکی پس از دیگری صادر و در کمال شگفتی امیرالمومنین علیه السلام را مستثنا می‌کرد. 🔸جابر بن عبدالله انصاری نقل می‌کند که من با جمعی از اصحاب در مسجد خوابیده بودیم که پیامبر همه ما را از خواب بیدار کرده و فرمودند: مگر مسجد محل خواب و استراحت است که چنین می‌کنید؟ همگی برخواستیم و این حکم بر همگان ابلاغ شد؛ ولی در کمال تعجب مشاهده کردیم که رسول گرامی اسلام، امیرالمومنین علیهما السّلام را از این حکم مستثنا کرده و خطاب به ایشان فرمود: آنچه در مسجد بر من حلال است، بر تو نیز حلال می‌باشد. 🔸دیری نپایید که فرمان الهی مبنی بر بسته شدن تمام درب‌های باز شده رو به مسجد صادر گردید. از این‌رو پیامبر این فرمان الهی را بر همگان ابلاغ کرده و فرمودند: باید تمام درب‌ها بسته شوند، بجز درب خانه امیرالمومنین علی علیه السّلام. 🔸به گفته تاریخ، این واقعه برای بعضی از صحابه گران آمده و زبان به اعتراض گشودند که چرا نبي مكرم اسلام، تمام درها را بست و در خانه علی را باز گذاشت؟ پیامبر در مقابل اعتراضات فرمودند: این من نبودم كه درهای شما را بستم، بلکه خداوند درب خانه‌های شما را بست. به خدا سوگند من چيزی را از طرف خود نبستم و چيزی را باز نكردم، بلكه پروردگار متعال به من دستور داد و من هم از خدا اطاعت كردم. 🌐 جهت مطالعه‌ی بیشتر، کلیک کنید: https://btid.org/fa/news/210617 📎 📎 📎 پاسخ به سوالات اعتقادی شما 👇👇 @pasokhgo313 پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇 🔹🔸🔹🔸🔹🔸 ♨️ @ostadmohamadi
⭕️ داستان ازدواج پسر جوان با مادرش 💠 امیرالمومنین علیه السلام به وشاء فرمود: به محلتان برو! زن و مردی را بر در مسجد می بینی با هم نزاع می كنند آنان را به نزد من بیاور، وشاء می گوید بر در مسجد رفتم دیدم زن و مردی با هم مخاصمه می كنند، نزدیك رفتم و به آنان گفتم امیرالمومنین شما را می طلبد، پس همگی به نزد آن حضرت رفتیم . علی علیه السلام به جوان فرمود: با این زن چكار داری؟ 🔸 جوان : یا امیرالمومنین ! من این زن را با پرداخت مهریه ای به عقد خود در آوردم و چون خواستم به او نزدیك شوم ، خون دید و من در كار خود حیران شدم. 🔹 امیرالمومنین علیه السلام به جوان فرمود: این زن بر تو حرام است و تو هرگز شوهر او نخواهی شد. مردم از شنیدن این سخن در اضطراب و متعجب شدند. 💢 علی علیه السلام به زن فرمود: مرا می شناسی؟ زن : نامتان را شنیده ، ولی تاكنون شما را ندیده بودم. ✍ علی علیه السلام تو فلان زن دختر فلان و از نوادگان فلان نیستی؟ زن : آری ، بخدا سوگند. حضرت امیر: آیا به فلان مرد، فرزند فلان در پنهانی بطور عقد غیر دائم ، ازدواج نكردی و پس از چندی پسر زاییدی و چون از عشیره و بستگانت بیم داشتی طفل را در آغوش كشیده و شبانه از منزل بیرون شدی و در محل خلوتی فرزند را بر زمین گذارده و در برابرش ایستاده و عشق و علاقه ات نسبت به او در هیجان بود، دوباره برگشتی و فرزند را بغل كردی و باز به زمین گذاردی و طفل ، گریه می كرد و تو ترس رسوایی داشتی ، سگهای ولگرد اطرافت را گرفته و تو با تشویش و ناراحتی می رفتی و بر می گشتی ، تا این كه سگی بالای سر پسرت آمد و او را گاز گرفت و تو بخاطر شدت علاقه ای كه به فرزند داشتی سنگی به طرف سگ انداخته سر فرزندت را شكستی ، كودك صیحه زد و تو می ترسیدی صبح شود و رازت فاش گردد، پس برگشتی و اضطراب خاطر و تشویش فراوان داشتی ، در این هنگام دست به دعا برداشته و گفتی : بار خدایا! ای نگهدارنده ودیعه ها. زن گفت : بله ، بخدا سوگند همین بود تمام سرگذشت من و من از گفتار شما بسی در شگفتم. 📌 پس امیرالمومنین علیه السلام رو به جوان كرد و فرمود: پیشانیت را باز كن ، و چون باز كرد آن حضرت جای شكستگی پیشانی جوان را به زن نشان داد و به او فرمود: این جوان پسر توست و خداوند با نشان دادن آن علامت به او نگذاشت به تو نزدیك گردد؛ و همان گونه از خدا خواسته بودی فرزندت را حفظ كند، او را برایت نگهداشت ، پس شكر و سپاس ‍ خدای را به جای بیاور. 📚قضاوتهاي اميرالمومنين علي(ع) / محمد تقي تستري 🔗 https://btid.org/fa/news/210617 📎 📎 📎 پاسخ به سوالات اعتقادی شما 👇👇 @pasokhgo313 پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇 🔹🔸🔹🔸🔹🔸 ♨️ @ostadmohamadi
📆 تقویم روز 📌 پنجشنبه ☀️ ۲۳ تیر ۱۴۰۱ 🌙 ۱۴ ذی الحجه ۱۴۴۳ قمری 🎄 14 جولای 2022 میلادی ✨ مناسبت روز : . گشایش نخستین دوره مجلس خبرگان رهبری (۱۳۶۲ هـ.ش) . روز جهانی گفتگو و تعامل سازنده با دنیا ▪️1 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام ▪️4 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم 📎 پاسخ به سوالات اعتقادی شما 👇👇 @pasokhgo313 پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇 🔹🔸🔹🔸🔹🔸 ♨️ @ostadmohamadi